اشتباهات معاملاتی

اشتباهات معامله گران در زمان انجام معاملات
مغز انسان در شرایط متفاوت عملکردهای گوناگونی دارد.
بسیاری از الگوهای تصمیم گیری مغز ما، تحت فشار بازار تغییر پیدا می کند.
در این مقاله با بررسی چند مثال خواهیم دید که چگونه نیازهای ذهنی عمیق یک معامله گر تحت شرایط گوناگون باعث ضرر خواهند شد.
لذت بردن
سیستم ذاتی انسان ها براساس اصل تشویق و تنبیه کار می کند. در بدن فردی که تشویق می شود هورمون های شادی مانند سروتونین و دوپامین ترشح می شود در حالی که بدن فردی که تنبیه می شود هورمون استرس، ترشح می کند. بنابراین، در حالت پیش فرض، مغز انسان همیشه به دنبال فرصتی برای دریافت شادی و خوشبختی است.
اگر یک معامله گر حداقل یکبار بتواند از معامله خود سود بدست آورد و احساس سرخوشی کند، مغز او برای این روند یک زنجیره منطقی را باز خواهد کرد: «یک معامله را باز کند و از آن لذت ببرد».
چنین تعبیری در مغز افرادی که به قمار معتادند نیز، جریان دارد.
علاوه براین، پیچیدگی آنالیزها به عنوان یک قانون در مغز انسان ساده می شود و در حافظه ثبت می شود.
حال، معامله گر با این ذهنیت، معامله جدیدی را در بازار سهام، بدون توجه به استراتژی یا آنالیز و تنها برای لذت بردن و برد، در بازار سهام باز می کند.
جبران کردن – نداشتن تحمل ضرر
فرض کنید که معامله گر به جای سود مورد نظر خود، با ضرر مواجه شود و در ادامه، ضرر بعدی را هم تجربه کند بنابراین، پیشبینی های او درباره کسب سود با شکست روبرو می شود.
«چه اتفاقی افتاده است؟» در این شرایط معامله گر بیشتر از اینکه نگران ضرر و زیان خود باشد از ناتوان بودن و مورد قضاوت قرار گرفتن خود در نظر دوستانش واهمه دارد.
در این صورت، یک معامله سودآور برای معامله گر معنایی ندارد و چیزی که بیشتر برای او مهم است، غرور او در برابر سایر افراد است.
در این حالت، مغز وقت ندارد که در مورد سودآوری احتمالی و نسبت ریسک / سود فکر کند و کارهای دیگری را برای بهبود شرایط، انجام دهد بلکه تنها نکته مهم برای فرد این است که در اسرع وقت سود کسب کند و به منطقه راحتی خود بازگردد.
به این ترتیب، معامله گر، تحت تأثیر ضمیر ناخودآگاه خود قرار می گیرد و حتی در شرایط نامناسب بازار نیز، معامله دیگری را برای کسب سود باز می کند.
ترس از دست دادن موقعیت
مغز اغلب زمینه انجام یک معامله موفق را به ایده های غیر پیچیده ، به عنوان مثال ،«معامله بر اساس روند» ساده سازی می کند.
گاهی اوقات ، به ویژه بعد از تجربه از دست دادن چند فرصت معاملاتی، معامله گر با ترس از دست دادن سود در معاملات مواجه می شود.
این موضوع به ویژه با بالانس حساب منفی، تشدید می شود. در این شرایط، معامله گر فعالیت های اضافه ای را برای پیدا کردن الگوها ، سیگنال ها، کم کردن بازه های زمانی و آپدیت زیاد نمودارها انجام می دهد.
توجه داشته باشید که اگر درباره مطلوبیت معاملات خود دچار شک می شوید بهتر است به جای انجام دادن اقدامات اضافه آنها را از جوانب دیگری بررسی کنید اما مسئله این است که ترس از دست دادن سود، این منطق را تحت تأثیر قرار می دهد.
در این شرایط، کوچکترین ذهنیتی درباره معاملات روند تبدیل به انگیزه ای قوی برای باز کردن پوزیشن های معاملاتی می شود.
در این حالت، رعایت اصول و نظم بسیار دشوار است و در عین حال، عصبی و مضطرب بودن معامله گر اجازه نمی دهد تا فرد بتواند به درستی بر سایر عواملی که می توانند بازار را تحت تأثیر قرار دهند، تمرکز کند.
اجتناب از درد- حلقه های منطقی
متحمل شدن شکست های زیاد بسیار دردناک است و هر معامله گری در روند معاملاتی خود حداقل یک بار در این شرایط قرار گرفته است.
در این شرایط معمولاً ، ضمیر ناخودآگاه به سختی تلاش می کند تا از شما در برابر احساسات منفی محافظت کند و راه حل های منطقی را از نظر خود مانند خوردن شکلات (دریافت اندورفین)، استراحت دادن به خود، حرف زدن با دوستتان درباره مشکلات، خریدن چیزی برای خودتان ،خوابیدن و به شما پیشنهاد می دهد.
اما اگر به صورت آگاهانه پیشنهاد هایی را دریافت کنید می توانید راهکارهای مفید تری را در پیش بگیرید: استفاده از دوره آموزشی، جستجوی استراتژی های مناسب و توجه به سایر ابزارهای مالی.
بازارها همیشه در حال تغییرند بنابراین، می توان گفت که کاربرد یک سیگنال معاملاتی می تواند با توجه به احساسات و شرایط بازار کاملاً متفاوت باشد.
تشخیص این تفاوت ها بدون بررسی عمیق بازارها امکان پذیر نیست. توجه داشته باشید که افزایش استرس می تواند در تمرکز بر بازار، اختلال ایجاد کند.
زمانی که بدن انسان تحت تأثیر استرس قرار می گیرد، به جای خلاقیت و منطقی فکر کردن، جنگیدن را انتخاب می کند که در نتیجه آن، باعث باقی ماندن معامله گر در آنالیزهای سطحی و دور زدن در حلقه های ذهنی معیوب می شود.
به عنوان مثال، تصور کنید که یک معامله گر، معامله ای را با سود 2% می بندد اما قیمت، 1% دیگر نیز افزایش پیدا می کند. در این صورت، فرد تصمیم می گیرد که در معامله بعدی، پوزیشن خود را بیشتر نگه دارد تا بتواند سود بیشتری را کسب کند اما، دفعه بعدی که او پوزیشن خود را به مدت بیشتری باز نگه می دارد، قیمت، عقب نشینی می کند و معامله او در استاپ لاس بسته می شود. در این شرایط، فرد تحت تأثیر یک حلقه معیوب قرار گرفته است که در نتیجه آن، معامله او براساس همان سود 2% بسته می شود.
علت وقوع چنین حلقه هایی در این است که فرد در هر بار معامله خود، اشتباهات یکسانی را مرتکب می شود و آن ها را بارها تکرار می کند.
قرار گرفتن در چنین شرایطی بسیار دشوار است زیرا که فرد باید به شرایط از دید دیگری نگاه کند و معاملات خود را به مسیر درستی باز گرداند.
اجتناب از درد
ظهور حلقه های در ظاهر منطقی و نارضایتی از نتایج آنها باعث خسته شدن معامله گر می شود.
به این ترتیب، فرد دیگر نمی داند که چگونه معاملات خود را انجام دهد و به چه چیزی باید توجه کند، اما به باز و بسته کردن معاملات براساس روش های قبلی ادامه می دهد و سعی می کند به نتایج مثبتی برسد.
توجه داشته باشید که مغز به طور جدی از فرد در برابر ضربه روانی محافظت می کند، سعی می کند آن را از انجام معاملات منحرف کرده و توجه او را سمت موضوع دیگری معطوف کند، در این شرایط، تمرکز کاهش و ضررها افزایش پیدا می کند.
در این صورت، در ناخودآگاه فرد یک بن بست شکل می گیرد: هیچ فرصتی برای کسب سود از معاملات وجود ندارد اما مسئله این است که این جمله نمی تواند ذهن را متقاعد کند که معامله ای انجام ندهد.
در این شرایط است که معامله گر در نهایت تصمیم درست را اتخاذ می کند: او سپرده خود را برای جلوگیری از استرس بیشتر، به صفر کاهش می دهد.
از نظر ناخودآگاه ، این یک گام موجه برای از بین بردن استرس ذهنی است.
حال، معامله گر، تمام جوانب معاملاتی خود را بررسی می کند و نتایج افکار او به دو حالت ختم می شود: یا اینکه می تواند با پیگیری راه درست به سود برسد و ضرر های خود را جبران کند و یا تمام موجودی خود را از دست دهد، در این صورت مغز به هدف خود که از طریق صفر شدن موجودی حساب صورت می پذیرد و در نهایت به استراحت کردن معامله گر منجر می شود، دست پیدا می کند.
برای جلوگیری از تأثیر احساسات بر معاملات چه باید کرد؟
زمانی که احساسات بر منطق و تفکر غلبه کند، نتایج معاملات با ضرر همراه خواهد شد. انجام دادن کار درست بدون استفاده از راهنمایی مناسب، بسیار سخت است.
اول از همه، برای از دست ندادن سرمایه و تجربه ضرر باید هر معامله ای را با در نظر گرفتن محدودیت ها، باز کنید. هرچه استراتژی شما کارآمد تر باشد، کمتر درگیر احساسات خواهید شد.
موقعیت هایی را که می توانید با استفاده از آنها درآمد کسب کنید مشخص و از آنها استفاده کنید.
به شما توصیه می کنیم تا الگوهای معاملاتی جدید را به دقت بررسی کنید و یا در صورت معامله با آنها از حداقل حجم معاملاتی استفاده کنید.
سعی کنید از پیشروی براساس حدس و گمان اجتناب کنید تا مغز شما نتواند اندورفین را براساس سود های تصادفی ترشح کند. ضرر یا سود ناشی از یک معامله تصادفی به یک اندازه برای معامله گر مضر است. ضرر زیاد باعث می شود تا معامله گر تمایل زیادی برای جبران آن پیدا کند از طرفی دیگر، کسب سودهای تصادفی نیز می تواند لذت کاذبی را در ذهن فرد ایجاد کند و به شما این پیام را بدهد که می توانید همیشه براساس شانس و احتمال، در معاملات خود سود بدست آورید.
ذهن خود را تربیت کنید. به یاد داشته باشید که علیرغم قدرت عقل منطق، بخشی از آن همیشه توسط غرایز و احساسات هدایت می شود.
اگر به این نتیجه رسیدید که پوزیشن خود را عجولانه باز کرده اشتباهات معاملاتی اید باید فوراً بدون توجه به نتیجه، آن را ببندید.
این کار به ضمیر ناخودآگاه شما اجازه می دهد تا مانع از انجام معاملات تان براساس ایده های مشکوک شود و به قسمت خودآگاهتان اجازه پیشروی بر اساس حدس زدن را ندهد.
اگر معامله شما به استاپ لاس برسد، سعی کنید با درایت و آرامش، بدون به تعویق انداختن ضرر، آن را جبران کنید، مغز با دریافت این مدل می تواند بسیار راحت تر عمل کند.
زمانی که معامله می کنید، احساسات خود را با پرسیدن این سوال ها پایش کنید:
- چه احساسی دارم؟
- چه احساساتی را تجربه می کنم؟
- آیا این معامله برایم جذاب است و یا من را کسل می کند؟
- آیا من با تمرکز کامل معامله می کنم و یا در زمان معامله ذهنم درگیر موضوعات مختلف است؟
- آیا باید همین الآن درباره معاملات خود تصمیم گیری کنم؟
اگر شما جزو معامله گران فعال هستید، بهتر است دفتر یادداشت روزانه ایی را تهیه کنید و درباره احساسات خود در زمان انجام معاملات، یادداشت هایی تهیه کنید.
در صورت تهیه این دفتر می توانید به رایج ترین اشتباهات روانی خود مانند شرایطی که موجب بروز اشتباهات احساسی می شوند، پی ببرید.
همچنین، می توانید با استفاده از روش های مخصوص به خود، معاملات خود را با دقت بیشتری انجام دهید و شرایطی را که بر معاملات شما تأثیر منفی می گذارند از جمله خستگی، هیجانات اضافه و..را مشخص کنید.
به این ترتیب می توانید با استفاده از تمرین ها و روش های مناسب، روحیه و عواطف خود را تثبیت کنید و به جای کنترل بیشتر سرمایه خود، بهتر است روحیه و احساسات تان را کنترل کنید. اگر بتوانید این کار را انجام دهید می توانید در مدت کوتاهی به سود برسید.
۱۰ اشتباه رایج در معاملات مسکن
با گرمتر شدن دمای بازار معاملات خرید و فروش مسکن، آشنایی با اصول و فنون، اشتباهات، بایدها و نبایدهای معاملات ملکی قبل، حین و بعد از انجام معامله برای طرفین انجام معاملات از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. هر چند فروشندگان مسکن نیز باید در زمان معامله به اصول و فنون و اقدامات درست و اشتباهات رایج در معاملات ملکی آشنایی داشته باشند اما این موضوع برای سمت خریدار از اهمیت بیشتری برخوردار است.
کارشناسان معاملات مسکن توصیه میکنند خریداران قبل از انجام معاملات و اشتباهات معاملاتی در مراحل قبل از انعقاد قرارداد(از همان ابتدای شروع جستوجو برای یافتن ملک موردنظر)، ضمن آشنایی با بایدها و نبایدهای معاملات مسکن در همه مراحل از ابتدا تا انتها، از تکرار اشتباهات رایج در معاملات ملکی خودداری کنند؛ برخی از این اشتباهات اگر چه ممکن است بسیار کوچک به نظر برسند اما میتواند پیامدهای منفی قابلتوجهی برای خریداران داشته باشد.
با گرمتر شدن دمای بازار معاملات خرید و فروش مسکن، آشنایی با اصول و فنون، اشتباهات، بایدها و نبایدهای معاملات ملکی قبل، حین و بعد از انجام معامله برای طرفین انجام معاملات از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. هر چند فروشندگان مسکن نیز باید در زمان معامله به اصول و فنون و اقدامات درست و اشتباهات رایج در معاملات ملکی آشنایی داشته باشند اما این موضوع برای سمت خریدار از اهمیت بیشتری برخوردار است.
کارشناسان معاملات مسکن توصیه میکنند خریداران قبل از انجام معاملات و در مراحل قبل از انعقاد قرارداد(از همان ابتدای شروع جستوجو برای یافتن ملک موردنظر)، ضمن آشنایی با بایدها و نبایدهای معاملات مسکن در همه مراحل از ابتدا تا انتها، از تکرار اشتباهات رایج در معاملات ملکی خودداری کنند؛ اشتباهات معاملاتی برخی از این اشتباهات اگر چه ممکن است بسیار کوچک به نظر برسند اما میتواند پیامدهای منفی قابلتوجهی برای خریداران داشته باشد. برخی از این اشتباهات ناشی از تصورات نادرستی است که در میان متقاضیان خرید مسکن بهعنوان میانبرهای خرید آسانتر ملک رایج شده است اما در واقع اقدام به آنها نه تنها مسیر دسترسی به خرید خوب و بهینه را تامین نمیکند بلکه منجر به ضرر و زیان آنها میشود.
برخی از این اشتباهات، خطاها و تصورات نادرستی هستند که در هر مقطع زمانی و در هر شرایطی از بازار مسکن میتوانند منافع خریدار مسکن را به خطر بیندازند اما برخی از آنها اشتباهاتی است که در مقاطع زمانی بهخصوص میتواند منجر به ضرر و زیان خریدار شود. شناخت این اشتباهات و اصلاح تصور نادرست در میان خریداران بهخصوص در مقطع زمانی فعلی که بازار در فاز پیش رونق قرار گرفته و حجم معاملات مسکن رو به افزایش است از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ بهویژه اینکه هم اکنون عمده خریداران مسکن، متقاضیان آپارتمانهای مسکونی مصرفی هستند که یا خانه اولیاند یا بهدنبال تبدیل به احسن کردن واحد مسکونی خود قصد خرید آپارتمان دارند.
اولین اشتباه رایج اشتباهات معاملاتی در مقطع زمانی فعلی برای خریداران مسکن «عجله برای خرید و اخذ تصمیمهای هیجانی» است؛ برخی از متقاضیان تصور میکنند در صورتی که به سرعت اقدام به خرید مسکن نکنند به واسطه افزایش قیمتها در ماههای آینده متضرر میشوند یا با کمبود آپارتمانهای مناسب با شرایط موردنظرشان مواجه میشوند. کارشناسان میگویند این تصمیم از اساس اشتباه است. هم شواهد بازار مسکن و هم پیشبینیهای کارشناسی نشان میدهد احتمال جهش قیمت مسکن در آینده نزدیک از اساس منتفی است؛ کارشناسان بازار مسکن توصیه میکنند خریداران از هرگونه حرکت هیجانی برای خرید مسکن خودداری کنند و به پیشبینیهای بیاساس در این زمینه توجه نکنند.
دومین اشتباه «تاخیر بیعلت برای خرید مسکن» از سوی متقاضیان خانه اولی و مصرفی است که هم از «شرایط لازم» برای خرید مسکن در مقطع زمانی فعلی برخوردارند و هم «نیاز به خرید مسکن» دارند؛ برخی از متقاضیان خرید مسکن هماکنون بهرغم برخورداری از شرایط خرید ونیاز به خرید مسکن به دلایل گوناگون از جمله برخی انتظارات غیرمنطقی برای یافتن فایلهای اکازیون و برخی تردیدهای بیمورد یا به امید دریافت سود بیشتر از بانکها برای افزایش نقدینگی در اختیارشان، خرید آپارتمان موردنظر را به تاخیر میاندازند؛ کارشناسان بازار مسکن علاوه بر اینکه هرگونه عجله برای خرید مسکن را اقدامی نادرست عنوان میکنند تاخیرهای بیعلت برای خرید را نیز اشتباه میدانند؛به اعتقاد آنها هماکنون اگرچه چشم انداز جهش قیمت در بازار وجود ندارد و بنابراین نیازی به عجله برای خرید آپارتمان نیست ولی شرایط فعلی برای خریداران مصرفی، شرایط مطلوبی محسوب میشود. توصیه سوم کارشناسان به خریداران مسکن به «آگاه بودن آنها برای قرار نگرفتن در دام بعضی واسطهها و برخی مالکان» برمیگردد.
هماکنون برخی واسطهها و مالکان برای ترغیب خریداران به خرید واحدهای مسکونی به متقاضیان خرید شایعه افزایش قابلتوجه قیمتها طی ماههای پیش رو را مطرح میکنند و متقاضیان را ترغیب میکنند تحت هر شرایطی هرچه سریعتر اقدام به خرید آپارتمان کنند؛این درحالی است که برخی دیگر از واسطهها و مالکان با جوسازی درباره اینکه آپارتمانهای مشابه واحد معرفی شده به خریدار، در منطقه کمیاب و نایاب است و در منطقه مورد جستوجو غیر از واحدهای پیشنهاد شده واحد دیگری با مشخصات موردنظر خریدار وجود ندارد سعی در فروش املاک در اختیار خود دارند؛ این درحالی است که خریداران باید نسبت به اینگونه دامها آگاهی داشته باشند و تحت تاثیر برخی جوسازیهای نادرست قرار نگیرند. از سوی دیگر، لازم است خریداران مسکن در زمان جستوجو و انتخاب آپارتمان موردنظرشان، «فریب برخی ظاهرسازیها» در نما و متریال استفاده شده در داخل آپارتمان را نخورند و حتما نسبت به استحکام و رعایت مقررات ساخت وساز در جریان ساخت مجتمع موردنظر اطمینان حاصل کنند.
اشتباه دیگر برخی خریداران، به «بیحوصلگی برای جستوجو» یا «وسواس بیش از حد» برای خرید آپارتمان مربوط میشود که در هر دو حالت منجر به زیان خریدار میشود. «فراموش کردن خواستهها و نیازهای شناسایی شده درباره آپارتمانی که خریدار قصد خرید آن را دارد» و در مقابل «ایدهآلگرایی و کمالگراییهای افراطی» نیز از دیگر اشتباهات رایج در زمان خرید ملک محسوب میشود؛ در برخی موارد به دلیل عجله برای خرید یا هر عامل دیگری افراد در حین جستوجو برای یافتن آپارتمان موردنظرشان در مواجهه با واحدی بهخصوص، نیازهای خود را فراموش کرده واقدام به خرید آپارتمانی میکنند که با نیازهای آنها انطباق ندارد؛ بهعنوان مثال به دلیل برخی ظواهر به کار گرفته در ساخت، آپارتمانی را خریداری میکنند که اساسا در منطقه موردنظرشان قرار نداشته و مثلا فاصله زیادی از محل کارشان دارد اما خریدار به دلیل خوشایند ظاهری و تحت تاثیر احساسات، آن آپارتمان را خریداری میکند.
در مقابل، ایدهآلگرایی بیش از حد نیز مانع از انجام معامله مناسب و خرید آپارتمان در زمان مناسب میشود. «خرید واحدهای نیازمند تعمیرات اساسی» و صرف هزینه آنچنانی برای بازسازی در شرایطی که فرد قصد دارد در یک بازه زمانی کوتاه (قبل از دو یا سه سال)اقدام به «فروش» واحد کند، اقتصادی نیست؛این درحالی است که تعداد زیادی از خریداران مسکن این اشتباه را مرتکب میشوند؛ هزینههای بازسازی در کوتاهمدت روی قیمت هر مترمربع آپارتمان چندساله تاثیر آنچنانی ندارد. «خرید آپارتمانهای چندساله فاقد سند یا با سند مشکلدار» از دیگر اشتباهاتی است که برخی خریداران برای خرید آپارتمان به قیمت ارزانتر مرتکب میشوند اما در سالهای بعد بهویژه در زمان فروش ملک با مشکلات اساسی مواجه میشوند. «خرید آپارتمانهای با قیمت مشکوک» از دیگر اشتباهات رایج در معاملات مسکن محسوب میشود؛ بعضا دیده میشود قیمت آپارتمانی فاصله زیادی با سطح قیمت ملک مشابه دارد؛ خریداران قبل از اقدام برای خرید چنین واحدهایی حتما باید از علت دقیق این موضوع مطلع شوند و در صورت نبود مشکل اقدام به خرید کنند. «تسویه حساب کامل قیمت آپارتمان قبل از آماده شدن سند» در آپارتمانهای نوساز یا قبل از انتقال سند در مورد سایر آپارتمانها از دیگر اشتباهاتی است که برخی خریداران انجام میدهند؛حتما باید رقمی حدود ۱۰ تا ۲۰ درصد از قیمت آپارتمان برای زمان انتقال سند درنظر گرفته شود.
چاره ناکارآمدی هسته معاملات بورس چیست؟!
هسته معاملات یا به عبارت بهتر مرکز انجام تبادلات سهام از مهمترین بخش های معاملات برخط است که این روزها بخش قابل توجهی از خرید و فروشها را به خود اختصاص داده اما اعتراض های بسیاری نسبت به عملکرد آن مطرح می شود؛ اتفاقی که برای همه عادی شده اما عادی و صحیح نیست!
به گزارش خبرنگار ایمنا، اختلال مداوم هسته معاملات بازار سهام این روزها با این که باعث آزردگی و اذیت شدن فعالان این حوزه است، تقریباً برای معاملهگران و حتی مسئولان عادی شده است. تقریباً روزی نیست که هسته معاملات مشکلی پیدا نکرده یا پیامی از سوی کارگزاران مبنی بر اختلال در هسته یا سامانههای معاملاتی برای معامله گران فرستاده نشود. علاوه بر این تقریباً روزی نیست که عدهای از معامله گران در اعتراض به ناکارآمدی هسته معاملات، درخواست لغو یا ابطال بخشی از معاملات را نداشته باشند.
اظهار نظر یاسر فلاح، مدیر روابط عمومی و امور بین الملل سازمان بورس و اوراق بهادار در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، مبنی بر این است که همه مشکلات از سامانه یا هسته معاملاتی نیست و میتواند این موضوع دلایل مختلفی داشته باشد. باید توجه داشت که گاهی، اختلالی در سامانه آنلاین کارگزاریها به وجود میآید و برخی مسئولان کارگزاریها این اشتباه را از هسته معاملات قلمداد و اعلام میکنند.
وی می افزاید: همچنین گاهی سایت TSETMC (شرکت مدیریت فناوری بورس تهران) که تنها یک سایت تماشاگر است به دلایلی مانند اختلال در سامانههای شرکتهای خدمات دهنده اینترنتی دچار مشکل میشود. در حالی که این سایت هیچ ارتباطی به معاملات ندارد و اختلال در آن به اشتباه به عنوان اختلال در هسته معاملات تعبیر میشود. علاوه بر این دو مورد، در زمانهایی که عرضه اولیه در بازار وجود دارد، تعداد بسیار زیادی از افراد (آخرین آمار از شرکت حدود ۱.۵ میلیون نفر در عرضههای اولیه حکایت دارد) درخواست خرید سهم مذکور را داشته و بنابراین تعداد زیادی درخواست به سامانه معاملاتی بورس ارسال میشود.
فلاح این مسئله را به وضعیت جاده چالوس تشبیه کرده و می گوید: در نظر بگیرید چنین جادهای بر فرض ظرفیت دو هزار خودرو را داشته باشد اما در زمانهای خاص مانند روزهای تعطیلی به یکباره پنج میلیون خودرو به این جاده وارد شود. در چنین شرایطی کاملاً بدیهی است که ترافیک به وجود آید؛ جاده توانایی و ظرفیت تردد این حجم خودرو را ندارد. همین مسئله نیز درباره سامانه معاملاتی بورس صادق است که تنها مختص به ایران هم نبوده و در سایر کشورها وضعیت همین گونه است. چندی پیش بورس لندن به مدت دو ساعت متوقف شد که علت ایراد در سامانه معاملاتی آن بود.
مدیر روابط عمومی و امور بین الملل سازمان بورس و اوراق بهادار در ادامه با بیان اینکه این مسئله چندان عجیب و غریب نیست، گفت: باید توجه داشت که سامانه معاملاتی بورس ایران، از شرکت فرانسوی یورو نکست فرانسه خریداری شده و بنابراین سامانه خوبی بشمار میآید. این سامانه اکنون توسط دانشمندان ایرانی به صورت پیوسته به روز رسانی و نگهداری میشود. با این حال به دلیل تراکم سفارشات و محدودیت ارسال سفارشات، درخواستهای خرید و فروش با تأخیر توسط هسته معاملات دریافت میشود و همین امر باعث میشود کندی هسته به خرابی آن نسبت داده شود.
کندی معاملات به روایت آمار
در دو سال گذشته یعنی سال ۱۳۹۶ و پیش از به وجود آمدن بحران ارزی و جهش چند صد درصدی ارز، متوسط تعداد معاملات در بورس اوراق بهادار تهران تقریباً برابر با ۶۴ هزار معامله در روز و حجم آن نیز تقریباً برابر با یک میلیون سهم در روز بوده است. این در حالی است که بر اساس اطلاعات معاملاتی روز دوشنبه (۱۸ فروردینماه) بورس اوراق بهادار تهران، تعداد معاملات این بازار برابر با یک میلیون و ۲۳۱ هزار و ۵۲۸ معامله و حجم معاملات نیز برابر با ۷۳۰۲ میلیون سهم یا به عبارت دیگر هفت میلیارد و ۳۰۰ میلیون سهم بوده است.
این آمار به خوبی خبر از تغییر چشمگیر تعداد و حجم معاملات دارد. طبق این آمار، تعداد معاملات از سال ۹۶ تاکنون بیش از ۱۹ برابر و حجم معاملات نیز تقریباً ۷۳۰۰ برابر شده است. بخشی از این آمار حیرت آور به دلیل ورود نقدینگی سرگردان به بازار سرمایه است که پیشتر به بلای جان اقتصاد تبدیل شده بود و با ورودش به هر بازاری آن را دگرگون میکرد. با این حال فارغ از چون و چرای این مسئله، نمیتوان از ناکارآمدی هسته در شرایط فعلی چشم پوشی کرد. اگرچه باتوجه به آمار فوق میتوان علت کندی و ایراد هسته معاملات را توجیه کرد اما انتظارات از نهادهای مربوطه برای رفع این مشکل به وقت خود باقی است.
بدیهی است هرگونه اختلال در هسته معاملات یا سامانه برخط کارگزاریها به طور مستقیم در سود یا زیان معاملهگران نقش دارد. از طرف دیگر با وجود دلایل مختلف اختلال در معاملات که به قول مدیر روابط عمومی سازمان بورس میتواند ناشی از کند شدن هسته یا سامانه برخط کارگزاریها باشد، نمیتوان دقیقاً تشخیص داد کدام مورد به مشکل برخورده است و نیاز به اظهار نظرهای کارشناسی در موقعیت به وجود آمده دارد.
از سوی دیگر در روزهای اخیر، گاه کار از کندی هسته گذشته و روند معاملات برای مدتی عملاً با مشکل جدی مواجه میشد. بروز مشکل در یکی از شرکتهای OMS (شرکتهای خدمات بر خط بازار سرمایه) در روز دوشنبه نیز بر مشکلات موجود افزود.
باید توجه داشت سهامداران و معاملهگران فارغ از چرایی مشکل، از شورای بورس و همچنین سازمان بورس و اوراق بهادار به عنوان دو نهاد سیاستگذار و ناظر انتظار دارند تا بخوبی به وظایف خود عمل کرده تا بازار به فعالیت خود به شکل روان ادامه داده و توسعه یابد.
بر اساس قوانین و مقررات بازار سرمایه، مصوب سال ۱۳۷۸، یکی از وظایف شورای عالی بورس " اتخاذ تدابیر لازم جهت ساماندهی و توسعه بازار اوراق بهار" و " اعمال نظارت عالیه بر اجرای قانون بازار اوراق بهادار" است. از جمله وظایف مرتبط با موضوع هیئت مدیره سازمان بورس و اوراق بهادار نیز شامل مواردی مانند " اتخاذ تدابیر لازم جهت پیشگیری از وقوع تخلفات در بازار اوراق بهادار" و "اتخاذ تدابیر ضروری و انجام اقدامات لازم به منظور حمایت از حقوق و منافع سرمایهگذاران" است.
بدیهی است هرچه بازار اصولی و روانتر به فعالیت خود ادامه دهد، معامله گران با اشتیاق بیشتری به انجام معامله میپردازند؛ تعداد معاملات به صورت مستقیم بر درآمد سازمان بورس و نهادهای مالی از جمله کارگزاریها تأثیرگذار است.
7 اشتباه رایج در معاملات
ممکن است شما جزء اکثریت کارآفرینانی باشید که اعتقاد دارند که عدم پذیرش توسط مشتری بخشی از بازی است. اما بدانید لازم نیست چنین باشد. بیشتر فروشندگان “نه” را بیشتر از “بله” میشنوند؛ زیرا آنها به چندین اشتباه مهم اما رایج در معاملات خود مرتکب میشوند. با اجتناب از این اشتباهات، میتوان اختیار را بدست گرفت. در ادامه مطلب به شرح هریک از این اشتباهات رایج در معاملات میپردازیم.
1- داشتن رویکرد فروش
شاید در نگاه اول این موضوع ناکارآمد به نظر برسد، اما بهتر است رویکردتان را تغییر دهید. بجای این که به عنوان یک فروشنده باشید خود را ارائه دهنده راهحل بدانید. در این صورت شما سعی نمیکنید چیزی (پول) از مشتری دریافت کنید. بلکه به آنها چیزی میدهید؛: یک راهحل ارزشمند برای مشکل آنها.
زمان صحبت با مشتریان، تن صدای شما بسیار مهم است، به خصوص در چند ثانیه اول مکالمه. اگر خیلی مشتاق و هیجانزده هستید، رویکردتان میشود: “من سعی میکنم چیزی را به شما بفروشم”. اما آیا شما میخواهید مانند یک پزشک به نظر برسید تا یک از فروشنده خودرو دست دوم؟ پزشکان هستند که مشکل را تشخیص داده و از درمان آنها قدردانی میشود.
2- تحمیلگری در معامله
بسیاری از فروشندگان با رویکرد نومیدانه و از روی نیازمندی، محصول را به مشتری تحمیل میکنند و به او فشار میآورند. به خاطر داشته باشید که حتی اگر به توافق هم برسید، مشتری احساس خوبی نسبت به معامله نخواهد داشت یا شما را به دیگران توصیه نمیکند.
به جای اینکه برنامه خود را تحمیل کنید، رویکردتان را برعکس کنید. شما نیاز دارید تا از مشتری ایده دریافت کنید تا مشکل او را بشناسید. به آنها کمک کنید تا به این نتیجه برسند که خرید از شما معقول است. این کار را با پرسش در مورد مشکلات یا تمایلات آنها انجام میشود. سپس این تصور را شکل دهید که میتوانید مشکلشان را حل کنید و در صورت همکاری با شما چگونه زندگی آنها بهبود خواهد یافت.
3- قدرت بخشیدن
بسیاری از فروشندگان برخی اوقات کنترل خود را از دست میدهند و با هر آنچه که مشتری میخواهد توافق میکنند. در این صورت با بستن معامله، با مشتریان پرتوقعی مواجهاند که هرگز راضی نمیشوند.
فراموش نکنید معامله و رابطه خود با مشتری را به صورت عادلانه پیش ببرید. از ابتدا مرزها و انتظارات را تعیین نمایید. ارزش پیشنهادی و مشکلی که شما حل میکنید را روشن نمایید و این که چرا واجد شرایط رسیدگی به آن هستید. در این صورت نیازی نیست ارزش یا قیمتهای خود را توجیه کنید.
4- بحث در مورد قیمت
رویکرد شما به دو مورد اهمیت میدهد: ارزش و قیمت. قبل از توضیح در مورد نرخها، باید ارزش خود را با بیان اینکه چگونه مشکل آنها را برطرف میسازید، مشخص نمایید.
هزینه فقط در صورتی به یک مسئله تبدیل میشود که جای ارزش خای باشد. بنابراین اگر تمایل یا مشکل آنها به اندازه کافی قوی باشد و شما نیز یک راهحل قانعکننده داشته باشید، هیچ قیمتی بیش از حد بالا نیست. اما در صورتی که مشتری تخفیف یا خدمات اضافی درخواست کرد، این بدان معناست که شما خیلی زود در مورد قیمت صحبت کردهاید. این امر شما را در یک وضعیت چانهزنی غیرحرفهای قرار میدهد.
5- اجازه تأخیر در معامله
در صورتی که مبلغ معامله بالا باشد، ممکن است مذاکرات مختلفی با مشتری داشته باشید. اما در اکثر اوقات، شما باید در یک مذاکره واحد فروش را ببندید. تاخیر، معاملات را میکشد بنابراین به تلاش خود ادامه دهید.
ممکن است مشتری بگوید که نیاز است فکر کند یا با شریک تجاری خود صحبت کند. علت آن عدم اطمینان یا نگرانی آنها در مورد بخشی از معامله است. از آنها در مورد نقطات تردیدشان سؤال کنید تا بتوانید به اصل موضوع برسید. به عنوان مثال، اگر آنها از قیمت نگران هستند، پیشنهاد دهید که در زمینه مالی با یک برنامه پرداخت به آنها کمک میکنید.
6- اشتراکگذاری پروپزال
ممکن است تاکنون ساعتها وقت خود را صرف تهیه یک پروپزال کامل کرده باشید بدون اینکه پاسخی دریافت کنید. یکی دیگر از اشتباهات در معاملات اتلاف وقت برای ارائه پروپزال است. بدون ملاقات، چه چیزی باعث میشود فکر کنید یک پروپزال میتواند موثر باشد؟ این اسناد پس از مذاکره تنها برای توافق بر سر انتظارات سودمند هستند.
در مورد معرفی سایر مشتریان خود مراقب باشید. مشتریان معمولا به آن توجهی ندارند. آنها میخواهند بدانند که شما برای نیازهای آنها چه کاری انجام میدهید. بنابراین با آنها گفتگو کنید و ترجیحا حضوری آنها را ملاقات نمایید.
7- اتمام به روش اشتباه
پس از این که با مشتری به توافق رسیدید، ساکت نمانید. این یکی از اشتباهات در معاملات است. برای تأیید مجدد از آنها بپرسید که آیا آماده معامله هستند. هنگامی که آن را تکرار میکنند، میتوانید به مرحله بعدی بروید؛ بحث در مورد شرایط.
هر کلمهای که میگویید در معامله اهمیت دارد. مثلا به جای واژه “قرارداد” میتوانید از “توافقنامه” استفاده کنید تا تهدیدآمیز به نظر نرسد. به مشتری جدید به خاطر اقدام در جهت بهبود زندگی یا کسب و کار خود تبریک بگویید. گفتن “تبریک” به جای “تشکر” برابری بین هر دویتان را در ذهن مشتری حفظ میکند.
فروش هم هنر است و هم علم! علم همان چیزی است که شما به زبان میآورید، و هنر لحن، طرز تفکر و ظاهر شماست. در هر دوی جنبه ماهر شوید تا به موفقیت دست یابید.
برای مطالعه سایر مقالات میتوانید به مجله حقوقی لامینگو مراجعه کنید. فراموش نکنید حتما نظراتتان را از طریق کامنت با ما در میان بگذارید.
اشتباهات معاملهگری بورس کدامند؟/ داشتن برنامه معاملاتی
می متالز - معاملهگر هر روز با احتمال عواقب فاجعه «اشتباهات معاملهگری» مواجه است و دست و پنجه نرم میکند. اما چه چیزی جلوی شما را در برابر بیش از حد معامله زدن یا بیش از حد ریسک پذیرفتن میگیرد؟ پاسخ به این سوال تنها «خودتان» هستید.
به گزارش می متالز، گاهی اوقات، اقدام یا حتی یک تفکر یا ایده ای که نسبت به معامله در بازار سرمایه داریم به نظرمان کوچک و بی اهمیت می آیند اما در عمل، می توانند فاجعه به بار آورند. آیا تا به حال برایتان پیش آمده که با پیروی از نقشه معاملاتیتان، نتایج خوبی حاصل کنید، متمرکز باشید، اما ناگهان، معامله ای که خودتان هم می دانستید نتیجه خوبی ندارد را انجام دهید و همان یک معامله، شما را از مسیر اصلی تان دور کرده و کنترل امور را از دستتان خارج کرده باشد؟
حقیقتی وجود دارد و آن اینکه در معامله گری، مدام در حال مبارزه با وسوسه ی افزایش تعداد معاملات، پذیرش ریسک بیش از حد، اتخاذ تصمیمات اشتباه و گوش دادن به راهنمایی های اشتباه هستیم و فقط یک قدم اشتباه کافیست تا تمامی نتایج تلاش هایتان در طی ماه ها یا شاید سال ها را به باد دهد.به زبان ساده تر، معامله گران هر روز با احتمال عواقب فاجعه «اشتباهات معامله گری» مواجه است و دست و پنجه نرم می کند.
وقتی که از نقشه معاملاتی و استراتژی معاملاتیتان فاصله می گیرید، در مسیر وسوسه می افتید که اغلب منجر به اشتباهات معاملاتی بد و بدتری می شوند. این مسیر البته تا صفر کردن سرمایه معاملاتیتان ادامه خواهند داشت؛ در چنین شرایطی، فقط با امید به کسب پول، به معاملات ادامه می دهید. بهترین راه برای کسب موفقیت در معامله گری، شناخت تمامی راه هاییست که ممکن است به صورت تصادفی و ناآگاهانه، اتفاق بیافتد.
بیش از حد معامله کردن
بیش از حد معامله کردن به صورت مداوم، در کمین تمامی معامله گران است و منتظر است تا شما را از مسیر معاملهگری صحیح دور کند. شاید بتوان گفت بیش از حد معامله کردن، سریع تر از هر اشتباه معاملاتی دیگری، بتواند منجر به بزرگ شدن اشتباهات معاملاتی شود. شما معامله ای را انجام میدهیدکه از قبل می دانستید با ملاک ها و استاندارد های برنامه معاملاتی تان همخوانی ندارد.
شاید هم بتوانید آن معامله اشتباه را نادیده بگیرید و مجدد، به رعایت انضباط معاملاتیتان برگردید؛ اما تجربه نشان داده، اغلب افراد در این برگشت، موفق نمی شوند. در این مرحله، احساس افسوس و حسرت شکل می گیرد که بعد ها منجر به خشم و عصبانیت می گردد؛ سپس، شما در یک حرکت ناگهانی، تصمیم می گیرید پولی که در آن معامله اشتباه از دست داده بودید را از بازار پس بگیرید.
در این نقطه، چرخه، کامل شده است و هر چه بیشتر در جهت رفع اشتباهات قبلیتان به وسیله انجام معاملات بیشتر و بیشتر تلاش کنید، احتمال از دست دادن پولتان را بیشتر و بیشتر می کنید.شاید فردی «نکته» ای در بازار را با شما در میان گذاشته باشد، اما شما می دانید که آن نکته، با روش معاملاتی شما نمی خواند، اما در هر صورت، تصمیم می گیرید آن را امتحان کنید.
نتیجه، چیزی جز ضرر نیست: حال، شما عصبانی هستید زیرا از قبل می دانستید که نباید آن معامله را انجام می دادید؛ هم پولتان را از دست داده اید و هم نظم و انضباط شخصی تان را زیر پا گذاشته اید. این مساله، ضررهای دیگری به بار می آورد و کم کم کنترل امور را از دستان شما خارج می کند.
پذیرش ریسک بیش از حد
این کار فکر شما را به طور دائم به خود مشغول می کند و منجر می شود در زمان های اشتباه، از بازار خارج شوید.
اگر ضرر کنید، شما از اینکه پولی بیشتر از میزان تحملتان را از دست داده اید، احساس بدی خواهید داشت. بنابراین، احتمالا، مجددا سراغ بازار می روید و سعی می کنید تا از طریق معامله ای اشتباه یا معامله ای که با ملاک های شما همخوانی ندارد، آن پول را از بازار پس بگیرید؛ نتیجه، چیزی جز ضرر بیشتر شما نخواهد بود. اگر سود کنید، احتمالا باز هم ریسک های بیشتری را می پذیرید تا وقتی که پولتان را از دست بدهید؛ در نهایت امر، شما مجدد سعی می کنید تا پولی که از دست داده اید را از بازار بازپس بگیرید.
شما وارد دور باطلی شدید که انتهایش نابودی سرمایتان است!در واقع حتما متوجه شده اید که چطور یک قدم اشتباه، چه بیش از حد معامله کردن و چه بیش از حد ریسک پذیرفتن، می توانم تاثیر آنهم بصورت پیوسته اشتباهات معاملاتی را فعال کند؛ این اشتباهات رفته رفته، بد و بدتر می شوند و موجودی حساب معاملاتی تان را صفر می کنند.
قبل از اینکه بدوید، راه رفتن را یاد بگیرید
معامله گرانی که قبل از یادگیری، با پول واقعی دست به معامله می زنند، اغلب در اشتباهات معامله گری قرار میگیرند. اما شما باید ابتدا، به درک صحیحی از حرکت قیمت ها و نحوه خواندن چارت ها و معاملات و نیز روانشناسی معاملهگر و مدیریت پول رسیده باشید. در نتیجه، به آموزش صحیح نیاز دارید تا این موارد را به صورت اصولی بیاموزید.
شک نکنید اگر بخواهید این مسیر را با آزمون و خطا بروید در نهایت پول زیادی را با هزاران ساعت زمان هدر خواهید داد!به دنبال یک شبه پولدار شدن نباشید؛ چنین چیزی پیش نخواهد آمد. تمام تلاشتان را معطوف به یادگیری اصول معاملات و استفاده تدریجی دانسته هایتان در عمل کنید؛ با قدم های کوچک شروع کنید تا بتوانید تجربه و اعتماد به نفس بیشتری به دست بیاورید و کم کم، اندازه موقعیت هایتان را بیشتر کنید.
افراط در هر چیزی سرمایهتان را از بین خواهد برد
افراد کمی می توانند به طور مستمر از بازار سود کسب کنند؛ چرا که اکثر افراد از صبر و انضباط شخصی کافی برخوردار نیستند و نمی توانند وقتی که معاملات بازار، ارزش ریسک سرمایه شان را ندارد، بدون انجام هیچ کاری، صرفا ناظر باشند. و این کار، دقیقا، همان کاریست که شما باید انجام دهید.
همچنین، اکثر افراد آموزش کافی ندیده اند تا بتوانند موقعیت های با احتمال سود بالا را شناسایی کنند. بنابراین، مطمین شوید که اطلاعاتتان درباره استراتژی معاملاتی و خواندن چارت های معاملاتی کافیست و می دانید که چه وقت باید دست به معامله بزنید و چه زمانی، هیچ کاری در بازار نکنید.
برنامهریزی کردن و پیش بینی کردن را بیاموزید
پیش بینی کردن معاملات را بیاموزید. شما باید یک برنامه معاملاتی بر اساس پیش بینی، به جای واکنش نشان دادن به رفتارهای بازار، برای خودتان آماده کنید.رویکرد شما در قبال بازار باید آموزش کافی درباره تحلیل تکنیکال باشد تا بتوانید بازار را همانند یک کتاب بخوانید و آن بخش هایی از چارت که مایل به انجام معامله در آنها هستید (نقاط ورود و خروجتان) را قبل از اینکه بازار به آن ها برسد، تشخیص دهید.
یک برنامه معاملاتی داشته باشید
شما به برنامه ای نیاز دارید که بتوانید به آن، و نه احساساتتان، تکیه کنید و شما را راهنمایی کند. انسان، ممکن الخطاست اما توانایی ما در پیش بینی آینده می تواند از ما محافظت کند. ما با برنامه ریزی روش و رویکردمان می توانیم احتمال بروز بسیاری از خطاها را کم کنیم.
چه چیزی جلوی شما را در برابر بیش از حد معامله زدن یا بیش از حد ریسک پذیرفتن می گیرد؟ خودتان
و وقتی که به صورت مداوم، در معرض وسوسه های مختلف قرار دارید، نمی توانید ۱۰۰٪ به خودتان اعتماد کنید. تنها کاری که از دستتان بر می آید، تعریف و آماده سازی یک برنامه معاملاتی و متعهد ماندن به انجام و اجرای آن است. کلید انجام این کار هم رعایت انضباط و نظم، حفظ رویه و مسئولیت پذیر ماندن است. شما باید این موارد را در تمامی ابعاد معاملاتی تان پیاده کنید.