مدیریت سرمایه و روانشناسی معاملات

هنر روانشناسی معاملات و مدیریت احساسات
همواره خرید و فروش در بازارهای سرمایه با مسائل گوناگون روانشناسی همراه بوده و عدم اطلاع و درک درست از این مقوله، سبب بروز مشکلات فراوانی برای فرد معامله گر (تریدر) خواهد شد. بسیاری از افراد علی رغم استفاده از روش های صحیح تحلیل تکنیکال، کارنامه موفقی در پایان سال از خود بجای نمی گذارند و یا حتی پس از ضررهای متوالی دچار آسیب های شدید روحی و فکری می گردند. شاید بارها از بسیاری از تریدرها شنیده باشید که در زمان انجام معاملات در سود بوده اند ولی در پایان با ضرر آن معامله را به اتمام رسانده اند بدون اینکه دلیل این اتفاق را بدانند.
راه حل این مسئله در شناخت و اجرای قوانین روانشناسی معامله است. همه ی ما در زندگی روزمره ی خود با موارد بسیاری مواجه می شویم که به طور اکتسابی یاد گرفته ایم که چگونه آن ها را مدیریت کنیم، اما بدلیل نداشتن ارتباط مستقیم با پول در معاملات مالی توان مدیریت خود را از دست می دهیم و به مشکلات متعددی برخورد می کنیم. در چنین شرایطی است که برخلاف دانش تحلیلی خود، هرآنچه انجام می دهیم بازهم نمی توانیم به سود مناسبی دست پیدا کنیم. درحالی که مشاهده می کنیم در همان بازار، در همان زمان و در همان محدوده قیمت، تریدرهای دیگر سودهای بسیار خوبی نصیب خود می کنند.
روانشناسی چیست؟
اساسا روانشناسی دانشی است که به بررسی رفتار و فرآیندهای روانی میپردازد. هر دانشی دارای اهدافی مشخص است که دانشمند به دنبال دستیابی به آن مدیریت سرمایه و روانشناسی معاملات هستند. بنابر این اهداف اساسی دانش روانشناسی را می توان در پیشبینی، توصیف، تبیین و کنترل رفتار خلاصه کرد.
بر همین اساس، زمانی که در مورد روانشناسی معامله گران صحبت می کنیم، در واقع هدف ما بررسی و آنالیز مکانیزم ها و الگوهای رفتاری آن هاست. در قدم اول، الگوهای رفتاری آن ها را توصیف می کنیم. سپس با استفاده از توصیف ارائه شده، پیش بینی می کنیم که تریدرها در زمان های خاص چه رفتاری از خود در بازار نشان می دهند؟
فقط در این صورت است که می توانید الگوهای رفتاری غلط را شناسایی کنید و در جهت رفع آن الگوهای اشتباه اقدام کنید. با توجه به گستردگی مبحث روانشناسی، نمی توان انتظار داشت که مرکز تحقیقات بلاک چین که هدف اصلی آن تحقیق، آموزش، سرمایه گذاری و کمک به جامعه تریدر است، به بررسی تخصصی و عمیق الگوهای رفتاری بپردازد. اما، ذکر این نکته حائز اهمیت است که بسیاری از الگوهای رفتاری اشتباه تریدرها، از روش زندگی آن ها در کودکی تا جوانی ریشه می گیرد و تصحیح این الگو ها نیازمند رعایت اصول و داشتن انظباط شدید از سوی خود تریدر است.
اهمیت روانشناسی در معامله گری (ترید)
هنگامی که بازار را از دید تکنیکالی بررسی می کنید، راهکارهای تصحیح اشتباهات آسان به نظر می رسد، مثلا معامله ای را در نظر بگیرید که سریع از آن خارج شده اید، کافیست با بررسی عوامل تکنیکالی، دلایل خروج خود را دوباره بررسی کنید، از اندیکانور ها و اسیلاتورهای متفاوتی استفاده کنید و به مرور زمان نقطه ی خروج خود را در جای بهتری انتخاب کنید. اما شرایطی ایجاد می شود که با وجود داشتن بهترین استراتژی های معاملاتی بازهم معاملات شما سودآور نیست. راه حل این مشکل در درون خودتان قرار دارد، شما با دشمنی زیرک مواجه هستید، این دشمن همان روان شماست.
به همین علت است که برطرف کردن مشکلات فکری کار چندان ساده ای نیست. چرا که مشکل اصلی در غالب تعصب ها و موارد پیش پا افتاده پنهان گشته است. البته این پنهان شدن جزئی از سیستم دفاع روانی افراد در برابر آسیب پذیری به حساب می آید، با این حال در زمان های خاص آسیب فراوانی به افراد وارد می کند. نکته دیگر این است که روان افراد توسط احساسات آن ها کنترل می شود. درواقع رابطه تنگاتنگی میان احساسات، روان افراد و الگوهای رفتاری آن ها وجود دارد. پس می توان پیش بینی کرد که اگر شما برروی کنترل احساسات خود تسلط پیدا کنید، معاملات بهتری را نسبت به قبل انجام خواهید داد.
از آنجایی که در هنگام انجام معامله تمام احساسات افراد نظیر خشم، عصبانیت، ترس و امید به اوج خود می رسند، کنترل این احساسات نقش بسزایی در موفقیت تریدرها ایفا می کند. از سوی دیگر طمع، نداشتن سرعت عمل و اعتماد به نفس بالا از جمله احساسات مخربی است که معامله گر را به ورطه ی نابودی در بازارهای مالی می کشاند. بنابر این دانستن نقاط ضعف الگوهای رفتاری و کنترل احساسات، از ضررهای سنگین و ورشکستگی تریدرها جلوگیری می کند.
احساسات در معامله گری:
بطور کلی 6 احساس غالب در تریدها وجود دارد که در ادامه به بررسی هر یک می پردازیم:
احساس هیجان و اظطراب:هر گونه احساس برانگیزاننده، در زمانی انجام معامله، نشانه ای است که شما قسمتی از راه را اشتباه رفته اید. در واقع زمانی که در معاملات خود مضطرب هستید معمولا بیانگر این است که قوانین معاملاتی خود را نقض کرده اید، پوزیشن خرید یا فروشی به اشتباه گرفته اید و یا نباید آن معامله را انجام می دادید. در این حالت اگرسطح هیجانات خود را بررسی کنید و از خود بپرسید که چرا احساس اضطراب یا هیجان دارم، این کار به شما کمک می کند تا از معاملاتی که از همان اول نباید واردش می شدید، خارج شوید.
احساس ترس:
ترس یکی از احساسات رایج در بین معامله گران است. احساس ترس به اشکال مختلفی در بین معامله گران وجود دارد، و می تواند دلیل بسیاری از اشتباهات رایج معامله گری باشد. ترس زمانی ایجاد می شود که معامله گر وارد زیان شده باشد. ترس از ضرر کردن سبب می شود که معامله گر ضرر خود را با تاخیر شناسایی کند، و متعاقب آن ضرر بیشتری متحمل شود. همچنین ترس از بازگشت سود باعث می شود که معامله گران از معاملات خود خیلی سریع خارج شوند و به سود مطلوب خود نرسند.
در هنگامی که معامله ای وارد ضرر می شود، معامله گر باید تلاش کند که وضعیت خود را بهبود ببخشد و بجای اینکه خود را سرزنش و ملامت کند هر چه زودتر به دنبال راهکاری برای ضرر کمتر باشد. با این حال انجام اقدامات بی نظم، سریع و بدون برنامه ریزی مناسب نیستند . اقدامات باید منطقی و به تدریج در راه رسیدن به خروج از بحران باشد. معامله گر نباید وحشت کند و سریعا برای جبران ضرر خود معامله دیگری را بدون برنامه ریزی شروع کند، چراکه تکرار این اتفاق سبب از بین رفتن سرمایه افراد خواهد شد.
احساس طمع:
طمع حس غالب افرادیست که وارد بازارهای مالی می شوند. اگر شما در زندگی روزمره خود بیش از حد محتاط هستید، قاعدتا فرصت های زیادی را در معاملات سودآور بازار از دست خواهید داد، بنابراین بهتر است که وارد بازارهای مالی نشوید، چرا که بازارهای مالی ریسک پذیری خاص خود را می طلبد. طمع جزو ذات انسان است و در برخی اوقات باعث می شود تا وارد معاملاتی شویم که جز ضرر چیزی برای ما به همراه ندارد. همچنین طبع سبب چشم پوشی معامله گران بر اصول مدیریت ریسک و سرمایه می شود و ذهنیت قماربازی در معامله گران را تقویت می کند که در نتیجه آن معامله گری بدون توجه به قوانین اصولی و بر مبنای احساسات نادرست اتفاق می افتد.
احساس امید:
امید به کسب سود بیشتر یکی دیگر از احساسات محرک معامله گران است. اگر به زنجیره احساسات یک تریدر دقت کنیم، در می یابیم که احساس امید، طمع و ترس معمولا پشت سر هم بوجود می آیند. تریدرهایی که در معاملات خود در ضرر هستند، نشانه هایی از امید را در خود مشاهده می کنند، این تریدرها به معاملات خود فرصت بیشتری می دهند چرا که امید دارند که جهت حرکت قیمت مدیریت سرمایه و روانشناسی معاملات تغییر می کند و وارد سود می شوند. با این حال اگر امید و انتظار معامله گران از حدی بیشتر شود، توانایی تحلیل درست و درک شرایط موجود از بین می رود، به طوری که معامله گران تصور می کنند می توان به سود های کلان در مدت کوتاهی دست یافت.
مثال دیگر از امید زمانی است که معامله گر برای جبران ضررهای خود وارد معاملاتی می شود که با استراتژی معاملاتیش انطباق ندارد. بنابر این امید و انتظار باید به صورت معقول و منطقی در نظر گرفته شود تا قابل دستیابی باشد، لذا انتظار بی جا و رویاپردازانه نتیجه ای جز نابودی و شکست نخواهد داشت.
اصولا امید داشتن در موارد زیر بسیار اهمیت دارد:
-1 امید در زمان ورود به بازار : معامله گران به امید کسب سود وارد بازارهای مالی می شوند و اگر چنین امیدی در ابتدای ورود به بازار وجود
نداشته باشد مطمئنا انگیزه ای جهت ورود به بازار وجود نخواهد داشت.
-2 امید در زمان ضرر کردن : بدترین شکل احساس امیدواری این است که معامله گر وقتی در ضرر است به تغییر روند قیمت امیدوار باشد و بدون رعایت حدضرر اقدام به نگه داری دارایی خود کند.
احساس خستگی:
درست است که خستگی بیشتر به عنوان یک وضعیت جسمی به حساب می آید، اما می توان آن را به نوعی در طبقه بندی احساسات قرار داد. احساس خستگی سبب می شود تا تمرکز تریدرها به پایین ترین حد ممکن برسد.
شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد که بارها در یک جفت ارز اقدام به پوزیشن گیری مدیریت سرمایه و روانشناسی معاملات کرده باشید بدون آنکه بدانید دنبال چه بوده اید و یا شرایط ورود به یک معامله را بدلیل حواس پرتی از دست داده اید، تمامی این ها نشان دهنده ی پایین بودن تمرکز است که در نتیجه خستگی بوجود می آید.
بر همین اساس پیشنهاد می کنیم که در ابتدا اولویت های خود را مشخص کنید و در حین معامله همه ی فعالیت های جانبی را کنار بگذارید.
احساس نا امیدی:
نا امیدی اغلب به دلیل احساسات اشتباهی که در فوق اشاره شد بوجود می آید. درواقع هنگامی که معامله گران معامله ای را از دست می دهند، هیجانات بر آن ها غلبه می کند تا پوزیشن دیگری برای ورود به معامله پیدا کنند، در این حالت استراتژی معاملاتی خود را فراموش کرده و پوزیشن اشتباهی انتخاب می کنند که سبب ضرر کردن آن ها می شود، در نتیجه احساس نا امیدی و سرخوردگی به سراقشان می آید که این احساس نا امیدی تمام الگوهای رفتاری اشتباه را تشدید خواهد کرد.
در نهایت:
احساسات از راه های بسیار پیچیده ای تصمیمات معامله گری را تحت تاثیر قرار می دهند و در نگاه اول چندان واضح به نظر نمی رسند. واضح ترین مسئله ی نشان دهنده تسلط ترس بر تصمیمات معامله گری شما این است که در پیاده سازی نقشه معاملاتی خود دچار شک و تردید می شوید.
اگر متوجه شدید که با وجود شرایط مناسب برای ورود به یک معامله، بطور مداوم فرصت های معاملاتی خود را از دست می دهید، باید تلاش کنید تا ریسک پذیری خود را بالا ببرید. از بین بردن امکان به خطر انداختن پول و کاهش سطح ریسک سرمایه، معمولا به شما کمک می کند تا اشتباهات ناشی از ترس را در معاملات خود کاهش دهید اعتماد به نفس لازم را بدست آوردید.
قوانین خود برای ورود به معامله را مکتوب کنید و به صورت یک چک لیست قبل از ورود به معامله آنها را یک به یک چک کنید، این کار نیز کمک می کند تا ترس از ورود به معامله را از بین ببرید اگر شما درباره کیفیت استراتژی معاملاتی خود دچار خوش بینی مفرط باشید، احتمالا تعداد معاملات بیشتری را انجام خواهید داد و حواستان به این نکته نیست که امکان دارد معامله ها شکست هم بخورند. از این گذشته، معامله گرانی که سرمایه کمتری دارند، احتمال بیشتری وجود دارد تا در یک معامله پر ریسک شرکت کنند، چرا که می خواهند با انجام آن معامله ی پر ریسک میزان سرمایه خود را افزایش دهند. در این فرآیند احساسات غالب عبارتند از طمع و اعتماد بنفس بیش از حد و نادانی!
بهترین روش، کاهش حجم معامله، ایجاد سبد خرید متنوع و رعایت اصول مدیریت ریسک برای جلوگیری از افت زیاد سرمایه است.
سرنوشت تلخ در انتظار ارز و سکه؛ تاثیر قطعنامه شورای حکام بر بازار / موج خبری در بازار دلار
کبنا ؛سیدمصطفی هاشمیطباسیدمصطفی هاشمیطبا در یادداشتی نوشت: حسب آنچه رئیسکل بانک مرکزی اعلام کرده است، هیئت وزیران اختیارات جدیدی به ایشان تفویض کرده تا بازار ارز را مدیریت کنند. این مدیریت یعنی آنکه مطابق شیوه بسیار ناپسند گذشته بانک مرکزی، اسکناسهای دلار و یورو موجود در بانک مرکزی به بازار سرازیر شود و هرکس بتواند بهازای شماره ملی مبلغ هزار دلار (یا یورو) از بانک مرکزی ارز دریافت کند. این یعنی تداوم سیاستهای گذشته که حسب اعلام آقای عبدالناصر همتی، رئیسکل سابق بانک مرکزی، در سالهای گذشته بالغ بر 350 میلیارد دلار ارز به بازار تزریق کرده است.
همگان بهخوبی میدانند که ارز پخششده در بازار را قاچاقچیان کالا و خارجکنندگان سرمایه کشور جمعآوری و به خارج از کشور ارسال میکنند. طبق اعلام بانک مرکزی میزان خروج سرمایه از کشور در ششماهه ابتدای سال 1400 بالغ بر ششمیلیارد دلار بوده یعنی سالانه بالغ بر 12 میلیارد دلار، درحالیکه سرمایهگذاری خارجی در همین مدت در ایران فقط دومیلیون دلار بوده است.
همه دولتهای گذشته فکر میکردند که با تزریق ارز به بازار قیمت ارز را کنترل میکنند؛ درحالیکه از قبل 350 میلیارد دلار تزریق ارز به بازار قیمت دلار از 70 ریال سال 57 به 320 هزار ریال در سال جاری رسیده است یعنی چهارهزارو 500 برابر و بهعبارت دیگر هر سال بهطور متوسط قیمت دلار در بازار ارزی صد برابر شده است؛ یعنی این سیاست باعث خروج سرمایه و توانمندشدن قاچاقچیان شده و قیمت ارز را هم افزایش داده است.
متأسفانه مدیران بانک مرکزی ارزش ارز خارجیای را که به مثابه خون اقتصاد هر کشور است، نمیدانند و فقط دلخوش به آناند که بگویند مدیریت بازار ارزی کشور را دارند.
تأسفبار آن است که مدیران بانک مرکزی خود شاهدند که ارزهای متعلق به ملت ایران در کشورهای خارجی چگونه توقیف یا مصادره میشود و حتی طلب حقی که از انگلستان بوده و وصول شده، بهنوعی در بانکهای عمان به ودیعه مانده است اما در عین نیاز کشور به ارز، دستودلبازی به نفع قاچاقچیان و خارجکنندگان سرمایه را صورت میدهند. این در حالی است که بخشهای مهم اقتصادی کشور برای دستیابی به ارز خارجی دچار مشکل حاد هستند و ما بهجای مدیریت مسائل کشور ارز گرانبهای کشور و خون اقتصاد را به دست قاچاقچیان و خارجکنندگان سرمایه میسپریم. اگر میخواهید بدانید چطور به مطلب زیر که یکی از صدها یا هزاران مشکلات کشور است، توجه کنید.
هر نیروگاه برق فسیلی هزار مگاواتی در کشور (حدود 50 هزار مگاوات نیروگاه فسیلی داریم) سالانه حدود 900 میلیون دلار سوخت فسیلی اعم از نفت کوره یا گاز مصرف میکند و این برای 50 نیروگاه فسیلی سالانه برابر با 45 میلیارد دلار میشود؛ درحالیکه برای تبدیل این نیروگاهها به نیروگاهی با راندمان حدود دوبرابر نیاز ارزی خاصی وجود دارد و بانک مرکزی نوعاً اظهار نبود ارز میکند. تمام کوشش دشمنان ما برای محدودکردن توان ارزی ایران است و حتی به دزدی دریایی نیز دست میزنند اما ما ارز خارجی را که به زحمت فوقالعاده به دست میآید، تقدیم قاچاقچیان و صادرکنندگان سرمایه میکنیم تا غمی در وجود آنها پیدا نشود.
درحالیکه دولت ارز موردنیاز مردم (از قبیل کالاهای اساسی و پروژههای عمرانی) را تقبل میکند، باید به این ادراک رسیده باشد که متقاضیان ارز یا بازار آزاد چه کسانی هستند و اگر نیاز معقول باشد، آن را تأمین و اگر نامعقول باشد، نسبت به آن بیطرف باقی بماند.
کمی به گذشته بازگردیم و سرنوشت ملوانان کشتی سانچی را به یاد آوریم؛ کسانی را که یک بمب بالقوه را هزاران کیلومتر همراهی میکردند تا معادل ارزی آن به صندوق بانک مرکزی برای نیازهای مردم بنشیند. مانند پایمردی مردان سانچی در همه حملونقلهای نفتی وجود دارد. حال ما ارزی را که با این زحمت و به ازای خون جوانان کشور ایجاد شده، با خوشخیالی به حلق قاچاقچیان و صادرکنندگان سرمایه میریزیم تا مثلاً قیمت ارز در کشور ما رشد نداشته باشد. باید در شرایط سخت تحریم و وجود بحران حتماً بیندیشیم که خون اقتصاد را در کجا هزینه کنیم و چگونه آن را مدیریت کنیم. در اینجا مدیریت معنی میدهد و نه آنکه ارزپاشی در بازار را مدیریت بنامیم.
متأسفانه این اولینبار نیست که با وجود سیاستهایی که به تحریم ما منجر شده است، نوعی وادادگی را در سیاستهای داخلی ملاحظه میکنیم. اگر سیاستهای خارجی ما براساس مقاومت و استقلال مطرح است، در داخل هم باید سیاستهای ما چنین باشد و از هر نوع وادادگی و سیاستهای تضعیفکننده اقتصاد پرهیز کنیم. بههرحال سیاستهای پولپاشی و ارزپاشی در جامعه سالهاست که ادامه دارد و از آن جز انبوه نقدینگی، تورم و ضعف در تأمین نیازهای جامعه نصیب ما نشده است.
موج خبری در بازار دلار
قطعنامه شورای حکام علیه ایران بهدلیل «همکاری نکردن با آژانس» به تصویب رسید. برخی معامله گران دیشب با برجسته کردن این خبر سعی می کردند که با بالا بردن جو روانی افزایشی، زمینه را برای بازگشت اسکناس آمریکایی به کانال جدید فراهم کنند.
اکوایران نوشت، دیروز دلار در ابتدای روز وارد مرز جدید شد ولی به سرعت با سودگیری برخی از معامله گران به سطح پایین تر برگشت.
برخی معامله گران عنوان می کردند که قطعنامه شورای حکام نشان گر تغییر مواضع آمریکا و اروپا در قبال ایران است و حتی احتمال فعال شدن مکانیسم ماشه و بازگشت تحریم های سازمان ملل را مطرح می کردند. از این زاویه دید، افزایش تنش ها و محدودیت ها می تواند زمینه ساز رشد بیشتر قیمت اسکناس آمریکایی شود.
با این حال بخشی از معامله گران باور دارند که قطعنامه شورای حکام به شورای امنیت ارسال نشده است و این موضوع می تواند نشان دهد که هم چنان می توان از پیچ اختلاف های هسته ای عبور کرد. این گروه معتقدند عدم ارسال این قطعنامه به شورای امنیت و افزایش عرضه بازارساز در روز جاری حتی می تواند موجب شود که دلار افت بیشتری را تجربه کند.
با این حال بیشتر معامله گران ارزی باور دارند که حداقل در ابتدای روز پنج شنبه، قدرت بازار بیشتر در دست افزایشی ها خواهد بود و آن ها یکبار دیگر اسکناس آمریکایی را به سوی کانال جدید هدایت خواهند کرد.
شکست محدوده حساس در بازار سکه
دیروز سکه امامی توانست در مقطعی به بالای محدوده حساس ۱۵ میلیون و ۲۰۰ هزار تومانی قدم بگذارد. تحلیل گران فنی باور دارند در صورتی که فلز گران بهای داخلی بالای محدوده یاد شده باقی بماند، با فشار بیشتر خریداران با سرعت افزون تری در مسیر افزایشی قدم خواهد برداشت.
برخی از سکه بازان با توجه به افت دلار در معاملات پشت خطی، انتظار دارند که سکه امامی نیز در روز جاری در مسیر نزولی قرار بگیرد. معاملات فردایی بازار سکه تعطیل شده است و واکنش این بازار به افت قیمت دلار در بعدازظهر روز گذشته قابل رویت نبود. با این حال معمولا سکه نوسانات قیمت دلار را جدی می گیرد.
در حالی که بخش محدودی از معامله گران انتظار دارند سکه در روز جاری در مسیر نزولی قرار بگیرد، گروه بزرگ تری از احتمال ادامه نوسانات افزایشی در این بازار سخن می گویند. آن ها اعتقاد دارند که به واسطه صدور قطعنامه در شورای حکام بر علیه ایران، جو هیجانی افزایشی در بازار در ابتدای روز جاری شکل خواهد گرفت و سکه خود را بالای محدوده ۱۵ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان تثبیت خواهد کرد. با این حال مسلما مساله مهم برای بازیگران بازار سکه، واکنش دلار نسبت به قطعنامه شورای حکام است. در صورتی که اسکناس آمریکایی به بالای محدوده تاریخی جدید نفوذ نکند، در بازار داخلی نیز سکه بازان با احتیاط رفتار خواهند کرد و خبری از تثبیت این فلز گران بها بالای محدوده ۱۵ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان نخواهد بود.
پشت پرده تعلیق خرید خودرو از بورس
به گزارش پرسون، در حالی که قرار بود ۴۳۰ دستگاه فیدلیتی و دیگنیتی از امروز در بورس کالا معامله شود، وزارت صنعت، معدن و تجارت طی دو نامه این عرضه را ملغی کرد.
ثبت سفارش فیدلیتی و دیگنیتی از ۱۱ خردادماه در بورس کالا آغاز شده و قرار بود این دو خودرو هجدهم خردادماه در تالار خودروی بورس کالا عرضه شوند. براساس اطلاعیه عرضه بازار فیزیکی بورس کالا در دهم خردادماه، قرار بود ۴۳۰ دستگاه فیدلیتی و دیگنیتی ۱۸ خرداد در تالار حراج باز عرضه شوند؛ ۱۵۰ دستگاه فیدلیتی ۷ نفره، ۱۵۰ دستگاه فیدلیتی ۵ نفره و ۱۳۰ دستگاه دیگنیتی. قیمت پایه فیدلیتی ۷ نفره ۸۰۳ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان و فیدلیتی ۵ نفره ۷۸۹ میلیون تومان در نظر گرفته شده بود و دیگنیتی با قیمت ۸۴۳ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان روی تابلوی معاملاتی میرفت.
اما با این حال، وزارت صمت طی دو نامه جداگانه خطاب به مدیرعامل بورس کالا و شرکتهای کارگزاری، این عرضه را ملغی کرد. معاون صنایع حمل و نقل وزارت صمت در نامه ای به بورس کالا عرضه خودرو در بورس کالا را غیرقانونی خوانده است. بر همین اساس، در این نامه که منوچهر منطقی به سلطانینژاد، مدیرعامل بورس کالای ایران ارسال کرده، نوشته شده است: در شصت و سومین جلسه شورای عالی هماهنگی اقتصادی در تایخ ۲۸ مهرماه سال گذشته مسوولیت تنظیم بازار خودرو از جمله تدوین و ابلاغ راهنماها و دستورالعملهای تنظیم قیمت برعهده وزارت صنعت معدن و تجارت و با هماهنگی ستاد تنظیم بازار است.
به موجب این مصوبه، خودروهایی که بر مبنای مصوبه شورای رقابت مستثنی از نظام قیمتگذاری بودند نیز شامل مصوبه فوقالذکر هستند، بنابراین عرضه خوردو در بورس کالا مغایر با این مصوبه است.
مدیر بازرسی و امور اعضا بورس کالای ایران نیز، در نامهای به شرکتهای کارگزاری اعلام کرد که با وجود آمادهسازی زیرساختهای لازم برای انجام معاملات خودرو در بورس کالا، با توجه به نامه روز گذشته معاونت صنایع حمل و نقل وزارت صمت مبنی بر مصوبات شصت و سومین جلسه شورای عالی هماهنگی اقتصادی، عرضه خودرو در بورس کالا تعلیق میشود.
البته پرونده عرضه خودرو در بورس کالا از جمله موضوعاتی است که در هفتههای اخیر با فراز و نشیب زیادی همراه بوده و با این وجود در اردیبهشت ماه شاهد آغاز سازوکار عرضه خودرو در بورس کالا بودیم. روز ۲۸ اردیبهشت ماه ۱۴۰۱، ۸۵۰ دستگاه وانتبار مدل «کارا» در دو نوع چهار کابین و دو کابین عرضه شد که برای اولین عرضه نسبتا مناسب و پررونق بود. در همین راستا مقرر شده بود امروز هم بخش دیگری از خودروها در بورس کالا عرضه شود که با نامهای شبانه از سوی وزارت صمت تعلیق شد.
دلالان پیروز میدان بازار خودرو
اما در حالی عرضه خودرو در بورس معلق شد که کارشناسان اعتقاد دارند عرضه خودرو در بورس کالا به معنای رهایی این صنعت از قیمتگذاری دستوری، انتقال سود حاصل از تولید به تولیدکننده به جای دلالان، جمع شدن بساط رانت و دلالی ناشی از فاصله قیمتهای کارخانه و بازار و در پایان منتفع شدن مصرفکنندگان از شفافیت بازار خودرو است.
مجید عبدالحمیدی، کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با خبرگزاری خبرآنلاین میگوید: دیروز ما شنیدیم وزارت صمت، نامه و اطلاعیهای که قبلا خودشان داده بودند و طی چند روز تمام زیرساختهای آن آماده شده بود و حتی به صورت پیشگشایش داشت قیمتگذاری میشد، عرضه خودرو را تعلیق کرد.
وی میافزاید: تعلیق عرضه خودرو در بورس کالا صددرصد فقط به نفع دلالان و افرادی تمام خواهد شد که رانتهای خاص دارند و میتوانند در تعداد بالا خودرو را از کارخانه خریداری کنند.
این کارشناس بازار سرمایه تصریح میکند: کلا هر چیزی که در بورس و بازار سرمایه به هر شکلی وارد شود، باعث شفافسازی میشود. شفافسازی در حوزه خودرو با توجه به مافیایی که وجود دارد، کار راحتی نیست و این خوشحالی حتی نشد برای یکبار اتفاق بیفتد برای کسانی که میخواهند خودرو را با قیمت متعادل خریداری کنند.
عبدالحمیدی عنوان میکند: دیر یا زود این اتفاق در حوزه خودرو میافتد و بههرحال مجبور هستند که دلالان را کنار بگذارند؛ کاری که چند ماه پیش در حوزه سیمان رخ داد که با وجود مقاومتها، بالاخره سیمان در بورس کالا معامله شد.
وی متذکر میشود: اما این بازیها و نامهها و عدم ثبات در تصمیمگیریها، فقط دودش به چشم سهامداران و خودروییها میرود.
کشف قیمت واقعی
رسول علیمحمدی، کارشناس بورس نیز میگوید: با ورود خودرو به بورس، تاثیر ورود کالاها در بازارسرمایه و ایجاد شفافیت به خوبی نمایانگر می شد. عملا سالهاست تفاوت زیاد قیمت خودرو موسوم به «درب کارخانه» با بازار آزاد محل چالش جدی مصرفکنندگان نهایی است که عملا عرضه در بورس کالا کمک شایانی به کشف قیمت واقعیتر بر اساس نظام عرضه و تقاضا میکرد.
تعرفه واگذاری و تعویض پلاک خودرو مشخص شد
او تصریح میکند: این اقدام، حرکتی آرام و مناسب در مسیر ایجاد شفافیت و حذف قیمتگذاری دستوری در معاملات خودرو بود. از این طریق کمک زیادی در کوتاه شدن دست مافیای صنعت خودروسازی انجام میگرفت. موضوعی که دلیل اصلی ناکارآمدی شرکت های خودروسازی کشور در جمع کردن حاشیههای مرتبط با این موضوع به شمار میآید.
این کارشناس بورس کالا تاکید میکند: در این میان نباید تلاشهای بورس کالا و کارگزاریهای عرضه کننده را در به انجام رسیدن عرضه خودرو در بورس نادیده گرفت، اقدامی که حتی در چند دقیقه مانده به آغاز معاملات خودرو در بورس کالا در حال انجام بود.
علیمحمدی خاطرنشان میکند: اعتماد موضوع ارزشمندی است که به سختی به دست می آید. طی مدتی که برای عرضه خودرو در بورس کالا تبلیغات زیادی انجام شد حتی حدود ۱۰ روز اخیر اوراق بهادار را هم تا حدودی تحت تاثیر قرار گرفت. در چنین شرایطی لغو یکباره این معاملات در شرایطی که پیش پرداختهای زیادی هم از طرف سرمایهگذاران به کارگزاریها پرداخت شد، اقدام شایستهای نبود و انتظار میرفت اگر مشکلی و نقدی در شیوه این عرضه وجود داشت، به راهحل آن فکر میشد تا آنکه صورت مساله را پاک کرد.
دولت با ارزفروشی خودزنی می کند
متأسفانه مدیران بانک مرکزی ارزش ارز خارجیای را که به مثابه خون اقتصاد هر کشور است، نمیدانند و فقط دلخوش به آناند که بگویند مدیریت بازار ارزی کشور را دارند.
حسب آنچه رئیسکل بانک مرکزی اعلام کرده است، هیئت وزیران اختیارات جدیدی به ایشان تفویض کرده تا بازار ارز را مدیریت کنند. این مدیریت یعنی آنکه مطابق شیوه بسیار ناپسند گذشته بانک مرکزی، اسکناسهای دلار و یورو موجود در بانک مرکزی به بازار سرازیر شود و هرکس بتواند بهازای شماره ملی مبلغ هزار دلار (یا یورو) از بانک مرکزی ارز دریافت کند. این یعنی تداوم سیاستهای گذشته که حسب اعلام آقای عبدالناصر همتی، رئیسکل سابق بانک مرکزی، در سالهای گذشته بالغ بر 350 میلیارد دلار ارز به بازار تزریق کرده است.
همگان بهخوبی میدانند که ارز پخششده در بازار را قاچاقچیان کالا و خارجکنندگان سرمایه کشور جمعآوری و به خارج از کشور ارسال میکنند. طبق اعلام بانک مرکزی میزان خروج سرمایه از کشور در ششماهه ابتدای سال 1400 بالغ بر ششمیلیارد دلار بوده یعنی سالانه بالغ بر 12 میلیارد دلار، درحالیکه سرمایهگذاری خارجی در همین مدت در ایران فقط دومیلیون دلار بوده است.
همه دولتهای گذشته فکر میکردند که با تزریق ارز به بازار قیمت ارز را کنترل میکنند؛ درحالیکه از قبل350 میلیارد دلار تزریق ارز به بازار قیمت دلار از 70 ریال سال 57 به 320 هزار ریال در سال جاری رسیده است یعنی چهارهزارو 500 برابر و بهعبارت دیگر هر سال بهطور متوسط قیمت دلار در بازار ارزی صد برابر شده است؛ یعنی این سیاست باعث خروج سرمایه و توانمندشدن قاچاقچیان شده و قیمت ارز را هم افزایش داده است.
متأسفانه مدیران بانک مرکزی ارزش ارز خارجیای را که به مثابه خون اقتصاد هر کشور است، نمیدانند و فقط دلخوش به آناند که بگویند مدیریت بازار ارزی کشور را دارند.
تأسفبار آن است که مدیران بانک مرکزی خود شاهدند که ارزهای متعلق به ملت ایران در کشورهای خارجی چگونه توقیف یا مصادره میشود و حتی طلب حقی که از انگلستان بوده و وصول شده، بهنوعی در بانکهای عمان به ودیعه مانده است اما در عین نیاز کشور به ارز، دستودلبازی به نفع قاچاقچیان و خارجکنندگان سرمایه را صورت میدهند. این در حالی است که بخشهای مهم اقتصادی کشور برای دستیابی به ارز خارجی دچار مشکل حاد هستند و ما بهجای مدیریت مسائل کشور ارز گرانبهای کشور و خون اقتصاد را به دست قاچاقچیان و خارجکنندگان سرمایه میسپریم. اگر میخواهید بدانید چطور به مطلب زیر که یکی از صدها یا هزاران مشکلات کشور است، توجه کنید.
هر نیروگاه برق فسیلی هزار مگاواتی در کشور (حدود 50 هزار مگاوات نیروگاه فسیلی داریم) سالانه حدود 900 میلیون دلار سوخت فسیلی اعم از نفت کوره یا گاز مصرف میکند و این برای 50 نیروگاه فسیلی سالانه برابر با 45 میلیارد دلار میشود؛ درحالیکه برای تبدیل این نیروگاهها به نیروگاهی با راندمان حدود دوبرابر نیاز ارزی خاصی وجود دارد و بانک مرکزی نوعا اظهار نبود ارز میکند. تمام کوشش دشمنان ما برای محدودکردن توان ارزی ایران است و حتی به دزدی دریایی نیز دست میزنند اما ما ارز خارجی را که به زحمت فوقالعاده به دست میآید، تقدیم قاچاقچیان و صادرکنندگان سرمایه میکنیم تا غمی در وجود آنها پیدا نشود.
درحالیکه دولت ارز موردنیاز مردم (از قبیل کالاهای اساسی و پروژههای عمرانی) را تقبل میکند، باید به این ادراک رسیده باشد که متقاضیان ارز یا بازار آزاد چه کسانی هستند و اگر نیاز معقول باشد، آن را تأمین و اگر نامعقول باشد، نسبت به آن بیطرف باقی بماند.
کمی به گذشته بازگردیم و سرنوشت ملوانان کشتی سانچی را به یاد آوریم؛ کسانی را که یک بمب بالقوه را هزاران کیلومتر همراهی میکردند تا معادل ارزی آن به صندوق بانک مرکزی برای نیازهای مردم بنشیند. مانند پایمردی مردان سانچی در همه حملونقلهای نفتی وجود دارد. حال ما ارزی را که با این زحمت و به ازای خون جوانان کشور ایجاد شده، با خوشخیالی به حلق قاچاقچیان و صادرکنندگان سرمایه میریزیم تا مثلا قیمت ارز در کشور ما رشد نداشته باشد. باید در شرایط سخت تحریم و وجود بحران حتما بیندیشیم که خون اقتصاد را در کجا هزینه کنیم و چگونه آن را مدیریت کنیم. در اینجا مدیریت معنی میدهد و نه آنکه ارزپاشی در بازار را مدیریت بنامیم.
متأسفانه این اولینبار نیست که با وجود سیاستهایی که به تحریم ما منجر شده است، نوعی وادادگی را در سیاستهای داخلی ملاحظه میکنیم. اگر سیاستهای خارجی ما براساس مقاومت و استقلال مطرح است، در داخل هم باید سیاستهای ما چنین باشد و از هر نوع وادادگی و سیاستهای تضعیفکننده اقتصاد پرهیز کنیم. بههرحال سیاستهای پولپاشی و ارزپاشی در جامعه سالهاست که ادامه دارد و از آن جز انبوه نقدینگی، تورم و ضعف در تأمین نیازهای جامعه نصیب ما نشده است.
«عمان» می تواند «ایران» را سیراب کند
سال هاست در مورد کاهش بارش ها و کم آبی در ایران صحبت می شود. با این که بخش عمده ای از صنعت کشاورزی و دامداری فدای خشکسالی شده و حاکمیت این پدیده، جیره بندی آب در برخی ماه های سال را به امری عادی تبدیل کرده، ولی هنوز تصمیم درستی برای تامین آب مورد نیاز استان ها گرفته نشده و در زیر پوست سوء مدیریت ها همه چیز به درخواست و توصیه جهت صرفه جویی های 10درصدی بسنده می شود.
تمام اين اتفاقات در شرايطي رخ مي دهد که ايران مي تواند مثل اکثر کشورهاي خشک حوزه خليج فارس که بيش از 70 درصد آب مورد نياز خود را از دريا بدست مي آورند، با شيرين سازي آبهاي جنوبي، بخش عمده اي از آب شرب شهروندان را تامين کند.
همه می دانیم کره زمین آب زیادی دارد. یعنی بیش از ۱٫۵ میلیارد کیلومتر مکعب از سطح اين کره خاکي را آب فرا گرفته اما نزدیک به ۹۷ درصد این آب ها شور و غیر قابل نوشیدن هستند. از آن 3 درصد باقی مانده نیز بخشی به صورت یخ در قطب ها قرار داشته و دسترسی به آنها غیر ممکن است. با اين حال و در آخرین گزارشی که در مورد میزان مصرف آب های شیرین در کره زمین منتشر شده، آمده: «این آبها با سرعتی حدود ۲۰۰ میلیارد مترمکعب در روز مصرف می شود.»
با این تفاسیر و در حالیکه کم آبی در ایران به شکل عجیبی خود را نمایان کرده و سايه سنگينش را بر سر استان ها گسترانيده، آمارهای بین المللی نشان می دهد بیش از نیمی از جمعیت جهان با کمبود منابع آب شیرین مواجه هستند. عمق فاجعه وقتی است که بدانیم تا سال ۲۰۳۰، این مقدار به بیش از 60درصد می رسد.
پس باید گفت امروزه واژگانی مثل صرفه جویی فقط می توانند مرهمی برای عقب انداختن شروع فصل بی آبی باشند و با در نظر داشتن رشد شدید جمعیت در کل دنیا، باید چاره ای برای بحران بی آبی اندیشید و بهترين روش شیرین کردن آب دریاها و نمک زدایی از آنهاست.
رفع تمام محدوديت ها براي استقرار آب شيرين کن ها
کرمان، هرمزگان، بوشهر، يزد، سيستان و بلوچستان، خراسان جنوبي و. در ليست استان هايي قرار دارند که کاهش نزولات آسماني زندگي ساکنانشان را به چالش کشيده است.
با اينکه اکثر استانهای ايران درگير مشکل کم آبي هستند اما آنهايي که خشکسالی نفسشان را به شماره انداخته در نیمه پایین نقشه قرار دارند و این حق آنهاست که آب مورد نیاز و سهم شان را از خلیج فارس برداشت کنند.
به گفته رضا نقیلو، کارشناس محیط زیست، کاهش شاخص های بارندگی موجب شده تا سرمایه تولید منابع آبي در مناطق مختلف ایران پایین بیاید. بر همین اساس در استانی مثل سیستان و بلوچستان که قرن ها به عنوان منطقه ای سرسبز شناخته می شد حالا کمتر از 100 میلی متر بارندگی صورت می گیرد. یعنی 30 درصد کمتر از میانگین کل بارش های ایران که روی خط گرم و خشک قرار دارد.
باید پذیرفت که سیستان و بلوچستان مشتی است از خروارها استان بی آب کشور. وقتی طی روزهای اخیر استاندار سیستان و بلوچستان اعلام کرد «براي شیرین سازی و انتقال آب دریای عمان هیچ محدودیتی وجود ندارد و سرمایه گذاران بخش خصوصی می توانند در این خصوص در کل سواحل از زرآباد تا گواتر دشتیاری برای تامین آب شرب، کشاورزی، صنعت و توسعه اشتغال و تولید وارد عمل شوند.» کاملا مشخص بود کارد به استخوان رسیده و در بهره مندی از آب های جنوبی آنقدر از کشورهای همسایه عقب مانده ایم که وقت آن رسیده همه محدودیت ها به یکباره حذف، دستگاه هاي آب شيرين کن مستقر و کارها شروع شود.
شاید مراجعه به آمار نهادهای بینالمللی نظیر بانک جهانی، مهر تاییدی بر عقب مانگي ايران در استفاده از آب های خليج فارس و درياي عمان باشد.
بر اساس این گزارش ها حدود ۶۰ درصد از شیرینسازی آب دریا در دنیا متعلق به منطقه خاورمیانه است، ولی سهم ایران فقط نزديک به 2 درصد از این رقم است.
باید توجه داشت که طبق دستهبندی های اقلیمی ایران جزو مناطق خشک محسوب میشود. با این حال کاهش بارندگی ها در کنار سوء مدیریت ها در حفظ منابع آبي و برنامه ریزیهای اشتباه باعث خشک شدن چشمهها و سفرههای زیر زمینی و شور شدن برخي منابع شده که تهدیدی جدی برای کشاورزی و دامداری و زندگی روزمره انسان ها شده است. در چنين اوضاع و احوالي فقط یک گزینه باقی می ماند و آن هم دریاها که پایدارترین منابع آب محسوب میشوند.
نيمي از آب شيرين کن هاي دنيا در خاورميانه
ایران در حالی به کندی در فکر استفاده از آب شیرین کن هاست که در کنار گوشش لوله های مکنده کشورهای حوزه خلیج فارس حدود نیمی از آب شیرین کن های دنیا را در دل خود جای داده و تغذیه می کنند.
در میان کشورهای منطقه، کویت و قطر، بیش از 90 درصد آب شیرین خود را از سامانه های نمک زدایی آب دریا تأمین می کنند. همچنین امارات متحده عربی، حدود 80 درصد و بحرین و عمان و عربستان سعودی با 70 درصد در رتبه های بعدی قرار دارند و ایران کمترین میزان شیرین سازی آب دریا برای تأمین آب مورد نیاز خود را داراست.
با این که چند سال پیش، مدیر کل دفتر آلوددگی های معاونت محیط زیست دریایی سازمان حفاظت محیط زیست دولت تدبیر و امید گفته بود «مدیریت منابع آبهای شیرین سرزمینی باعث می شود تا کمتر به سوی استفاده از آب شیرین کن ها در استان های ساحلی کشور باشیم و به این ترتیب محیط زیست دریایی را بیش از پیش نسبت به بروز آلودگی ها حفاظت کنیم.» اما امروز مشخص شده سواحل ایران تحت تاثیر برداشت آب توسط همسایگانش در حوزه خلیج فارس قرار گرفته و آنها همچنان منافع خود و تامین آب مورد نیاز شهروندان و صنایعشان را در اولویت قرار داده اند.
در شرایطی که کشورهای حاشیه خلیج فارس در حال تامین 90درصدی آب مورد نیاز خود از دریا هستند، مسئولان ایرانی هنور در حال برآورد قیمت و محاسبه اقتصادی بودن هزینه های زیست محیطی در قیمت تمام شده آب شیرین شده توسط سامانه های نمک زدا و انجام امور اداري و وضع قوانيني براي نحوه ورود سرمايه گذاران به اين عرصه به سر مي برند.
به گفته نقيلو، کارشناس محيط زيست و حوزه آب، با راه اندازي دستگاه هاي آب شيرين کن در سواحل درياي عمان مي توان آب مورد نياز تمام استان هاي مرکزي و جنوبي را تامين کرد. مزيت عمان اين است که به تمام آب هاي آزاد دنيا راه دارد، يعني به يک منبع عظيم آبي در کنار گوشمان دسترسي داريم که مي تواند کمک کند تا از استخراج آب هاي زير زميني دست کشيده و فرصت بدهيم يکبار ديگر احيا شوند.
وي با اشاره به اينکه اکثر آب شيرين کن هاي مستقر در کشورهاي حوزه خليج فارس دارای فناوری اسمز معکوس اند، در مورد اين فناروي توضيح مي دهد: «در فناوری نمک زدایی به شیوه ی اسمز معکوس، به عنوان یک شیوه ی کمتر مضر، تقریباً از هر سه متر مکعب آب برداشت شده از دریا، یک متر مکعب آن شیرین سازی می شود و دو متر مکعب آب بسیار شورتر و بعضاً به همراه ترکیبات شیمیایی و در مواردی فلزات سنگین که در فرایند شیرین سازی آب بکار برده می شود، به دریا بازگردانده می شود.»
نقيلو با تاکيد بر اينکه برگشت تلخاب آب شیرین کن ها به محیط دریا در محدوده تخلیه، واجد اثرات منفی بر محیط زیست است، ادامه مي دهد: «درياي عمان به خاطر اتصال به اقيانوس هاي بزرگ مي تواند ميزان مضرات کار را پايين بياورد. اما از مزاياي شیرین کردن آب دریاها هم بايد به تامین نیاز انسان به آب، نامتناهی بودن آب شور دریاها همچنين حفظ آب شیرین در کره زمین اشاره کرد که بسیار حائز اهمیت است.»
کوتاه سخن اينکه ایران از جمله کشورهایی است که با تنش اقتصادی و فیزیکی آب مواجه است. بنابراين با در نظر داشتن ضرورت تأمین آب شیرین و روند اجتناب ناپذیر افزایش سامانه های نمک زدا باید مواردی در این راستا مورد توجه قرار گیرد.
تدوین یک طرح جامع آینده نگر برای پیش بینی مقادیر تأمین آب شیرین توسط سامانه های نمک زدا در آینده، تعداد این سامانه ها، موقعیت تقریبی آنها و جمعیت و فعالیت تحت پوشش آنها و از همه مهمتر، فناوری مورد استفاده از ضروریات امر است.