کندل ژاپنی

کندلهای شمعی ژاپنی
مناسبترین گزینه برای نمایش تغییرات قیمت در فارکس، چارتهای کندل ژاپنی هستند. نحوه ارائه اطلاعات توسط چارتهای کندل استیک، محبوبیت زیادی در بین کلیه معاملهگران کسب کرده است. تحلیل تکنیکال کندلهای ژاپنی امکان پیشبینی حرکت قیمت هر دارایی در آینده را افزایش میدهد.
ابزارهای تحلیل تکنیکال کندلها در بررسی روانشناسی بازار و درک بهتر آن، به معاملهگران کمک زیادی میکنند.
کندل ژاپنی چیست؟
تحلیل تکنیکال کندلها در آنالیز صحیح هر دارایی و تعیین دقیق سطوح حمایت و مقاومت به معاملهگر کمک میکند. در این روش تحلیلی، برخی خطوط قیمت بر اساس شکل و نحوه چیدمان کندلها مورد بررسی قرار میگیرند. چارتها نوسانات دقیقی با توجه به قیمت اعلانی دارایی در یک دوره زمانی مشخص را نمایش میدهند.
برای درک کامل این روش، اجازه دهید جزئیات بیشتری را مورد توجه قرار دهیم:
- بدنه یک کندل از یک مستطیل تشکیل شده است.
- سایه کندل، خطی است که در امتداد بدنه قرار میگیرد.
ترکیب این دو جز، یک کندل را ایجاد میکنند. هر کندل تغییر قیمت در یک بازه زمانی مشخص را نشان میدهد. تاثیر تحلیل کندلها در پیشبینی صحیح بازار، بسیار زیاد است و بدون اندیکاتورها نیز به خوبی عمل میکند. همچنین امکان بررسی واکنش شرکتکنندگان بازار در زمان اخبار را فراهم مینماید.
یکی از مزایای این دسته از چارتها ارائه اطلاعاتی برابر با چند اندیکاتور همزمان است: زمان باز و بسته شدن، اطلاعات مربوط به افزایش فروشندگان یا خریداران در بازار و غیره. هر کندل در یک بازه زمانی خاص، باز و بسته میشود. کندل 1 دقیقه، در مدت زمان یک دقیقه باز و بسته میشود. کندل 5 دقیقه، تغییرات قیمت در 5 دقیقه را نمایش میدهد و کندل 15 کندل ژاپنی دقیقه در مدت زمان مشخص 15 دقیقهای باز و بسته میگردد.
علاوه بر این، اجزا کندلها حالتهای گرافیکی مختلفی را در صفحه پلتفرم نمایش میدهند که توسط معاملهگران برای باز کردن و بستن معاملات خرید و فروش استفاده میشود. بنابراین، چارتهای کندل استیک اطلاعات جامع هر بازار را تا حد زیادی ساده میکنند. معاملهگران با توجه به الگوهای ارائه شده، این فرصت را دارند تا یک استراتژی معاملاتی تهیه کرده و وارد معاملات سودده شوند.
ارائه اطلاعات توسط کندلها در چارت قیمت
چگونه اطلاعات ارائه شده کندلها را در چارت قیمت بررسی کنیم؟ این سؤال اغلب معاملهگران تازه کار است.
اطلاعات ارائه شده توسط کندلها در تمام تایمفریمها مشابه هستند:
- قیمت باز شدن در آغاز یک دوره مشخص
- قیمت بسته شدن در پایان یک دوره مشخص
- پایینترین قیمت دوره
- بالاترین قیمت دوره
فاصله بین قیمت باز و بسته شدن هر کندل، کندل ژاپنی بدنه آن را نمایش میدهد. خط ادامه یافته از بدنه، بالاترین و پایینترین قیمت را نشان داده و شاخه یا سایه کندل نامیده میشود.
معمولاً برای تشخیص کندلهای صعودی (در حال افزایش) و نزولی (رو به پایین) برای آنها تفاوتهایی قائل میشوند. در حالت اول، شکل گیری آن از پایین به بالا رخ میدهد و قیمت باز شدن کندل پایینتر از قیمت بسته شدن آن است. همچنین، در چارتهای متاتریدر 4 ، این کندلها بی رنگ یا سبز رنگ هستند. کندل نزولی دقیقاً برعکس است. از بالا به پایین تشکیل شده و به رنگ قرمز یا سیاه نمایش داده میشود. قیمت باز شدن در بالا و قیمت بسته شدن، در پایین کندل قرار دارد. همچنین میتوانید این رنگها را مانند تصویر بالا تغییر دهید.
در برخی موارد، کندل بدنهای ندارد. این اتفاق زمانی رخ میدهد که قیمت باز و بسته کندل ژاپنی شدن یکسان باشد. گاهی ممکن است کندل سایه نداشته باشد که به معنای یکی بودن قیمت باز و بسته شدن با حداکثر و حداقل قیمت است.
نحوه خواندن کندلها
چگونه کندلهای ژاپنی را به درستی بخوانیم؟ برای تحلیل درست الگوهای کندلی باید با انواع آن بیشتر آشنا شویم. کندلهای مشابه زیادی وجود دارند که با توجه به اجزا آن، هرکدام دارای یک نام خاص هستند: چکش، دار آویخته، ستاره دنبالهدار، دوجی و موارد دیگر.
هر یک از این الگوها، سیگنال یک نقطه ورود به بازار هستند. الگوهای ادامه روند و الگوهای معکوس شدن روند از رایجترین سیگنالها هستند.
در تحلیل کندل استیکها باید ویژگیهای مهم آنها در نظر گرفته شود:
- مطالعات نشان میدهد که این الگوها در تایمفریم روزانه بهترین بازدهی را دارد. در تایمفریمهای پایین، بازده این سیگنالها کاهش مییابد. هرچه بازه زمانی کوچکتر باشد، قابلیت اطمینان پایینتر خواهد بود.
- پیشبینیهای بلندمدت بر بازههای زمانی هفتگی و ماهانه تمرکز دارند.
- بعد از هر الگوی بازگشتی سریع، لزوماً جهت روند تغییر نخواهد کرد. گاهی تنها یک اصلاح قیمت یا رِنج شدن بازار اتفاق میافتد. بنابراین، بازگشت روند به معنای تغییر شرایط بازار است و نه لزوما تغییر جهت روند.
این اتفاق با تعادل بین میزان عرضه و تقاضا قابل توضیح است. هرچه معاملات بیشتری در یک جهت باز کندل ژاپنی شوند، احتمال بازگشت قیمت به آن جهت افزایش مییابد. سازندگان بازار دائماً در حال رصد قیمت هستند و با اعمال تغییراتی در عرضه و تقاضا، قیمت را تغییر داده یا جهت حرکت را عوض میکنند. - الگوهای دارای شکاف قیمت قابل اطمینانتر هستند.
- هر ترکیبی از کندلها باید تایید شود. به عنوان مثال، اگر الگوی صعودی در بازار شکل گرفته باشد، شمع بعدی باید این حرکت را تایید کند.
نمایش روانشناسی بازار توسط کندلهای ژاپنی
چگونه کندلهای ژاپنی را تحلیل کنیم؟ پاسخ این سوال به شما در درک بیشتر روانشناسی بازار کمک میکند. به بیان دیگر، تمایل خریداران و فروشندگان به معاملات را خواهید فهمید. حتی مبتدیان با کمی تلاش قادر به یادگیری چگونگی تحلیل الگوهای کندلی برای پیشبینی حرکت بعدی بازار خواهند بود.
یکی از مهمترین پارامترهای کندلها، اندازه بدنه آنها است. طول بدنه نشانگر فشار بر بازار صعودی یا نزولی است. اگر کندلی با بدنهای بزرگ (نسبت به کندلهای کناری) باشد، به معنای حرکت صعودی است و خریداران بر فروشندگان غالب میشوند. اگر کندل قرمز یا تیره باشد به معنای حرکت نزولی و پیروزی فروشندگان خواهد بود. کوچک بودن بدنه کندل استیک نشان دهنده برابری تقریبی نیروی بین فروشندگان و خریداران است. این بدان معنی است که احتمالاً اصلاح قیمت و یا حرکت رِنج قیمت در راه است. در چنین مواردی، معمولاً بازار در حال جذب انرژی برای یک حرکت سریع در آینده نزدیک خواهد بود.
هنگامی که یک کندل صعودی پس از یک روند نزولی طولانی در چارت معاملاتی ظاهر میشود، دلایلی وجود دارد که فرض کنیم روند صعودی در حال ظهور است. بسته شدن کندل صعودی در بالای خط مقاومت، نشان میدهد که بازار در این قیمت تقویت شده است. اما چنین فرضیاتی تنها زمانی قوت میگیرند که اولاً کندل بسته شود و دوماً در تایمفریمهای پایینتر جزئیات دقیقتری مورد بررسی قرار گیرد.
نحوه شکلگیری سایه کندل، بازتاب تمایلات شرکت کنندگان در بازار است. کندل با سایه بلند یا پین بار ، معمولاً نشانه تغییر در جهت روند غالب یا اصلاح قیمت است. سایههای بلند، به طور معمول در نزدیکی یک سطح مقاومت قوی که شکسته نشده، شکل میگیرند.
هنگامی که جدال بین خریداران و فروشندگان بالا بگیرد، کندل «دوجی» با سایه بسیار بلند در چارت تشکیل میگردد. این کندل به معنای عدم قدرت تصمیمگیری شرکتکنندگان بازار است که معمولاٌ نتیجهای به همراه ندارد.
حالتهای کندل شمعی ژاپنی
چنین مفهومی توسط Lance Begs، معاملهگر مشهور فارکس و متخصص الگوریتم حرکات قیمت ارائه شده است.
حالات کندل به موقعیت قیمت بسته شدن آن نسبت به کندلهای قبلی بستگی دارد. در ادامه چند حالت مرسوم را بیان میکنیم:
- صعودی: قیمت بسته شدن کندل، بالاتر از بیشترین قیمت قبلی است.
- نزولی: قیمت بسته شدن کندل، پایینتر از کمترین قیمت قبلی است.
- خنثی: آخرین کندل در محدوده کندل قبلی بسته شده است.
هر کدام از این موارد میتواند تاثیر زیاد، متوسط یا کمی در حالت کندل داشته باشد. این تاثیر بسته به محل محدوده بسته شدن کندل، مشخص میگردد.
مطالعه چارت کندل استیک در بازار فارکس
کندلهای شمعی ژاپنی که تحلیل تکنیکال آنها فراتر از هرگونه رقابت با دیگر الگوها است، میتواند اطلاعات مفیدی را در مورد تغییرات آتی بازار در اختیار معاملهگران قرار دهد.
بدنه کندل از اهمیت ویژه ای برخوردار است و سایهها در الویت دوم قرار دارند. سایهها هیجانات موقت بازار را نمایش میدهند. اگرچه لازم است تا هر دو با هم مورد توجه قرار گیرند.
چنین مطالعاتی اصول اساسی خاصی را در نظر میگیرند:
- بدنه بلند به همراه سایههای کوتاه، اساساً نشانه شروع یک روند جدید است. این امر برتری فروشندگان به خریداران یا برعکس را نشان میدهد. اصولاً کندل استیکهایی با بدنه بلند، در ابتدا و انتهای روند شکل میگیرند. معاملهای که در جهت روند باز شده است، با به وجود آمدن کندلی با بدنه بزرگ در جهت مخالف، بسته میشود.
- کندلهایی با بدنه کوچک و سایههای بلند غالباً به معنای تغییر جهت روند هستند. بهترین سیگنال زمانی است که سایه کندل از تمامی بدنه و سایه کندلهای قبلی فراتر رود. این نشان از تلاش خریداران و فروشندگان دارد. در این فرایند ابتدا یک گروه پیروز است، اما در پایان قهرمان گروه دیگر خواهد بود.
- کندلهایی با بدنه و سایه کوچک به معنی به وجود آمدن یک روند جانبی هستند. در این شرایط، معاملاتی با حد زیان کوچک طرفداران زیادی دارند.
نتیجهگیری
استفاده از کندل استیک هم جنبههای مثبتی دارد و هم با مشکلات خاصی مواجه است. این روش بر خلاف اندیکاتورها، بررسی دقیق قیمت را ممکن میسازد و از محاسبات ریاضی خبری نیست. چارتهای کندلی یک شیوه جهانی هستند. از این کندلها در همه بازارهای مالی مانند ارز، کالا، سهام و غیره استفاده میشود.
با این حال، درک تحلیل کندلها برای معاملهگران تازه کار ساده نخواهد بود. شما باید تلاش کنید و و زمان کافی برای آموزش الگوهای کندلی اختصاص دهید. اما نتایج حاصل از این تلاش به وضوح، هدر نخواهد رفت و رشد بازدهای شما را به نحو چشمگیری افزایش خواهد داد.
دوره آموزشی کندل استیک و روانشناسی کندلها
الگوهای شمعی ژاپنی (Japanese candlestick)، روانشناسی بازار و بهتبع آن روش پرایس اکشن یکی از روشهایی است که کاملاً با بحث روانشناسی بازار در ارتباط است. بنابراین جزو متدهایی است که لزوماً هر تحلیلگر تکنیکال باید به آن مسلط باشد.
این روش از دیرباز موردتوجه بسیاری از تریدرها و معاملهگران بازارهای مالی بوده است و موقعیتهای بسیار خوبی را میتوان با استفاده از این روش به دست آورد. در این روش معاملهگر فقط به یک چارت ساده احتیاج دارد تا با استفاده از آنالیز کندلها بتواند موقعیت چارت را تعیین کند. الگوهای شمعی را میتوان از تایمهای بسیار پایین تا تایمهای بالا موردتوجه قرارداد و استفاده کرد. معاملهگران میتوانند با درک کامل این روش وارد معاملاتی شوند که نسبت ریسک به ریوارد آنها بسیار کم بوده و برای هر پوزیشن، حد ضرر خود را با استفاده از الگوهای شمعی در نقطهای مناسب قرار دهند.
ساده بودن و درعینحال کارا بودن و عدم احتیاج به مباحث فنی پیشرفته باعث شده است که این روش بسیار موردتوجه قرار گیرد.
هدف دوره کندل استیک و روانشناسی کندلها
توانایی تحلیلگران در تشخیص مناطق برگشتی و تعیین محدودههای خریدوفروش کم ریسک و همچنین توانایی تحلیلگر در تفسیر چارت
پیشنیاز، هزینه و مدت دوره
دوره آموزشی کندل استیک و روانشناسی کندلها به صورت حضوری برگزار میشود.
حضوری | آنلاین | |
مدت دوره | ۱۵ ساعت (۵ جلسه ۳ ساعته) | ۱۴ ساعت (۷ جلسه ۲ ساعته) |
هزینه دوره | ۲,۸۵۰,۰۰۰ ریال | ۱,۸۲۰,۰۰۰ ریال |
پیشنیاز دوره | تحلیل تکنیکال مقدماتی |
با عضویت در بآشگاه مشتریان کارگزاری آگاه از ۲۰ تا ۶۰ درصد تخفیف در دورههای آموزشی بهرهمند شوید.
سرفصلهای دوره آموزشی کندل استیک و روانشناسی کندلها
۱ _انواع کندلها و معرفی ساختار آنها
۲_بررسی وضعیت کندلها در دو موقعیت برگشتی و ادامهدهنده
۳_الگوهای برگشتی:
۳-۱ – بررسی الگوی hanging man و خصوصیات و نکات برجسته الگو
۳-۲- بررسی الگوی چکش و خصوصیات و نکات برجسته الگو
۳-۳- بررسی الگوی (engulfing pattern (bullish and bearish و خصوصیات و نکات برجسته الگو
۳-۴- بررسی الگوی dark cloud و خصوصیات و نکات برجسته الگو
۳-۵- بررسی الگوی piercing pattern و خصوصیات و نکات برجسته الگو
۳-۶- بررسی کندلهای stars شامل evening stars/morning stars/doji stars/shooting star/inverted hammer و خصوصیات و نکات برجسته الگو
۳-۷- بررسی الگوی harami pattern و harami cross
۳-۸- بررسی الگوی tweezers tops and bottoms
۳-۹- بررسی الگوی belt hold line(bullish and bearish)
۳-۱۰- خطوط پاتک counter-attack line
۳-۱۱- بررسی الگوی dumping tops & fry pan bottoms
۳-۱۲ بررسی الگوی tower tops and bottoms
۴-الگوهای ادامهدهنده:
۴-۱-دوجیها و خصوصیت دوجی در نواحی حمایت و مقاومت
۴-۲-روش ترکیب چند شمع و نتیجهگیری
۴-۳-نمودارهای شمعی و خطوط روند
۴-۴-الگوهای شمعی و سطوح اصلاحی فیبوناچی
۴-۵-شمعهای ژاپنی و میانگینهای متحرک
۴-۶-شمعهای ژاپنی و اسیلاتورها
۴-۷-شمعهای ژاپنی و حجم معاملات
۴-۸-توضیح کلی در مورد پرایس اکشن
مدرس دوره: احسان کامیابی
فارغالتحصیل رشته مهندسی عمران
عضو گروه تحلیل کارگزاری مبین سرمایه از مرداد ۱۳۹۵
مدرس دورههای تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه
تدوین یک مجموعه روانشناسی معاملات و روانشناسی بازار
تحلیلگر بازار جهانی و نماینده رسمی دو کارگزاری فیبو گروپ و آلپاری
دارای مقالات متعدد در حوزه بازار سرمایه
ارائه مدرک معتبر
واحد آموزش کارگزاری آگاه با کسب موافقت اصولی برگزاری دورههای آموزشی از کمیته راهبری آموزش بازار سرمایه اقدام به برگزاری دورههای متنوع در حوزه بازار سرمایه میکند. براین اساس در پایان دوره آموزشی کندل استیک و روانشناسی کندلها در بازار سرمایه، به کلیه شرکتکنندگان مدرک معتبر گذراندن دوره مذکور اعطا میشود.
پیشینه تاریخی شمع های ژاپنی
یکی از اولین و مشهورترین ژاپنی هایی که با استفاده از گذشته قیمت، حرکت های آتی آن را پیشبینی می کرد، مردی افسانه ای به نام مانهیسا هما _ Manhissa Homa بود. او با انجام معاملات برنج در قرن هیفدهم به ثروتی عظیم دست یافت. قبل از بررسی فعالیت های هما، بیاییم پیرامون پیشینه اقتصادی دورانی که هما در آن شکوفا شد، صحبت کنیم. محدوده زمانی مورد بحث، از سال ۱۵۰۰ بعد از میلاد تا اواسط قرن هفدهم است. در این دوران ژاپن از ۶۰ ایالت مستقل به کشوری واحد با اقتصادی موفق تبدیل شد.
در خلال سال های ۱۵۰۰ تا ۱۶۰۰، ژاپن همواره در آتش جنگ می سوخت. در این جنگ ها هر کدام از دایمیوها (معنای لغت به لغت “نام بزرگ” می شود، ولی در این جا منظور “فئودال یا زمین دار” است.) در تکاپو برای سلطه یافتن بر سر زمین مجاور خود بودند. این بازه صد ساله، از ۱۵۰۰ تا ۱۶۰۰، در تاریخ ژاپن “سنجوکو جیداری” یا “دوران جنگ داخلی” خوانده می شود. در این دوران، ژاپن در آشوب و اغتشاش کامل به سر می برد.
در اوایل قرن شانزدهم، سه ژنرال شگفت انگیز، نوبوناگا ادا، هیدیوشی تویوتومی و اییسو تاکوگاوا ، بعد از چهل سال جنگ، موفق به متحد کردن ژاپن شدند. دلاوری ها و جنگ آوری های این سه ژنرال فوق العاده، برگ های زرینی از تاریخ و افسانه های ژاپن را تشکیل می دهند.
شاید این پست ها هم مفید باشد!
نحوه خرید سهام به زبان ساده – سبد سهام خود را بهینه و به روز کنید
نحوه خرید سهام به زبان ساده – نوع سفارش سهام خود را انتخاب کنید
نحوه خرید سهام به زبان ساده – تصمیم بگیرید که چند سهام بخرید
نحوه خرید سهام به زبان ساده – در مورد سهام مورد نظر برای خرید تحقیق کنید
نحوه خرید سهام به زبان ساده – یک کارگزار مناسب پیدا کنید
گفتاری مشهور در ادبیات ژاپن مرسوم است که می گوید “نوبوناگا برنج را جمع کندل ژاپنی کرد، هیدیوشی آرد را خمیر کرد و آن را ورز آورد و تاکوگاوا کیک را خورد.” هر سه ژنرال در ایجاد ژاپنی متحد نقش به سزایی داشتند ولی تاکوگاوا ، آخرین ژنرال، امپراطور شد و خانواده او از سال ۱۶۱۵ تا ۱۸۶۷ بر ژاپن حکمرانی کردند. در تاریخ ژاپن این دوران را امپراطوری تاکوگاوا می خوانند.
شرایط نظامی حاکم بر ژاپن در طول این دوران، تاثیری وضوح روشن بر نامگذاری اصطلاحات نمودارهای شمعی گذارد و اگر کمی تامل کنید، در می یابید که بسیاری از مهارت های مورد نیاز در معامله، مشابه ویژگی های لازم برای کسب پیروزی در جنگ است.
برخی از این مهارت ها، استراتژی، روانشناسی، رقابت، تاکتیک های عقب نشینی و حتی شانس هستند. بنابراین، برخورد با واژگان نظامی در خلال نمودارهای شمعی ژاپنی موجب تعجب نخواهد بود. این واژگان، اصطلاحاتی نظیر “حمله های صبحگاه و شامگاه”، “الگو های سه سرباز صعودی” ، “خطوط پانک” و … هستند.
ثبات ژاپن فئودالی جدید که اکنون توسط تاکوگاوا رهبری می شد، موجب پدید آمدن فرصت های جدیدی شد. هر چند اقتصاد مبتنی بر ملک در این دوران رشد کرد ولی پدیده مهمتر از آن تسهیل و گسترده شدن معاملات خصوصی بود. در قرن هفدهم، بازار ملی رواج بیشتری یافت و جایگزین بازار های محلی و منطقه ای شد. این بازار ملی، به طور غیر مستقیم موجب بسط و پیشرفت تحلیل تکنیکال شد.
هیدیوشی تویوتومی به شهر اوساکا به عنوان پایتخت ژاپن توجهی ویژه مبذل داشت و تلاش به سزایی برای تبدیل آن به مرکز تجاری از خود نشان داد. نزدیکی شهر اوساکا به دریا، موجب شد این شهر در دورانی که سفرهای جاده ای کند، خطرناک و پر هزینه بودند به انبار ملی جهت جمع آوری و پخش کالا تبدیل شود. این ویژگی، اوساکا را به بزرگترین شهر ژاپن از نظر تجاری و اقتصادی مبدل کرد. ثروت وافر و امکانات متمرکز اوساکا موجب شد این شهر “آشپزخانه ژاپن” لقب گیرد.
شهر اوساکا با حذف نرخ های متفاوت، ناشی از عرضه های پراکنده در بازار های محلی، نقش به سزایی را در ایجاد قیمت واحد کالا در سراسر کشور ایفا کرد. در شهر اوساکا، یکی از امیدهای زندگی، کسب سود در معاملات بود (برخلاف سایر شهر ها که نفرت عمومی از تلاش برای بدست آوردن پول در آن حاکم بود).
اجتماع آن روزگار ژاپن به چهار تراز مجذا قابل تقسیم بود. این چهار طبقه از بالا به پایین عبارت بود از: سربازان، کشاورزان، صنعت گران و بازرگانان. به نظر می رسد تا سال ۱۷۰۰ طول کشید تا تاجران بر موانع اجتماعی غلبه کنند. حتی امروزه نیز احوال پرسی تجاری در اوساکا با اصطلاح “موکاری موکا؟” انجام می شود که به معنای “آیا سودی به دست آوردی؟ ” است.
یودویا کیان در شهر اوساکا برای هیدیوشی تویوتومی تجارت اسلحه می کرد. یودویا توانایی فوق العاده ای در حمل و نقل، توزیع و قیمت گذاری برنج داشت. حیاط رو به روی منزل او به حدی مهم شده بود که اوایل بازار برنج در آن بنا شد. او به مردی ثروتمند تبدیل شد و هر روز بر ثروتش افزوده می شد.
در سال ۱۷۰۵، باکوفو (حکومتی نظامی که توسط امپراطور هدایت می شد) تمام اموال او را به این بهانه که عیاشی ها و خوش گذرانی ها یودویا برازنده سطح اجتماعی اش نیست، توقیف کردند. باکوفو نگران رشد قدرت برخی از تاجران بود. پیش از آن، در سال ۱۶۴۲، چندی از مقامات و بازرگانان، برای حذف بازار برنج کوشش زیادی کرده بودند. آن ها تنبیه های سختگیرانه ای نظیر اعدام فرزندان، تبعید و ضبط دارایی های فعالین این بازار ها، وضع کرده بودند.
هنگامی که بازار برنج دوجیما در اواخر قرن شانزدهم در اوساکا بنا شد، بازار مستقر در حیاط خانه یودویا نیز گسترش یافت. بازرگانان، برنج را درجه بندی و بر سر آن چانه زنی می کردند. تا سال ۱۷۱۰، معامله فقط روی برنج واقعی و حاضر و آماده انجام می شد. بعد از این سال، رسیدهای انبار که برنج در آن ذخیره شده بود نیز مورد معامله قرار گرفت. به رسیدهای انبار، کوپن گفته می شد. این رسیدهای برنج به عنوان اولین کالای بازار فیوچر شناخته می شوند.
حق کارگزاری برنج موجب غنی تر شدن اوساکا شد. در آن زمان بیش از ۱۳۰۰ معامله گر برنج در اوساکا فعالیت می کردند. از آن جایی که ژاپن فاقد سیستم کندل ژاپنی پولی استانداردی بود (آخرین تلاش ها با عدم مقبولیت سکه به شکست منجر شد) برنج به ابزاری واسطه برای معاملات تبدیل شد.
هنگامی که یک دایمیو به پول نیاز داشت، برنج خود را به اوساکا جایی که برنج با نام او در انبار ذخیره می شد، ارسال و کوپنی به عنوان رسید انبار دریافت می کرد. او می توانست کوپن برنج را در هر زمان که می خواست معامله کند.کندل ژاپنی
به علت مشکلات مالی، عده زیادی از کشاورزان، کوپن خود را به جای مالکیت مقرر واگذار می کردند. (مالیاتی که یک دایمیو باید می پرداخت ۴۰% الی ۶۰% از محصول بود.) بسیاری از اوقات محصول چندین سال آتی نیز پیش خور می شد و در رهن قرار می گرفت.
این کوپن های برنج به صورت کاملا فعالانه مورد معامله قرار می گرفتند. پرداخت کوپن برنج برای پیش خرید برنج سال های آتی به عنوان نخستین معاملات و بازار برنج دوجیما به عنوان اولین بازار فیوچر جهان شناخته می شوند. در آن زمان به کوپن برنج، کوپن “برنج خالی” نیز اطلاق می شد (معنای آن این است که برنج مورد معامله، نمود فیزیکی ندارد).
پیشینه تاریخی شمع های ژاپنی
برای آن که نسبت به محبوبیت معاملات فیوچر برنج، دیدگاهی به دست آورید مطلب زیر را بررسی کنید:
در سال ۱۷۴۹ در کل، ۱۱۰ هزار گونی برنج در اوساکا معامله شد (واحد شمارش برنج در آن زمان گونی بود) در حالی که در همان سال محصول برنج کل ژاپن تنها ۳۰ هزار گونی بود.
در چنین شرایطی، هما لقب “سلطان بازار ها” را با خود به همراه داشت. مانهیسا هما در سال ۱۷۲۴ در خانواده ای ثروتمند چشم به جهان گشود. خانواد هما به قدری ثروتمند بودند که مردم آن زمان می گفتند “من هرگز مانند هما نخواهم شد ولی تلاش می کنم تا حکمرانی محلی شوم. ”
در سال ۱۷۵۰، زمانی که هما کنترل دارایی های خانواده را بر عهده گرفت، شروع به معامله برنج در قسمتی از شهر ساکاتا کرد. ساکاتا مجل جمع آوری و توزیع برنج بود. از آن جا هما اصالتا اهل شهر ساکاتا بود، عبارت “قوانین ساکاتا” در ادبیات نمودار های شمعی دائما مشاهده می شوند. ریشه این قوانین به هما باز می گردد.
هنگامی که پدر مانهیسا هما در گذشت، او علی رغم این که پسر ارشد نبود، مسئولیت مدیریت دارایی های خانوادگی را به عهده گرفت. این اتفاق در تضاد با واقعیت آن زمان بود (در آن زمان معمولا پسر ارشد وارث قدرت پدر بود) و احتمالا علت آن تیز هوشی و دانایی مانهیسا بوده است. هما با پولی که به دست آورده بود راهی بزرگترین بازار برنج ژاپن، بازار دوجیما در اوساکا شد و شروع به معامله برنج نمود.
خانواده هما یکی از بزرگ ترین مزارع برنج را در اختیار داشتند. قدرت این خانواده موجب می شد تا هر زمان که به اطلاعاتی از بازار برنج نیاز داشتند به آن دسترسی داشته باشند. علاوه بر آن، هما هر سال شرایط آب و هوایی را در جایی ثبت می کرد.
او برای آموختن روان شناسی سرمایه گذاری، قیمت های پیشین را تا زمانی که بازار برنج در حیاط یودویا قرار داشت، تحلیل می کرد. همچنین سیستم ارتباطی خاصی پدید آورد. در این سیستم، در زمان های پیش بینی شده ای مردانی بر سقف خانه ها قرار می گرفتند و با پرچم برای یکدیگر پیام ارسال می کردند. این مردان کل فاصله اوساکا تا ساکاتا را پوشش می دادند.
هما بعد از تسلط کامل بر بازار های اوساکا، رهسپار بازار منطقه ای ادو شد (ادو امروزه توکیو خوانده می شود). او با استفاده از تجربیات خود ثروتی عظیم به دست آورد. گفته می شود که او در صد معامله پیاپی موفق به کسب سود شد. مرتبه و شخصیت او به حدی بود که شعری محلی در ادو در مورد او می گویند: “زمانی که ساکاتا آفتابی است (شهر هما)، دوجیما ابری است (بازار برنج دوجیما واقع در اوساکا) و کورما بارانی است (بازار برنج کورما واقعدر ادو).”
معنای این شعر این است که زمانی که محصول برنج در ساکاتا خوب است، قیمت در بازار موجیما کاهش می یابد و دربازار ادو سقوط می کند. این شعر، متاثر از نقل مکان های متناوب هما در بازار های مختلف برنج است.
در سال های آخر زندگی، هما مشاور مالی دولت و مفتخر به دریافت لقب سامورایی شد. او در سال ۱۸۰۳ در گذشت. کتاب هما در رابطه با بازار باید در قر هفدهم نوشته شده باشد. قواعد معاملاتی او، همان طور که در بازار برنج پر کاربرد بود، منجر به ایجاد تیکنیک های شمعی ژاپنی شد که هم اکنون در ژاپن مورد استفاده قرار می گیرند.
در این مقاله می خواهیم ببینیم کندل چیست، کجا تشکیل می شود و چه اجزایی دارد.
کندل یکی از انواع نمودارها در بازارهای مالی ست که از آن برای نمایش قیمت در بازه های زمانی خاص استفاده می شود. به دلیل شباهت این نمودارها به شمع، نام آنها را کندل گذاشته اند و چون اولین بار توسط ژاپنی ها به کارگرفته شد به آن کندلهای ژاپنی یا نمودار شمع های ژاپنی هم می گویند.
کندلها هیچ وقت قطعی نیستند و صد در صد به ما نمی گویند کندل ژاپنی که روند می خواهد تغییر کند. کندلها فقط به ما اخطار و هشدار می دهند. پس نباید به طور کامل به کندلها اعتماد کرد و فقط بر اساس آنها خرید و فروش انجام داد.
دو نوع کندل داریم: کندل صعودی یا گاوی (Bullish) و کندل نزولی یا خرسی (Bearish). هر کندل از دو بخش اصلی تشکیل می شود: بخش میانی یا بدنه ی کندل و بخش انتهایی یا سایه که شبیه دو میله از بالا و پایین بدنه بیرون می زند. می توانیم سایه ها را نیز به دو نوع سایه ی بالایی و سایه ی پایینی تقسیم بندی کنیم. هر کندل حتما بدنه دارد ولی لزوما سایه ندارد. پس بدنه دار بودن شرط لازم برای هر شمع یا کندل است. یک کندل می تواند فقط بدنه داشته باشد یا فقط سایه ی بالایی یا فقط سایه ی پایینی و یا هر دو نوع سایه را.
به کمک این دو بخش می توانیم چهار پارامتر اصلی را در یک بازه ی زمانی (ساعت، روز، هفته و . ) به نمایش درآوریم.
کندل صعودی را با رنگ سبز و کندل نزولی را با رنگ قرمز نمایش می دهند.
مبحث مهم در کندلها قیمت باز شدن یا بسته شدن و پایین ترین یا بالاترین قیمت است. در کندل صعودی شما ارز یا سهمی را در پایین ترین قیمت می خرید. قدرت خریدار رفته رفته بالاتر می رود تا آخرین معامله که قیمت بسته شدن در کندل صعودی است. پس در کندل صعودی قیمت باز شدن کندل در پایین و بسته شدن قیمت در بالا قرار دارد. اگر متوجه نباشید و قیمت از قیمتی که شما خرید کرده اید پایین تر بیاید یک سایه ی پایینی و به همین ترتیب اگر از قیمتی که شما ارز خود را فروخته اید بالاتر برود یک سایه ی بالایی ثبت می شود.
در کندلهای نزولی برعکس توضیحات قبلی صدق می کند؛ یعنی قیمت باز شدن بالا قرار دارد و هرچه فروشنده ها بیشتر و در نتیجه روند بازار نزولی تر شود قیمت پایین تر می آید و قیمت آخرین معامله در پایین ترین قسمت بدنه ی کندل بسته می شود. اگر از قیمت بسته شدن یک تاچ پایین تر برود سایه ی پایینی تشکیل می شود و نیز اگر از قیمت بالایی کمی بالاتر رود سایه ی بالایی ثبت می شود.
حال می خواهیم بررسی کنیم که از کندلها چگونه می توانیم سیگنال خرید یا فروش بگیریم.
انواع کندلها و کارایی آنها
کندلها از لحاظ شکل ظاهری به سه دسته تقسیم بندی می شوند: کندلهای معمولی، فرفره ای و دوجی.
کندلهای معمولی یک بدنه قطور یا کوتاه و از یک طرف سایه (shadow) دارند و زیاد در سیگنال گیری کاربردی ندارند.
کندل فرفره ای یا قرقره ای بدنه ی نسبتا بزرگ، متوسط و حتی بدنه ی کوچک، و از دو طرف سایه های بلندی دارد و نشان دهنده ی این است که ابهام و گنگی در بازار زیاد است.
کندلهای دوجی از مهم ترین کندلها هستند که انواع مختلفی مثل دوجی های فرفره، سنگ قبر، چکش وارون ساز، صلیب یا ملخک و . دارند و به طور کلی به معنای تغییر کردن روند بازار هستند.
در تمام انواع کندلهای دوجی این طور به نظر می رسد که بدنه ندارند؛ به این معنا که قیمت خرید و فروش بازار در آنها یکی است. اگر این کندل از بالا سایه ی بلندی داشته باشد به آن سنگ قبر می گویند چون مانند انسانی ست که بالای یک سنگ قبر ایستاده است. این کندل در روند صعودی به شما هشدار سقوط سریع بازار را می دهد و باید خروج بزنید ولی باز هم یادآوری می کنیم که سیگنالهایی که کندلها به ما می دهند قطعی نیست.
دوجی فرفره ای نیز بدنه ندارد و مثل یک علامت "به علاوه" است و اغلب در پایان روندهای نزولی مشاهده می شود. دوجی فرفره ای معکوس ساز است. یعنی بعد از مشاهده ی این نوع کندل در روندهای نزولی می توانیم منتظر صعود قیمتها در بازار باشیم. دقت کنید که این نوع کندل دوجی را نباید با کندل فرفره ای نوع دوم که کمی بالاتر آن را توضیح دادیم اشتباه بگیرید. کندل نوع دوم بدنه دارد ولی تمام انواع کندلهای دوجی بدنه ندارند زیرا قیمت خرید و فروش بازار در آنها یکی است.
یکی از نکات مهم در تحلیل بازار به وسیله ی کندلها این است که هرگاه سایه ی بلندی دیدید (منظور از بلند بودن این است که دست کم دوبرابر بیشتر از بدنه باشد)، به جهت سایه دقت کنید. اگر جهت سایه به طرف پایین باشد قدرت تقاضا بیشتر و در نتیجه میل به صعود بیشتر است و سیگنال صعودی به شما می دهد. ولی اگر سایه ها به طرف بالا بود یعنی بازار در تلاش است که قیمت را پایین بیاورد و به شما سیگنال سقوط می دهد. کندلهای چکشی یک بدنه و فقط در یک طرف سایه دارند و این سایه باید بیشتر از دوبرابر اندازه ی بدنه باشد. کندلهای سنگ قبر و چکش وارون ساز در روندهای صعودی شکل می گیرند و اخطاری برای سقوط سهم است.
۷ تکنیک مؤثر رسم نمودار کندل استیک ژاپنی
تکنیک های رسم نمودار کندل استیک ژاپنی همیشه جواب می دهند، به همین دلیل در بین کندل ژاپنی معامله گران تمام بازار ها بسیار محبوب هستند.
نمی توان گفت که یک چیز همیشه در تمام شرایط بازار مؤثر است، اما تکنیک های رسم نمودار کندل استیک، اگر به درستی استفاده شوند، می توانند به اندازه تمام استراتژی هایی که من قبلاً امتحان کرده ام سودآور باشند.
مهمتر از همه، شما میتوانید نحوه معامله کندل استیک ها را به صورت آنلاین و از منابعی مانند دوره معامله گری پرایس اکشن و سایر موارد یاد بگیرید.
البته من همه تکنیک های کندل استیک موجود را امتحان نکرده ام و طبیعتاً همه افراد به همان روش من با کندل استیک ها معامله نمیکنند، اما در بسیاری از تکنیک های مختلف معامله کندل استیک ها موفق بوده ام.
در این مقاله قصد دارم برخی از تکنیک های معامله کندل استیک مورد علاقه خودم را معرفی کنم و نشان دهم که چرا شما باید آنها را امتحان کنید.
تکنیک های سودآور رسم نمودار کندل استیک ژاپنی
تکنیک های رسم نمودار کندل استیک ژاپنیِ زیر، ترتیب خاصی ندارند. من هر از گاهی از همه این تکنیک ها استفاده کرده ام.
نمیتوان گفت که دو معامله گر با یک روش معاملاتی یکسان، قطعاً به یک اندازه موفق خواهند بود. من پیشنهاد میکنم تکنیکی را پیدا کنید که به نظرتان منطقی است، سپس معامله با آن را شروع کنید.
به یاد داشته باشید که اگر به دنبال یک رویکرد محافظه کارانه تر هستید، می توانید بسیاری از این تکنیک ها را با هم ترکیب کنید. با این حال، هر فیلتری که برای معامله استفاده میکنید، تعداد معاملات شما را کاهش میدهد.
گاهی اوقات این فیلتر ها زیانبار می شوند. هدف این است که معامله را تا حد امکان ساده و در عین حال سودآور نگه داریم.
معامله با کندل استیک خالی
من اولین بار معامله خود را با کندل استیک خالی آغاز کردم و دوره هایی را در کنار نایل فولر (Nial Fuller) و والتر پیترز (Walter Peters) گذرانده ام. من کاملاً متوجه معامله پرایس اکشن خالص هستم، اما خودم در این زمینه موفقیت چندانی نداشته ام.
اگرچه من معامله گرانی را میشناسم که از طریق تکنیک های رسم نمودار کندل استیک ژاپنی خالی و سایر تکنیک های پرایس اکشن خالی به سود ثابتی دست پیدا کردهاند اما من شخصاً آن را توصیه نمیکنم. (منظور از کلمه خالی، استفاده نکردن از اندیکاتور روی نمودار میباشد)
تصویر بالا نشان میدهد که چرا من در گذشته با معامله کندل استیک های خالی مشکل داشته ام. تمام الگوهای هایلایت شده، ستآپ های معاملاتیِ کندل استیک خالی هستند.
ترکیب این نمودار با یک اندیکاتور تصادفی یا RSI ساده میتواند به حذف بیشتر این معاملات ناموفق کمک کند. بدیهی است که فیلتر اضافی احتمالاً برخی از معاملات موفق را نیز حذف خواهد کرد.
ظاهراً، این بخش خاص نمودار، ۵ معامله برنده و ۳ معامله بازنده را نشان می دهد.
کتاب دوره معامله گری پرایس اکشن (رفتار قیمت) از پرفروشترین کتابهایی است که در حوزه پرایس اکشن ارائه گردیده است. یکی از دلایل فروش بالای این محصول تالیف شدن این کتاب توسط استاد و معامله گر مشهور بازار فارکس، “نایل فولر” می باشد.
در این کتاب آقای “نایل فولر” در خصوص سبک و روش معامله گری خویش که بر پایه پرایس اکشن است، صحبت می کند. دوره معامله گری پرایس اکشن حاصل تجربیات شخصی وی می باشد. روشی است که نایل فولر با آن معامله کرده و از بازار پول بدست می آورد.
برای اطلاعات بیشتر و تهیه این کتاب، اینجا کلیک کنید.
کتاب دوره معامله گری پرایس اکشن (رفتار قیمت) از پرفروشترین کتابهایی است که در حوزه پرایس اکشن ارائه گردیده است. یکی از دلایل فروش بالای این محصول تالیف شدن این کتاب توسط استاد و معامله گر مشهور بازار فارکس، “نایل فولر” می باشد.
در این کتاب آقای “نایل فولر” در خصوص سبک و روش معامله گری خویش که بر پایه پرایس اکشن است، صحبت می کند. دوره معامله گری پرایس اکشن حاصل تجربیات شخصی وی می باشد. روشی است که نایل فولر با آن معامله کرده و از بازار پول بدست می آورد.
برای اطلاعات بیشتر و تهیه این کتاب، اینجا کلیک کنید.
معامله با سطوح حمایت و مقاومت
معامله با سطوح حمایت و مقاومت، یکی از قدرتمندترین تکنیک های رسم نمودار کندل استیک ژاپنی است که میتوانید از آن استفاده کنید. این تکنیک همچنین در ترکیب با بسیاری از تکنیک کندل ژاپنی های دیگرِ موجود در لیست به خوبی عمل میکند.
البته موفقیت شما در معامله گری با سطوح حمایت و مقاومت، به توانایی شما در انتخاب سطوحِ مهم بستگی دارد.
انتخاب سطوح حمایت و مقاومت، یکی از جنبه های معامله گری است که کاملاً به طرز فکر خود شما بستگی دارد. این کار بیشتر یک هنر است تا یک علم. با این حال، قوانین مکانیکی خاصی وجود دارد که میتوانند در انتخاب سطوح خوب و مناسب به شما کمک کنند.
در تصویر بالا، شما یک سطح حمایت خوب را مشاهده میکنید. قیمت، حرکت خوبی به سمت آن سطح داشته و سپس از آن دور شده است.
وقتی قیمت دوباره به آن سطح رسید، یک کندل استیک نزولی در آن سطح ایجاد شد و آن را تست کرد. سپس یک کندل استیک صعودی در بالای آن بسته شد و یک الگوی کندل انگولفینگ صعودی را ایجاد کرد.
به نظر من، شما با در نظر گرفتن الگوهای کندل استیکی از قبیل این الگو ها، موفقیت بیشتری نسبت به معامله کندل استیک های خالی خواهید داشت.
توجه: قبل از اینکه نظرات زیادی راجع به این موضوع بگیرم، متوجه شدم که بسیاری از معامله گرانِ کندل استیک خالی، حمایت و مقاومت را بخشی از تکنیک معامله کندل استیک خالی در نظر میگیرند.
استفاده از سطوح حمایت و مقاومت میتواند نتایج تقریباً تمام استراتژی های معاملاتی را بهبود بخشد، اما برای انتخاب سطوح خوب و مناسب، به مهارت و صبر نیاز است و باید منتظر تشکیل الگوها در آن سطح بمانید.
سیگنال های کندل استیک و واگرایی
از بین تمام تکنیک های رسم نمودار کندل استیک ژاپنی که میشناسم، معامله الگوهای کندل استیک در ترکیب با واگرایی MACD، تکنیک مورد علاقه من است. من مطمئناً بیشتر، از این تکنیک استفاده می کنم.
ترفند این تکنیک این است که ورودی های واگرایی را فقط بعد از یک روند نزولی یا صعودی مناسب، که احتمال خستگی در آن زیاد است، در نظر بگیریم.
در تصویر بالا، یک روند نزولی سالم را مشاهده می کنید. در حالی که قیمت در حال ایجاد کف های پایینتر بود، هیستوگرام MACD کف های بالاتر ایجاد میکرد.
این میتواند نشانه خروج از روند نزولی باشد. در همان زمان، یک الگوی کندل انگولفینگ صعودی خوب ظاهر شد، و به نوعی تأیید کرد که احتمالاً یک بازگشت روند رخ خواهد داد.
واگرایی مخفی برعکس عمل می کند. در یک روند نزولی، واگرایی مخفی از نقاط اوج اندازه گیری میشود و نشانه ای از ادامه روند است نه بازگشت آن.
برای مطالعه مقاله “واگرایی مخفی در مقابل واگرایی معمولی” ، بر روی تصویر زیر کلیک کنید.
به نظر من نیازی نیست که منتظر یک روند سالم برای معامله گری با واگرایی مخفی باشید، اگرچه ستآپ هایی که در روندهای غالب اتفاق می افتند معمولاً نرخ اعمال بالاتری دارند.
در تصویر بالا، یک روند نزولی سالم دیگر را مشاهده میکنید. این بار، همانطور که قیمت سقف های پایینتر ایجاد میکند، خط MACD و هیستوگرام، سقف های بالاتر ایجاد میکنند.
این میتواند نشانه ای از این باشد که حرکت در جهت روند است. با توجه به تداوم روند، میتوانید چند الگوی کندل انگولفینگ نزولی خوب را ببینید که پس از اصلاحات خوب ظاهر شده اند.
این دو الگوی کندل استیک، تریگرهای ورودی بسیار خوبی ایجاد میکنند.
بعضی اوقات، روند به جای بالا یا پایین شدن بیشتر به یک طرف حرکت میکند، بنابراین برای انتخاب الگوهای کندل استیک با کیفیت در این اصلاحات حرکت، کمی تجربه لازم است.
معامله با فیبوناچی اصلاحی
یکی از پرکاربردترین تکنیک های رسم نمودار کندل استیک ژاپنی ، ترکیب الگوهای کندل استیک با فیبوناچی اصلاحی است.
کلید اصلی این روش این است که ابزار فیبوناچی خود را از دل نوسانات سالم قیمت بیرون بیاورید (تصویر زیر را ببینید) و فقط الگوهایی که در بهترین نقطه فیبوناچی اصلاحی ایجاد میشوند را انتخاب کنید.
در تصویر بالا، یک سویینگ لو (swing low) خوب را می بینید که فیبوناچی اصلاحی از آن بیرون کشیده شده است. پس از بازگشت قیمت به سمت “بهترین نقطه”، یک الگوی ستاره عصرگاهی خوب تشکیل شد و ۵ کندل را پوشش داد.
یکی از مزایای این تکنیک، مثل معامله با واگرایی مخفی، این است که شما در جهت روند کلی معامله میکنید؛ در حالی که در یک معامله بازگشتی، برخلاف روند معامله میکنید.
با این وجود، مانند معامله با واگرایی مخفی، انتخاب الگوهای کندل استیکِ باکیفیت که در هنگام اصلاح یک روند شکل میگیرند، به تمرین و تکرار نیاز دارد.
اسیلاتورها و سیگنال های کندل استیک
جدا از استفاده از اسیلاتورها برای معامله با واگرایی، میتوانید از برخی از آنها (مانند اسیلاتور تصادفی که در تصویر زیر نشان داده شده است) استفاده کنید تا تصمیم بگیرید که آیا قیمت فعلی “اشباع خرید” است یا “اشباع فروش”.
تکنیک رسم نمودار کندل استیک ژاپنی بسیار کندل ژاپنی ساده است و در ترکیب با الگوهای کندل استیکِ خوب، میتواند بسیار موثر باشد. در واقع، این اولین تکنیکی بود که من با معامله گری کندل استیک ترکیب کردم و واقعاً برای من مفید بود.
ایده اصلی است که اگر قیمت در وضعیت اشباع خرید باشد، احتمالاً یک بازگشت نزولی رخ میدهد. اگر قیمت در وضعیت اشباع فروش باشد، احتمالاً یک بازگشت صعودی وجود خواهد داشت.
در تصویر بالا، یک نوسان صعودی قوی در قیمت را مشاهده میکنید. در قسمت اوج، یک کندل شوتینگ استار تشکیل شده است. با توجه به اسیلاتور تصادفی، زمانی که کندل شوتینگ استار تشکیل شد، قیمت در وضعیت اشباع خرید (بیشتر از سطح ۸۰) قرار گرفت.
توجه: در تصویر بالا، من از تنظیمات ۸،۳،۳ استفاده میکنم. تنظیمات پیشفرض MT4 برای اسیلاتور تصادفی، ۵،۳،۳ است.
هنگام معامله با واگرایی، ۸،۳،۳ یا ۵،۳،۳ معمولاً خوب عمل میکنند. برای تعیین زمان اشباع خرید یا فروشِ قیمت، ۱۴،۳،۳ یا ۸،۳،۳ معمولاً عملکرد خوبی دارند.
بسیاری از معامله گران برای تعیین زمان اشباع خرید و اشباع فروش قیمت، از اسیلاتور تصادفی استفاده میکنند. با این حال، RSI نیز میتواند بسیار مفید باشد؛ حتی گاهی اوقات از اسیلاتور تصادفی مؤثرتر است.
در تصویر بالا، همان نمودار قبلی اما این بار با RSI را مشاهده میکنید. مثل قبل، کندل شوتینگ استار به دلیل وضعیت اشباع خرید قیمت، شکل گرفته است (RSI بالاتر از سطح ۸۰).
توجه: در تصویر بالا، من به جای سطوح پیشفرض ۷۰ و ۳۰، از سطوح ۸۰ و ۲۰ استفاده میکنم. سطوح ۸۰ و ۲۰ نشان دهنده بالاترین حد و پایینترین حد قیمت هستند.
شما با استفاده از سطوح ۸۰ و ۲۰ معاملات کمتری خواهید داشت، اما معاملاتی که انجام میدهید کیفیت بالاتری خواهند داشت زیرا قیمت احتمالا در سطوح حداقل و حداکثری معکوس میشود.
معامله کندل استیک در سیستم های دیگر
یکی دیگر از تکنیک های مورد علاقه من برای رسم نمودار کندل استیک ژاپنی و یکی از سودآورترین تکنیک هایی که تا به حال امتحان کرده ام، استفاده از الگوهای کندل استیک در سایر سیستمهای معاملاتی است.
به خاطر داشته باشید که هر سیستم معاملاتی را نمیتوان با الگوهای کندل استیک ترکیب کرد.
به عنوان مثال، ما از کندل ژاپنی یک ورود پرایس اکشن بسیار خاص به نام “ورود تأیید” استفاده میکنیم. الگوهای کندل استیک، حداقل به عنوان تریگرهای ورود، در این سیستم کار نمی کنند.
سایر سیستمهای معاملاتی مانند سیستم Infinite Prosperity (تصویر بالا)، به خوبی با الگوهای کندل استیک کار میکنند. در حقیقت، حتی برخی از الگوهای کندل استیک در دوره Infinite Prosperity به عنوان بخشی از ستاپ های معاملاتی “Reversals” آنها در نظر گرفته شوند.
سیستم Top Dog Trading نیز به خوبی با الگوهای کندل استیک و حتی الگوهای پرایس اکشن بلند مدت تر مانند الگوهای دو قله و سر و شانهها مچ میشود.
سخن آخر
استفاده از این تکنیک های رسم نمودار کندل استیک ژاپنی به شما کمک میکند تا ستاپهای معاملاتی کندل استیک را راحت تر تأیید کنید. البته، ممکن است گاهی اوقات معاملاتی را که میتوانستند سودآور باشند را از دست بدهید.
هدف این نیست که تمام معاملات سودآور را بدست آورید. هدف این است که با تمرکز بر کیفیت به جای کمیت، شانس خود را برای دستیابی به سود از معاملات افزایش دهید.
همانطور که قبلاً اشاره کردم، شما میتوانید بسیاری از تکنیک های ذکر شده را با هم ترکیب کنید. با این حال، هر فیلتر جدید به معنای تعداد معاملات کمتر است. اگر تعداد زیادی از تکنیکها را با هم ترکیب کنید، هیچ وقت ستاپ معاملاتی نخواهید داشت.
من طرفدار معامله با کندل استیک هستم. با این حال، هرگز با پرایس اکشن خالص معامله نمی کنم.
شخصاً در این روش اصلاً موفق نبوده ام بنابراین نمیتوانم آن را به شما توصیه کنم. تجربه شما می تواند کاملاً متفاوت باشد. هر کاری که به نفعتان است را انجام دهید.
اگر یک معاملهگر تازهکار هستید، توصیه میکنم تکنیکی را امتحان کنید که در جهت روند کلی کار میکند، مثل تکنیک فیبوناچی اصلاحی یا واگرایی مخفی.
من امیدوارم که این لیست تکنیک های رسم نمودار کندل استیک ژاپنی به شما انگیزه داده باشد که بعضی از آنها را امتحان کنید یا ایده های دیگری برای امتحان کردن داشته باشید. آیا از هر یک از این تکنیکها یا تکنیکهای دیگر در ترکیب با الگوهای کندل استیک استفاده میکنید؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.