تفاوت عقد و قرارداد

ماده ۱۰ قانون مدنی قراردادهای خصوصی نسبت به کسانی که آن را منعقد نموده اند، در صورتی که مخالف صریح قانون نباشد، نافذ است.
تفاوت میان تفاهم نامه توافق نامه و قرارداد از دیدگاه حقوقی
عنوان اسناد تهیه شده ملاک تعیین نوع اسناد نیست بلکه باید باید محتوا و متن سند را برای این هدف در نظر گرفت. بسیاری از حقوقدانان فرق چندانی میان تفاهم نامه، توافق نامه و قرارداد قائل نمی باشند و این بحث را بیشتر یک امر سیاسی می دانند تفاوت عقد و قرارداد تا حقوقی! برای آنکه بتوانیم تفاوت این اسناد را مشخص کنیم باید مراحل ایجاد یک تعهد حقوقی را بیان کنیم.
تفاهم نامه چیست؟
مهم ترین نکته این است که اصولا تفاهمنامه برای طرفین الزامآور نیست. می توان این گونه عنوان کرد که تفاهم نامه در واقع سندی است که در آن اشخاص اعم از حقیقی و حقوقی برای دستیابی به یک توافق در آینده، اهداف مشخصی را در نظر می گیرند و این تفاهم را مبنا و چارچوب هر گونه تصمیم بعدی قرار می دهند، از این جهت می توان گفت که تفاهم نامه ها فاقد تعهداتی مانند تعهدات حقوقی هستند و شاید از آن ها بتوان به تفاهم نامه های مشترک نزاکتی نام برد.
پس از ایجاد یک تفاهم نامه مشترک، برای دستیابی به اهداف مشخص، طرفین توافقاتی را در خصوص چگونگی رسیدن به اهداف تفاهم نامه انجام خواهند داد.
طرفین با امضای یادداشت تفاهم یا تفاهمنامه اگرچه سعی دارند نسبت به توافقات حاصل شده از ایجاد ضمانت اجرا و آثار حقوقی الزامآور جلوگیری کنند ولی در عین حال نشان می دهند که نسبت به مذاکرات انجام شده به یک نقطه مشترک دست یافتهاند و قصد دارند مذاکرات را تا انعقاد قرارداد پیش ببرند.
پس تفاهم نامه به نوعی پیشنویس قرارداد محسوب میشود و به عنوان سند پشتیبان مذاکرات شفاهی به طرفین قرارداد در پیکربندی آن کمک میکند.
توافق نامه چیست؟
تفاهمنامه برای طرفین ایجاد التزام قانونی نمیکند ولی توافقنامه سندی مکتوب است که برای طرفین ایجاد التزام میکند اما رسمیت آنها از یک قرارداد کمتر است.
توافق نامه ها دارای جزئیات بیشتری نسبت به تفاهم نامه ها هستند و تغییر شروط و بندهای توافقنامه اصولاً امکانپذیر نیست و آنچه در یک موافقتنامه درج میشود اغلب عیناً در بندهای قرارداد اما به صورت کاملتر ذکر می شود.
در این مرحله سند نزاکتی که همان تفاهم نامه است کمی قوام پیدا می کند و اصول و روش های اجرایی کلی آن نیز مورد توافق قرار می گیرد، در این مرحله طرفین توافق نامه، تفاهم پیشین را از یک اصول کلی و نظری به یک مأموریت اجرایی تبدیل نموده و راهکارهای ایجاد، عرضه و توسعه را مورد بررسی قرار می دهند. پس از این و قبول توافقات، نوبت به انعقاد قرارداد می رسد.
قرارداد چیست؟
انعقاد یا عقد قرارداد ، طبق ماده 183 قانون مدنی عبارت است از اینکه «دو یا چند نفر در مقابل دو یا چند نفر دیگر تعهد بر امری نمایند و مورد قبول آنها باشد.»
قراردادها انواع مختلفی دارند و می توان آنها را به قراردادهای مالی و غیرمالی و یا قراردادهای تملیکی و یا عهدی تقسیم بندی نمود.
در قراردادها، تمامی تفاهمات پیشین و توافقات بعد از آن به تعهدات و الزامات قراردادی تبدیل می گردد که عدول از اجرای آن منجر به ضمان خواهد شد. در واقع با امضای قرارداد طرفین اختیارات بسیاری را از خود سلب و خود را متعهد به اجرای اموری می نمایند که پیش از این و به صورت کلی در مورد آن تفاهم و توافق نموده بودند.
قراردادها از دو منظر رسمی و عادی نیز قابل تقسیم می باشند که هر کدام دارای شرایطی خاص و اعتباری متفاوتی می باشند.
نکته: شاید به نظر برسد در بسیاری از مواقع قراردادها بدون انعقاد توافق نامه و یا تفاهم نامه منعقد می گردند، که این فرضی نادرست است. چرا که حتماً برای انعقاد قرارداد تعاملاتی صورت می گیرد و یا گاها صورت جلساتی تنظیم و یا جلسات شفاهی یا مکاتباتی انجام می پذیرد، تمامی این صورت جلسات و تعاملات کتبی و شفاهی به فراخور موضوع و مضمون می تواند توافق نامه و یا تفاهم نامه محسوب گردد. این اسناد مدارک معتبری برای تفسیر هر گونه قرارداد در زمان بروز اختلاف خواهد بود.
لذا با توجه به نکاتی که بیان شد، پیشنهاد می گردد هر گاه نیازمند ایجاد تعهدی برای خود و یا دیگری بودید، قبل از انعقاد قرارداد و التزام به تعهدات قراردادی، مفاهیم کلی و توافقات اجرایی را پیش تر مورد بررسی و تأیید و تأکید قرار دهید تا با انعقاد یک قرارداد شفاف، گویا و کارآمد به اهداف حقیقی خود نائل آیید.
تفاوت عقد و قرارداد
قبل از آن که با مفهوم حقوقی عقد نافذ و غیر نافذ آشنا شویم، نیاز است که در مورد عقد صحیح و شرایط صحت معامله صحبت کنیم. به لحاظ حقوقی، عقد صحیح، عقدی است که تمامی شرایط صحت معامله در آن رعایت شده است. براساس ماده ۱۹۰ قانون مدنی شرایط صحت معامله عبارتند از:
قصد و رضایت طرفین در معامله: به این معنا که هر کدام از طرفین براساس تفکر و ذهنیت، مایل به انعقاد قرارداد هستند و نفع و ضرر خود را در قرارداد میدانند و این رضایت را به طرف مقابل خود در قرارداد اعلام میکنند. بنابراین عقدی که با اجبار و اکراه طرفین یا یکی از آنها انجام شود، صحیح نیست و نمیتوان آن را در زمره قرارداد نافذ قرار داد.
اهلیت طرفین عقد: یعنی طرفین معامله به لحاظ سه عامل بلوغ سنی، رشد و عقل دارای شایستگی عقد قرارداد باشند. یعنی برای اهلیت داشتن باید عاقل، بالغ و رشید باشند. اهلیت در قانون مدنی به دو دسته اهلیت تمتع و اهلیت استیفا تقسیم میشود. اهلیت تمتع یعنی فرد شایستگی بهرهمندی داشته باشد و اهلیت استیفا به شایستگی فرد در انجام اعمال حقوقی گفته میشود. مطابق ماده ۲۱۱ قانون مدنی، سن رشد و تصرف مالی و انجام معاملات، ۱۸ سال تمام میباشد.
معین بودن موضوع مورد معامله: یعنی مورد مورد معامله باید مال یا عملی باشد که هر یک از طرفین تعهد تسلیم مال و یا انجام آن عمل را داشته باشند.
مشروع بودن جهت معامله: این شرط به معنای انگیزه فرد قبل از معامله است. چنانچه مشخص گردد که انگیزه فرد، نامشروع باشد و خلاف قوانین امنیتی، اخلاقی و نظامی است، قرارداد صحیح نیست. توجه کنید که غیرصحیح بودن به معنای بطلان قرارداد نیست.
تعریف عقد نافذ و عقد غیر نافذ
براساس تعریف مربوط به عقد صحیح میتوان گفت که عقد صحیح شامل عقد نافذ و عقد غیر صحیح شامل عقد غیر نافذ و عقد باطل میگردد.
- عقد نافذ عقدی صحیح است که شرایط صحت معامله به طور دقیق در آن رعایت شده و به طور قانونی منعقد شده است. بنابراین، اثر حقوقی دارد. یعنی باید تمامی تکالیف و تعهدات موجود در قرارداد اجرا شود و برای هر کدام از طرفین در این موضوع حق و تکلیف ایجاد میشود. به این امر، نفوذ در قرارداد نیز گفته میشود.
- عقد غیر نافذ، عقدی غیر صحیح است که عدم شرایط صحت در آن به اندازهای نیست که موجب بطلان آن شود. حتی این نقص به گونهای است که امکان برطرف کردن دارد و پس از رفع آن، عقد صحیح خواهد بود.
عدم نفوذ در قرارداد مربوط به قسمتی از شرایط صحت معامله یعنی رضایت طرفین است. یعنی اگر فردی با اکراه معامله نماید و یا اگر شخصی مال کسی دیگر را بدون اذن او معامله کند (عقد فضولی)، این عقد غیر نافذ است، اما باطل نیست. در واقع، این مورد حالتی از بطلان عقد است که موجب اثر نداشتن قرارداد میشود. اما هر زمان که فرد ناراضی رضایت دهد، قرارداد اثر حقوقی خود را پیدا خواهد کرد.
رد عقد غیر نافذ
همانطور که گفته شد، عقد نافذ موجب میشود که تمامی آثار حقوقی قرارداد قابل پیگیری و مطالبه باشد. اما عدم نفوذ شرایطی است که قرارداد را در حالت معلق نگه میدارد. به این معنا که تا زمانی که تکلیف رضایت فرد ناراضی مشخص نشود، قرارداد قابلیت اجرا نخواهد داشت، اما باطل هم نیست. در این شرایط، دو نوع رفتار حقوقی قابلیت انجام دارد.
- قبول عقد: در این شرایط، فرد ناراضی با رضایت خود موجب میشود که قرارداد غیر نافذ از روز بسته شدن عقد، صحیح تلقی شود.
- رد عقد غیر نافذ: عمل رد موجب میشود که قرارداد از روز انعقاد دیگر اثر حقوقی نداشته باشد و به طور کامل از بین برود. تفاوت رد و عدم رضایت این است که پس از رد عقد غیر نافذ، تفاوت عقد و قرارداد دیگر نمیتوان آن را تنفیذ نمود و به طور کلی از بین میرود.
مباحث مربوط به عقود و قرارداد جزو پیچیدهترین زمینههای حقوقی است که فهم و درک آنها نیازمند تخصص و یا مشاوره حقوقی با فرد کارشناس در این حوزه است. گروه وکلای آپادانا توصیه مینماید که قبل از عقد هر گونه قرارداد حتما با فرد متخصص و یا وکیل خبره مشورت نمایید.
عقد معاوضه و تفاوت های آن با عقد بیع
در عهد باستان، هر تولیدکننده، آنچه که زیادتر از احتیاج خود داشت را با کالا یا خدمات تولیدکننده دیگری که کالا یا خدماتی غیر از تولید این داشت، مبادله میکرد که بدین عمل معاوضه گفته میشود.
در اصطلاح حقوقی، معاوضه به مبادله کالا به کالا گفته میشود و در حقیقت، بیع که ویژه مبادله کالا با پول است، شکل تکاملیافته معاوضه محسوب میشود.
اگر کسی گندمهای مزرعه خود را با قطعه فرشی مبادله کند، گقته میشود که این دو نفر فرش و گندم را معاوضه کردهاند و بر چنین معاملهای، نام “بیع “یا خرید تفاوت عقد و قرارداد تفاوت عقد و قرارداد و فروش را نمیگذارند.
همچنین اگر شخصی اتومبیل خود را در برابر مبلغی پول به دیگری انتقال دهد، گفته نمیشود که او اتومبیل را با پول معاوضه کرده است.
ماده 338 قانون مدنی این تحول عرفی را دنبال نکرده است و در تعریف بیع میگوید: «بیع عبارت است از تملیک عین به عوض معلوم.»
در این صورت، بر قلمرو بیع افزوده میشود؛ زیرا تملیک عین در برابر هر عوض، خواه پول باشد یا کالا و خدمت، بیع است و دخالت پول در مبادله ضروری نیست. اما این پرسش مطرح میشود که تفاوت بین بیع و معاوضه چیست و از کجا میتوان فهمید که مبادله دو کالا، بیع است یا معاوضه؟
قانون مدنی در تعریف بیع (تملیک عین به عوض معلوم) فرقی میان معاوضه و بیع قائل نشده است؛ با این که تمییز این دو دارای آثار مهمی است.
باید دانست که یافتن معیار تمییز بیع و معاوضه، آثار مهم عملی دارد: از جمله اینکه پارهای از خیارات مانند خیار تاخیز ثمن، ویژه عقد بیع است و در معاوضه راه ندارد. حق شفعه یا فروش سهم مشاع یکی از دو شریک به وجود میآید اما معاوضه این سهم، برای شریک دیگر چنین حقی ایجاد نمیکند. برای شناخت ماهیت بیع و معاوضه باید به قصد طرفین و عرف مراجعه کرد و گفت در مواردی که طرفین بخواهند دو چیز را بیهیچ امتیازی با هم مبادله کنند، این تبادل، تابع عقد معاوضه است.
همچنین در صورتی که قصد طرفین این باشد که یکی از آن دو چیز، مبیع و دیگری ثمن باشد، باید تابع احکام بیع قرار گیرد.
در فقه، معاوضه به عنوان عقد معین محسوب نشده، در حالی که قانون مدنی آن را جزو عقود معین آورده است:
بر اساس ماده 464 قانون مدنی، «معاوضه عقدی است که به موجب آن، یکی از طرفین مالی میدهد به عوض مال دیگر که از طرف دیگر اخذ میکند؛ بدون ملاحظه این که یکی از عوضین، مبیع و دیگری ثمن باشد.»
بنابراین اراده مشترک طرفین مشخصکننده ماهیت قرارداد است.
تفاوت دیگر عقد معاوضه و بیع این است که در بیع، مبیع باید عین باشد اما در معاوضه، میتواند عین یا منفعت یا حق مالی باشد.
اوصاف معاوضه
2- از عقود لازم است.
3- از عقود تملیکی است.
قواعد حاکم بر معاوضه
معاوضه شباهت زیادی با بیع دارد، اما با این همه طبق ماده 465 قانون مدنی، احکام خاصه بیع، در معاوضه جاری نمیشود.
این در حالی است که احکام کلی بیع مثل حق حبس، لزوم تسلیم مورد معامله، قدرت بر تسلیم آن و اهلیت طرفین و موارد یاز این دست، در معاوضه جاری است.
بنابراین احکام خاص بیع مثل خیاراتی که مختص بیع است مانند خیار مجلس، حیوان و تأخیر ثمن در معاوضه جاری نیست. لذا با این خیارات نمیتوان عقد معاوضه را بر هم زد.
همچنین در معاوضه نمیتوان حق شفعه برای شریک قائل شد چرا که حق شفعه از احکام خاص بیع است و در معاوضه جاری نیست.
اعمال قواعد بیع در معاوضه
اجرای قواعدی خاص مثل انفساخ عقد، تلف مبیع قبل از قبض و حق فسخ در اثر اعسار خریدار، در معاوضه به شدت مورد تردید است و میتوان گفت که حتی در معاوضه راه ندارد.
موضوع دیگری که مطرح است، غبن در معاوضه است. عدهای معتقدند که عقد معاوضه مثل صلح، مبتنی بر مسامحه است و طرفین فقط قصد مبادله کالاهایشان را دارند و در این میان زیاد توجهی به تعادل ارزش اقتصادی کالاها ندارند و در مواردی که عقدی مبتنی بر مسامحه باشد، خیار غبن راه ندارد. (ماده 761 قانون مدنی)
بنابراین در معاوضه هم، خیار غبن وجود ندارد. اگر چه در معاوضه نیز همواره اینگونه تفاوت عقد و قرارداد نیست که مبتنی بر مسامحه بوده و ارزش واقعی ملاک نباشد. به همین دلیل باید خیار غبن را که از قواعد عمومی معاملات است، در عقد معاوضه نیز جاری بدانیم.
عقد معین و عقد نامعین چه هستند و تفاوتشان در چیست؟
عقد معین و عقد نامعین از جمله دسته بندی هایی است که برای قراردادها در نظر گرفته اند. در این مقاله به معرفی آن ها و تفاوت هایشان می پردازیم.
شکی نیست که بخش اعظمی از عالم حقوق به عقود و قراردادها اختصاص دارد. تفاوتی ندارد که چگونه و به چه سبکی زندگی می کنید، قطعا در زندگی خود با عقود و قرار دادها سر و کار خواهید داشت. دسته بندی های متعددی برای عقود در نظر گرفته شده است که یکی از مهم ترین موارد آن ها گروه بندی عقود به عقد معین و عقد نامعین است.
در ماده ۱۰ قانون مدنی آمده است که:
ماده ۱۰ قانون مدنی
قراردادهای خصوصی نسبت به کسانی که آن را منعقد نموده اند، در صورتی که مخالف صریح قانون نباشد، نافذ است.
در واقع قانون گذار در این ماده قراردادهای خصوصی را به شرطی که مخالف صریح قانون نباشند، معتبر دانسته است. در ادامه با پیگرد همراه باشید تا بیشتر در مورد این دو نوع عقد و تفاوتشان توضیح دهیم.
تعریف عقد معین
احتمالا نام عقودی مانند بیع، اجاره، وکالت، عاریه، هبه و… را بارها شنیده اید. این نام ها در قانون تعریف مشخصی دارند و برای هریک از آن ها تعریف و شرایط مخصوصی در قانون وجود دارد. به عنوان مثال خیارات فسخ معامله (مانند خیار تدلیس) به عقود معین تعلق دارند. به این گونه عقود، عقد معین گفته می شود. شاید بهتر باشد بگوییم که این گونه عقود در قانون نام معینی دارند و باید بر طبق توضیحاتی در قانون برای آن ها تعریف شده است تنظیم شوند.
تعریف عقد نامعین
بر اساس ماده قانونی فوق، هر نوع قراردادی که از عقود معین نباشد و مخالف صریح قانون نباشد، معتبر است و به آن ها عقد نامعین گفته می شود. قانونگذار برای اینگونه عقود تعریف و شرایط خاصی را در نظر نگرفته است و صرفا به اینکه مخالفتی با قانون نداشته باشند، بسنده کرده است. البته لازم به ذکر است که هم عقد معین و هم عقد نامعین باید دارای شرایط عمومی قراردادها باشند. اما شرایط اختصاصی مخصوص به عقود معین است.
تشخیص عقد معین و نامعین
اینکه قراردادی منعقد شود و طرفین نام یکی از عقود (مانند بیع و…) را بر آن بگذارند، تضمین کننده این نیست که آن قرارداد از نوع معین طلقی شود. تشخیص اینکه عقدی معین است یا نامعین، کاملا بر عهده قاضی است. قاضی با توجه به مفاد قرارداد و شرایطی که تنظیم شده است مشخص کننده نوع قرارداد خواهد بود.
تفاوت عقد معین و عقد نامعین
دو تفاوت عمده در میان این دو دسته از عقود وجود دارد که عبارتند از:
- اگر در قرارداد به موضوعی اشاره نشده باشد: اگر در مفاد قرارداد معینی به موضوعی اشاره نشده باشد و در واقع در مورد آن سکوت شده باشد، با رعایت یک سری شرایط تکلیف آن موارد را مشخص کرد. اما در عقود نامعین چنین امکانی وجود نداشته و قاضی با توجه به همان قرارداد به قضیه رسیدگی می کند. به عنوان مثال اگر در عقد بیع، زمان تحویل مبیع مشخص نشده باشد، می توان با مراجعه به دادگاه نسبت به تعیین و تکلیف آن اقدام کرد، زیرا عقد بیع از عقود معین است.
- داشتن مقررات و شرایط مشخص: برای آنکه یک عقد نامعین صحت داشته باشد، کافیست شرایط عمومی قراردادها را رعایت کرده باشد، اما در صورتی که یک عقد معین علاوه بر شرایط عمومی قراردادها، شرایط مخصوص به آن عقد را نداشته باشد، یا اعتبار ندارد و یا از عقود معین خارج می شود و به عقود نامعین تبدیل می شود. زیرا تمام شرایط عقود معین باید رعایت شده باشند.
اگر در این زمینه تجربه ای دارید، می توانید در بخش نظرات آن را با دیگران به اشتراک بگذارید.
اجاره نامه و اصول قانونی که در زمان عقد این قرارداد باید رعایت کنید
قرارداد رهن و اجاره شاید در نگاه اول خیلی ساده به نظر برسد. اما این قرارداد هم مانند هر تفاهمنامه دیگری شرایط خاص خودش را دارد. حواستان باشد اگر هنگام عقد اجاره نامه موارد حقوقی را به درستی رعایت نکنید، ممکن است بعدها پیامدهای منفی برایتان داشته باشد.تفاوت عقد و قرارداد
با توجه به تعداد زیاد مستاجران و موجرانی که در طول سال قراردادهای رهن و اجاره منعقد میکنند، توجه به جزئیات اجاره نامه خیلی مهم است. اما برخی از افراد خیلی کم به این موارد توجه میکنند و رفتهرفته با هم دچار مشکل میشوند. این قرارداد زمانی که دو طرف بخواهند به آن استناد کنند، اهمیت بیشتری پیدا میکند.
امروز میخواهیم به طور مفصل درباره اجارهنامه و بندهای آن صحبت کنیم، تا این بار بتوانید با آگاهی کامل آن را منعقد کنید.
عناوین این مطلب
اجاره نامه چیست؟
اجاره نامه قراردادی است که بین دو طرف معامله یعنی موجر و مستاجر بسته میشود. در این سند جزئیات ملک، حدود، شرایط و میزان ودیعه و اجاره بها درج میشود. برخی از افراد به اشتباه به جای اجاره نامه از قولنامه استفاده میکنند. ضمن اینکه برخی هم اجاره نامه را به صورت دستی مینویسند و به مشاور املاک مراجعه نمیکنند. نکته اول این است که در واقع اجاره نامه با قولنامه تفاوت دارد. ضمن اینکه در ادامه به تفاوت اجاره دستی و اجارهنامه رسمی هم میپردازیم.
انواع اجاره نامه
در قسمت قبلی دیدید که تعریف اجاره نامه ساده به نظر میرسد. فرقی هم نمیکند که بخواهید اجاره نامه منزل را منعقد کنید یا اجاره نامه مغازه بنویسید. اما همین قرارداد انواع مختلفی دارد و از بخشهای مختلفی تشکیل شده است. در این قسمت بیشتر درباره انواع اجاره نامه صحبت میکنیم:
- اجاره نامه رسمی: این اجاره نامه در محضر بین طرفین امضا میشود و بهترین و رسمیترین گزینه است.
- اجاره نامه بنگاهی: همانطور که مشخص است، این اجاره نامه در مشاور املاک تنظیم میشود و مشمول ماده ۱۰ قانون مدنی میشود.
- اجاره نامه دستی: این گزینه هم معمولا بین موجر و مستاجر نوشته و امضا میشود و برای انعقاد آن به محضر یا بنگاه مراجعه نمیکنند.
تفاوت اجاره نامه رسمی و اجاره دستی
همانطور که اشاره کردیم اجاره نامه رسمی در محضر امضا میشود و درواقع بهترین گزینه است. اما اجارهنامه دستی و بنگاهی هر دو مشمول ماده ۱۰ قانون مدنی میشوند و از نظر دادگاه معتبرند. با اینکه متن هر دو هم میتواند یکسان باشد، مهمترین تفاوت آنها داشتن کدرهگیری در نسخه بنگاهی است. ضمن اینکه مشاور املاک به خوبی میتواند موارد مهم را توضیح دهد و در مراحل اولیه بروز مشکل به حل اختلاف کمک کند.
استعلام اجاره نامه
پیشتر هم اشاره کردیم که میتوانید قرارداد اجاره را در دفتر اسناد رسمی یا بنگاه منعقد کنید. بعد از پرداخت هزینه کامل هم میتوانید یک نسخه برای خودتان دریافت کنید و کد رهگیری بگیرید. اما اگر هنوز اطمینان کامل ندارید میتوانید با مراجعه به سایت ایران املاک به عنوان سامانه ثبت معاملات املاک، ببینید که اجاره نامه ثبت شده باشد و کد رهگیری را قالب پیامک دریافت کنید.
معنی عبارتهای مهم در اجاره نامه
از آنجایی که قراردادهای موجود در کشور ما اهمیت حقوقی دارند، در نتیجه باید اصطلاحات مهم آنها را بشناسید. در متن قرارداد اجاره هم چنین کلماتی وجود دارد که در ادامه با آنها بیشتر آشنا میشوید:
- موجر: اجارهدهنده
- مستأجر: اجارهکننده
- عین مستأجر: مورد اجاره
- مال الاجاره: اجارهبها
- اجرتالمثل: بهایی که برای یک کالا یا خدمات بر مبنای قیمت نمونه مشابه تعیین میشود. این مبلغ از قبل بین طرفین توافق نشده است.
- بیشتر بخوانید: نکات حقوقی املاک در فروش و اجاره
فسخ اجاره نامه
در هر قراردادی امکان فسخ وجود دارد، ضمن اینکه طرفین هم تحت شرایطی مشخص حق فسخ دارند. در این قسمت میخواهیم بیشتر درباره فسخ اجاره نامه صحبت کنیم.
- فسخ اجاره از سوی مستاجر: داخل اجارهنامه جزئیات مهمی درج میشود. در صورت اینکه مشخص شود هر کدام از این موارد خلاف واقع بوده است طرف مقابل میتواند قرارداد را فسخ کند. در صورتی که مورد اجاره دارای مشکل جدی باشد یا موجر درباره عیب مورد نظر چیزی نگفته باشد، امکان فسخ از طرف مستأجر وجود دارد. البته که مالک میتواند عیب موجود را رفع کرده و مورد اجاره را تحویل دهد.
- فسخ اجاره از سوی موجر: موجر هم حق دارد قرارداد را فسخ کند. برای این موضوع هم میتواند دلایل مختلفی داشته باشد. به عنوان مثال میتوان به دیرکرد در پرداخت اجارهبها تفاوت عقد و قرارداد به مدت سه ماه، تغییر کاربری و استفاده غیر از جزئیات موجود در قرارداد، اجارهدادن ملک به مستأجر دیگر و انجام اعمال خلاف و منافی عفت عمومی اشاره کرد.
نکات مهم هنگام عقد قرارداد اجاره
زمانی که میخواهید اجاره نامه را بنویسید، به عنوان موجر یا مستاجر، به همه موارد دقت کنید. در این قسمت میخواهیم نکات بسیار مهمی را به شما بگوییم که پیش از عقد قرارداد اجاره باید آنها را بدانید.
- حتما باید جزئیات اجاره نامه با دقت پر شود. از جمله موارد مهم میتوان به طرفین قرارداد، مشخصات فردی، اطلاعات تماس و محل سکونت اشاره کرد. ضمن اینکه باید مورد اجاره، شرایط استفاده، مدت اجاره، مبلغ اجارهبها و ضمانت اجرای تخلف از قرارداد هم قید شود.
- زمان اجاره خیلی مهم است. معمولا قراردادها به صورت یکساله نوشته میشود تا طرفین بتوانند برای سال بعد توافق کنند. ولی میتوانید با توافق یکدیگر مدت زمان بشتری را تعیین کنید.
- همانطور که پیشتر اشاره کردیم، مستاجر حق ندارد مورد اجاره را به شخص دیگری اجاره دهد.
- مستاجر اجازه تغییر کاربری ملک را ندارد و باید دقیقا مطابق با چیزی که در متن قرارداد اجاره آمده از ملک استفاده کند. ضمن اینکه نمیتواند بدون هماهنگی و اجازه موجر، در ملک تغییرات اساسی ایجاد کند. در صورت وقوع چنین موردی، موجر میتواند هزینه تعمیرات را نپردازد.
- موجر نمیتواند برخلاف شرایط مورد استفاده مستاجر از ملک، در آن تغییراتی را ایجاد کند. ضمن اینکه اگر ملک نیاز به تعمیرات اساسی داشته باشد، موجر برای جلوگیری از خسارات بعدی میتواند این اقدام را سریع انجام دهد. در صورتی که مستاجر با این مسئله مشکل داشته باشد، میتواند قرارداد را فسخ کند.
- هزینههای اساسی، عمومی و همه مواردی که برای استفاده از ملک لازم است، برعهده موجر خواهد بود. به عنوان مثال میتوان به آبگرمکن، پکیج، شوفاژ یا کولر اشاره کرد.
- بلافاصله بعد از به پایان رسیدن مدت اجرا، عقد موجود در قرارداد لغو میشود. اما اگر مستاجر ملک را تخلیه نکند، باید هزینه اجاره بها را به اندازه مدتی که ملک را تصرف کرده بپردازد.
- قرارداد اجاره با فوت طرفین لغو نمیشود. اما اگر موجر فقط در زمان حیاتش میتوانسته مالک منافع مورد اجاره باشدف در نتیجه با فوت او عقد اجاره باطل است. البته اگر در قرارداد قید شده باشد که فوت مستاجر اجارهنامه باطل است، میتوان به آن استناد کرد.
- اگر مستاجر ملک را به فرد دیگر اجاره دهد، اجاره نامه فسخ نمیشود. مگر اینکه موجر چنین بندی را در قرارداد قید کرده باشد.
- اگر مستاجر بدون اجازه موجر در مورد اجاره ساختوسازی را انجام دهد، موجر میتواند آن را خراب کند. ضمن اینکه در صورت آسیب مورد اجاره، جبران هزینه ب رعهده مستاجر است.
- در صورتی که قرارداد اجاره را به صورت رسمی یا دستی منعقد میکنید، حتما باید دو نفر شاهد هم آن را امضا کنند.
- اجاره نامه باید در سه نسخه واحد تنظیم شود که موجر، مستاجر و مشاور املاک نسخه خودشان را دریافت میکنند. ضمن اینکه اگر هر کدام از طرفین نماینده یا وکیل دارند، حتما باید وکالتنامه ارائه دهند.
- اگر مستاجر بعد از پایان مدت قرارداد مورد اجاره را تخلیه نکند، موجر میتواند حکم تخلیه بگیرد. این کار از طریق شورای حل اختلاف و مراجع قضایی اتفاق میافتد.
- مستاجر در ازای هر ماه پرداخت اجاره بها باید حتما رسید داشته باشد. این مسئله در پایان مدت اجاره اهمیت بسیار زیادی دارد.
- هزینه شارژ یک موضوع کاملا توافقی است. ولی از آنجایی که در مدت اجاره مستاجر در ملک زندگی میکند، معمولا این هزینه بر عهده اوست.
- هزینه تعمیرات همیشه یکی از موارد چالشبرانگیز بوده است. طبق عرف هزینههای تعمیرات جاری بر عهده مستاجر است. ولی هزینه تعمیرات اساسی را مالک باید بپردازد.
جمعبندی
اجاره نامه یکی از قراردادهای مهمی است که عقد آن ساده به نظر میرسد. اما این قرارداد هم مانند همه موارد دیگر نیازمند جزئیات دقیق است و باید به نکات حقوقی آن توجه کنید. در این مطلب بهطور کامل به موارد مختلف پیرامون اجارهنامه پرداختیم و نکات مهمی را گفتیم که به شما کمک میکند.