مفاهیم ریسک و بازده

مفاهیم ریسک و بازده
مفهوم و ماهیت ریسک
ریسک در مفهوم عام، خطری است که بهعلت نبود اطمینان 2 در مورد وقوع رویدادی در آینده پیش میآید و در اصطلاح هر قدر این بیاطمینانی بیشتر باشد، ریسک زیادتر است (Ross and Westerfield, 2005).
امروزه مفهوم ریسک توجه سرمایهگذاران را به خود جلب کرده است. روشهای گوناگون ارزیابی ریسک برای کمک به سرمایهگذاران ابداع شده و استانداردهای مدیریت ریسک توسط سازمانهای حرفهای برای گسترش سیستمهای مدیریت ریسک 3 تدوین گشته است؛ زیرا کنترل ریسک و استفاده از آن در دنیای تجاری امروز به یکی از روشهای ارزشآفرین تبدیل شده است (Linsley and Shrives, 2006).
هری مارکویتز (Herry Markowitz)برای اولین بار براساس تعریفهای کمی ارائهشده، شاخص عددی برای ریسک معرفی کرد. وی ریسک را انحراف معیار چند دورهای یک متغیر تعریف کرد. بهعنوان نمونه، ریسک نرخ ارز در خلال سالهای 1371 تا 1381، انحراف معیار نرخ ارز در این سالهاست. سایر شاخصها از جمله ریسک نرخ بازده سهام، ریسک تغییرات قیمت و ریسک نرخ سود نیز به همین ترتیب محاسبه میشوند (Markowitz, 1952).
گالیتز (Galitz, 1996)، ریسک را نوسان در هر گونه عایدی میداند. تعریف ارائهشده، این مطلب را روشن میکند که تغییرات احتمالی آینده برای شاخص خاص (مثبت یا منفی)، ما را با ریسک مواجه میسازد و بنابراین امکان دارد ما را منتفع یا متضرر سازد.
دو دیدگاه در خصوص تعریف ریسک وجود دارد. دیدگاه اول که هر گونه نوسان در بازده را ریسکآفرین میداند و دیدگاه دیگر که تنها به جنبه منفی نوسانها توجه دارد.
هیوب (Hube, 1998)، ریسک را احتمال کاهش درامد یا از دست دادن سرمایه تعریف میکند. در دیدگاه اول، ریسک، هر گونه نوسان احتمالی بازده اقتصادی در آینده است و در دیدگاه دوم، ریسک بهعنوان نوسان احتمالی منفی بازده اقتصادی در آینده معرفی میشود. از نظر گلیب (Glib, 2002)، پدیدهای ریسک نامیده میشود که بتواند نتیجه حاصل از انتظار سرمایهگذاران را منحرف سازد.
انواع ریسک
با توجه به تغییرات مداوم در عوامل محیطی و سیستمهای اقتصادی، همواره ریسکهای متفاوتی بر ساختار مالی موسسهها اثر میگذارند. واحدهای انتفاعی مختلف از جمله شرکتهای صنعتی، تولیدی و خدماتی، موسسههای پولی و مالی و حتی دولتها با توجه به حوزه عملکرد خود، با ریسکهای خاصی مواجه میشوند که لزوم شناسایی و کنترل آنها کاملاً برای موفقیت سازمان محسوس است. با توجه به انواع تقسیمبندیهای ریسک در کتابهای مختلف، ریسک به دو دسته کلی تقسیم میشود:
• دسته اول، ریسک بازار سرمایه است که در آن با توجه به مفاهیم ریسک و بازده ماهیت مالی متغیرها، روشهای کنترل و مدیریت ریسک اعمال میگردد، و
• دسته دوم، ریسک بازار محصول است که شامل انواع ریسک در سطوح عملیاتی است.
ریسکهای مالی
ریسکهای مالی4 مجموعه خطرهایی است که بهطور مستقیم سوداوری بنگاههای مالی را با مشکلات جدی روبهرو میکند. از آنجا که ریسکهای مالی در مقالات علمی گوناگون مورد واکاوی و بررسی دقیق قرار گرفته، لذا در این مقاله سعی شده است تا تمرکز اصلی بر ریسکهای غیرمالی و رویکردهای نوین برای مقابله با این جنبه از ریسک باشد.
ریسکهای غیر مالی
ریسکهای غیرمالی 5 به مجموعه مخاطراتی گفته میشود که در قالب ریسک مالی تعریفپذیر نباشد. این تقسیمبندی با این فرض انجام گرفته است که گروهی از ریسکها، ماهیت مالی و گروهی جنبه غیرمالی دارند. بر این اساس، انواع ریسکهای غیرمالی شامل ریسک مدیریت، ریسک سیاسی، ریسک صنعت، ریسک عملیاتی و ریسک نیروی انسانی است (Campbell and Kracaw, 1993).
تصمیمهای نادرست مدیران اجرایی شرکتها و موسسهها میتواند تبعات منفی یا به عبارتی ریسک مدیریت 6 را برای سازمان بهدنبال داشته باشد. براساس سطوح مختلف مدیریتی، میزان ریسک ناشی از تصمیمهای نادرست متفاوت است و بهمیزان زیادی، سطح عملکرد سازمان را تحت تاثیر قرار میدهد. هنگامی که این تغییرات از ناحیه مراجع حقوقی، قضایی یا اداری دولت باشد، صرفنظر از وجود یا نبود منافع سیاسی یا اقتصادی، ریسک بهوجود آمده ریسک سیاسی یا کشور 7 نامیده میشود. تغییرات قوانین شامل قوانین مالیاتی و قوانین صادرات و واردات منجر به ریسک سیاسی میشود (Francis,1996).
ریسک صنعت 8 نوسانهای بازده سرمایهگذاری است که احتمالاً بر اثر اتفاقات یا رویدادهای خاص و تغییرات در صنعت خاص رخ میدهد. ریسک عملیات 9 هنگامی بررسی میشود که سازمانها عملیات خود را بهخوبی انجام ندادهاند و سیستمهای کنترل داخلی و روشهای انجام کار بهدرستی تعریف یا اجرا نمیشوند. منظور از نیروی انسانی، کارکنانی است که مهارتهای ویژهای دارند. شرکتهای دارای ریسک نیروی انسانی 10 در صورت از دست دادن کارکنان خود، برتریهای خود را نیز از دست میدهند.
راهبردهای مقابله با ریسکهای مالی و غیرمالی
برای برخورد با انواع خطرات در بنگاههای مالی، چهار راهبرد وجود دارد.
1- امتناع از ریسک: در این شیوه، مدیران بنگاه مالی با امید به اینکه مشکلات خودبهخود و به آسانی حل خواهند شد، از مقابله و برخورد اصولی با خطرات خودداری میکنند،
2- پذیرش ریسک: یعنی تحمل زیان در هنگام روبهرو شدن با ریسک. پذیرش ریسک، راهبرد قابلقبول برای خطرات کوچکی محسوب میشود که هزینه حفاظت از آن بیشتر از زیانهای وارد باشد،
3- انتقال ریسک: راهبرد انتقال ریسک، پذیرش هزینههای کوچک برای جلوگیری از بروز زیانهای بزرگ است که اغلب از طریق پیشبینی اقدامات احتیاطی مانند انعقاد قرارداد با شرکتهای بیمه محقق میشود، و
۴- کاهش ریسک: کاهش ریسک بهطور عادی بر مدیریت آسیبپذیری و بهرهبرداری منطقی و مناسب از امکانات اجرایی، فنی و همچنین برقراری کنترلهای داخلی بازدارنده تاکید دارد.
در هر حال، آن چه در این راهبرد ارزشمند است، سنجش و ارزیابی نتایج کارهای بر عهده گرفتهشده و اطمینان از کارکرد دقیق ابزار کنترل داخلی است.
رویکردهای شناسایی و اندازهگیری ریسکهای مالی
با توجه به تحقیقات و تلاشهای بهعمل آمده در بررسی اندازهگیری ریسکهای مالی، میتوان طبقهبندی زیر را در مورد معیارهای اندازهگیری ریسک ارائه داد (Bessis, 2002):
• حساسیت: متغیر وابستهای که بر اثر تغییر متغیر مستقل تغییر میکند. برای نمونه، میتوان به معیارهای تغییرات قیمت در قبال تغییر واحد نرخ سود، دیرش و ضریب حساسیت (بتا) اشاره کرد،
• نوسان: منظور از نوسان، تغییر در اطراف میانگین یا عامل تصادفی دیگر مثل واریانس و انحراف معیار است، و
• معیارهای ریسک نامطلوب: این معیارها برخلاف معیارهای نوسان، تنها بر بخش مخرب ریسک تاکید دارند و در حقیقت نوسانهای زیر سطح میانگین یا متغیر هدف را محاسبه میکنند. نیم انحراف معیار و نیم واریانس، از معیارهایی هستند که برای محاسبه ریسک نامطلوب، ارزش و سرمایه در معرض خطر مورد استفاده قرار میگیرند.
رویکردهای نوین شناسایی و ارزیابی ریسکهای غیرمالی
بهدلیل ارتباط ریسکهای غیرمالی با مفاهیم و متغیرهای کیفی، شناخت و ارزیابی ریسک غیرمالی از اهمیت خاصی برخوردار است. بهطور کلی، دو رویکرد اصلی را میتوان برای شناسایی و ارزیابی ریسکهای غیرمالی برشمرد:
رویکرد اول: ارزیابی ریسکهای غیرمالی با استفاده از سیستمهای خبره
سامانههای خبره 11 به دستهای خاص از نرمافزارهای رایانهای اطلاق میشود که به کاردانان و متخصصان انسانی در راهاندازی بهصورت کلی یا جایگزینی بخشی از آن در زمینههای محدود تخصّصی کمک میکند. این سامانهها در واقع نمونههای ابتدایی و سادهتری از فناوری پیشرفته سامانههای مبتنی بر دانش به حساب میآیند و معمولاً اطلاعات را بهشکل واقعیات و قواعد پایگاه دانش را بهشکل ساختارمند ذخیره میکنند و همواره با استفاده از روشهای خاص استنتاج، نتایج مورد نیاز از این دادهها حاصل میشود.
تدوین ساختار سیستم خبره یکی از هدفهای هوش مصنوعی است و در آن تلاش میشود تا هوش انسان با استفاده از برنامههای کامپیوتری شبیهسازی شود. بهطور کلی «هوش» را میتوان به مهارتهای مبتنی بر شناخت مانند توانایی درک زبان، شناسایی و تجزیهوتحلیل ریسک و تصمیمگیری تعمیم داد. سیستمهای خبره از دیدگاههای اصلی و مهم حاصل از فعالیتهای اولیه در حل مسئله است.
دانش خبره، ترکیبی از درک مبانی نظری مسئله و مجموعهای از قوانین اکتشافی حل مسئله است. سیستمهای هوشمند با اکتساب این دانش از سوی فرد خبره ساخته میشوند و کدگذاری آن بهشکلی صورت میگیرد که برای کامپیوتر تشخیصپذیر باشد. این تکیه بر دانش فرد خبره برای راهکارهای حل مسئله از ویژگیهای مهم سیستمهای خبره محسوب میشود.
هر سیستم خبره از دو بخش مجزای پایگاه دانش و موتور تصمیمگیری ساخته شده است. پایگاه دانش سیستم خبره از هر دو نوع دانش مبتنی بر حقایق 12 و نیز دانش غیرقطعی 13 استفاده میکند. دانش حقیقی یا مفاهیم ریسک و بازده قطعی، نوعی دانش است که میتوان آن را در حیطههای مختلف به اشتراک گذاشت و تعمیم داد. در سوی دیگر، دانش غیرقطعی بیشتر مبتنی بر برداشتهای شخصی است. هرچه حدسها یا دانش غیرقطعی مورد استفاده در سیستم خبره بهتر باشد، سطح خبرگی آن بیشتر خواهد بود و در شرایط خاص، تصمیمهای بهتری گرفته خواهد شد. شناسایی و اندازهگیری ریسکهای غیرمالی از طریق سیستمهای خبره و با توجه به دانش قطعی و غیرقطعی، از روشهای نوین در بررسی و تجزیهوتحلیل ریسکهای غیرمالی است.
عملکرد این ابزار با استفاده از تعریف دقیق، جامع و مانع از ریسکهای غیرمالی، معیارها و شاخصهای مشخصشده در نمایه 2 صورت میگیرد و از طریق آن دانش غیرقطعی موجود در پایگاه دانش سیستمهای خبره را برای تجزیهوتحلیل ریسکهای غیرمالی بهینه میکند. ایجاد پایگاه دانش کارا نیز بخش دوم سیستمهای خبره (بهعنوان موتور تصمیمگیری) را قادر میسازد تا با استفاده از قابلیت شناسایی جملات دارای محتوای اطلاعاتی مخاطرهآمیز، بتوانند ریسکهای موجود در گزارشهای سالانه شرکتها را مشخص کنند. شناخت ریسکهای موجود در گزارشهای مالی نیز این امکان را فراهم میسازد تا سرمایهگذاران و ذینفعان بتوانند با آگاهی بیشتری نسبت به وضعیت شرکت تصمیمگیری کنند.
رویکرد دوم: ارزیابی ریسک غیرمالی با استفاده از شمارش جملههای دارای محتوای اطلاعاتی
رویکرد دوم در شناسایی و ارزیابی ریسک، شمارش جملههای گزارشهای سالانه است که در چند سال اخیر مورد توجه محققان قرار گرفته است. میلن و ادلر (Milne and Adler, 1999) پیشنهاد استفاده از «جمله» را بهعنوان پایهای برای علامتگذاری یا کدگذاری مطرح کردند که بسیار درخور اطمینان و مطمئنتر از دیگر روشهای تجزیهوتحلیل است. علاوه بر این، اگرچه در بسیاری از مطالعات از جملات برای کدگذاری و یا علامتگذاری استفاده شده است، ولی استفاده از کلمه برای شناسایی و ارزیابی ریسکهای غیرمالی رایجتر است. استفاده از کلمه یا بخشی از صفحه بهعنوان پایه و اساس ارزیابی ریسکهای غیرمالی، از رویکردهای نوین برای این منظور است.
برخی از محققان استفاده از کلمات را مورد انتقاد قرار دادند و مدعی شدند که کلمات هیچگونه معنا و مفهومی را منتقل نمیکنند، مگر اینکه قابل ارجاع به جملههای مناسب و مرتبط باشد. علاوه بر این، تصمیمگیری درباره اینکه کدام کلمه یا کلمات بهعنوان ابزاری برای بیان ریسکهای غیرمالی در نظر گرفته شوند، از مباحثی است که بهدلیل کیفی بودن آن با انتقاد روبهرو شده است. همانطور که پیشتر بدان اشاره شد، تجزیهوتحلیل ریسکهای غیرمالی بهدلیل کیفی بودن کلمات یا بهطور کلی متغیرهای آن، از طریق روش تحلیل محتوا صورت میگیرد. انتخاب روش تحلیل محتوا به این دلیل صورت میگیرد که روش مذکور بر ابعاد یا سطوح اطلاعات ریسک تاکید دارد و کیفیت آن را مدنظر قرار میدهد.
تحلیل محتوا، عامترین و رایجترین روشی است که در ارزیابی جملات دارای محتوای اطلاعاتی درباره ریسکهای غیرمالی مورد استفاده قرار میگیرد. با این حال، این روش یکی از روشها و رویکردهای ارزیابی ریسکهای غیرمالی در طی سالهای گذشته بوده است.
نتیجهگیری
دنیای امروز همواره با مفهوم ریسک روبهروست، زیرا بازده سرمایهگذاریها همواره با این مفهوم همراه است و تنها راه مواجه شدن با این مفهوم، شناسایی، ارزیابی و کنترل آن است. با توجه به ماهیت ریسک در سرمایهگذاریها، برای تنظیم پرتفوی سرمایهگذاری مطلوب لازم است ریسک و انواع آن را شناخت و در سرمایهگذاریهای خود در نظر گرفت.
در این مقاله، مفهوم ریسکهای مالی و غیرمالی، ماهیت ریسک و انواع ریسک شامل ریسکهای مالی و ریسکهای غیرمالی و سپس راهبردهای نوین مقابله با آن مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت، رویکردهای نوین ارزیابی ریسکهای غیرمالی در سرمایهگذاریها مطرح گردید.
ریسکهای غیرمالی از جمله مواردی هستند که برای استفادهکنندگان صورتهای مالی دارای محتـوای اطلاعـاتی است، اما با این حال توجه دقیقی به آن نمیشود. امید است با ایجاد دیدگاه روشن درباره ریسک و بهویژه ریسکهای غیرمالی و در نظر گرفتن آن در تجزیهوتحلیل صورتهای مالی توسط استفادهکنندگان، بتوان دیدگاههای موجود درباره ریسکهای غیرمالی را تقویت و از این طریق سرمایهگذاران را برای گرفتن تصمیمهای بهتر و صحیحتر یاری کرد.
رابطه ریسک و بازده
شروین شهریاری
پرسش از آقای رحمانیان: حدود سه سال پیش به بازار سرمایه وارد شدم و پس از بررسی و انجام تحلیل، مفاهیم ریسک و بازده سهام شرکت کالسیمین را جهت سرمایهگذاری بلند مدت انتخاب کردم.
پرسش از آقای رحمانیان: حدود سه سال پیش به بازار سرمایه وارد شدم و پس از بررسی و انجام تحلیل، سهام شرکت کالسیمین را جهت سرمایهگذاری بلند مدت انتخاب کردم. اما در حال حاضر پس از گذشت زمانی طولانی، سرمایه اولیه به حدود یک چهارم کاهش پیدا کرده و کماکان روند سهام شرکت نزولی است. علت این مساله چیست و آیا میتوان به وضعیت این شرکت در بلندمدت امیدوار بود؟
پاسخ: تحلیلگران بنیادی، «ریسک» را به مفهوم احتمال عدم تطابق نرخ بازده مورد انتظار و نرخ بازده واقعی تعریف کرده و بر ارتباط دیرینه و ناگسستنی دو مفهوم ریسک و بازده تاکید میکنند؛ بدین معنا که هر چه بازده انتظاری سرمایهگذار بالاتر رود، ریسک یا احتمال انحراف از بازده در سرمایهگذاری بیشتر خواهد بود که این انحراف میتواند مثبت (کسب سود) یا منفی (حصول زیان) باشد. کالسیمین از جمله سهامی است که همواره ریسک بالایی در بورس تهران داشته و متعاقب آن، بازدهی سهم نیز تغییرات شدیدی به خود دیده است. در چند سال گذشته، نوسانات قیمت سهام این شرکت متاثر از ریسکهایی بوده که بر فعالیت شرکت تاثیر گذاشته، اما مدیریت نقشی در ایجاد آن نداشته است. تحلیلگران بنیادی از نظایر این پدیده با عنوان «ریسک سیستماتیک» یاد میکنند. مهمترین ریسک سیستماتیک در مورد این شرکت به حدود سه سال قبل و زمانی باز میگردد که با تصمیم وزارت صنایع و معادن مقرر شد پس از پایان زمان قرارداد بهرهبرداری از معدن انگوران توسطگروه توسعه معادن روی، این معدن در اختیار شرکت تهیه و تولید مواد معدنی قرار گیرد و استخراج و تخصیص خاک معدنی با مدیریت این شرکت صورت پذیرد.
خارج شدن معدن از کنترل گروه «کروی»، ریسک عدم تامین به موقع مواد اولیه و توقفهای تولید را در کنار افزایش نرخ ماده اولیه مصرفی برای کالسیمین ایجاد کرد. مساله دیگر به ریزش دیواره معدن انگوران در جبهه شمالی باز میگردد که بنا بر اظهارات کارشناسان به سبب برداشت غیر اصولی و بیرویه، اتفاق افتاد و متعاقب آن دسترسی به منابع اصلی خاک پر عیار این معدن محدود شد. عملیات باطلهبرداری در انگوران کماکان ادامه دارد و این در حالی است که شرکتهای تولید کننده، مجبور به مصرف خاک کم عیار و حتی استفاده از باطلهها و ضایعات روی جهت جلوگیری از توقف تولید شده اند که این روند در نهایت منجر به کاهش قابل ملاحظه تناژ تولید این شرکتها و افزایش بهای تمام شدهگردید. علت مورد اخیر به طور عمده کاهش عیار خاک مصرفی (ماده اولیه) به کمتر از ۱۵درصد است که راندمان و بهرهوری کارخانجات تولیدکننده را به نحو قابلملاحظهای کاهش داده است.
در چنین شرایطی علاوه بر افزایش استهلاک ماشینآلات، هزینه مصرف انرژی برای مقادیر کمتری از تولید (نسبت به گذشته) افزایش یافته و از سوی دیگر ضریب استفاده از افزودنیها (نظیر اسید سولفوریک) نیز با رشد مواجه میشود. بدین ترتیب شرکتهای این صنعت، برای دسترسی به ظرفیت کمتری از تولید، مقدار بیشتری هزینه سربار را متحمل شده و حاشیه سود با سقوط چشمگیری مواجه شده است.
ریسک سیستماتیک دیگر به ماهیت فعالیت این صنعت بازمیگردد به طوری که سایه نوسانات نرخهای جهانی همواره بر بازدهی سهام اینگروه سنگینی کرده و در شرایط کنونی نیز افت قابل ملاحظه قیمتهای جهانی سرب و روی، گریبانگیر شرکتهای این صنعت شده است که کالسیمین نیز از این واقعه مستثنا نبوده است. در حال حاضر نیز نماد معاملاتی کالسیمین با صف فروش مواجه است و با توجه به مشکلات مورد اشاره و روند کاهنده قیمتهای جهانی راه دشواری جهت پوشش کامل پیشبینی EPS ر۱۸۰۵ریالی کنونی پیش روی «فاسمین» خواهد بود.
در مجموع با مطالعه تاریخچه نوسانات بازدهی شرکتهایی نظیر کالسیمین میتوان به نتایج ارزندهای جهت تنظیم استراتژی مناسب سرمایهگذاری در بازار سرمایه رسید ؛ نخست اینکه سرمایهگذاران باید قبل از اقدام به خرید سهام هر شرکت، ریسکهای موجود در صنعت و شرکت مزبور را ارزیابی کنند و متناسب با انتظار بازدهی خود، سهام مربوطه را خریداری کنند تا در صورت بروز ریسکهای سیستماتیک، شاهد غافلگیری نباشند.
مهمتر از آن ضرورت تشکیل سبد سهام آشکار میشود. بازار سرمایه معمولا مشحون از موقعیتهایی است کهگروه خاصی از شرکتها را به عنوان «سهام پیش رو» معرفی میکند؛ این شرایط معمولا معاملهگران را اغوا میکند تا با صرفنظر از تشکیل سبد سهام، سرمایه خود را بر روی سهم یاگروه خاصی به منظور کسب بیشترین بازدهی متمرکز کنند که اغلب در بلند مدت نتایج مطلوبی در پی ندارد. درخصوص افق آینده وضعیت شرکت کالسیمین، علاوه بر پیگیری قیمتهای جهانی و روند باطلهبرداری در انگوران باید به تحولات ترکیب سهام داری در شرکت توسعه معادن روی (مالک عمده کالسیمین) نیز توجه خاص مبذول کرد. به نظر میرسد روند کنونی معاملات «کروی» منجر به برخی تغییرات مدیریتی در آینده در این هلدینگ شود که نتایج نهایی میتواند با ایجاد تغییر احتمالی در وضعیت کنونی تعامل شرکتهای اینگروه با معدن انگوران، افق بنیادی سهام شرکتهای مربوطه را با تحولات مهمی روبهرو کند.
سرمایه گذاری چیست و انواع آن کدامند؟
در این تعریف، نکات مهمی وجود دارد. فداکردن دارایی همان سرمایه اولیه میباشد. امید به معنای مفهوم ریسک است. منفعت نیز بیانکننده مفهوم بازده میباشد. آینده به معنای زمان است. به این ترتیب سرمایهگذاری نیازمند یک ورودی، عملیات، زمان و خروجی میباشد و سرمایه گذاری را میتوانیم به صورت یک فرآیند نگاه کنیم.
هدف! بزرگترین مسیر خوشبختی
هدف اصلی از فرایند سرمایه گذاری کسب بازده است. مفهوم بازده، فراتر از مفهوم سود میباشد. بازدهی که در آینده در پی آن می باشید، بازده مورد انتظار، نام دارد. به دلیل قطعی نبودن اتفاقات آینده، سرمایهگذاری و محاسبات مربوط به این فرآیند، در فضایی با عدم اطمینان رخ میدهد. بنابراین میتوانیم، به بازده به دست آمده در آینده، بازده تحقق یافته نام نهیم. این بازده میتواند با بازده مورد انتظار، متفاوت باشد. تفاوت میان بازده مورد انتظار و بازده تحقق یافته، ریسک نام دارد.
در یک تعریف عامیانه، به انجام هر فعالیت اقتصادی که توسط آن، افراد بتوانند با توجه به تورم و بالا رفتن قیمتها، علاوه بر حفظ داراییشان به منافع بیشتری برسند، سرمایه گذاری میگویند.
فرآیند سرمایهگذاری
فرآیند سرمایهگذاری دارای دو مولفه اصلی میباشد:
ارزشیابی و آنالیز اوراق بهادار
مدیریت پرتفلیو که با ایجاد یک سبد سرمایهگذاری با کمترین ریسک در بازده مورد قبولی صورت میگیرد و به منظور نگهداری و مدیریت بهینه سرمایهگذاریها به طور مستمر رصد میگردد.
انواع روشهای سرمایهگذاری
به طور معمول، سرمایهگذاری به دو روش کلی تقسیم میشود.
سرمایهگذاری مستقیم یا شخصی
در این روش فرد، به طور مستقیم اقدام به سرمایهگذاری میکند و باید دو مرحله فرآیند سرمایهگذاری را خودش، به تنهایی انجام دهد.
سرمایهگذاری غیرمستقیم یا نهادی
در این روش فرد، از واسطههای مالی کمک میگیرد. آنها رابط بین او و طرح سرمایهگذاری هستند. واسطههای مالی از طریق انتشار حق مالی، همراه با تعهدشان و عرضه آن به مشارکتکنندگان، به کسب پول در بازار سرمایه میپردازند و سپس این وجوه را سرمایهگذاری میکنند.
با توجه به عامل زمان، سرمایهگذاری به دو دسته کوتاهمدت و بلند مدت تقسیم بندی میشود.
در سرمایهگذاری کوتاه مدت، با مدت زمان کمتر از یک سال، به بازده مورد انتظار خواهید رسید. در این نوع از سرمایهگذاری، دستیابی به نقدینگی با سرعت بالایی همراه است. در مقابل، سرمایهگذاری بلند مدت، زود بازده نمیباشد افرادی مفاهیم ریسک و بازده که در این نوع از سرمایهگذاری شرکت میکنند، انتظار زیادی برای بازگشت فوری سرمایه خود ندارند. آنها دید استراتژیک گستردهتری دارند. این نوع سرمایهگذاری با ریسک کمتری روبهرو میباشد. به علاوه، میزان سود کسب شده در این نوع از سرمایهگذاری، بیشتر است.
به چه روشهایی میتوانیم سرمایهگذاری کنیم؟
سرمایهگذاری از نظر موضوع به دو دسته واقعی و مالی تقسیم میشود. گاهی موضوع سرمایهگذاری داراییهای واقعی است و گاهی سرمایهگذاری در داراییهای مالی انجام میشود.
دارایی های واقعی چه نوع دارایی های ست؟
داراییهای واقعی، آن دسته از داراییها میباشند که ارزششان متکی به خودشان میباشد. برای نمونه مسکن و طلا نمونهای از این داراییها هستند. داراییهای مالی، دستهای دیگر از داراییها میباشند که ارزششان متکی به خودشان نیست و نیازمند ضمانت و اعتباردهی شخص دیگری هستند. به طوری که بدون اعتبار آن شخص، دیگر، ارزشی ندارند! چک، سهام، سپرده بانکی و اوراق مشارکت، نمونهای از این داراییها میباشد. در ادامه با مهمترین روشهای سرمایهگذاری داراییهای واقعی و مالی آشنا خواهیم شد.
مهم ترین سرمایه گذاری های واقعی
نمونههایی از مهمترین سرمایهگذاریهای واقعی، شامل سرمایهگذاریهایی است که بر روی املاک و مستغلات و یا دیگر کالاهای فیزیکی انجام میشود. برای مثال، اشخاصی که به دلیل افزایش سرمایه و یا کسب درآمد اقدام به خرید خانه، آپارتمان و یا زمین میکنند، سرمایهگذاری واقعی دارند. گاهی کسب درآمد، ناشی از اجاره و یا فروش این املاک به قیمتی بالاتر از قیمت خرید میباشد. و یا افرادی که به خرید طلا، نقره و جواهراتی مثل الماس و یاقوت که قابلیت خرید و فروش مجدد دارند، میپردازند، به نوعی یک سرمایهگذاری واقعی را انجام میدهند.
سرمایهگذاریهای مالی شامل سرمایهگذاری در بورس و قراردادهای مبتنی بر آنها و یا محصولات ارائه شده از طرف موسسات مالی است. این نوع از سرمایهگذاری با توجه به ماهیتی که دارد، در دستههای پنجگانه زیر طبقهبندی میشود.
پیش از تعریف اوراق بدهی، بهتر است تا با تعریف اوراق بهادار آشنا شوید. با خرید اوراق بهادار، پولتان را برای مدتی محدود به فرد، گروه و یا سازمانی قرض میدهید. برخی از شرکتهای دولتی و خصوصی این اوراق را به طور مداوم در اختیار افراد قرار میدهند. وظیفه صدور این اوراق بر عهده خزانهداری کشور است. با پایان یافتن زمان مشخص شده در این اوراق، افراد سرمایهگذاریکننده، مقدار سرمایهگذاری شده اولیه به همراه سود حاصل را دریافت خواهید کرد. البته این سود در مقابل سرمایهگذاری در سهام که در ادامه شرح داده میشود، بسیار ناچیز است و ریسک کمتری دارد. اما می توان بای انتخاب بهترین روش سرمایه گذاری در بورس از اطلاعاتی که بر روی وب سایت ما وجود دارد استفاده کنید.
به طور کلی، سرمایهگذاری بر روی سه نوع از اوراق بهادار با نامهای اوراق بدهی، اوراق حقوقی صاحبان سهام و ابزارهای مشتقه انجام میشود که در ابتدا به شرح اوراق بهادار پرداخته میشود.
اوراق بدهی
قراردادی رسمی بین سرمایهگذار یا همان وامدهنده و فروشنده اوراق یا همان وامگیرنده است که در آن، وامگیرنده متعهد میشود تا اصل سرمایهگذاری به همراه بهره توافقشده را در موعد زمانی مشخصشده به وامدهنده پرداخت کند. در حقیقت، شرکتها و نهادهای کشور با صادر کردن این اوراق، منابع مالی مورد نیازشان را تامین میکنند. اوراق بدهی از جمله اوراق کمریسک به شمار میآید و مشخصاتی نظیر تاریخ سررسید، نرخ سود اسمی، ارزش اسمی و قیمت فروش دارند.
علاوه بر ریسک کم، از جمله مزایای این اوراق میتوان به مشارکت سرمایهگذاران در کمک به تامین مالی شرکتها و بنگاهها اشاره کرد. اوراق بدهی مفاهیم ریسک و بازده انواع مختلفی از جمله اوراق مشارکت، قرضه، رهنی، صکوک، سپرده بانکی، بازرگانی، اسناد خزانه و موارد دیگر دارند. زمان این قرارداد نیز میتواند بسیار کوتاه و یا بلند باشد.
اوراق حقوقی صاحبان سهام
این اوراق نیز مانند اوراق بدهی نوعی از اوراق بهادار است که به جای آنکه نشاندهنده بدهی باشد، مالکیت سرمایهگذار نسبت به یک دارایی یا شرکت را نشان میدهد. با خریدن سهام، صاحب بخشی از یک شرکت سهامی عام خواهید شد. خرید سهام نیازمند دانش اقتصادی، شناخت بازار و شانس است! این روش سرمایهگذاری با ریسک زیادی همراه است. امروزه سهام به صورت حضوری، آنلاین و یا از طریق دلالان به فروش میرسد اما اصلیترین بازار برای خرید و فروش اوراق سهام، بورس میباشد. با خرید هر سهم در سود وزیان آن شریک خواهید شد. اوراق سهام به مواردی مثل سهام عادی، سهام ممتاز، سهام جایزه، اوراق مشارکت، حق تقدم و موارد دیگر تقسیم میشود.
ابزارهای مشتقه
همان طور که مفاهیم ریسک و بازده از نام ابزار مشتقه مشخص است، این روش سرمایه گذاری، ارزشش را از چیز دیگری گرفته است. ابزار مشتقه به تنهایی ارزشی ندارد و ارزش حقیقی آن به موارد دیگری مثل ارز، طلا، بازار اوراق بهادار وابسته است. اغلب سرمایهگذاران، آشنایی کمی نسبت به ابزارهای مشتقه دارند. در حال حاضر دو نوع از ابزارهای مشتقه یعنی اختیار معاملات و قراردادهای آتی در بازار فرابورس، فراهم میباشد. قراردادهای آتی به دو دسته آتی کالا و آتی سهام تقسیم میشوند. در این قرارداد خریدار متعهد میشود تا کالایی مشخص یا سهامی خاصی را خریداری نماید. علاوه بر آن که، قیمت و زمان خرید را نیز معین میکند. در مقابل فروشنده نیز موظف است تا به تضمین فروش این کالا و یا سهام در زمان تعهد شده و با قیمت مشخص شده بپردازد. در قراردادهای اختیار معامله نیز، دو طرف فروشنده و خریدار در خصوص خرید و فروش یک دارایی در زمان آینده، توافق میکنند.
صندوقهای سرمایهگذاری
صندوقها نوعی نهاد مالی واسطه میباشند که به جمعآوری وجوه مردم میپردازند تا این وجوه را در اوراق بهادار سرمایهگذاری نمایند و با استفاده از سود حاصل از این اوراق، به مردم منفعت برسانند. انواع متعددی از صندوقهای سرمایهگذاری وجود دارد که برای مثال میتوان از صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت، صندوقهای سرمایهگذاری در سهام، صندوقهای سرمایهگذاری مختلط، صندوق سرمایهگذاری اشتراکی و صندوق سرمایهگذاری قابل معامله یا EFT نام برد.
سایر سرمایهگذاریها
سپرده بانکی، نوعی سرمایهگذاری است که از طریق بانکها ارائه میشود. این سرمایهگذاری در حسابها و بازههای زمانی مختلف، نرخ سود متفاوتی دارد. این روش از جمله روشهای مفاهیم ریسک و بازده کمریسک و با بازدهی پایین محسوب میشود.
بیمه بازنشستگی، به همراه ترکیبی از سهام، سپردههای بانکی و اوراق بهادار، منجر به اطمینان بازنشستگان نسبت به آینده میشود. معمولا این بیمهها معاف از مالیات هستند. هرچند نمیتوان بیمه بازنشستگی را به عنوان یک روش سرمایهگذاری محسوب کرد!
ارزهای دیجیتال، از جمله جدیدترین حوزههای سرمایهگذاری در دنیا محسوب میشوند. بیتکوین و اتریوم دو نمونه از مشهورترین ارزهای دیجیتال میباشند. در حال حاضر، خرید و فروش ارزهای دیجیتال، با ریسک زیادی همراه است.
انواع سرمایهگذاری، دارای تقسیمبندیهای دیگری نیز میباشد. در شکل زیر با دخیل کردن عامل بازار و شکل درآمدی، یکی از این تقسیمبندیها را مشاهده میکنید. اما می توان برای آشنایی بیشتر با روش های مختلف سرمایه گذاری می توانید از آموزش رایگان سرمایه گذاری در بورس وب سایت استفاده کنید.
بررسی رابطه ریسک و غرر در بازارهای مالی اسلامی
فصلنامه اقتصاد اسلامی در شماره 5۹ خود مقالهای را تحت عنوان «بررسي رابطه ريسك و غرر در بازارهاي مالي اسلامي» به قلم سيدعباس موسويان و محمد عليزاده اصل منتشر کرده است.
در چکیده این مقاله میخوانیم:
«رشد اقتصادی و انجام فعالیتهای سرمایهگذاری بدون قبول ریسک امکانپذیر نیست. از طرف دیگر، ریسک بیش از حد، جزو موانع سرمایهگذاری است و میتواند به کاهش رشد اقتصادی و کمبود انگیزهها برای مشارکت افراد در زمینههای متنوع سرمایهگذاری بیانجامد. یکی از قواعد مورد اهتمام دین اسلام برای جلوگیری از متزلزلشدن قراردادهای میان افراد و پرهیز از پذیرش ریسکهای متهورانه و بیش از حد، قاعده ممنوعیت معاملات غرری است. غرر به معنای نوعی عدم اطمینان در ارکان قرارداد است که یکی از طرفین معامله را در معرض خطر قرار دهد. این مفهوم شباهت فراوانی با مفهوم ریسک مالی دارد که نوعی عدم اطمینان مربوط به آینده یک دارایی است.
پژوهش پیش رو از نوعی روش توصیفی- تحلیلی برای تبیین رابطه غرر و ریسک استفاده کرده است، اگر ریسک مالی، تغییرپذیری در بازدهی یا احتمال وقوع بازدهی متفاوت از بازده مورد انتظار تعریف شود، رابطه میان ریسک استاندارد مالی و غرر، متباین خواهد بود؛ اما اگر ریسک را به معنای عدم اطمینان در سرمایهگذاری بدانیم، آنگاه رابطه میان ریسک و غرر، عام و خاص مطلق خواهد بود»
علاقمندان میتوانند این مقاله را از این نشانی دریافت نمایند.
نحوه محاسبه ریسک و بازده
سرمایهگذاران برای ورود به هر بازاری، به اطلاعات و دانش کافی برای موفقیت در آن بازارها نیاز دارند. عملکرد شرکتهای بورسی در هنگام تصمیمگیری درباره معاملات سنجیده میشود و بهطور هم زمان ریسک و بازده آنها محاسبه میگردد. ریسک و بازده از مهمترین و تأثیرگذارترین فاکتورها در زمینه معاملهگری است.
ریسک چیست؟
ریسک در مفهوم مالی به احتمال اختلاف میان بازده مورد نظر و بازده واقعی در یک سرمایهگذاری گفته میشود؛ به عبارت دیگر زیان بالقوه قابل اندازهگیری یک سرمایهگذاری را ریسک مینامند. "وستون" و "بریگام" در تعریف ریسک یک دارایی مینویسند: ریسک یک دارایی عبارت است از تغییر احتمالی بازده آتی ناشی از آن دارایی. بنابراین ریسک، احتمال تغییر بین بازده واقعی و بازده پیشبینی شده است. منظور از احتمال این است که اطمینانی به تغییرات نیست؛ تغییر اشاره به هرگونه کاهش یا افزایش در منافع را دارد، به این معنا که تغییر همیشه نامطلوب نیست.
کل ریسک را میتوان به دو نوع تقسیم نمود:
ریسک سیستماتیک: ریسکی را مینامند که مربوط به کل بازار است. این ریسک را "ریسک غیرقابل حذف" و یا "ریسک بازار" نیز مینامند. این ریسک بر کل بازار و نه تنها یک سهم یا صنعت خاص تأثیر میگذارد.
ریسک غیرسیستماتیک: این ریسک یکی از انواع ریسکهای سرمایهگذاری است و شرکت و یا صنعت خاصی را مورد بررسی قرار میدهد. ریسک غیرسیستماتیک را اصطلاحاً "ریسک مشخص" نیز مینامند. این گونه ریسکها اغلب ریسکهای درونی هستند و به مسائل شرکت مرتبط است؛ مواردی مانند ضعف مدیریت شرکت، عدم درست عمل کردن سهامداران و غیره.
طبق نظریههای ارائه شده در پرتفولیو، ریسک غیرسیستماتیک از بین میرود اما ریسک سیستماتیک همچنان پا برجاست. تغییر نرخ بهره، نرخ تورم، سیاستهای پولی و مالی، شرایط سیاسی و غیره از منابع ریسک سیستماتیک میباشند. هر تغییر در عوامل ذکر شده بر روی شرایط کلی بازار تأثیر گذارند. تغییرات متغیرهای کلان اقتصادی از منابع اصلی ریسک سیستماتیک میباشد که میتوان به ریسک نرخ بهره، ریسک تورم، ریسک کشور، ریسک بازار اشاره کرد.
رسیک غیر سیستماتیک + ریسک سیستماتیک = ریسک کل
از ضریب بتا، برای اندازهگیری ریسک سیستماتیک استفاده میشود.
بازده
به منفعتی که از یک سرمایهگذاری به دست میآید، بازده میگویند. سرمایهگذاری عبارتست از تخصیص منابع به داراییهای واقعی نظیر زمین و خانه و داراییهای مالی نظیر اوراق بهادار که میزان بازده آن متناسب با ریسک مورد انتظار باشد. بازده به معنای پاداشی است که سرمایهگذار از سرمایهگذاری خود به دست میآورد. بازده نرخ به تدریج پایین میآید و ارزش فعلی جریانهای نقدی آتی با آن محاسبه میگردد.
بازده سهام از دو قسمت تشکیل میشود:
1) بازده جاری یا بازده ناشی از دریافت سود سهام
2) بازده ناشی از افزایش قیمت سهام
رابطه بین ریسک و بازده
ریسک و بازده تا یک نقطه با هم رابطه مستقیم دارند، چنانچه ریسک افزایش یابد بازده نیز افزایش پیدا میکند. اما با بالا رفتن ریسک از یک سطح مشخص بازده کاهش پیدا میکند، به نحوی که پس از گذشت از این نقطه هر چه ریسک را بالا ببریم، بازده افزایش پیدا نمیکند.
محاسبه ریسک
با توجه به تعریف ریسک میتوان آن را با انحراف معیار محاسبه کرد:
که در آن با توجه به مفاهیم مالی:
σ: انحراف بازده واقعی یا ریسک
ri: بازدههای واقعی
r: میانگین بازدهها
n: تعداد دورهها
هرچه انحراف معیار نسبت به میانگین کوچکتر باشد؛ ریسک کمتر خواهد بود. ریسک را میتوان در دو بعد زمانی محاسبه کرد:
ریسک فعلی: ریسک فعلی براساس اطلاعات تحقق یافته یک دارایی در طی سالهاي گذشته تاکنون محاسبه میگردد.
ریسک آتی: این نوع ریسک براساس اطلاعات حاصل از پیشبینیهاي آتی محاسبه میشود. چون اساس محاسبات، ارقام پیشبینی شده است، در این روش محاسبه باید توزیع احتمالات و روش محاسبه میانگین (امید ریاضی) را شناخت.