آشنایی با تحلیل تکنیکال

اتکا بر یک نوع تحلیل مانند این است که بخواهید استیک را تنها با چنگال بخورید، در حالی که برای این کار به کارد هم نیاز خواهید داشت
آشنایی با تحلیل تکنیکال-قسمت اول
این نوع تحلیل در تلاش نیست تا ارزش ذاتی اوراق بهادار را بدست آورد بلکه سعی دارد از نمودارها و سایر ابزارها برای تشخیص الگوها استفاده کند و پیشنهاداتی برای آینده ارائه دهد. چه شما به تحلیل تکنیکال باور داشته باشید یا نداشته باشید، از آن استفاده کنید یا نکنید، تکنیکهای سرمایهگذاری کمی وجود دارند که حداقل نیمنگاهی به تحلیل تکنیکال نداشته باشند..
تحلیل تکنیکال یکی از روشهای تحلیل بازارهای مالی (در کنار تحلیل بنیادی و تحلیل رفتاری) است.
معمولا افراد برای تحلیل سهام یک شرکت یا قیمت یک کالا به نمودار قیمتی آن مراجعه میکنند. تحلیل تکنیکال روشی است که همهی اصول آن بر طبق قیمت آن سهام یا کالا میباشد و آنچه از رفتار قیمت برداشت میشود و کلیه ابزاری که با استفاده از آن روی قیمت بتوان حرکتهای آینده سهامی یا قیمت کالایی را پیشبینی کرد را گویند.در واقع تحلیل تکنیکال روشی برای ارزیابی اوراق بهادار با استفاده از نمودارها و دادههایی مانند قیمت و حجم معاملات است. تحلیل تکنیکال دانشی تجربی است که به تدریج در طی دویست سال گذشته تکاملیافته است و افراد بسیاری در رشد و هدایت آن نقش داشتهاند. اگرچه مشاهدات تجربی، روانشناسی و تحلیل رفتار طبیعی انسانها در ساختار این علم نقش پیداکرده است، اما استدلال و منطق هم در بستر آن جریان دارد. در واقع تحلیل تکنیکال به نوعی کاربرد ریاضیات و مهندسی در نمودار قیمت زمان می باشد.
در این سری مقاله تحلیل تکنیکال سعی شده که از ابتدا تحلیل تکنیکال معرفی شده و سپس به مرور برخی روش های تحلیل تکنیکال و فلسفه آنها آموزش داده شود.
معمولا مبدا تحلیل تکنیکال به نظریه داو میرسد ولی برخی افراد مانند جوزف وگا نیز با بررسی روند بازارها در هلد پیش از داو اقدام میکردند. در آن سوی جهان در ژاپن هم نمودار های شمعی به معامله گران کمک میکرد آشنایی با تحلیل تکنیکال تا روند ها را بررسی کنند اما همه چیز در تحلیل تکنیکال از نظریه داو شروع شد.
“چارلز داو روزنامهنگاری آمریکایی بود که در نوامبر ۱۸۵۱ در شهر استرلینک کانک تیکات به دنیا آمد. در سن ۲۹ سالگی به شهر نیویورک رفت و بسترهای لازم برای ورود او به بازارهای سرمایه فراهم شد. «چارلز داو» جایگاه بزرگی در تاریخ مسائل مالی از آن خود کرده است و او را بیشتر به عنوان یک روزنامهنگار و کارآفرین میشناسند. وی پایهگذار نشریه معروف «والاستریت ژورنال» است که همه نشریات دیگر براساس معیارهای آن ارزیابی میشود. همچنین «شاخص صنعتی داو جونز» نیز توسط وی ایجاد گردیده است.
نظریه های داو درباره تحلیل تکنیکال باعث پایه ریزی تحلیل تکنیکال در بازار مالی شد
این سه اصل او عبارتند از:
- بازار همهچیز را منعکس میکند (همهچیز در قیمت لحاظ شده است)
- قیمتها براساس روندها حرکت میکنند ( تغییرات قیمت تصادفی نیست)
- تاریخ تکرار میشود (واکنشی تکراری به محرکهای مشابه در بازار نشان داده میشوند)
در تحلیل تکنیکال ما معمولا با دو گروه تحلیل گر مواجه هستیم:
تحلیل گرانی که قیمت را بر اساس اندیکاتور ها (مانند RSI,MACD,CCI,ADX,ICHIMOKUو…..) تحلیل میکنند و معامله گرانی که بر اساس قیمت تحلیل خود را انجام میدهند.
پایه و اساس تمام تحلیل ها نمودار قیمت ـ زمان می باشد. این نمودار برای نمایش اطلاعات قیمت سهام به کار میرود و به وسیله نرمافزارها نمایش داده میشود.
نمودار های قیمت زمان معمولا سه نوع زیر هستند:
نمودار خطی
مانند نمودار بالا که شاخص دلار آمریکا را در تایم یک ساعته نمایش میدهد. این نمودار براساس تایم فریم یا چارچوب زمانی خود رسم میشود.
مثلا در تایم فریم یک ساعته هرکجا که قیمت در انتهای بازه زمانی معامله شد به یک نقطه تبدیل میشود و از رسم نقطه ها به هم نمودار خطی پدید می آید.
نمودار میله ای (بارچارت)
نمودار میله ای از ساختار زیر تشکیل شده است:
نمودار شمعی
این نوع نمودار ها در تحلیل تکنیکال رواج و استفاده زیادی دارد. نمودار شمعی دارای دو قسمت اصلی است، یکی بدنه و دیگری سایههای بالا و پایین. سایه پایین شمع نشانگر پایینترین قیمتی است که سهم به آن رسیده و سایه بالا نیز بالاترین قیمتی که سهم به آن رسیده را نمایش میدهد.
در مقالات بعدی سعی میشود که با تحلیل تکنیکال و چگونگی انجام آن بیشتر آشنا شویم.
تحلیل تکنیکال چیست؟ آشنایی با تابلوخوانی و فیلتر نویسی بورس
یکی از روش های تجزیه و تحلیل اطلاعات بورس، روش تکنیکال است. به طور کلی دو روش برای بررسی و آنالیز اطلاعات در بورس وجود دارد. تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال جزو روش های اصلی تحلیل معاملات بورس است.
به گزارش بازار، تحلیل تکنیکال در بورس یکی از روش های آنالیز بورس است. این روش کاربرد فراوانی داشته و مورد استقبال افراد زیادی قرار دارد. در این روش نمودارهای قیمت سهم نشان دهنده وضعیت نماد بوده و پیش بینی آینده نماد از روی آن صورت می گیرد. برای نوسان گیری از تحلیل تکنیکال نمودارهای قیمت استفاده می شود.
یکی از روش های تجزیه و تحلیل اطلاعات بورس، روش تکنیکال است. به طور کلی دو روش برای بررسی و آنالیز اطلاعات در بورس وجود دارد. تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال جزو روش های اصلی تحلیل معاملات بورس است. تحلیل بنیادی به بررسی اطلاعات کلان نمادهای بورسی می پردازد. اطلاعاتی از قبیل پیش بینی سود آینده، صورت حساب های مالی، گزارشات مجمع، میزان سود و زیان، بررسی نمای کلی و وضعیت اقتصادی کشور از جمله متغیرهای مورد بررسی در تحلیل بنیادی است. در مقابل روش تکنیکال با بررسی نمودارهای قیمت نمادهای مختلف به آنالیز آن می پردازد.
تجزیه و تحلیل تکنیکال در بورس
تجزیه و تحلیل تکنیکال جزو روش های محبوب آنالیز بورس است. در این روش قیمت همه چیز است. از نظر کارشناسان روش تکنیکال، همه چیز در بازار بورس خود را در نمودار قیمت نشان می دهد. با بررسی و آنالیز نمودار قیمت در بازه های زمانی مختلف می توان به تعیین استراتژی معاملاتی پرداخت. روش تکنیکال به ما می گوید که تاریخ تکرار می شود، لذا بررسی نمودار قیمت در گذشته می تواند راهی برای پیش بینی آینده نماد باشد. انواع نمودارهای میله ای، شمعی و خطی نشان دهنده روند قیمت سهم خواهند بود. هر روند، شکل نمودارهای شمعی، نزول و صعود در نمودار معنی مشخصی دارد، لذا با تجزیه و تحلیل نمودار می توان به پیش بینی آینده قیمت سهام پرداخت.
درست است که هنر تحلیل تکنیکال بر روی اعداد و ارقام تمرکز دارد اما برای اینکه تحلیلگر بهتری باشیم، جنس دارایی را نیز باید در تحلیل درنظر بگیریم. بهعبارتی دیگر شما نمیتوانید همانطور که نمودار یک ارز دیجیتال را تحلیل میکنید، به همان روش نمودار دلار/ریال و یا نمودار قیمت پیاز را نیز تحلیل کنید. زیرا جنس و ماهیت اینها باهم فرق میکند. پس نوع مولفههایی که برای تجزیه و تحلیل درنظر میگیریم نیز باید فرق کند و نگاه ما به نمودار باید متناسب با جنس دارایی باشد. لازم به ذکر است همانطور که قدیمیها میگفتند "کار نیکو از پر کردن است"، در هنر تحلیل تکنیکال نیز شما نیاز به تمرین مداوم دارید تا مطالبی را که آموختهاید، بهتر درک کنید. مولفههایی که برای هواشناسی هوای ایران درنظر میگیرند با هواشناسی کره مریخ قطعا متفاوت است. و ما نمیتوانیم با مولفههای یکسان با کره زمین، هوای فردای مریخ را نیز بررسی کنیم.
تحلیل تکنیکال چیست
نمودارهای قیمت که در تحلیل تکنیکال بکار می روند، کاربرد فراوانی در معامله گری در بورس دارند. یکی از کاربردهای استفاده از نمودار قیمت نمادهای مختلف، نوسان گیری است. در روش نوسان گیری با انتخاب نمادهای پرسود و انتخاب زمان ورود و خروج به بازار می توان از رشد قیمت سهم خریداری شده سود بدست آورد. این روش کوتاه مدت معامله گری در بورس سود خوبی داشته و طرفداران زیادی دارد. از دیگر کاربردهای نمودارهای قیمت تعیین زمان ورود و خروج به بازار، تعیین حد ضرر و زیان و انتخاب استراتژی معاملاتی مناسب است.
تابلوخوانی بورس
تابلوخوانی بورس به دانش بررسی اطلاعات نماد گفته می شود. هر نماد معاملاتی به کمک اطلاعات مختلفی اعم از سوابق معاملاتی و وضعیت نماد در آینده معرفی می شود. دانش تابلوخوانی به معامله گر امکان جستجوی نمادهای مناسب و پیاده سازی استراتژی معاملاتی موفق را می دهد. سایت مدیریت فناوری بورس اطلاعات مهمی از نمادهای بورسی به معامله گران ارائه می کند.
معامله گران و فعالان بورس برای معامله گری موفق نیاز به دانش و اطلاعات کافی در خصوص نمادهای مختلف بورس دارند. اطلاعاتی مانند حجم معاملات، قیمت تابلو، قیمت پایانی، حجم مبنا، میزان عرضه و تقاضا، خریداران و فروشندگان حقیقی و حقوقی و بسیاری اطلاعات دیگر به شما در سرمایه گذاری موفق کمک می کند. تابلوخوانی بورس تمام اطلاعاتی که یک معامله گر باید بداند را نمایش می دهد. فن تابلوخوانی به آگاهی از شاخص ها و اطلاعات نمایش داده شده از نمادهای مختلف گفته می شود. بدین ترتیب یکی از الزامات اولیه فعالیت در بورس، داشتن دانش تابلوخوانی است.
تابلوخوانی چیست
تابلوخوانی بورس به اطلاعات معاملاتی نماد گفته می شود. سوابق معاملاتی سهم و اطلاعات مفید دیگر را می توان از طریق سایت Tsetmc بدست آورد. سایت مدیریت فناوری بورس در بخش دیده بان و با استفاده از ابزار فیلترنویسی امکان جستجوی نمادهای مختلف و اجرای استراتژی معاملاتی را امکان پذیر می نماید. در بالای صفحه سایت منوهای متعددی وجود دارد. با جستجوی نماد مورد نظر صفحه ای مشتمل بر اطلاعات مهم نماد نمایش داده می شود. در بالای صفحه می توان از منوهای معرفی، آگهی مجمع، سابقه، هیئت مدیره، سود و زیان، تولید و فروش و غیره اطلاعات نماد را مشاهده نمود.
تابلوخوانی بورس چه اطلاعاتی را نمایش می دهد
در تابلوخوانی بورس کلیه موارد مهم جهت شناسایی و معامله گری نمایش داده می شود. اطلاعاتی مانند قیمت پایانی، تعداد معاملات، ارزش معاملات، حجم معاملات، تعداد سهام، حجم مبنا، شاخص های EPS و P/E، قیمت آشنایی با تحلیل تکنیکال مجاز، بازه روز، سال و هفته، میزان خرید و فروش های حقیقی و حقوقی، نمودار تغییرات قیمت سهام در بازه های زمانی یک روزه، هفتگی، ماهیانه، سه ماه و برخی اطلاعات نمادهای هم گروه نمایش داده می شود. هر کدام از این شاخص ها در تابلوخوانی بورس دارای معانی مشخصی هستند. معامله گر موفق با بررسی شاخص های مختلف و تجزیه و تحلیل آنها به بررسی موقعیت نماد می پردازد. یکی از ورودی های تعیین اهداف و استراتژی معاملاتی افراد حرفه ای تابلوخوانی است، لذا بررسی مداوم آن از اهمیت زیادی برخوردار است.
فیلترنویسی بورس
فیلترنویسی بورس قابلیتی در سایت سازمان بورس است که به معامله گران امکان فیلترینگ اطلاعات موجود را می دهد. کاربران با فیلترینگ شرکت های موجود در بورس امکان انتخاب شرکتهایی که مطابق با نیاز و استراتژی آنهاست پیدا می کنند. برای فیلترینگ بورس به بخش دیده بان سایت بورس مراجعه کنید.
سازمان بورس اوراق بهادار متشکل از شرکتها و سازمانهای بسیاری است. هر کدام از این شرکت ها اطلاعات مالی بسیار زیادی دارند. از طرفی معاملات همه روزه در بورس و اطلاعات خرید و فروش سهام شرکت ها در بورس، حجم عظیمی از اطلاعات را در بر می گیرد. راه حلی که توسط شرکت مدیریت فناوری بورس به بورس اضافه شده است، قابلیت فیلترنویسی بورس است. فیلترنویسی به کاربران بورس اجازه می دهد که انواع شرکت ها و سازمان های موجود در بورس را بر اساس اطلاعات مورد نیاز فیلتر نمود.
کاربرد فیلترنویسی در بورس
فیلترنویسی بورس با دسته بندی اطلاعات مورد نیاز کاربران به آنها در تعیین استراتژی معاملاتی و پیشبرد آن کمک می کند. معامله گران با فیلتر و نمایش اطلاعات مورد نیاز می توانند عملکرد سهام را در دوره های زمانی گذشته بررسی و اقدام به برنامه ریزی برای آینده نمایند. با فیلترینگ احتمال از دست رفتن اطلاعات و یا نادیده گرفتن سهوی آنها کم می شود. معامله گران موفق با انجام فیلترینگ می توانند سهام شرکت هایی که مطابق با استراتژی آنها است را انتخاب نموده و خرید و فروش خود را انجام دهند. از دیگر فواید فیلترنویسی بورس این است که می توان سرعت در جستجو و یافتن اطلاعات مورد نیاز را افزایش داد. همچنین با فعال سازی گزینه هشدار می توان از اعلام هشدار سیستم در مورد سهام مورد نظر بهره مند شد.
انواع فیلترهای پرکاربرد در فیلترنویسی
در سایت سازمان بورس اوراق بهادار و در قیمت دیده بان گزینه های متفاوتی وجود دارند. شما می توانید با توجه به نیاز خود آنها را فیلتر نموده و اطلاعات مورد نیاز را بدست آورید. اطلاعاتی همانند حجم معاملات، قیمت پایانی، آخرین قیمت، سهام با صف خرید و یا صف فروش، نمادهای منفی بورس، نمادهای مثبت بورس، حجم مبنا و بسیاری اطلاعات دیگر را می توان از طریق فیلترنویسی بورس بدست آورد.
شرکت مدیریت فناوری بورس تهران یکی از ارکان اصلی بازار سرمایه و زیرمجموعه سازمان بورس و اوراق بهادار است. این شرکت قابلیتی در قالب فیلتر نویسی در بورس اضافه کرده است که در بخش دیدهبان بازار میتوان به آن دسترسی پیدا کرد. در این بخش شبه کدها یا اسکریپتهایی که دارای یکسری عملگرها و فیلدهای از قبل آمادهشده است، قرار دارد که بخشی از نیازهای سفارشی نمودن اطلاعات را فراهم کرده است. برای این کار نیاز به استفاده از هیچ نرمافزار جانبی دیگری نیست و میتوان تحت وب در محیط اسکریپت سایت از دستورات آماده ارائه شده استفاده کرد. لذا استفاده از این محیط جهت دستهبندی اطلاعات ساده بوده و امکان سرعت بخشیدن به اطلاعات موردنیاز را فراهم میکند. امکان استفاده از BackTest (که با استفاده از این قابلیت میتوان بر اساس دادههای گذشته استراتژی معاملاتی خود را درگذشته آزمون نمود) در این محیط وجود نداشته و این مورد از معایب آن محسوب میشود.
آشنایی با Divergence | بررسی مفهوم واگرایی در تحلیل تکنیکال
میدانید که آشنایی و تسلط به مفاهیم و ابزارهای تحلیل تکنیکال بازارهای مالی، یکی از ارکان مهم درروند معاملات چنین بازارهایی است. بنابراین معاملهگران موفق معمولاً با بهرهمندی از این اطلاعات و تکنیکهای معاملاتی، سودهای خوبی را به دست میآورند. افزایش آگاهی و سطح دانش بورسی در فرایند سرمایهگذاری از اهمیت بالایی برخوردار است. در این مقاله به آشنایی با Divergence یا مفهوم واگرایی در تحلیل تکنیکال می پردازیم.
Divergence چیست ؟
درحقیقت امروز به سراغ یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال رفتهایم که برای تخمین روند سهم یا یک دارایی به کار میرود و تشخیص آن بهکمک اندیکاتورها و روندهای قیمتی امکانپذیر است. این ابزار که یکی از مفاهیم پرکاربرد در بازار سهام و دیگر سایر بازارهای مالی مثل بازار ارزها و فارکس است، واگرایی یا دایورجنس نامیده میشود.
بهطورکلی هدف تحلیلگران از یادگیری این مفهوم، مشاهده نوعی وارونگی میان نمودار قیمت و اندیکاتور است؛ به بیانی دیگر تحلیلگران به کمک این مفهوم میتوانند به شناسایی اولیه بازگشت روند و معکوسشدن آن پرداخته و از این طریق کسب سود کنند.
درحقیقت بسیاری از تحلیلگران با استفاده از این سیگنال ایجادشده در سهمها یا داراییهای مختلف، بهترین زمان را برای ورود به یک سهم یا دارایی تشخیص میدهند؛ از اینرو پیشنهاد میکنیم برای آشنایی با این تکنیک پرکاربرد در بازارهای مالی، تا انتهای این مطلب همراه ما باشید.آشنایی با تحلیل تکنیکال
اساساً دایورجنس به معنای تفاوت و تناقض رفتاری میان اندیکاتور و قیمت یک سهم یا دارایی در نمودار قیمتی است. درواقع وقتی خریداران و فروشندگان در تصمیم خود دچار تردید شده باشند، شاهد این سیگنال خواهیم بود. این موضوع از طرفی میتواند نشاندهنده بازگشت قیمت از روند باشد و از طرفی نیز میتواند نمایانگر ادامه روند قبلی باشد؛ به بیانی دیگر دایورجنس هم میتوانند مانند الگوهای بازگشتی عمل کند و هم بهعنوان الگوی ادامهدهنده باشد.
از طرفی Divergence نشاندهنده ضعف معاملات و احتمال رخدادن بازگشتی قدرتمند است که در تصمیمگیری برای خرید و فروش نقش بسیار مهمی خواهد داشت. درواقع این مفهوم یکی از مهمترین و کاربردیترین مباحث تحلیل تکنیکال است که میتوان از آن برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت بالقوه استفاده کرد.
براساس تعریفی سادهتر، وقتی قیمت یک ارز دیجیتال (سهام) و اندیکاتور خلاف جهت یکدیگر در حرکت باشند، Divergence در تحلیل تکنیکال رخ میدهد. این مفهوم ضعیفبودن یک روند را نشان میدهد و در چنین حالتی، قیمت به انتهای روند خود رسیده و تمایل دارد روند خود را تغییر دهد.
بهطورکلی از این مفهوم میتوان برای شناسایی سطوح قیمتی ارزها یا سهام، مثل سطوح حمایتی و مقاومتی استفاده کرد. درصورت رخدادن صحیح این سیگنال درباره یک دارایی، به احتمال زیاد قیمت آن بازخواهد گشت. نتیجه اینکه وقتی خریداران و فروشندگان تردید زیادی در تصمیمگیری خوددارند، دایورجنس رخداده است.
اندیکاتورهای مهم در واگرایی
اساساً در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی میتوان از اندیکاتورهایی که با آنها آشنا هستیم، برای شناسایی این سیگنال در یک دارایی دیجیتال یا سهام استفاده کنیم، ولی اندیکاتورهایی که بهصورت معمول بهوسیله تحلیلگران حرفهای بازار جهت تشخص دایورجنس استفاده میشوند، اندیکاتورهای MACD و RSI هستند که از اعتبار بیشتری در این خصوص برخوردار هستند.
اهمیت این مفهوم در ارتباط با اندیکاتور RSI اساساً دایورجنس ها نقش کلیدی را در خصوص اندیکاتور RSI بازی میکنند. در حقیقت نقش ِDivergenceها این است که بازگشت نمودار قیمت را نمایش دهند؛ یعنی با مشاهده اعدادی خارج از محدوده ۳۰ تا ۷۰، نشانه اخطار جدی بوده و باید بهدقت آن را بررسی کرد.
درحقیقت وقتی روند صعودی باشد، باید بین نمودار قیمتی و دایورجنس اندیکاتور، تراز ۷۰ یا بالاتر را مشاهده کنیم، ولی وقتی روند نزولی باشد، باید تراز ۳۰ یا کمتر را مشاهده کنیم. البته این دایورجنسها ممکن است در ترازهایی کمتر از ۷۰ و بیشتر از ۳۰ نیز رخ بدهد، اما اعتبار این واگراییها، کمتر از موارد گفتهشده آشنایی با تحلیل تکنیکال در بالاست و نیاز نیست آنها را چندان جدی بگیرید.
دایورجنسها به تریدرها کمک میکنند قدرت تقریبی قیمت فعلی دارایی را در مقایسه با قیمت هنگام بستهشدن معاملات روز قبل به دست بیاورند. از طرفی دایورجنسRSI میتواند در تأیید نقاط ورود و خروج کمک شایانی به ما کند و مثل دیگر اندیکاتورها، بازگشت احتمالی روند قیمت را نشان دهد. درحقیقت تریدرهای حرفهای برای اینکه بتوانند حرکات اساسی و مهم در نمودار قیمت یک دارایی را ارزیابی و احتمال بازگشت قیمت به روند قبلی را ارزیابی کنند، از این مفهوم استفاده میکنند.
Divergence چه مواردی را در اختیار ما میگذارد؟
در تحلیل تکنیکال، ممکن است این مفهوم، سیگنال یک حرکت بزرگ مثبت یا یک حرکت بزرگ منفی را در اختیار ما قرار دهد. یک دایورجنس مثبت زمانی رخ میدهد که قیمت سهم در حال ثبت کفهای جدید است، ولی اندیکاتور تکنیکال مورد استفاده مانند اندیکاتور جریان پول (Money Flow Indicator) شروع به ثبت سقفهای جدید میکند. بالعکس در دایورجنس منفی، قیمت سهم در حال ثبت قلههای جدیدی است؛ درحالیکه اندیکاتور تکنیکالی ما در حال ثبت کفهای جدیدی است.
بهطورکلی تریدرها میتوانند از دایورجنسها برای تخمین شتاب پایهای قیمت یک دارایی استفاده کنند. بهدست آوردن شتاب پایهای میتواند احتمال وقوع یک بازگشت قیمتی را نشان دهد؛ برای مثال تریدرها میتوانند با استفاده از اسیلاتورهایی مانند شاخص قدرت نسبی روی جدول خود استفاده کنند.
در چنین شرایطی اگر قیمت در حال صعود بوده و مرتب قلههای جدیدی را ثبت میکرد، در حالت عادی اندیکاتور شاخص قدرت نسبی نیز میبایست قلههای جدیدی را ثبت میکرد، اما اگر قیمت در حال ثبت قلههای جدید باشد و اندیکاتور شاخص قدرت نسبی شروع به ثبت کفهای جدید کند، نشاندهنده این است که امکان تضعیف روند صعودی وجود دارد.
آشنایی با تایم فریم در تحلیل تکنیکال
زمان، عامل تغییر تمامی پدیدهها به حساب میآید. بازار سرمایه و داراییهای مالی نیز از این قاعده مستثنی نیستند و در بستر زمان شکل میگیرند. تایم فریم (Time Frame) یا چارچوب زمانی، روایتگر سرگذشت بازار در قالب یک بازه زمانی ویژه است.
تایم فریم به زبان ساده یعنی مدت زمانی که در طول آن یک نمودار قیمت میلهای یا نمودار شمعی شکل میگیرد.
این مدت زمان بنا به انتخاب شما میتواند متفاوت باشد. در واقع با اضافه کردن تایم فریمهای مختلف به نمودار اصلی، دادههای مربوط به رمزارز خود را بر حسب زمانهای مختلف نمایش خواهید داد. برای مثال اگر تایم فریم هفتگی را انتخاب کنید، دادههای قیمتی به صورت هفتگی نمایش داده میشود.
دلیل اهمیت استفاده از Time Frame چیست؟
وقتی که قیمت و روند (Trend) بازار یک رمزارز را در بستر یک تایم فریم ویژه، مثلاً ساعتی، مشاهده کنیم، اطلاعاتی از بازار و جهت حرکت قیمت به دست میآوریم که ممکن است در تایم فریم دیگری اوضاع کاملاً متفاوت باشد. در واقع اهمیت انتخاب تایم فریم در این است که هر تریدر بر اساس شیوۀ معاملهگری خود و افق زمانی که برای سوداگری انتخاب کرده، از تایم فریمی متناسب با اهداف خود استفاده میکند. نمایش اطلاعات بازار مانند جهت قیمت و روند بازار در دو تایم فریم مختلف میتواند متفاوت باشد. ممکن است برای شما هم پیش آمده باشد که هنگام تصمیمگیری برای ورود یا خروج، از چند تایم فریم استفاده کرده باشید و متوجه شده باشید که روند بازار در تایم مثلا ساعتی، نزولی ولی در تایم هفتگی، صعودی باشد.
اهمیت اصلی Time Frame در اینجا است که با استفاده از آن میتوان حرکات قیمت را تأیید کرد و همچنین جهت روند را تشخیص داد.
هر چه از تایم فریم بلندمدتتر استفاده کنیم، نویز قیمت هموارتر میشود. در تصویر بالا تفاوت جزئیات روند در دو تایم فریم با مدت زمان مختلف را مشاهده میکنید.
انواع تایم فریم
بسته به اینکه چه نوع تریدری هستید و همچنین از چه تحلیلی استفاده میکنید، میتوان Time Frame را با محوریت مدتزمان به سه دوره زمانی کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت تقسیمبندی کرد. اگر در سطح فاندامنتال (بنیادین) تحلیل میکنید، بیشتر افق زمانی بلندمدت به کارتان میآید اما اگر تحلیل تکنیکال را انتخاب کردهاید، پس بیشتر باید در میانمدت و کوتاهمدت تصمیمگیری کنید.
نکته مهم دیگر در مورد تقسیمبندی زمان به این بستگی دارد که چه معاملهگری هستید: برای مثال اگر میخواهید نوسانگیری (Oscillation) کنید و از خرید و فروش رمزارز در زمان کوتاه بهره بگیرید، باید افق زمانی کوتاهمدت را مد نظر قرار دهید.
در تحلیل تکنیکال و در استفاده از پلتفرمهای مربوط، یک استاندارد مشخص از انواع تایم فریمها وجود دارد که با انتخاب هر کدام، دادههای قیمت بر اساس مدت زمان مذکور نمایش داده میشود:
- ۱ دقیقه یا M1
- ۵ دقیقه یا M5
- ۱۵ دقیقه یا M15
- ۳۰ دقیقه یا M30
- ۱ ساعت یا H1
- ۴ ساعت یا H4
- ۱ روز یا D1
- ۱ هفته یا W1
- و غیره
برای انجام معامله، تایم فریم مناسب انتخاب کنید.
چه تایمفریمی مناسب است؟ این پرسش جواب واضح و از پیش تعیین شدهای ندارد بلکه همانطور که در بالا به آن اشاره شد، به این بستگی دارد که چه نوع معاملهگری هستید، از چه تحلیلی استفاده میکنید و چه هدفی را در بازار دنبال میکنید.
از چندین تایم فریم استفاده کنید.
استفاده از چند Time Frame اهمیت بسیار بالایی دارد. بنا به دلایلی باید از چند تایم فریم استفاده کرد:
- استفاده از تایم فریمهای مختلف برای تأیید استراتژی:
اگر در یک Time Frame خاص به نظر میرسد که حرکت قیمت صعودی است، مثلاً در تایم ۵ دقیقهای مشاهده میکنید که بازار صعودی است، برای خرید عجله نکنید و تایم فریمهای متفاوت را امتحان کنید تا حرکت صعودی قیمت تأیید شود. چه بسا در تایم ساعتی یا روزانه بر خلاف انتظارتان بازار در حال نزول باشد.
- نگاه به بازار از زوایای دیگر:
اینکه بتوانید از زوایای مختلف به یک پدیده مانند بازار نگاه کنید، این عمل به نوبۀ خود بصیرت و آگاهی شما را از بازار افزایش خواهد داد. حرکات قیمتی مستحکم و پایدار در بازههای زمانی مختلف معنا پیدا میکند.
- شناسایی سطوح حیاتی:
اگر سطوح مقاومت و حمایت در بازههای زمانی مختلف تأیید شوند، اطمینان شما را برای تصمیمگیری دو چندان میکند.
توجه به رابطه ریسک و تایم فریم
به عبارتی دیگر، میزان موفقیت شما به بالا بردن احتمال پیروزی معاملات نسبت به شکست آنها بستگی دارد. لذا باید نسبت به ریسک حساس باشید. هر چه Time Frame انتخابی شما کوتاهتر باشد، ریسک موفقیت معامله نیز بیشتر میشود.
رابطهی معکوس بین مدت تایم فریم با سرعتعمل تصمیمگیری
مدت زمان Time Frame انتخابی رابطهی معکوسی با میزان سرعت عمل و تصمیمگیری شما دارد. باید به این مسأله توجه داشته باشید که انتخاب تایم فریم کوتاه، مانند دقیقهای، مستلزم آن است که در تصمیمگیری سرعت عمل بالایی داشته باشید. خود این امر به میزان مهارت و تسلط شما در معاملهگری بستگی دارد.
آموزش تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال؛ بخش دوم: آشنایی با نمودارها
تحلیل بازار خیلی گیج کننده است. تریدرها چگونه میدانند که باید چکار کنند؟ این سوال بر میگردد به دانستن نوع درست تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) مورد استفاده و زمان آن. اگر مقالههای تحلیل قیمت ما را خوانده باشید، متوجه شدهاید که آنها نمودارهایی را ارائه میدهند که نشانگر عملکرد ارزهای دیجیتال اصلی در برابر پولهای کلاسیک مانند دلار آمریکا به مرور زمان هستند. در نگاه اول، آنها مانند خطهایی بی معنی هستند که بالا و پایین میروند؛ اما دادهها به ما میگویند که چگونه حوادث اخیر در بازار کریپتو قیمتها و اتفاقات بعدی را تحت تاثیر قرار دادهاند.
تحلیل برای تریدرها اساسی است. تحلیل به آنها کمک میکند که تصمیماتی آگاهانه در مورد زمان خرید، فروش و نگهداری کریپتو بگیرند.
سه نوع تحلیل اصلی در این صنعت وجود دارد و اگرچه فناوری این تحلیلها را بیشتر در دسترس قرار داده و انجام آنها را آسانتر کرده، اما آنها برای دهها سال عناصر اصلی جهان مالی بودهاند. در واقع ابتداییترین شکلهای تحلیل در آسیای قرن هجدهم ظاهر شد که در آن زمان از تحلیلها برای پیش بینی تغییرات در قیمت برنج استفاده میشد.
تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال شامل کشف روندهای آماری بر اساس فعالیت تاریخی با بررسی حرکت قیمت و دیگر شاخصهای حیاتی مانند حجم ترید است. تحلیلگران تکنیکال در واقع از این فلسفه پیروی میکنند که قیمتها از روندها تبعیت میکنند و تاریخ خودش را مدام تکرار میکند، سپس آنها از دادههای خود برای پیش بینی قیمت در آینده استفاده میکنند. میتوان گفت که این کار مانند پیش بینی وضعیت هوا است که ممکن است کاملا درست نباشد.
تحلیل بنیادین
این تحلیل رویکرد متفاوتی دارد. به جای توجه کردن به این که قیمتها کجا میروند، به عواملی توجه میشود که قیمت را به حرکت درمیآورند. از این گونه عوامل میتوان اقتصاد یا نحوه مدیریت یک شرکت را نام برد که با استفاده از این قبیل اطلاعات، ارزش دارایی قابل تعیین میشود.
این تحلیل احساسات را نادیده میگیرد و از این فلسفه پیروی میکند که بازار ممکن است ارزش بیش از حدی برای یک ارز دیجیتال قائل شده باشد و یا آنکه آن را دست کم گرفته باشد.
تحلیل احساسات بازار
این تحلیل میبیند که تریدرها به طور موثری تحت تاثیر بازیگران اصلی بازار مانند روزنامه نگاران، افراد تاثیرگذار و مصرفکنندگان روزانه قرار میگیرند. بنابراین فلسفه آنها این است که دادهها همیشه کل داستان را نمیگویند و روندهایی مانند فروش ناشی از ترس و خرید در سطح وسیع را میتوان از قبل بر اساس ادراک و انتظارات عمومی پیش بینی کرد.
آیا نمودارها شکلی از تحلیل تکنیکال هستند؟ من که نمیتوانم آنها را بخوانم. از کجا باید کمک بگیرم؟
نگران نباشید! زیرا خیلی آسانتر از آن چیزی است که شما فکر میکنید. نمودارهایی که معمولا در تحلیل تکنیکال و در صرافیهای کریپتو میبینید، به عنوان کندل استیک شناخته شدهاند. در اینجا روشی برای این آشفتگیها وجود دارد.
وقتی تحلیل تکنیکال انجام میدهید، در واقع میخواهید ببینید که چگونه قیمتها در مدت چندین روز، هفته یا ماه تکامل پیدا کردهاند؛ اما دیدن متوسط ارزش برای هر دوره ۲۴ ساعته کل ماجرا را نمیگوید.
کندل استیکها در تحلیل تکنیکال، شما را قادر میسازند تا جزئیات کامل نحوه نوسان قیمت یک دارایی در یک مدت زمان خاص از ترید را مشاهده کنید و مقایسههایی را انجام دهید که مدت زمان طولانیتری را اندازه بگیرد.
این کار با استفاده از شکل کندل استیکها انجام میشود. اگر توجه کنید هر کندل استیک دارای دو خط نازک با یک مستطیل ضخیمتر در میانه است. شکل آن تقریبا شبیه یک تیرک عمود است.
وقتی که در طول روز قیمتها بالا رفتهاند، کندل استیک سبز خواهد بود. خط نازک پایینی نشان دهنده پایینترین قیمتی است که برای آن دارایی کریپتویی در خلال دوره ترید ثبت شده است؛ در حالی که خط نازک بالایی نشان دهنده بالاترین قیمت آن دارایی در خلال دوره مورد بررسی است. قسمت پایینی بخش ضخیمتر نشان دهنده مقدار دارایی ترید شده در زمانی است که بازار باز بوده، اما بخش بالایی مستطیل نشان دهنده قیمت در هنگام بسته شدن است.
وقتی که قیمتها افت میکنند، کندل استیک قرمز میشود. اصول خواندن چارت همان است، اما همه چیز وارونه میشود. حالا خط نازک بالایی نشان دهنده بالاترین قیمت روز، و خط نازک پایینی نشان دهنده پایینترین قیمت هستند. دوره ترید با خط قرمز ضخیم نشان داده میشود که از بالا به پایین است. این خط نشان دهنده قیمتها در هنگام باز و بسته شدن بازار است.
در تحلیل تکنیکال، این نمودارها اختراع جالبی هستند که برای قرنها مورد استفاده قرار گرفته و آزمایش شدهاند. با توجه به نوسان شدید بازار کریپتو، دیدن نمودارهایی که کندل استیک یک ساعته را برای کل روز ارائه دهند، امری عادی است.
چگونه در مورد آنچه که نمودار به من میگوید، اقدام کنم؟
شکلهای معینی در نمودارهای کندل استیک میتوانند موقعیتها را به تریدرها نشان دهند. به عنوان مثال، یک کندل استیک چکشی معمولا خط درازی را در پایین ارائه میدهد که نشان دهنده این است که قیمت قبل از برگشت و بسته شدن بالاتر، افت شدیدی را تجربه کرده است. معمولا این حالت به این معنی است که داراییهای کریپتویی در آن دوره از ترید به طور گسترده به فروش رفتهاند، اما خریدران فشار کافی را اعمال کردهاند تا قیمت دوباره بالا برود.
این الگو همچنین میتواند برعکس شود؛ یعنی خط دراز از بالای بدنه بیرون آید. این حالت اغلب نشان دهنده این است که قیمتها افت داشتهاند، اما ممکن است در حال بازگشت و افزایش دوباره باشند.
کندل استیک Shooting Star بسیار شبیه به چکشهای وارونه است، اما در فضای متفاوتی ایجاد میشود. اینها معمولا بعد از پیشرفت قیمت دیده میشوند و نشان دهنده این هستند که یک دارایی ممکن است وارد روند نزولی شود.
کندل استیک Hanging Man همچنین برای ارزیابی زمانی که بازار ممکن است شروع به ضعیف شدن کند و یا نزدیک به این فرآیند باشد، مفید است. این کندل استیکها بعد از یک دوره صعود قیمت ایجاد میشوند که آن سایه پایینی دراز که قبلا در مورد آن صحبت کردیم، نشان دهنده فشار فروش است و این یعنی این که افزایش قیمت دورههای اخیر ممکن است به پایان برسد.
وقتی که در تحلیل تکنیکال نمودارهای کندل استیک را میخوانید، ضروری است که هم چشم انداز کوتاه مدت و هم چشم انداز بلندمدت داشته باشید و اقداماتی را برای محافظت از خود در برابر نوسانات بازار انجام دهید. این کار معمولا با استفاده از حد ضرر (Stop Loss) انجام میشود که به معنی فروش اتوماتیک یک دارایی در زمانی است که به یک نقطه از پیش تعیین شده میرسد.
محبوبترین فنون به کار رفته برای تحلیل تکنیکال چه چیزهایی هستند؟
اکثر تحلیلگران سعی میکنند روندهایی را شناسایی کنند که جهت حرکت بازار را نشان دهد. یک روش محبوب برای این کار، خطوط روند است. این روش سعی میکند که ناهنجاریها و عوامل خارجی شدید در قیمت یک ارز دیجیتال را نادیده بگیرد تا یک روند رو به بالا را زمانی که دارایی، قلههای قیمت بالاتری را ثبت میکند، شناسایی نماید و یا اگر قیمتها چندین روز متوالی پایینتر و پایینتر میروند، یک روند نزولی را شناسایی کند.
این روش را میتوان با تحلیل شکل نمودارهای کندل استیک ترکیب کرد که این روش به تشخیص این که یک روند ادامه مییابد و یا به پایان میرسد، کمک خواهد کرد. این کار، تریدرها را قادر میکند تا تصمیمات درستی آشنایی با تحلیل تکنیکال برای تعیین استراتژی کوتاه مدت خود داشته باشند.
یک استراتژی مشابه به خط روند، میانگین متحرک (Moving Average) است که شامل پیگیری قیمتهای معمول یک دارایی کریپتویی در دوره زمانی خاصی است.
ممکن است در تحلیل تکنیکال ، این دوره یک هفته، ۱۰ روز، ۳۰ روز و یا بیشتر باشد و این بستگی به تریدر دارد. مقایسه میانگینهای متحرک در یک چارچوب زمانی کوتاه با یک چارچوب زمانی طولانیتر میتواند روندهای جدیدی را آشکار کند و توجه تریدر را به سطوح برجستهای از رشد اخیر و یا نزولی که یک تجزیه آماری درازمدتتر به وضوح نشان نمیدهد، جلب کند.
آیا باید تنها به تحلیل تکنیکال متکی بود؟
اگرچه بهراستی رایجترین شکل تحلیل در جهان کریپتو همین تحلیل تکنیکال است، اما مهم است که عوامل دیگر را نیز به حساب آورد.
همیشه به یاد داشته باشید که تحلیل تکنیکال به شما عوامل بنیادینی را که بازار را تحت تاثیر قرار میدهند و باعث بالا و پایین رفتن قیمتها میشوند، نشان نمیدهد. هکها، قانون گذاریها، ماجراهای خبری برجسته، توافقهای مهم و راه اندازی محصولات جدید، میتوانند به پیشگام ماندن شما کمک کنند و از قبل به شما بگویند که در کندل استیک چه اتفاقی خواهد افتاد.
اتکا بر یک نوع تحلیل مانند این است که بخواهید استیک را تنها با چنگال بخورید، در حالی که برای این کار به کارد هم نیاز خواهید داشت
آیا ابزارهایی وجود دارند که تحلیل حرکات بازار را آسانتر کنند؟
اگر نگاه کردن روزانه به نمودارها را دوست ندارید، گزینههای دیگری هم وجود دارد.
سرویسهایی هستند که چارتها را برای شما فراهم میکنند و توضیحاتی را نیز در مورد علت حرکتها برای شما فراهم میآورند. البته دادههای تحلیل تکنیکال را میتوان به روشهای مختلفی تعبیر کرد و دو تحلیلگر مانند هم نیستند. یعنی این که هر تحلیلگر بر اساس تحقیقات خود روندها را پیش بینی میکند. بنابراین خوب است که تا آنجا که میتوانیم در اطلاع اخبار کریپتو باشیم تا دید بازتری داشته باشیم.
نمودارها و مقالات ممکن است تشخیص آنچه را که در فضای کریپتو روی میدهد دشوار کند، زیرا طبیعتا رویکردهای متفاوتی را نشان میدهند.
وب سایتهایی مانند Coin360 کمک میکنند که کل صنعت به شیوهای ساده و قابل دسترس برای شما تجسم شود. اندازه یک ارز دیجیتال در Coin360 شاخصی از حجم یا سرمایه بازار آن را ارائه میدهد. و این در حالی است که رنگهای قرمز و سبز نشان میدهند که آیا این دارایی افزایش قیمت را تجربه کرده یا کاهش قیمت را.
همراه با تغییرات قیمت، تغییرات درصد نیز برای ساعت، روز، هفته یا ماه فراهم میشود و کاربران با استفاده از نمودار هر ارز دیجیتال، میتوانند ببینند که نوسان قیمت در دوره خاصی چگونه بوده است. کاربران همچنین میتوانند اطلاعات تاریخی را هر زمان که بخواهند دانلود نمایند.