سه ضلع مثلث حمایت از بورس

درخواست حذف خبر: «خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۵۲۲۳۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۰۰۲۲۱۰۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید. با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
آمریکا، ایران را به فشار بیشتر تهدید کرد
ایرنا: جان کربی هماهنگ کننده ارتباطات راهبردی شورای امنیت ملی کاخ سفید در حالیکه کشورش از توافق هسته ای خارج شده و ایران به رغم نقض عهد آمریکا، همچنان در این توافق حضور دارد، تهران را تهدید به فشار بیشتر در صورت عدم بازگشت به برجام.
ایرنا: جان کربی هماهنگ کننده ارتباطات راهبردی شورای امنیت ملی کاخ سفید در حالیکه کشورش از توافق هسته ای خارج شده و ایران به رغم نقض عهد آمریکا، همچنان در این توافق حضور دارد، تهران را تهدید به فشار بیشتر در صورت عدم بازگشت به برجام کرد.
جان کربی هماهنگ کننده ارتباطات راهبردی شورای امنیت ملی کاخ سفید دوشنبه به وقت محلی این مطلب را در گفتگو با شبکه سی بی اس نیوز آمریکا این مطلب را بیان کرد.
وی در خصوص سفر جو بایدن به منطقه غرب آسیا با تکرار ادعاها درباره برنامه هسته ای ایران مدعی شد که نقاط مشترک بسیاری میان واشنگتن و ریاض وجود دارد و عربستان نیز نمیخواهد شاهد یک ایران مجهز به سلاح هستهای باشد.
کربی با بیان این ادعا که جو بایدن رئیس جمهوری آمریکا معتقد به دیپلماسی و توافق مبتنی بر مذاکره برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای است، مدعی شد: اکنون توافقی روی میز وجود دارد و این برعهده ایران است که این توافق را بپذیرد و در راستای چنین نتیجهای حرکت کند.
وی ادعا کرد، اگر آنها (ایران) خواهان رفع تحریمها هستند، توافقی وجود دارد و تنها کاری که باید بکنند این است که این توافق را اجرا کنند.
این مقام کاخ سفید تهدید کرد اگر ایران نپذیرد، با همکاری متحدان و شرکای منطقه ای و اروپایی فشارها بر ایران افزایش خواهد یافت و همزمان اطمینان خواهیم یافت که ظرفیت نظامی کافی برای دفاع از متحدان در منطقه و منافع امنیت ملی خواهیم داشت.
کربی درباره جزئیات این فشارها گفت که می توانند از طریق تحریمهای اضافی باشند و راههای متفاوتی برای اجرای آنها وجود دارد.
پیش از کربی، ند پرایس سخنگوی وزارت خارجه آمریکا بدون اشاره به زیاده خواهی های خود در مسیر مذاکرات برای رفع تحریم های ضد ایرانی ادعا کرد که بازگشت به برجام سودمندترین مسیری است که همچنان در دسترس است و در عین حال روسیه و ایران را به تحریمهای بیشتر در صورت انجام معامله پهپادی تهدید کرد.
سخنگوی وزارت خارجه آمریکا روز دوشنبه به وقت محلی با تکرار ادعاها درباره برنامه هسته ای ایران مدعی شد آشکار است از زمانی که دولت پیشین آمریکا از برجام خارج شد، فعالیت های هسته ای ایران گسترش یافت و زمان گریز هسته ای آن نیز به چند هفته کاهش یافت.
این مقام وزارت خارجه آمریکا با تکرار ادعاها مدعی شد دلیلی که ما همچنان درحال تلاش برای بازگشت احتمالی به پایبندی مشترک به برجام هستیم این است که بازگشت مشترک به پایبندی به برجام محدودیت ها برای برنامه هسته ای ایران را بازخواهد گرداند و زمان گریز هسته ای این کشور را نیز افزایش خواهد داد.
وی در راستای تکرار سیاست هراس از برنامه هسته ای صلح آمیز ایران ادعا کرد جو بایدن رئیس جمهوری آمریکا متعهد به جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته ای است و ما همچنان معتقدیم دیپلماسی موثرترین ابزار دستیابی به این هدف است و بازگشت به برجام سودمندترین مسیر است که همچنان در دسترس است.
این مقام آمریکایی همچنین در خصوص ادعاهای ارائه پهپادهای ایران به مسکو و نیز سفر ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه به تهران و احتمال انقعاد قراردادی در این زمینه مدعی شد ما نگرانی های خود را از احتمال ارائه فناوری پهپادهای ایرانی به روسیه ابراز کرده ایم.
وی در تداوم ادعاهای واشنگتن افزود که ما از نزدیک تحولات را دنبال خواهیم کرد. تمام تحریم های ما همچنان درحال اجرا هستند و هرگونه معامله ای با ایران در زمینه پهپادها شامل تحریم های ما و همچنین تعدادی از کشورها در سراسر جهان خواهد شد.
انرژی هستهای، همان ماده سیاه بدبو است که عدهای میگفتند بدهیم برود!
خبرگزاری برنا: در چندسال اخیر زمزمه هایی شنیده میشود که ما این همه تحریم و فشار اقتصادی را به خاطر انرژی هسته ای تحمل میکیم. ایران منبع غنی نفت و گاز است و انرژی هسته ای به کارش نمی آید. پس هسته ای را تعطیل کنیم و از شر تحریمها خلاص شویم. ماهم موافقیم! ولی به دو شرط. اول اینکه واقعا انرژی هسته ای برای ما سودی نداشته باشد و دوم آنکه با تعطیل کردن هسته ای واقعا از شر تحریمها خلاص شویم.
شرط دوم را که چندبار امتحان کردیم ولی نتیجه ای نداد. در دهه 80 در دولت آقای خاتمی به درخواست اروپایی ها تمام صنعت هسته ای، حتی بخشی از تحقیقات علمی در این حوزه را متوقف کردیم. به امید آنکه به توافق نهایی دست یابیم. اما هیچ چیز عایدمان نشد. در دولت آقای روحانی نیز عملا صنعت هسته ای را به تعطیلی کشاندیم و دستمان در پوست گردو ماند و به گفته خودشان از برجام «هیچ» نصیب ایران شد. بحث ما در اینجا شرط دوم نیست. بلکه شرط اول است. آیا انرژی هسته ای به دردمان میخورد؟ چقدر این صنعت برایمان ضروری است؟
شاید تا به حال چیزی به نام مثلث حیات به گوشتان سه ضلع مثلث حمایت از بورس خورده باشد. مثلث حیات یک موضوع من درآوردی نیست بلکه حدود 12 سال و از سال 2011 به بحث اصلی اندیشمندان توسعه غربی در تمام دنیا بدل شده است. این مثلث حیات 3 ضلع مهم دارد. آب، غذا و انرژی؛ به گزارش سازمان ملل، با توجه به رشد روز افزون جمعیت در جهان، افزایش شهرنشینی در مناطق مختلف، حرکت تمامی کشورها در مسیر توسعه و صنعتی شدن، در آینده ای بسیار نزدیک در 3 منبع حیاتی و محدود آب، غذا و انرژی، بحران جهانی خواهیم داشت.
به گفته متخصصان این حوزه، هر سه مورد حیاتی بوده و نیاز به مدیریت دارد. اما باید توجه کرد که غذا و انرژی، تولیدِ دست انسان بوده و هم در مصرف و هم در نوع غذا و انرژی، می تواند اعمال مدیریت کند. اما تولید آب به دست انسان نیست و آب پیش نیاز تولید غذا و انرژی میباشد. در این بین غذا نیز پرمصرفترین سه ضلع مثلث حمایت از بورس صنعت در حوزه انرژی است. بنابراین اندیشمندان توسعه پیشنهاد میکنند که دولت ها باید در گام اول در خصوص انرژی اعمال مدیریت کنند به گونه ای که با صرف کمترین مقدار ممکن منابع به ویژه آب، بیشترین بازدهی را داشته باشد.
در کنار همه این موارد، بحرانهای جهانی در نفت و گاز را هم باید در نظر بگیریم. در حال حاضر کشور آلمان که از صنعتی ترین کشورهای جهان بوده، در تامین گازش دچار مشکل شده است. چرا راه دور برویم، در کشور خودمان در تامین برق دچار چالش هستیم و سال به سال مصرف برق نیز افزایش مییابد.
یکی از بهترین راهکارها در حوزه انرژی، حرکت به سمت انرژی هسته ای است. انرژی هسته ای علاوه بر اینکه در تولید کم هزینه بوده، در بهره وری نیز جایگاه مناسبی دارد و از نظر آلایندگی نیز بهینه است. سوخت های فسیلی اولا مصرف آب بسیار بالایی دارند، ثانیا بهره وری شان پایین است، ثالثا آلایندگی فراوانی دارد و مهم تر اینکه همه ما لمس می کنیم که نفت و گاز تامین کننده برق کشور هم نیستند چه رسد به سایر انواع انرژی.
حرکت به سمت انرژی های جایگزین سوختهای فسیلی که مهم ترین آنها انرژی هستهای است، نه توصیه ما بلکه توصیه جهانی است. کشور آمریکا از منابع سرشار نفت وگاز بهره می برد اما سال هاست که در حوزه انرژی به صنعت هسته ای روی آورده است. اگر نفت و گاز کفاف تولید انرژی را میداد، بجز کاربردهای تسلیحاتی، چرا آمریکا و برخی از متحدانش در حوزه انرژی به سراغ منابع هسته ای رفته اند؟
البته این را باید بدانیم که کشورهایی که در حال حاضر از چرخه سوخت هسته ای استفاده می کنند، قصد دارند مانع هسته ای شدن سایر کشورها-نه فقط ایران- بشوند. تا در بحران های انرژی جهانی، تنها دارندگان و تنها فروشندگان سوخت های هسته ای به سایر کشورها، خودشان باشند و عملا نبض حیات کشورهای جهان در دست کشورهایی قرار خواهد گرفت که از چرخه سوخت هسته ای برخورداند.
کسانی که میگویند انرژی هسته ای به هیچ درد ایران نمی خورد، ما را یاد کسانی می اندازند که وقتی در ایران نفت کشف شد، گفتند یک پولی به فرنگی ها بدهید تا ما را از شر این ماده سیاهِ بدبو، نجات دهند!
کیهان نوشت: میدان و بایدن؛ گزارش یک نامعادله
روزنامه کیهان
شفقنا- روزنامه کیهان در یادداشت روز خود با عنوان «میدان و بایدن؛ گزارش یک نامعادله» به قلم محمد ایمانی این گونه آورده است:
1- صحنه پیاده شدن جو بایدن در فرودگاه «بن گوریون» تلآویو، تمثیلی از وضعیت آمریکاست. او در حالی که مشکل ناتوانی ذهنیاش دوباره بروز کرده، میپرسد: «من الان چکار کنم؟!» و چند نفر با عجله پیش میدوند تا او را از حیرت درآورند و بگویند کجا بایستد و چه بکند؟ بایدن، دو روز در تلآویو اقامت داشت و پس از آن، عازم ریاض شد. این که در این سفر نمایشی، کدام طرف درمانده قرار است عصاکش دو درمانده دیگر شود، از عجایب روزگار است.
2- رژیم صهیونیستی در اثر درگیری با بحرانهای ترکیبی بیسابقه، ظرف چهار سال گذشته، چهار بار با انحلال دولت و پارلمان دست به گریبان بوده و اکنون توسط «نخستوزیر موقت» (لاپید) اداره میشود. شکست در جنگ غزه، گسترش توانمندیهای تهاجمی حزبالله، گسترش اقتدار منطقهای ایران، و تشدید دوقطبی در داخل رژیم صهیونیستی، موجبشده تا دو نخستوزیر سابق (ایهود باراک و نفتالی بنت) هشدار دهند اسرائیل گرفتار نفرین هشتادسالگی شده و احتمالا پایان دهه هشتم حیات خود را نخواهد دید. در گزارشهای امنیتی اسرائیل، از وضعیت بهشدت دوقطبیشده در درون این رژیم، به عنوان تهدیدی بزرگ یاد شده و به همین دلیل، در سفر بایدن تلاش شد با جمع کردن همه سیاسیون و گرفتن عکس یادگاری، از این فضای دوقطبی کاسته شود؛ اما نکته این است که خود آمریکا، با وضعیت دوقطبی بیسابقه دست و پنجه نرم میکند.
3- واقعیتهای میدانی، ظرف دو دهه اخیر خلاف آرزوهای آمریکا و اسرائیل پیش رفته، و ایران در انتقال محور قدرت جهانی از غرب به شرق، نقش منحصربهفردی را ایفا کرده است. دو دهه پس از آن که آمریکاییها، قرن جدید میلادی را «قرن جدید آمریکایی» نامگذاری کردند، سیاستمداران بسیاری در غرب میگویند جهان، شاهد ظهور «قرن جدید آسیایی» است:
– فدریکا موگرینی: «قدرت رهبری آمریکا در حال زوال، و قدرت او در حال کاهش است. من هرگز آمریکا را تا این حد قطبیشده و بیثبات ندیده بودم».
– نیکولا سارکوزی: «محور جهان در حال عبور از غرب، به شرق یعنی آسیاست. ما در گذشته بر جهان تسلط داشتیم، اما حالا به هیچوجه مسلط نیستیم. روی کارآمدن فردی مانند ترامپ، نشانه وخامت شرایط غرب بود، نه علت آن».
– جوزپ بورل: «تحلیلگران از مدتها پیش درباره پایان نظم تحت رهبری آمریکا و ظهور قرن آسیایی سخن گفتهاند. این اتفاق، پیش چشم ما در حال وقوع است».
– ولفگانگ ایشینگر رئیس کنفرانس امنیتی مونیخ: «جهان در حال عبور از غرب به عصر پساغرب است. کاهش نفوذ اروپا و آمریکا زمینه را برای کشورهای دیگر فراهم کرده تا نظم جهانی جدیدی را شکل دهند. ناکامی در پاسخ به درگیری سوریه و اوکراین، ضعف ما را آشکار و زمینه را برای پُر کردن خلأ توسط کشورهایی مانند ایران و روسیه فراهم کرد».
4- آمریکا ظرف چند سال اخیر، در حالی که درک میکرد در باتلاق غرب آسیا گیر افتاده، تصمیم گرفت بالاجبار، از دخالتهای پرهزینه در منطقه بکاهد و روی پیشرویهای چین و روسیه متمرکز شود. با این حال، در حوزه اقتصادی از چین، و در حوزه سیاسی و نظامی از روسیه شکست خورد که ماجرای سوریه و اوکراین، آخرین آنهاست. ایران در این میان، امالمصائب مشکلات لاینحل هشت دولت آمریکا بوده و سرنوشت جنگهای موسوم به «جنگ جهانی چهارم و سوم» را خلاف آرزوی زمامداران کاخ سفید رقم زده است. آمریکا اکنون در شرایط «زوال راهبرد»- که با «زوال حافظه» بایدن همزمان شده- نمیداند روی پیشرویهای چین در شرق دور تمرکز کند، روی قدرتنمایی روسیه در شرق اروپا متمرکز شود که پس از سالها انفعال، رفتار تهاجمی در پیش گرفته و در جنگ نظامی و اقتصادی، قدرتمندتر از غرب ظاهر شده است؛ و یا به سه ضلع مثلث حمایت از بورس خاورمیانهای برگردد که سرشکستگی در افغانستان و عراق و سوریه را به جان خرید و هفت هزار میلیارد دلار هزینه را بر باد داد.
5- آمریکا از یک طرف به شکل سنتی، به چشم گاو شیرده به عربستان سعودی نگاه کرده و از طرف دیگر، به اعتبار عمق نفوذ لابی ایپک، توسط صهیونیستها دوشیده شده است. لابی صهیونیستی، از آمریکا همان توقع 25 سال قبل را دارند که زمامداران کاخ سفید را وادار کردند وارد باتلاق افغانستان و عراق شود. اما آمریکا، نه اینکه امروز این توانایی را نداشته باشد؛ بلکه ده سال قبل، به زوال قدرت ناشی از نظامیگری و مداخله کور- در برابر راهبرد هوشمند ایران- رسید. روند تحلیل قدرت آمریکا پس از شکست در جنگ نیابتی در سوریه و عراق (داعش) دوبرابر شده، اما حتی پیش از آن هم، این روند آشکار شده بود. توماس فریدمن (تحلیلگر ارشد دموکراتها و مشاور دولت اوباما ) در آبان 91 و در گفتوگو با روزنامه ملیت ترکیه اعتراف کرد: «ما دیگر حتی به اندازه یک بند انگشت، توان مداخله نظامی در بحرانهایی مانند سوریه را نداریم. البته می توانیم پول و سلاح بدهیم اما مداخله مستقیم نه. آمریکا وارد دورهای شده که باید کمی هم به مشکلات داخلی خود بپردازد. اکنون بیتلحم پنسیلوانیا برای ما مهمتر از بیتلحم خاورمیانه است. مردم آمریکا برای خدمات کمتر، بهای بیشتری میپردازند و بیش از هر دورهای میپرسند که نیروهای ما در فلان منطقه جهان چه میکنند؟… ما در عراق ضامن نارنجک را کشیدیم و خود را روی آن انداختیم. همه ترکشهای جنگ به ما اصابت کرد. ما از ترکیه میخواهیم در حل این بحران ما را کمک کند. این اسمش التماس است و نه استفاده از ترکیه». پس از ناکامی بزرگ دولت بوش، هم دموکراتها در دولت اوباما و بایدن، و هم دیوانه تندخویی مانند ترامپ، بر ضرورت توقف مداخلات پرهزینه در خاورمیانه تاکید ورزیدهاند.
6- در داخل آمریکا، شرایط بالینی بایدن و دولتش از جهات مختلف، در چهل، پنجاه و حتی هفتاد سال اخیر، کمسابقه است؛ هرچند که ماجرا فراتر از دولت بایدن است. به تعبیر نشریه هیل، «بومرنگ تحریمها علیه روسیه به بهانه اوکراین، اکنون علیه خود اقتصاد آمریکا و اروپا کمانه کرده و تورم بیسابقه در چهار دهه گذشته را پدید آورده است». خبرگزاری بلومبرگ هم پیشبینی میکند «دولت روسیه درآمد بیشتری از نفت و گاز نسبت به پیش از جنگ کسب خواهد کرد: ۲۸۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۲، در مقایسه با ۲۳۶ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۱». سیانبیسی هم مینویسد «بورس آمریکا، زیانبارترین دوره در ۵۰ سال اخیر را سپری میکند. علت اصلی این وضعیت وخیم، تورمی است که برخلاف برآورد بانک مرکزی، برای مدتی نسبتا طولانی بالا باقی میماند».
جو بایدن دو هفته قبل گفت: «تا زمانی که جنگ اوکراین ادامه دارد، رانندهها باید بنزین را گرانتر بخرند». اما نظرسنجی رویترز حاکی است تنها ۳۶ درصد مردم آمریکا، از عملکرد او رضایت دارند. نظرسنجی فایننشالتایمز از اقتصاددانان در دانشکده بازرگانی دانشگاه شیکاگو هم نشان میدهد، 70 درصد اقتصاددانان معتقدند رکود
به زودی گریبان اقتصاد آمریکا را خواهد گرفت». گزارش «نیویورکپست» به نقل از نظرسنجیها حاکی است محبوبیت بایدن، به ۳۰ درصد کاهش یافته است. بسیاری از شهروندان آمریکا، بایدن را «بیش از حد پیر» میدانند و نظریهپردازان فراوانی هم در حزب دموکرات معتقدند او نباید بار دیگر نامزد شود. نتایج نظرسنجی دانشگاه هاروارد و هریس نشان داد ۷۱ درصد مردم آمریکا، با نامزدی مجدد بایدن در انتخابات ۲۰۲۴ مخالفند. نظرسنجی موسسه گالوپ هم میگوید؛ بایدن، دومین رئیسجمهور نامحبوب در بین رؤسایجمهوری آمریکا از دهه ۱۹۵۰میلادی تاکنون است.
فراتر از این، نتایج نظرسنجی «هاروارد کپس/هریس» نشان میدهد ۶۳ درصد شرکتکنندگان نمیخواهند بایدن مجدداً نامزد انتخابات شود و ۵۵ درصد هم با نامزدی ترامپ مخالفند. در همین حال، طبق نظرسنجی یواساس تودی، «فقط ۳۸ درصد از بزرگسالان آمریکایی، به آمریکایی بودن خود افتخار میکنند». بنابر اعلام فاکسنیوز به نقل از نظرسنجی جدید، ۸۸ درصد شهروندان آمریکا معتقدند کشورشان در مسیری اشتباه، در حال حرکت است.
7- آمریکا با این وضعیت داخلی و خارجی بههم ریخته، ناتوانتر از آن است که بتواند کمکی به اسرائیل یا آلسعود بکند. اسرائیل و عربستان هم، بیش از آن که بتوانند کمک حال دولت آمریکا باشند، تبدیل به سربارهایی اعتبارسوز شدهاند. دموکراتها چند دهه تلاش داشتند خود را به عنوان طرفدار دموکراسی و حقوق بشر بازنمایی کنند؛ اما اکنون با سران بیثباتترین، بیآبروترین و جنایتکارترین رژیمهای دنیا در تلآویو و ریاض عکس یادگاری میگیرند. میزبان بایدن در ریاض، کسی است که دستور ارّه کردن تحلیلگر واشنگتنپست را در استانبول، و کشتن صدها شهروند سعودی را صادر کرده است. بایدن هم مثل ترامپ، ولیعهد سعودی را گاو شیرده میبیند، با این تفاوت که دولت سعودی با حداکثر ظرفیت دوشیده شده و قادر نیست بحران نفتی اخیر را پاسخگو باشد. به همین دلیل هم، قیمت جهانی نفت دیروز مجددا افزایشی شد و «فارینپالیسی» پیشبینی کرده که جهان، به زودی شاهد نفت 150 دلاری باشد. آمریکا در بحرانیترین شرایط هفتاد سال گذشته خود، رئیسجمهوری را بالای سر دارد که هم ناتوان است و هم میراثدار شکستهای بوش و اوباما و ترامپ است. به همین دلیل هم روزنامه واشنگتنتایمز گزارش میدهد «دوران تاسفبار ریاست بایدن، در میانه وضعیت فشار اقتصادی و اشتباهات، احتمالا به زودی به پایان برسد. نظرسنجیها نشان میدهد دو سوم دموکراتها برای انتخابات ۲۰۲۴، به فرد دیگری نیاز دارند و تنها ۲۶ درصد، از نامزدی دوباره بایدن حمایت میکنند. محبوبیت ۳۳ درصدی بایدن، کمترین میزان مقبولیت رؤسایجمهوری آمریکا در ۷۶ سال گذشته است. دیوید اکسلرود مشاور پیشین اوباما میگوید آمار و ارقام، بسیار نگرانکننده هستند».
8- ضلع سوم مثلث در سفر بایدن، عربستان است که ادعای برادر بزرگتری در جهان عرب داشت، اما سرشکستگی بینظیری را در یمن، سوریه، لبنان و فلسطین به جان خرید. میتوان گفت حکومت سعودی که اختیار خود را به ولیعهدی جاهطلب اما بیتجربه و بیاختیار در تراز بنسلمان سپرده، بازنده اصلی در روابط پرخطر با آمریکا و اسرائیل خواهد بود. آنها یکبار با طناب آمریکا و اسرائیل، وارد چاه ویل جنگ در یمن شدند و اگر دیر میجنبیدند، احتمالا تا امروز صادرات نفتشان در اثر افزایش حملات انصارالله، دچار سقوط شدیدی شده بود. این مقامات بیاختیار، خیانتهای مشابهی را هم در حق ملتهای عراق و سوریه و لبنان و فلسطین شدهاند اما نتیجه آن، رشد منطقهای مقاومت در تراز یک جبهه قدرتمند بوده است. حاکمان سعودی، عنوان «خادمان حرمین شریفین» را یدک میکشند، اما به مدت چند دهه، نقش پادو و قلّک را برای جنایتهای صهیونیسم مسیحی ایفا کردهاند. روابط خیانتآلود آنها با اشغالگران قدس شریف، رویداد جدیدی نیست و امروز، صرفا بر ملا میشود. روزنامههاآرتص اخیرا نوشت: «بندر بنسلطان، رئیس سابق سازمان اطلاعات عربستان سالها به صورت مخفیانه با مقامات اسرائیل ملاقات کرده. اولین دیدار او با رئیس موساد، در اوایل دهه ۱۹۹۰ بود. سه دهه پس از آن، رؤسای موساد و حداقل دو نخستوزیر (اولمرت و نتانیاهو) با مقامات سعودی در اروپا، اردن، مصر و حتی خود عربستان دیدار کردهاند. ایران همواره، یکی از اصلیترین موضوعات مذاکرات بوده است».
میدان و بایدن؛ گزارش یک نامعادله
حاکمان سعودی، عنوان «خادمان حرمین شریفین» را یدک میکشند، اما به مدت چند دهه، نقش پادو و قلّک را برای جنایتهای صهیونیسم مسیحی ایفا کردهاند.
به گزارش مشرق ، محمد ایمانی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:
۱- صحنه پیاده شدن جو بایدن در فرودگاه «بن گوریون» تلآویو، تمثیلی از وضعیت آمریکاست. او در حالی که مشکل ناتوانی ذهنیاش دوباره بروز کرده، میپرسد: «من الان چکار کنم؟!» و چند نفر با عجله پیش میدوند تا او را از حیرت درآورند و بگویند کجا بایستد و چه بکند؟ بایدن، دو روز در تلآویو اقامت داشت و پس از آن، عازم ریاض شد.
این که در این سفر نمایشی، کدام طرف درمانده قرار است عصاکش دو درمانده دیگر شود، از عجایب روزگار است.
۲- رژیم صهیونیستی در اثر درگیری با بحرانهای ترکیبی بیسابقه، ظرف چهار سال گذشته، چهار بار با انحلال دولت و پارلمان دست به گریبان بوده و اکنون توسط «نخستوزیر موقت» (لاپید) اداره میشود. شکست در جنگ غزه، گسترش توانمندیهای تهاجمی حزبالله، گسترش اقتدار منطقهای ایران، و تشدید دوقطبی در داخل رژیم صهیونیستی، موجبشده تا دو نخستوزیر سابق (ایهود باراک و نفتالی بنت) هشدار دهند اسرائیل گرفتار نفرین هشتادسالگی شده و احتمالا پایان دهه هشتم حیات خود را نخواهد دید.
در گزارشهای امنیتی اسرائیل، از وضعیت بهشدت دوقطبیشده در درون این رژیم، به عنوان تهدیدی بزرگ یاد شده و به همین دلیل، در سفر بایدن تلاش شد با جمع کردن همه سیاسیون و گرفتن عکس یادگاری، از این فضای دوقطبی کاسته شود؛ اما نکته این است که خود آمریکا، با وضعیت دوقطبی بیسابقه دست و پنجه نرم میکند.
۳- واقعیتهای میدانی، ظرف دو دهه اخیر خلاف آرزوهای آمریکا و اسرائیل پیش رفته، و ایران در انتقال محور قدرت جهانی از غرب به شرق، نقش منحصربهفردی را ایفا کرده است. دو دهه پس از آن که آمریکاییها، قرن جدید میلادی را «قرن جدید آمریکایی» نامگذاری کردند، سیاستمداران بسیاری در غرب میگویند جهان، شاهد ظهور «قرن جدید آسیایی» است:
- فدریکا موگرینی: «قدرت رهبری آمریکا در حال زوال، و قدرت او در حال کاهش است. من هرگز آمریکا را تا این حد قطبیشده و بیثبات ندیده بودم».
- نیکولا سارکوزی: «محور جهان در حال عبور از غرب، به شرق یعنی آسیاست. ما در گذشته بر جهان تسلط داشتیم، اما حالا به هیچوجه مسلط نیستیم. روی کارآمدن فردی مانند ترامپ، نشانه وخامت شرایط غرب بود، نه علت آن».
- جوزپ بورل: «تحلیلگران از مدتها پیش درباره پایان نظم تحت رهبری آمریکا و ظهور قرن آسیایی سخن گفتهاند. این اتفاق، پیش چشم ما در حال وقوع است».
- ولفگانگ ایشینگر رئیس کنفرانس امنیتی مونیخ: «جهان در حال عبور از غرب به عصر پساغرب است. کاهش نفوذ اروپا و آمریکا زمینه را برای کشورهای دیگر فراهم کرده تا نظم جهانی جدیدی را شکل دهند. ناکامی در پاسخ به درگیری سوریه و اوکراین، ضعف ما را آشکار و زمینه را برای پُر کردن خلأ توسط کشورهایی مانند ایران و روسیه فراهم کرد».
۴- آمریکا ظرف چند سال اخیر، در حالی که درک میکرد در باتلاق غرب آسیا گیر افتاده، تصمیم گرفت بالاجبار، از دخالتهای پرهزینه در منطقه بکاهد و روی پیشرویهای چین و روسیه متمرکز شود. با این حال، در حوزه اقتصادی از چین، و در حوزه سیاسی و نظامی از روسیه شکست خورد که ماجرای سوریه و اوکراین، آخرین آنهاست.
ایران در این میان، امالمصائب مشکلات لاینحل هشت دولت آمریکا بوده و سرنوشت جنگهای موسوم به «جنگ جهانی چهارم و سوم» را خلاف آرزوی زمامداران کاخ سفید رقم زده است. آمریکا اکنون در شرایط «زوال راهبرد»- که با «زوال حافظه» بایدن همزمان شده- نمیداند روی پیشرویهای چین در شرق دور تمرکز کند، روی قدرتنمایی روسیه در شرق اروپا متمرکز شود که پس از سالها انفعال، رفتار تهاجمی در پیش گرفته و در جنگ نظامی و اقتصادی، قدرتمندتر از غرب ظاهر شده است؛ و یا به خاورمیانهای برگردد که سرشکستگی در افغانستان و عراق و سوریه را به جان خرید و هفت هزار میلیارد دلار هزینه را بر باد داد.
۵- آمریکا از یک طرف به شکل سنتی، به چشم گاو شیرده به عربستان سعودی نگاه کرده و از طرف دیگر، به اعتبار عمق نفوذ لابی ایپک، توسط صهیونیستها دوشیده شده است. لابی صهیونیستی، از آمریکا همان توقع ۲۵ سال قبل را دارند که زمامداران کاخ سفید را وادار کردند وارد باتلاق افغانستان و عراق شود.
اما آمریکا، نه اینکه امروز این توانایی را نداشته باشد؛ بلکه ده سال قبل، به زوال قدرت ناشی از نظامیگری و مداخله کور- در برابر راهبرد هوشمند ایران- رسید. روند تحلیل قدرت آمریکا پس از شکست در جنگ نیابتی در سوریه و عراق (داعش) دوبرابر شده، اما حتی پیش از آن هم، این روند آشکار شده بود.
توماس فریدمن (تحلیلگر ارشد دموکراتها و مشاور دولت اوباما ) در آبان ۹۱ و در گفتوگو با روزنامه ملیت ترکیه اعتراف کرد: «ما دیگر حتی به اندازه یک بند انگشت، توان مداخله نظامی در بحرانهایی مانند سوریه را نداریم. البته می توانیم پول و سلاح بدهیم اما مداخله مستقیم نه. آمریکا وارد دورهای شده که باید کمی هم به مشکلات داخلی خود بپردازد.اکنون بیتلحم پنسیلوانیا برای ما مهمتر از بیتلحم خاورمیانه است. مردم آمریکا برای خدمات کمتر، بهای بیشتری میپردازند و بیش از هر دورهای میپرسند که نیروهای ما در فلان منطقه جهان چه میکنند؟. ما در عراق ضامن نارنجک را کشیدیم و خود را روی آن انداختیم. همه ترکشهای جنگ به ما اصابت کرد. ما از ترکیه میخواهیم در حل این بحران ما را کمک کند. این اسمش التماس است و نه استفاده از ترکیه».
پس از ناکامی بزرگ دولت بوش، هم دموکراتها در دولت اوباما و بایدن، و هم دیوانه تندخویی مانند ترامپ، بر ضرورت توقف مداخلات پرهزینه در خاورمیانه تاکید ورزیدهاند.
۶- در داخل آمریکا، شرایط بالینی بایدن و دولتش از جهات مختلف، در چهل، پنجاه و حتی هفتاد سال اخیر، کمسابقه است؛ هرچند که ماجرا فراتر از دولت بایدن است.
به تعبیر نشریه هیل، «بومرنگ تحریمها علیه روسیه به بهانه اوکراین، اکنون علیه خود اقتصاد آمریکا و اروپا کمانه کرده و تورم بیسابقه در چهار دهه گذشته را پدید آورده است».
خبرگزاری بلومبرگ هم پیشبینی میکند «دولت روسیه درآمد بیشتری از نفت و گاز نسبت به پیش از جنگ کسب خواهد کرد: ۲۸۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۲، در مقایسه با ۲۳۶ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۱». سیانبیسی هم مینویسد «بورس آمریکا، زیانبارترین دوره در ۵۰ سال اخیر را سپری میکند. علت اصلی این وضعیت وخیم، تورمی است که برخلاف برآورد بانک مرکزی، برای مدتی نسبتا طولانی بالا باقی میماند».
جو بایدن دو هفته قبل گفت: «تا زمانی که جنگ اوکراین ادامه دارد، رانندهها باید بنزین را گرانتر بخرند». اما نظرسنجی رویترز حاکی است تنها ۳۶ درصد مردم آمریکا، از عملکرد او رضایت دارند. نظرسنجی فایننشالتایمز از اقتصاددانان در دانشکده بازرگانی دانشگاه شیکاگو هم نشان میدهد، ۷۰ درصد اقتصاددانان معتقدند رکود به زودی گریبان اقتصاد آمریکا را خواهد گرفت».
گزارش «نیویورکپست» به نقل از نظرسنجیها حاکی است محبوبیت بایدن، به ۳۰ درصد کاهش یافته است. بسیاری از شهروندان آمریکا، بایدن را «بیش از حد پیر» میدانند و نظریهپردازان فراوانی هم در حزب دموکرات معتقدند او نباید بار دیگر نامزد شود. نتایج نظرسنجی دانشگاه هاروارد و هریس نشان داد ۷۱ درصد مردم آمریکا، با نامزدی مجدد بایدن در انتخابات ۲۰۲۴ مخالفند. نظرسنجی موسسه گالوپ هم میگوید؛ بایدن، دومین رئیسجمهور نامحبوب در بین رؤسایجمهوری آمریکا از دهه ۱۹۵۰میلادی تاکنون است.
فراتر از این، نتایج نظرسنجی «هاروارد کپس/هریس» نشان میدهد ۶۳ درصد شرکتکنندگان نمیخواهند بایدن مجدداً نامزد انتخابات شود و ۵۵ درصد هم با نامزدی ترامپ مخالفند. در همین حال، طبق نظرسنجی یواساس تودی، «فقط ۳۸ درصد از بزرگسالان آمریکایی، به آمریکایی بودن خود افتخار میکنند». بنابر اعلام فاکسنیوز به نقل از نظرسنجی جدید، ۸۸ درصد شهروندان آمریکا معتقدند کشورشان در مسیری اشتباه، در حال حرکت است.
۷- آمریکا با این وضعیت داخلی و خارجی بههم ریخته، ناتوانتر از آن است که بتواند کمکی به اسرائیل یا آلسعود بکند. اسرائیل و عربستان هم، بیش از آن که بتوانند کمک حال دولت آمریکا باشند، تبدیل به سربارهایی اعتبارسوز شدهاند.
دموکراتها چند دهه تلاش داشتند خود را به عنوان طرفدار دموکراسی و حقوق بشر بازنمایی کنند؛ اما اکنون با سران بیثباتترین، بیآبروترین و جنایتکارترین رژیمهای دنیا در تلآویو و ریاض عکس یادگاری میگیرند. میزبان بایدن در ریاض، کسی است که دستور ارّه کردن تحلیلگر واشنگتنپست را در استانبول، و کشتن صدها شهروند سعودی را صادر کرده است.
بایدن هم مثل ترامپ، ولیعهد سعودی را گاو شیرده میبیند، با این تفاوت که دولت سعودی با حداکثر ظرفیت دوشیده شده و قادر نیست بحران نفتی اخیر را پاسخگو باشد.
به همین دلیل هم، قیمت جهانی نفت دیروز مجددا افزایشی شد و «فارینپالیسی» پیشبینی کرده که جهان، به زودی شاهد نفت ۱۵۰ دلاری باشد. آمریکا در بحرانیترین شرایط هفتاد سال گذشته خود، رئیسجمهوری را بالای سر دارد که هم ناتوان است و هم میراثدار شکستهای بوش و اوباما و ترامپ است. به همین دلیل هم روزنامه واشنگتنتایمز گزارش میدهد «دوران تاسفبار ریاست بایدن، در میانه وضعیت فشار اقتصادی و اشتباهات، احتمالا به زودی به پایان برسد.
نظرسنجیها نشان میدهد دو سوم دموکراتها برای انتخابات ۲۰۲۴، به فرد دیگری نیاز دارند و تنها ۲۶ درصد، از نامزدی دوباره بایدن حمایت میکنند. محبوبیت ۳۳ درصدی بایدن، کمترین میزان مقبولیت رؤسایجمهوری آمریکا در ۷۶ سال گذشته است. دیوید اکسلرود مشاور پیشین اوباما میگوید آمار و ارقام، بسیار نگرانکننده هستند».
۸- ضلع سوم مثلث در سفر بایدن، عربستان است که ادعای برادر بزرگتری در جهان عرب داشت، اما سرشکستگی بینظیری را در یمن، سوریه، لبنان و فلسطین به جان خرید. میتوان گفت حکومت سعودی که اختیار خود را به ولیعهدی جاهطلب اما بیتجربه و بیاختیار در تراز بنسلمان سپرده، بازنده اصلی در روابط پرخطر با آمریکا و اسرائیل خواهد بود.
آنها یکبار با طناب آمریکا و اسرائیل، وارد چاه ویل جنگ در یمن شدند و اگر دیر میجنبیدند، احتمالا تا امروز صادرات نفتشان در اثر افزایش حملات انصارالله، دچار سقوط شدیدی شده بود.
این مقامات بیاختیار، خیانتهای مشابهی را هم در حق ملتهای عراق و سوریه و لبنان و فلسطین شدهاند اما نتیجه آن، رشد منطقهای مقاومت در تراز یک جبهه قدرتمند بوده است.
حاکمان سعودی، عنوان «خادمان حرمین شریفین» را یدک میکشند، اما به مدت چند دهه، نقش پادو و قلّک را برای جنایتهای صهیونیسم مسیحی ایفا کردهاند. روابط خیانتآلود آنها با اشغالگران قدس شریف، رویداد جدیدی نیست و امروز، صرفا بر ملا میشود.
روزنامههاآرتص اخیرا نوشت: «بندر بنسلطان، رئیس سابق سازمان اطلاعات عربستان سالها به صورت مخفیانه با مقامات اسرائیل ملاقات کرده. اولین دیدار او با رئیس موساد، در اوایل دهه ۱۹۹۰ بود. سه دهه پس از آن، رؤسای موساد و حداقل دو نخستوزیر (اولمرت و نتانیاهو) با مقامات سعودی در اروپا، اردن، مصر و حتی خود عربستان دیدار کردهاند. ایران همواره، یکی از اصلیترین موضوعات مذاکرات بوده است».
انرژی هستهای، همان ماده سیاه بدبو است که عدهای میگفتند بدهیم برود!
خبرگزاری برنا: در چندسال اخیر زمزمه هایی شنیده میشود که ما این همه تحریم و فشار اقتصادی را به خاطر انرژی هسته ای تحمل میکیم. ایران منبع غنی نفت و گاز است و انرژی هسته ای به کارش نمی آید. پس هسته ای را تعطیل کنیم و از شر تحریمها خلاص شویم. ماهم موافقیم! ولی به دو شرط. اول اینکه واقعا انرژی هسته ای برای ما سودی نداشته باشد و دوم آنکه با تعطیل کردن هسته ای واقعا از شر تحریمها خلاص شویم.
شرط دوم را که چندبار امتحان کردیم ولی نتیجه ای نداد. در دهه 80 در دولت آقای خاتمی به درخواست اروپایی ها تمام صنعت هسته ای، حتی بخشی از تحقیقات علمی در این حوزه را متوقف کردیم. به امید آنکه به توافق نهایی دست یابیم. اما هیچ چیز عایدمان نشد. در دولت آقای روحانی نیز عملا صنعت هسته ای را به تعطیلی کشاندیم و دستمان در پوست گردو ماند و به گفته خودشان از برجام «هیچ» نصیب ایران شد. بحث ما در اینجا شرط دوم نیست. بلکه شرط اول است. آیا انرژی هسته ای به دردمان میخورد؟ چقدر این صنعت برایمان ضروری است؟
شاید تا به حال چیزی به نام مثلث حیات به گوشتان خورده باشد. مثلث حیات یک موضوع من درآوردی نیست بلکه حدود 12 سال و از سال 2011 به بحث اصلی اندیشمندان توسعه غربی در تمام دنیا بدل شده است. این مثلث حیات 3 ضلع مهم دارد. آب، غذا و انرژی؛ به گزارش سازمان ملل، با توجه به رشد روز افزون جمعیت در جهان، افزایش شهرنشینی در مناطق مختلف، حرکت تمامی کشورها در مسیر توسعه و صنعتی شدن، در آینده ای بسیار نزدیک در 3 منبع حیاتی و محدود آب، غذا و انرژی، بحران جهانی خواهیم داشت.
به گفته متخصصان این حوزه، هر سه مورد حیاتی بوده و نیاز به مدیریت دارد. اما باید توجه کرد که غذا و انرژی، تولیدِ دست انسان بوده و هم در مصرف و هم در نوع غذا و انرژی، می تواند اعمال مدیریت کند. اما تولید آب به دست انسان نیست و آب پیش نیاز تولید غذا و انرژی میباشد. در این بین غذا نیز پرمصرفترین صنعت در حوزه انرژی است. بنابراین اندیشمندان توسعه پیشنهاد میکنند که دولت ها باید در گام اول در خصوص انرژی اعمال مدیریت کنند به گونه ای که با صرف کمترین مقدار ممکن منابع به ویژه آب، بیشترین بازدهی را داشته باشد.
در کنار همه این موارد، بحرانهای جهانی در نفت و گاز را هم باید در نظر بگیریم. در حال حاضر کشور آلمان که از صنعتی ترین کشورهای جهان بوده، در تامین گازش دچار مشکل شده است. چرا راه دور برویم، در کشور خودمان در تامین برق دچار چالش هستیم و سال به سال مصرف برق نیز افزایش مییابد.
یکی از بهترین راهکارها در حوزه انرژی، حرکت به سمت انرژی هسته ای است. انرژی هسته ای علاوه بر اینکه در تولید کم هزینه بوده، در بهره وری نیز جایگاه مناسبی دارد و از نظر آلایندگی نیز بهینه است. سوخت های فسیلی اولا مصرف آب بسیار بالایی دارند، ثانیا بهره وری شان پایین است، ثالثا آلایندگی فراوانی دارد و مهم تر اینکه همه ما لمس می کنیم که نفت و گاز تامین کننده برق کشور هم نیستند چه رسد به سایر انواع انرژی.
حرکت به سمت انرژی های جایگزین سوختهای فسیلی که مهم ترین آنها انرژی هستهای است، نه توصیه ما بلکه توصیه جهانی است. کشور آمریکا از منابع سرشار نفت وگاز بهره می برد اما سال هاست که در حوزه انرژی به صنعت هسته ای روی آورده است. اگر نفت و گاز کفاف تولید انرژی را میداد، بجز کاربردهای تسلیحاتی، چرا آمریکا و برخی از متحدانش در حوزه انرژی به سراغ منابع هسته ای رفته اند؟
البته این را باید بدانیم که کشورهایی که در حال حاضر از چرخه سوخت هسته ای استفاده می کنند، قصد دارند مانع هسته ای شدن سایر کشورها-نه فقط ایران- بشوند. تا در بحران های انرژی جهانی، تنها دارندگان و تنها فروشندگان سوخت های هسته ای به سایر کشورها، خودشان باشند و عملا نبض حیات کشورهای جهان در دست کشورهایی قرار خواهد گرفت که از چرخه سوخت هسته ای برخورداند.
کسانی که میگویند انرژی هسته ای به هیچ درد ایران نمی خورد، ما را یاد کسانی می اندازند که وقتی در ایران نفت کشف شد، گفتند یک پولی به فرنگی ها بدهید تا ما را از شر این ماده سیاهِ بدبو، نجات دهند!
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۵۲۲۳۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۰۰۲۲۱۰۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
قوه قضائیه: ۱۴۳ شرکت ورشکسته در کشور داریم
معاون قضایی قوه قضاییه با بیان اینکه در حال حاضر حدود ۱۴۳ شرکت ورشکسته در سطح کشور داریم گفت: پیشنهاد دادهایم سامانهای تحت عنوان سامانه جامع ورشکستگان تشکیل شود تا از طریق این سامانه بتوان به همه پروندههای ورشکستگی اشراف داشته باشیم.
به گزارش ایسنا، حجت الاسلام و المسلمین صادق رحیمی در جلسهای که در مورخ ۲۵/۴/۱۴۰۱ با حضور رؤسای کل دادگستری های استان ها و رؤسای ادارات تصفیه امور ورشکستگی به صورت ویدیو کنفرانس برگزار شد، ضمن تبریک عید بزرگ غدیر خم تاکید کرد: موضوع این نشست و این جلسه تخصصی در مورد حوزه ورشکستگی و تصفیه است.
معاون قضایی قوه قضاییه بیان کرد: موضوع ورشکستگی و تصفیه یکی از مباحث بسیار مهم حقوقی است که متاسفانه این موضوع در میان مسئولان قضایی، اجرایی و تقنینی مورد غفلت قرار گرفته است، در حالی که اگر موضوع ورشکستگی و تصفیه مورد اهتمام جدی قرار گیرد بسیاری از مشکلات قضایی حوزه مسائل مالی کاسته خواهد شد.
رحیمی با بیان این که تقریباً تاریخچه ورشکستگی و مقررات آن به یک قرن قبل بازمیگردد، تاکید کرد: در همه کشورها در خصوص موضوع ورشکستگی قوانین و مقرراتی تصویب شده است.
وی ادامه داد : موضوع امور ورشکستگی در سابقه تقنینی کشور ما به قانون تجارت مصوب سال ۱۳۰۳ و سال ۱۳۰۴ باز می گردد که این قوانین در سال ۱۳۱۱ کامل تر شد. در واقع قبل از این سال ها در خصوص امور ورشکستگی هیچ قانونی نداشتیم و البته بعد از آن هم یک مقررات جامع و کامل در این خصوص نداریم و لذا تسریع در روند تصویب لایحه جدید قانون تجارت را توصیه می کنیم.
رحیمی با بیان اینکه ۱۶۴ ماده در زمینه امور ورشکستگی در قانون تجارت آمده است، بیان کرد: این مواد از ماده ۴۱۲ آغاز و تا ماده ۵۷۵ همان قانون ادامه یافته است. همچنین قانونگذار در سال ۱۳۱۸ به این نتیجه رسید این ۱۶۴ مادهای که در قانون تجارت در حوزه ورشکستگی تصویب شده کافی و وافی به مقصود نیست، لذا در تیرماه سال ۱۳۱۸مجلس قانون اداره تصفیه امور ورشکستگی را با ۶۰ ماده تصویب کرد.
معاون قضایی قوه قضاییه تاکید کرد: همچنین از سال ۱۳۱۸ به این طرف دیگر در حوزه ورشکستگی قانونی به آن معنا نداشتیم؛ بنابراین ۱۶۴ ماده قانون تجارت، قانون اداره تصفیه و امور ورشکستگی با ۶۰ ماده و برخی آیین نامه های مربوطه و اشاراتی در مقررات بیمه ای و بانکی در حوزه ورشکستگی بانک ها و مؤسسات بیمه ای از جمله قوانین موجود در این بخش هستند.
معاون قضایی قوه قضاییه با بیان اینکه مشکلاتی اساسی و ریشه ای در این حوزه وجود دارد، اظهار کرد: این مشکلات هم در بخش تقنینی و هم در حوزه های اجرایی و قضایی به چشم می خورد که مورد غفلت قرار گرفته است.
وی با بیان اینکه در موضوع تصفیه باید مراحل و فرایندهای مختلفی را طی کرد، بیان کرد: حتماً باید بعد از صدور حکم ورشکستگی اموال به درستی شناسایی شود و گاهی اوقات باید برای این اموال حافظ در نظر بگیریم. همچنین باید بستانکاران واقعی و بدهکاران مورد شناسایی قرار گیرند، کارشناسی دقیق، فروش و … اقدامات دیگر در جهت تصفیه است که همه این موارد هزینه بر خواهد بود.
معاون قضایی قوه قضاییه با بیان اینکه طبق قوانین در بعضی موارد ناچار هستیم در فرآیند تصفیه استقراض کنیم، بیان کرد: در این بخش این سوال مطرح میشود که این استقراض باید از چه محلی انجام شود لذا یکی از مشکلاتی که در حوزه ورشکستگی داریم و به دغدغه بزرگی تبدیل شده، این است که از سویی می گوییم قوه قضاییه باید تصفیه را انجام دهد ولی از سوی دیگر باید مشخص شود که این استقراض از کجا تامین خواهد شد و مصوبه سال ۱۳۵۸ که مقرر کرده وجوه دریافتی صندوق (الف) و (ب) به خزانه واریز شود، مشکلات را مضاعف کرده است.
معاون قضایی قوه قضاییه در ادامه این جلسه خطاب به روسای کل دادگستری های استان ها و مدیران تصفیه استان ها گفت: اشراف لازم بر قوانین و مقررات تصفیه وجود ندارد. در بحث مدیریت قضایی باید نگاه موشکافانۀ لازم به این موضوع داشته باشیم. همکاران قضایی باید در قدم اول اشراف لازم را نسبت به مقررات و قوانین داشته باشند. بنابراین اگر با فرآیندهای تصفیه آشنایی نداشته باشیم متاسفانه گاهی اوقات هزینههای سنگینی را پرداخت خواهیم کرد لذا همکاران حتماً باید آن ۱۶۴ ماده قانون تجارت و سایر مقررات را که به موضوع امور ورشکستگی اشاره دارد با شرح و تفصیل مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند.
رحیمی با اشاره به طرح موضوع چابکسازی قوه قضاییه در سال های اخیر، بیان کرد: در این بخش، قسمت های اجرایی مباحث مربوط به تصفیه، به دادگستری ها واگذار شد.
وی با اشاره به قانون مربوط به امور تصفیه مصوب ۱۳۱۸ گفت: در این قانون گفته شده است که وزارت دادگستری اختیار دارد برای هر شهرستانی یک اداره تصفیه تشکیل دهد یعنی در آن قانون موضوع تصفیه به صورت ادارات استانی پیشبینی نشده بود و به صورت شهرستانی مدنظر قرار گرفته بود.
وی تاکید کرد: در حال حاضر اختیارات ادارات تصفیه ای که در استان ها تشکیل می شود، اختیارات استانی است و لازم نیست که هر شهرستان یک اداره تصفیه داشته باشد.
رحیمی با تشریح جایگاه اداره کل تصفیه بیان کرد: معاونت راهبردی برای اداره کل تصفیه مرکز حدود ۲۴ مورد وظیفه در نظر گرفته است. از این رو تصفیه امور ورشکستگان از طریق ظرفیت های موجود در این بخش باید مدنظر قرار گیرد و یکی از وظایف اصلی قاعدتاً بستر سازی برای هوشمندسازی در این بخش است و این نشان می دهد که باید برنامه ریزی مناسبی برای ایجاد فضای مناسب در فضای مجازی در نظر گرفته شود.
وی بیان کرد: در این بخش پیشنهاد داده ایم که سامانه ای تحت عنوان سامانه جامع ورشکستگان تشکیل شود تا از طریق این سامانه بتوان به همه پرونده های ورشکستگی اشراف داشته باشیم.
معاون قضایی قوه قضاییه تاکید کرد: برخی از استان ها متاسفانه هنوز اداره کل تصفیه را تشکل نداده اند . هر استانی که اداره تصفیه را تشکیل نداده عملا نمی تواند امر تصفیه را براساس قانون ۱۳۱۸ انجام دهد و لذا در فرآیند دادرسی عمومی قرار می گیرد و دادگاهی که حکم ورشکستگی را صادر می کند، طبعاً کار تصفیه را هم خودش انجام می دهد و این مسأله با قانون تصفیه سازگاری ندارد.
وی بیان کرد: دو موضوع در امر تصفیه حایز اهمیت است ؛ یکی صدور حکم ورشکستگی و دیگری فرایند اجرای این حکم است، لذا باید در صدور حکم دقت شود تا اشتباهی رخ ندهد و بنده اعلام می دارم برخی از احکامی که در حوزه ورشکستگی صادر میشوند، مطابق قانون و شرع نیست.
معاون قضایی قوه قضاییه با بیان اینکه بر اساس ماده ۴۱۲ قانون تجارت، ورشکستگی یک تاجر اعلام میشود، بیان کرد: این ماده ناظر است به توقف تاجر از تأدیه وجوهی که بر ذمّه دارد و به نظر اینجانب مراد از توقف، توقف واقعی می باشد و نه توقف ظاهری .
وی با بیان اینکه ورشکسته براساس تعریف شرع به کسی گفته می شود که داراییش کمتر از دیونش باشد ، ادامه داد: در جریان فعالیت خود برخی از شرکت ها را ورشکسته اعلام و حکم آن را نیز صادر می کنیم . گاهی اوقات مشاهده می شود که همان مالک و صاحب شرکت با یک فعالیت بیشتری کار خود را توسعه می دهد این در حالی است که مالک این شرکت، حکم ورشکستگی هم گرفته است. بنابراین فردی که در این میان دستش خالی می ماند بستانکار است لذا با توجه به اینکه در قانون مزایایی برای ورشکسته بیان شده باید نظارت دقیق کنیم که تاجر حقیقی یا حقوقی، با هدف دستیابی به آن مزایا اقدام به اخذ حکم ورشکستگی نکند.
معاون قضایی قوه قضاییه خطاب به روسای کل دادگستری ها و مدیران ادارات تصفیه گفت: براساس بخشنامه ای تاکید کردیم که هر استان و مرجع قضایی که حکم ورشکستگی صادر می کند، موظف است یک نسخه از آن را به اداره کل ارسال کنند تا بر صحت و سقم آن جریان نظارت شود.
وی بیان کرد: برخی از احکامی که در حوزه ورشکستگی صادر می شود، مطابق قانون و موازین شرع نیست و بانک هارا با چالش مواجه کرده است.
وی با بیان اینکه ما به طور صد درصد با تعطیلی کارخانه ها و واحدهای تولیدی مخالف هستیم ، بیان کرد : بنابراین همکاران باید مسلط بر امور ورشکستگی باشند تا تصمیمات آنان با رعایت حقوق بستانکاران حتی الامکان منجر به از کار افتادن کارگاه و کارخانه نشود.
معاون قضایی قوه قضاییه با بیان اینکه فردی که حکم ورشکستگی می گیرد از کلی مزایا برخوردار می شود، گفت: برخی از صاحبان واحدهای تولیدی تلاششان بر این است که امروز حکم ورشکستگی بگیرند تا از مزایای این حکم از جمله عدم پرداخت خسارات تأخیر تأدیه به بانک ها برخوردار شوند.
وی ادامه داد: باید حکم صادر شده در این بخش به درستی صادر شود و نظارتی بر صدور حکم و فرایند اجرا وجود داشته باشد. در حوزه ورشکستگی آسیب های زیادی وجود دارد و باید تحت نظارت قرار گیرد . در حوزه ورشکستگی باید غبطه چند مورد را در صدور حکم و در اجرا در نظر بگیریم ؛ یک؛ غبطه بستانکاران دوم؛ غبطه ورشکستگان، سوم؛ غبطه اشخاص ثالث و چهارم غبطه حکومت و حقوق عامه.
معاون قضایی قوه قضاییه خطاب به رؤسای کل دادگستری ها تاکید کرد: همکاران حتما باید پرونده های موضوع ورشکستگی را به شعب تخصصی ارجاع دهند.
وی ادامه داد: در حال حاضر حدود ۱۴۳ شرکت ورشکسته در سطح کشور داریم که تحت نظارت و حمایت اداره کل ورشکستگی و ادارات استان ها هستند و به دنبال آن حدود ۱۱ هزار کارگر در این بخش مشغول به کارند. برخی ها با مدیریت خوب همکاران قضایی به جایی رسیده اند که از حالت ورشکستگی خارج و یا در حال خارج شدن هستند. ما هم کارخانه را به صاحبانشان تحویل می دهیم و هم کارگران مشغول به کار هستند. از همکاران خواهش می کنیم در احیای کارخانجات و واحدهای تولیدی غبطه بستانکاران را نیز در نظر بگیرند.
معاون قضایی قوه قضاییه در ادامه این جلسه گفت: رئیس قوه قضاییه علیرغم تذکرات قبلی اخیراً نیز عنوان کرده است که اگر استانی در زمینه پرونده های ماده ۴۷۷ اعلام اشتباه می کند، حتما نظر قاضی صادر کننده رأی را هم اخذ کند و آنگاه، پرونده را ارسال دارد. لذا رئیس قوه قضاییه به معاونت قضایی نیز اعلام داشته است اگر این اتفاق رخ ندهد این معاونت این پرونده ها را رسیدگی نکند و اعاده کند.