بهترین و مطمئن ترین کارگزاران در افغانستان

تحلیل بنیادی در بورس

احسان والیان

تفاوت تحلیل بنیادی با تحلیل تکنیکال

وقتی صحبت از بورس، بازارهای مالی و سرمایه‌گذاری به میان می آید، باید به تشریح مباحثی نظیر پیش‌بینی و تحلیل نیز بپردازیم.

واژه ی تحلیل در لغت به معنی فرآیند بررسی داده های فعلی و پیش بینی اتفاقات و احتمالات می‌باشد. در خصوص بازار بورس و سرمایه نیز 2 نوع تحلیل اصلی و اساسی با نام های ” تحلیل تکنیکال” و “تحلیل بنیادی” وجود دارد که از مفاهیم نام‌آشنا این حوزه به شمار می روند.

تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) چیست؟

تحلیل تکنیکال یکی از روش ها یاتکنیک های بازار محسوب می‌شود که بر اساس سابقه‌ی مرتبط با قیمت و حجم معاملات در بازار همچنین با بررسی نمودارها و با کمک روابط ریاضی، شخص تحلیلگر اقدام به پیش بینی قیمت ها و محاسبه ریسک‌های احتمالی می کند. در این روش یک جمله بسیار معروف وجود دارد که ” گذشته، چراغ راه آینده است” . به بیان ساده تر اصول و چارچوب اصلی این نوع تحلیل، بررسی نوسانات و سوابق گذشته ی سهام در بازار است و با توجه به نتایج حاصل از این تحقیق نسبت به خرید یا فروش سهام تصمیم‌گیری می‌شود. بی‌شک کلید طلایی موفقیت در تحلیل تکنیکال، شناسایی و در واقع پیش‌بینی زمان تغییر روند قیمت ها و هوشیاری جهت اتخاذ بهترین تصمیم در خصوص خرید و فروش سهام در نخستین مراحل تغییر قیمت می‌باشد.

تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis) چیست؟

تحلیل بنیادی در واقع به محاسبه و تشخیص ارزش ذاتی و واقعی سهم تاکید دارد. در این روش، سهام بر اساس ارزش واقعی آن آنالیز(بررسی) می‌شود. بنا بر تعریف گفته شده، در این روش باید تمامی عوامل تاثیرگذار بر ارزش سهام مورد بررسی قرار گیرد. ازجمله این عوامل می‌توان به شرایط اقتصادکلان، صنعت، حاشیه سود، عواید کوتاه مدت و به طور کلی وضعیت مالی اشاره کرد. در تحلیل بنیادی بعد از محاسبه ارزش ذاتی و با در نظرگرفتن قیمت بازار در خصوص خرید یا فروش سهام تصمیم‌گیری می‌شود؛ به طور کلی اگر ارزش محاسبه شده در تحلیل بنیادی بیش از قیمت فعلی سهام در بازار باشد، به عنوان سهام سودآور جهت خرید شناسایی می‌شود و اگر ارزش محاسبه شده از قیمکت فعلی در بازار کمتر باشد به عنوان سهام افزایش یافته می‌توان نسبت به فروش آن اقدام کرد.

بنابرآنچه گفته شد عمدتا تحلیل تکنیکال برای معامله‌گری و تحلیل بنیادی برای سرمایه‌گذاری مورد استفاده قرار می‌گیرد، همچنین تحلیل تکنیکال صرفا با نگاه به گذشته و تحلیل بنیادی با نگاه به گذشته و آینده انجام خواهد شد.

تحلیل بنیادی چیست؟ (هرآنچه باید در مورد این تحلیل بدانید)

تحلیل بنیادی در بورس

خرید و فروش مستقیم در بازارهای مالی به دانش تحلیل نیاز دارد. اگر کسی بدون تحلیل دست به معامله در بازارهایی چون بورس، طلا، ارز یا رمزارزها بزند، مانند این می‌ماند که تیری را در تاریکی پرتاب کند. با این حساب، امکان به هدف خوردن تیر یک در هزار خواهد بود. دو تحلیل بنیادی در بورس نوع تحلیل اصلی وجود دارد که معامله‌گران در بازارهای مالی با کمک این تحلیل‌ها دست به ترید زده و سودهای قابل توجهی را نصیب خود می‌کنند. تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال، دو نوع تحلیلی هستند که هر معامله‌گر باید بر یکی یا هردوی آن‌ها مسلط باشد تا بتواند به سود برسد. در این مطلب به صورت جامع به بررسی تحلیل بنیادی می‌پردازیم و سپس آن را با تحلیل تکنیکال مقایسه می‌کنیم. با ما همراه باشید تا شما نیز به شیوه تحلیل مورد علاقه خود پی ببرید.

تحلیل بنیادی چیست؟

تحلیل بنیادی یا «Fundamental Analysis» تحلیلی است که بر مبنای ارزش حقیقی بازار انجام می‌شود. برای مثال، تحلیل بنیادی در بورس، باید بر پایه‌ی ارزش ذاتی سهام انجام شود. یعنی یک تحلیل‌گر بنیادی یا فاندامنتال، با بررسی تمام عوامل دخیل در تعیین نرخ سهام، به ارزش ذاتی یک سهم در بازار پی برده و خرید یا فروش خود را بر پایه‌ی آن ارزش انجام می‌دهد.

ممکن است کسی تنها از روی نمودارها و خبرهای روز، به صعودی بودن یک بازار اعتماد کرده و معامله‌ای را استارت بزند. اما اخبار سیاسی و اقتصادی تنها به‌صورت موقت بر روند بازار تأثیر می‌گذارند. اگر کسی خواهان معامله براساس اطلاعات حقیقی و ارزش واقعی یک بازار باشد، از تحلیل فاندامنتال استفاده می‌کند. این تحلیل را می‌توان کامل‌ترین نوع تحلیل در نظر گرفت و به کمک آن تمام جزئیات مربوط به هر بازاری را به دقت بررسی کرد. هیچ تحلیلی نمی‌تواند به اندازه فاندامنتال دقیق و اصولی باشد. بنابراین اگر شما هم خواهان تجربه‌ی یک تحلیل جانانه در مورد بازار موردنظر خود هستید، فراگیری این تحلیل را آغاز کنید.

چرا تحلیل بنیادی اهمیت دارد؟

برای خیلی از معامله‌گران، بورس دقیقاً مانند یک قمارخانه است که در آن با شانس خود معامله می‌کنند و به همین‌صورت گاهی می‌برند و گاهی هم می‌بازند. وقتی تیرها در تاریکی پرتاب می‌شوند، طبیعی است که بورس و بازارهای دیگر با کازینوها اشتباه گرفته شوند. تشکیلات اقتصادی و بازارهای بزرگ نمی‌توانند از روی شانس به معامله‌گران خود سود یا زیان برسانند. چیزی که باعث می‌شود تا معامله‌گران از این فضای مبتنی بر شانس و اقبال فاصله بگیرند، تحلیل فاندامنتال است. تحلیلی که می‌تواند ارزش حقیقی یک بازار را برای شما مشخص کند.

می‌توان وجه اهمیت تحلیل فاندامنتال را در دقت و اطلاعات وسیع آن جستجو کرد. شما در مورد وضعیت هر شرکتی شک و شبهه داشته باشید، تنها کافیست با ترفندهای این نوع از تحلیل، تمام موارد دخیل در قیمت‌گذاری سهام آن شرکت را بررسی کنید تا بتوانید فراتر از شایعات، اخبار و روندهای موقت آن به موقعیت آن شرکت نگریسته و تصمیمات تعیین‌کننده‌تری بگیرید.

اهمیت تحلیل بنیادی در بورس

در تحلیل بنیادی بورس، چه بررسی‌هایی انجام می‌شود؟

تحلیل بنیادی را تحلیل اساسی، تحلیل ریشه‌ای و تحلیل پایه‌ای هم می‌گویند. دلیل این نامگذاری به ماهیت این نوع از تحلیل برمی‌گردد که در آن تمام عواملی که بر نرخ‌های بازار تأثیر می‌گذارد را بررسی می‌کنند. از جمله فاکتورهایی که در تحلیل فاندامنتال مورد بررسی دقیق قرار می‌گیرد، می‌توان موارد زیر را نام برد:

  • عوامل محیطی
  • عوامل مرتبط با صنعت
  • عوامل درونی شرکت
  • دوره گردش انبار
  • تیم مدیریت شرکت
  • اقتصاد کلان
  • میزان بدهی
  • جریان آزاد گردش نقدی
  • سایر عوامل

هر اطلاعاتی که بتواند چهره‌ی حقیقی یک شرکت را برای ما تحلیل بنیادی در بورس آشکار کند، می‌تواند یکی از عواملی باشد که برای تحلیل بنیادین مورد استفاده قرار می‌گیرد. در این نوع تحلیل، تمام تلاش‌ها برای آن است که فریب شایعات را نخورید و بتوانید با دیدی باز و براساس ارزش حقیقی یک شرکت، سهام را خریداری کرده یا به فروش برسانید.

تحلیل فاندامنتال چه چیزهایی را مشخص می‌کند؟

تحلیل اساسی یا بنیادی، مقدار سلامت مالی شرکت‌ها را برای شما نمایان می‌کند؛ اما این تحلیل تارگت قیمتی دقیق را برای شما مشخص نمی‌کند، گاهی حتی ممکن است نتیجه این تحلیل در مورد برخی از قیمت‌ها منطقی به نظر نرسد. در واقع همیشه مدتی زمان می‌برد تا دیگران به ارزنده بودن سهام موردنظر شما پی ببرند. فاندامنتال صرفاً حقیقت‌ها و ارزش‌های ذاتی یک شرکت را برای شما مشخص می‌کند و نمی‌توان از آن برای دادن چشم‌اندازهای موقتی استفاده کرد. بنابراین بهتر است در آموزش تحلیل بنیادی این اصل را مورد توجه قرار دهید.

عوامل موثر بر تحلیل فاندامنتال

تحلیل‌گران بنیادی چگونه ترید می‌کنند؟

تصور کنید که یک تحلیل‌گر فاندامنتال یک شرکت را مورد بررسی قرار می‌دهد که سهام آن با قیمت ۳۰۰۰ تومان در بورس معامله می‌شود. پس از تحلیل‌ها مشخص می‌شود که هر سهم آن شرکت ۳۵۰۰ تومان ارزش دارد. در این حالت ارزش ذاتی آن سهام در بورس ۵۰۰ تومان بیشتر از نرخی است که با آن معامله می‌شود. در چنین صورتی تحلیل‌گر آن سهم را خریداری می‌کند. حالا تصور کنید که در بررسی یک شرکت دیگر که با نرخ ۴۰۰۰ تومان در بورس معامله می‌شود، طبق تحلیل‌ها مشخص شود که ارزش ذاتی هر سهم آن شرکت ۳۷۰۰ تومان است. در چنین حالتی تحلیل‌گر از خرید چنین سهمی که ارزش آن کمتر از مقداری است که در بازار معامله می‌شود، چشم‌پوشی می‌کند و اگر آن سهم را در پرتفوی خود داشته باشد نیز، آن را می‌فروشد.

تحلیل بنیادی چه تفاوتی با تحلیل تکنیکال دارد؟

گفتیم که دو نوع تحلیل اصلی بنیادی و تحلیل تکنیکال در بورس وجود دارد که بیشتر معامله‌گران برای فعالیت در بازارها از این دو تحلیل استفاده می‌کنند. در تحلیل بنیادی تمام عوامل تأثیرگذار بر قیمت مورد بررسی قرار می‌گیرد و سپس در مورد آن تصمیم‌گیری می‌شود؛ اما در تحلیل تکنیکال که یک تحلیل فنی است، تنها نمودارها و سابقه بازار مورد بررسی قرار می‌گیرد.

تحلیل‌گران تکنیکی با بررسی قیمت‌های گذشته‌ی یک سهم در بورس، در مورد حرکت‌های بعدی آن تصمیم‌گیری می‌کنند، چراکه معتقدند تاریخ در بازار تکرار شده و قیمت‌ها نیز در یک چرخه تکرار می‌شوند. در این نوع تحلیل هیچ بررسی بنیادی صورت نمی‌گیرد و صرفاً از نمودارهای دوره‌ای قیمت‌ها برای پیش‌بینی روند صعودی یا نزولی بودن بازار استفاده می‌شود.

تحلیل تکنیکال بهتر است یا فاندامنتال؟

بیشتر فعالان بورس و دیگر بازارهای مالی ترجیح می‌دهند تا از تحلیل تکنیکی استفاده کنند. ایشان بر این باورند که تحلیل فاندامنتال به زحمتی و وقتی که نیاز دارد، نمی‌ارزد. در واقع آن‌ها تحلیل تکنیکال را میانبری می‌دانند که می‌تواند آن‌ها را به نتایج بنیادی برساند. با وجود آن‌که نمی‌توان اهمیت تحلیل تکنیکی را نادیده گرفت، اما دقت آن در برابر فاندامنتال بسیار پایین‌تر است.

هرگز نمی‌توان به کمک تحلیل تکنیکال به نتایج فاندامنتال رسید. پس گاهی در شرایط رکودی که برای کل بازار پیش می‌آید و تمام قیمت‌ها به یکباره برخلاف تمام پیش‌بینی‌های انجام شده تغییر جهت می‌دهند، این فاندامنتال است که می‌تواند در بین مهی که بازار را فراگرفته، نقاط ارزشمند را روشن کند!

اگر یک تحلیل‌گر بر هردو استراتژی تکنیکی و فامندامنتال تسلط داشته باشد، در شرایط بحرانی و فوری با بررسی نمودارها، به پیش‌بینی‌ها تکنیکی موردنظرش دست می‌یابد و در شرایطی هم که وقت بیشتری در اختیار داشته باشد و حساسیت بیشتری در انتخاب سهام وجود داشته باشد، از فاندامنتال استفاده می‌کند. با این حساب هردوی این استراتژی‌ها در جای خود به معامله‌گران کمک می‌کنند تا بهترین تصمیم ممکن را بگیرند.

تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی

تحلیل فاندامنتال و استفاده در بازارهای مالی

تقریباً در تمام بازارهای مالی موجود می‌توان از تحلیل فاندامنتال استفاده کرد، اما می‌توان گفت که تحلیل بنیادی در بورس جایگاه ویژه‌ای دارد. با توجه به اینکه هر کشور بازار بورس منحصر به خود را دارد و بیشتر مردم کشورها نیز در این بازارها فعالیت می‌کنند، تحلیل بنیادی در بورس گستردگی بیشتری دارد. این در حالی است که در بازارهایی چون کریپتو، فارکس و …. نیز از آن استفاده می‌شود. البته باید این نکته را در نظر داشت که مباحث تحلیل بنیادی در بازارهای مختلف کمی با هم تفاوت دارند، اما این محدودیت برای تحلیل تکنیکی وجود ندارد. یعنی اگر شما تحلیل تکنیکال را فرا بگیرید، در هر بازاری می‌توانید از آن استفاده کنید، اما به دلیل ماهیت متفاوتی که بازارهای مختلف دارند، نوع بررسی و جمع‌آوری اطلاعات آن‌ها در فاندامنتال تفاوت دارد. مثلاً نمی‌توان از ترفندهای بررسی مسائل مالی شرکت‌ها برای بررسی ارزهای دیجتال استفاده کرد!

سخن نهایی

مباحث تحلیل بنیادی برای هر معامله‌گری که قصد سود بردن دائم از بازارها را دارد، ضروری است. با توجه به ویژگی‌هایی که هر یک از تحلیل‌ها دارند، می‌توان به این نتیجه رسید که از تحلیل تکنیکی برای چشم‌اندازهای کوتاه‌مدت و از فاندامنتال برای تشخیص سهام ارزنده استفاده می‌شود. در این صورت بهتر می‌توان با بورس ارتباط برقرار کرده و موقعیت‌های آن را رصد کنید. آن‌گاه می‌توانید با خیال راحت سهام ارزنده را برای بلندمدت و سهام با ارزش کمتر را برای زمان‌های کوتاهتربرای سرمایه گذاری در بورس در نظر بگیرید.

آموزش تحلیل بنیادی به شما کمک می‌کند تا در کنار سایر ابزارهای تکنیکی به ارزش ذاتی سهام پی ببرید. برای آموزش این تحلیل می‌توانید از مباحث تحلیل بنیادی کارشناسان دلفین‌وِست استفاده کنید. یادتان باشد که ارتقای دانش تحلیلی، اصلی‌ترین عامل موفقیت در بازارهای مالی است. بنابراین از همین حالا شروع به یادگیری بیشتر در این زمینه کرده و آینده‌ی ترید درخشانی را برای خود رقم بزنید. سایت دلفین وست با شما همراه است تا بتوانید مراحل سرمایه گذاری را به صورت گام به گام پیش ببرید.

برای یادگیری “تحلیل بنیادی و تخمین سودآوری” مسیر زیر را به شما پیشنهاد می‌کنیم:

تحلیل بنیادی در بورس چیست؟ چه کاربردی دارد؟

تحلیل بنیادی یا فاندامنتال روشی برای تحلیل بازار بورس است. معامله گران با استفاده از تحلیل تکنیکال یا تحلیل بنیادی سهام و بازار سرمایه، تصمیم به خرید یا فروش می کنند. یک تحلیلگر بنیادی با مطالعه بازار و اخبار دنیای واقعی، قیمت سهام را پیش بینی می کند. سپس بر اساس دانش و استراتژی های خود، عمل خرید یا فروش سهام را انجام می دهد.

تحلیل بنیادی چیست؟

تحلیل بنیادی یکی دیگر از شیوه‌های معتبر و مرسوم دارایی‌های مختلف در بازارهای مالی است. از این شیوه‌ی تحلیل نه تنها در بورس، بلکه در فارکس و بازارهای ارز دیجیتال و حتی بازارهای موازی نظیر اوراق مشتقه نیز استفاده می‌شود. این روش نیز مانند سایر شیوه‌های تحلیلی مزایا و معایبی دارد که موجب می‌شود برخی از آن طرفداری کنند و برخی دیگر انتقاد.

تحلیلگر بنیادی باور دارد، اوراق بهادار یا سهام دارای ارزش ذاتی هستند. ارزش ذاتی سهام شرکت ها وابسته به تعدادی متغیرهای بنیادی است. یعنی معامله گرها با ارزیابی متغیرهای بنیادی، ارزش سهام یک شرکت را برآورد می کنند. در تحلیل بنیادی، معامله گرها بعد از بدست آوردن ارزش ذاتی یک سهام، آن را با قیمت فعلی بازار مقایسه می کنند.

اگر ارزش ذاتی بیشتر از ارزش بازار باشد، زمان مناسبی برای خرید است. ولی اگر ارزش ذاتی کمتر از ارزش بازار باشد، زمان مناسبی برای فروش می باشد. در کلاس های آموزش بورس دوره ای به نام تحلیل بنیادی، برگزار می کنند که یادگیری آن، از مفاهیم پایه ای در آموزش بورس است. در این مقاله می خواهیم شما را با نکات مهم آن آشنا کنیم.

مهدسرمایه - تحلیل بنیادی در بورس

چرا باید تحلیل بنیادی را فرا بگیریم؟

معاملات موفق نیازمند یادگیری تحلیل بنیادی است. تحلیل بنیادی در بازار مالی به قدری اهمیت دارد که بدون یادگیری آن امکان ندارد بتوانید بهترین عملکرد را داشته باشید و به نتیجه مطلوب برسید. اگر می خواهید در معاملات خود موفق شوید باید به دنبال یادگیری تحلیل بنیادی باشید که پایه و اساس معامله است. با تحلیل بنیادی می توانید اطلاعات بسیار مفیدی در مورد شرکت هایی که می خواهید سهام آنها را خریداری کنید به دست آورید.

به طور کلی بنیاد سهم باید مورد بررسی قرار بگیرد زیرا ممکن است شرکتی که ارزش ذاتی بسیار پایینی دارد بالاتر از قیمت واقعی خود در حال معامله باشد. توجه داشته باشید که برای معامله‌گری شرکت ها باید بدانیم چگونه باید تحلیل بنیادی را انجام داد؟ در ادامهاین مقاله سعی داریثم به بررسی تحلیل بنیادی در بازار های مالی بپردازیم تا آشنایی کاملی بدست آورید.

اهمیت یادگیری تحلیل بنیادی در بازار بورس

همانطور که در بالا تر هم توضیح داده ایم بسیاری از افراد تمایلی به یادگیری تحلیل بنیادی ندارند زیرا این نوع تحلیل نیاز به صرف انرژی و زمان زیادی دارد. به طور کلی تحلیل بنیادی کار بسیار آسانی نیست و تنها زمانی که می‌خواهید سرمایه گذاری بلند مدتی انجام دهید، باید به سراغ این نوع تحلیل بروید. ممکن است بعضی از افراد تمایل داشته باشند در ابتدا تا انتهای این نوع تحلیل‌ها را آموزش ببینند تا تحلیل بنیادی در بورس بتوانند در بلند مدت سود خوبی به دست آورند.

در این صورت این افراد حتما باید تحلیل بنیادی را هم در برنامه خود قرار دهند. عده‌ای دیگر هم وجود دارند که تنها می‌خواهند مقداری از پول خود را در بازار بورس ایران سرمایه‌گذاری کنند اما هیچ وقت زمانی برای یادگیری آموزش ندارند، در این صورت آنها حتما باید از معامله‌گران حرفه‌ای در بازار بورس ایران کمک بگیرند تا دچار ضرر و زیان نشوند.

کاربرد تحلیل بنیادی در بورس

تحلیل بنیادی به تحلیل پایه نیز معروف است و با تحلیل تکنیکال در متد تفاوت هایی دارد. در روش بنیادی به شکل پایه و بنیادین به بررسی عوامل تاثیرگذار مالی می پردازد و امکان هیچگونه مقایسه‌ای برای سهام وجود ندارد و بر قیمت سهام پرداخته می شود. این عوامل نشان دهنده آن هستند که برای تحلیل بنیادی در بورس نیازمند بررسی های جامعه صورت های مالی هستیم زیرا بدون این بررسی‌ صورت ها امکان مقایسه داده ها به هیچ عنوان وجود ندارد.

فرق تحلیل بنیادی با تحلیل تکنیکال

تحلیلگران بنیادی معتقد هستند، یک علت بنیادی و اقتصادی باعث ایجاد تغییرات در قیمت سهام و بازار بورس می شود. آنها ارزش ذاتی یک سهام را با مطالعه عواملی چون صورت های مالی، مدیریت شرکت، صنعت و شرایط اقتصادی و سایر عوامل بنیادی بدست می آورند. در حالی که تحلیلگران تکنیکال با استفاده از روند تغییرات قیمت سهام در ماه ها و سال های گذشته، قیمت آن را در آینده پیش بینی می کنند.

یک معامله گر در روش تحلیل تکنیکال با استفاده از ابزارهای فنی مختلف چون نمودارها اقدام به خرید و فروش سهام می کند. تحلیل بنیادی نسبت به تحلیل تکنیکال طولانی و دشوار است و نیازمند جمع آوری داده ها از منابع مختلف می باشد.

تحلیل بنیادی در سهام

تحلیل بنیادی، طرفداران خاصی چون وارن بافت را دارد. وارن بافت از بورس بازهای میلیادر جهان است. در آموزش بورس لازم است تا با نکات مهم و اساسی این نوع تحلیل آشنا باشیم. یک تحلیلگر بنیادی با استفاده از محاسبه ارزش ذاتی سهام یک شرکت و مقایسه آن با قیمت فعلی بازار اقدام به خرید یا فروش می کند. به نمودار زیر توجه کنید:

مهدسرمایه - تحلیل بنیادی در بورس

این نمودار از مهمترین نمودارها در روش تحلیل بنیادی است. با استفاده از این نمودار می فهمیم چه زمانی یک سهم را بخریم یا چه زمانی آن را بفروشیم. با بررسی نمودار با سه حالت مواجه می شویم.

  1. اگر ارزش ذاتی بیشتر از ارزش واقعی آن باشد می گوییم سهم Undervalue است. یعنی قیمت سهم مورد نظر پایین تر از ارزش ذاتی است و مناسب خرید است.
  2. اما اگر ارزش ذاتی یک سهم کمتر از ارزش واقعی آن در بازار بورس باشد، در حقیقت آن قیمت سهم گران بوده و می گوییم سهم Overvalue است و بهتر است به فروش سهم فکر کنیم.
  3. در حالت سوم اگر ارزش ذاتی سهم با قیمت فعلی آن در بازار بورس برابر یا نزدیک به هم باشند، خرید و فروش سهم بدون سود یا ضرر است.

مهدسرمایه - تحلیل بنیادی در بورس

عوامل کیفی تاثیرگذار در تحلیل بنیادی

در تحلیل بنیادی، معامله گران ابتدا عوامل کیفی موثر در عملکرد شرکت را بررسی می کنند. بازار بورس تحت تاثیر مستقیم شرایط اقتصادی کشور است. یک رابطه قوی بین وضعیت اقتصادی کشور و بازار سهام وجود دارد. اگر وضعیت اقتصادی کشور مناسب باشد، در نتیجه عملکرد شرکت ها هم بهتر خواهد بود و بالعکس.

وقتی ما می خواهیم در یک سهم مشخص سرمایه گذاری کنیم باید اطلاعات کافی در مورد عملکرد آن صنعت داشته باشیم. مثلا با مطالعه در مورد صنعت های مختلف می فهمیم در دوران رکود بازار کدام شرکت ها عملکرد ضعیف و کدام عملکرد خوبی داشته اند. به گفته حرفه ای ترین تحلیل گران بنیادی، از دلایل شکست معامله گران، عدم آشنایی آنها با صنعت مورد نظر می باشد.

به طور مثال صنایعی چون تجهیزات اداری و کامپیوتر، معمولا بدون توجه به شرایط اقتصادی، روندی رو به رشد دارند و یا به علت نیاز همیشگی مردم به مواد غذایی باعث شده سهام این صنعت کمتر تحت تاثیر وضعیت اقتصادی نامناسب کشور قرار بگیرد.

در حالیکه صنایعی چون خودرو رابطه مستقیمی با شرایط اقتصادی دارند. در صورت رونق اقتصاد، از عملکرد خوبی برخوردار می شوند و در شرایط رکود اقتصادی از رشد این صنعت هم کاسته می شود. البته موارد خیلی زیاد دیگری در بررسی بازار به کار برده می شود که با شرکت در کلاس های آموزش بورس می توانید به طور کامل با همه عوامل کیفی موثر در تحلیل بنیادی آشنا شوید.

مهدسرمایه - تحلیل بنیادی در بورس

عوامل تاثیر گذار در تحلیل بنیادی

تحلیل بنیادی از پایه ای ترین دوره های آموزش بورس است. برای کاهش ضرر در معاملات ، لازم است تا با نکات مهم بورس آشنا باشیم. عوامل کمی که در تحلیل های بنیادی ما تاثیر گذار هستند شامل صورت حساب های مالی یک شرکت می باشند. اصول کمی، به داده هایی گفته می شود که قابل اندازه گیری اند و از اعداد تشکیل یافته اند. در اینجا تعدادی از مهمترین عوامل کمی موثر در تحلیل بنیادی را معرفی می کنیم.

شاخص سهام در تحلیل بنیادی

در تحلیل بنیادی، شاخص سهام نمایانگر وضعیت بازار در سال های گذشته است. شاخص کل بورس تهران به “تیپکس” معروف است. این شاخص نشان دهنده چشم انداز قیمت سهام در یک دوره زمانی است.

ترازنامه چیست؟

ترازنامه به صورت مالی گفته می شود که شامل دارایی های شرکت، بدهی ها و سرمایه تحلیل بنیادی در بورس حقوق صاحبان سهام است.

صورت حساب سود و زیان در تحلیل بنیادی چیست؟

تحلیل بنیادی با بررسی صورت حساب یک کشور، میزان هزینه و سود و ضرر آن شرکت را مشخص می کند.

تامین مالی شرکت از نکات مهم برای تحلیل سهام

تحلیل بنیادی، بدست آوردن منابع مالی یا فاینانس شرکت برای ادامه فعالیت شرکت و طرح های اجرایی را ضروری می داند.

تحلیل بنیادی بهتر است یا تکنیکال؟

همیشه بر سر این‌که کدام یک از دو شیوه‌ی تحلیل بنیادی (یا فاندامنتال) یا تحلیل تکنیکال بهتر و موثرتر هستند بحث و جدل‌های فراوانی میان طرفداران این دو روش تحلیل وجود دارد. هر یک از منتقدان هم دلایل خود را در این خصوص دارند. اگر با دید منطق و بدون تعصب به این مباحثات نگاه کنیم و مسئله را از زوایای مختلف مورد بررسی قرار دهیم، می‌توانیم به یک نتیجه‌ی مهم برسیم.

هر دو شیوه‌ی تحلیلی مزایا و معایبی دارند که با توجه به آن‌ها می‌توان دریافت که اتخاذ کدام رویکرد مناسب‌تر است. زمانی که استراتژی معاملاتی خود را مشخص می‌کنید، ناخودآگاه به سمت یکی از این دو شیوه‌ی تحلیلی جذب می‌شوید. چرا که با توجه به ویژگی‌های این دو رویکرد تحلیلی، و تفاوت‌های میان آن دو می‌توان با دید بلندمدت یا کوتاه‌مدت وارد سهامی خاص شد.

تحلیل بنیادی معیارهایی را بررسی می‌کند که در تحلیل تکنیکال خبری از آن نیست. در تحلیل تکنیکال نیز همین امر برقرار است. یعنی مواردی حضور دارند که خلا آن در تحلیل فاندامنتال محسوس است. به این ترتیب می‌توان نتیجه گرفت که این دو شیوه مکمل یک‌دیگر هستند. اگر قصد دارید سهام مختلف را از جنبه‌های متفاوتی بررسی کنید، بهترین رویکرد آن است که از هر دو شیوه‌ی فوق بهره ببرید.

به این ترتیب هم ارزش ذاتی سهم را بررسی کرده‌اید و هم روند و تحرکات قیمت آن را در آینده پیش‌بینی کرده‌اید. پس در نهایت ریسک سرمایه‌گذاری شما کمتر، و احتمال سودآوری بیشتر خواهد بود.

افزون بر این باید این امر را نیز مدنظر داشت که گاهی شرایط بازار به شکلی است که حتی این دو شیوه‌ی تحلیلی هم چندان کارآمد نخواهند بود. اما اگر سرمایه‌گذاری خود را بر اساس الگوهای صحیح انجام داده باشید و در مدیریت سرمایه نیز از تجربیات کافی برخوردار باشید، حتی در صورت متضرر شدن در کوتاه‌مدت، بعدها ضررتان جبران خواهد شد. حتما شنیده‌اید که می‌گویند تنها بستری که می‌تواند ضررهای ناشی از بازار بورس را جبران کند، خود بازار بورس است.

تحلیل بنیادی و مسئله‌ی مهم زمان

از آن‌جا که بررسی ارزش ذاتی رکن اساسی تحلیل تحلیل بنیادی در بورس بنیادی است، اهمیت آن نیز مشخص است. مشخص کردن چنین فاکتور برای سهم بر اساس معیارهای مختلفی انجام می‌شود. اما آیا به این امر فکر کرده‌اید که بررسی این‌همه اطلاعات و موارد مختلف چطور امکان‌پذیر است؟ حقیقت آن است که تجزیه و تحلیل این حجم از اطلاعات نیازمند زمانی طولانی است.

اگر این امر زمان زیادی به طول بینجامد دیگر آن‌وقت این تحلیل چه ارزشی دارد؟

مسئله‌ی زمان عامل مهمی است که همیشه باید به آن توجه کرد. به این مسئله توجه کنید که گاهی تحلیل‌گران بنیادی با وسواس زیادی شروع به بررسی وضعیت صنعت و صورت‌های مالی یک شرکت می‌کنند. ممکن است در طی همین مدت، قیمت سهم رشد فراوانی داشته باشد. حال‌ آن‌که تحلیل‌گر مذکور، فرصت سرمایه‌گذاری خود را از دست داده است.

چرا که اگر پیش‌تر در چنین سهمی سرمایه‌گذاری می‌کرد سود بیشتری نصیبش می‌شد. درست است که نگرش افراد در تحلیل بنیادی بلندمدت است، اما این امر به آن معنا نیست که تحلیل‌گر در این خصوص زمانی نامحدود و بی‌انتها در فراوانی دارد. اگر قصد سرمایه‌گذاری هوشمندانه را دارید باید تمام عوامل را یک‌جا مدنظر داشته باشید.

از سوی دیگر نباید با خواندن این چند خط این برداشت اشتباه برای شما پیش بیاید که بهتر است تحلیل بنیادی را در زمانی کوتاه و با عجله و سرسری انجام داد. قطعا که در این صورت احتمال وقوع اشتباه بسیار زیاد خواهد بود. آن‌چه که مهم است این است تحلیل بنیادی در بورس که نباید روی یک شیوه‌ی تحلیل تعصب داشت و از سایر موارد غافل شد.

چند پرسش و پاسخ در خصوص تحلیل بنیادی

چرا طرفداران تحلیل تکنیکال از تحلیل بنیادی انتقاد می‌کنند؟

طرفداران تحلیل تکنیکال معتقد هستند که مسائل بنیادی به شکل کامل اثر خود را در قیمت سهام نشان می‌دهند. به همین دلیل آن‌چه که مهم است بررسی رفتار و تاریخچه‌ی تحرکات قیمتی است. از همین رو این دسته از افراد، تحلیل تکنیکال را معتبرتر و کاربردی‌تر از تحلیل فاندامنتال می‌دانند و معاملات خود را بر اساس نمودارها و ابزارهایی مانند انواع اندیکاتورها انجام می‌دهند. آن‌ها معتقدند که گذشته‌ی سهم روند آینده‌ی آن را مشخص می‌کند؛ نه بررسی صورت‌ها و ترازهای مالی.

آیا می‌توان از تحلیل بنیادی در کوتاه‌مدت بهره برد؟

گفتیم که بررسی ارزش واقعی سهام، امر بسیاری مهمی در تحلیل فاندامنتال است، پس نیازمند زمان بیشتری است. تحلیل‌گران بنیادی معتقدند که قیمت در طولانی مدت به سمت ارزش ذاتی خودش حرکت می‌کند. حال اگر شما با تکیه بر تحلیل فاندامنتال وارد یک سهم شوید و در میانه‌ی راه سهام را به هر دلیل بفروشید، نه تنها ممکن است سود نکنید، بلکه متضرر شدن شما نیز دور از ذهن نیست. چرا که شما بر مهم‌ترین عامل در تحلیل بنیادی چشم پوشیده‌اید.

آیا بازه زمانی در تحلیل بنیادی مشخص است؟

یکی از انتقاداتی که به این شیوه‌ی تحلیل وارد می‌شود، دقیقا به همین امر بر می‌گردد. درست است که این شیوه‌ی تحلیل از ارزش‌مندی سهام در طولانی‌مدت سخن می‌گوید؛ اما این طولانی‌مدت یعنی چه وقت؟ شش ماه؟ ده ماه؟ یک سال یا بیشتر؟ اهمیت این امر زمانی مشخص می‌شود که شما می‌خواهید برای آینده‌ی خود برنامه‌ریزی کنید. قطعا اگر بدانید که طی چه زمانی به اهداف خود می‌رسید، با خیال آسوده‌تری می‌توانید برنامه‌های خود را پیاده کنید.

آیا امکان بروز خطا در تحلیل بنیادی وجود دارد؟

صد در صد بله. همان‌قدر که گاهی افراد در تحلیل تکنیکال با پیش‌فرض‌های ذهنی خود اموری را انجام می‌دهند، این امر در تحلیل بنیادی هم رخ می‌دهد. همان‌طور که پیش‌تر اشاره شد، عوامل و مفروضات متعددی در این شیوه‌ی تحلیل وجود دارد که برخی کمی و برخی کیفی هستند. نگرش تحلیل‌گر می‌تواند به میزان زیادی بر عوامل کیفی بگذارد. نهایتا به همین دلیل است که ممکن است دو تحلیل‌گر بنیادی دیدگاه‌های متفاوتی در بررسی یک سهم و تعیین میزان ارزش‌مندی آن داشته باشند.

هدف تحلیل بنیادی چیست؟

همان‌طور که همگان می‌دانند و در این مطلب نیز به کرات اشاره شد که تحلیل بنیادی چشم‌اندازی بلندمدت به آینده‌ی سهم دارد، مشخص است که چه اهدافی در تحلیل بنیادی در بورس نظر دارد. این تحلیل در شناسایی سهام برای سرمایه‌گذاری بسیار کاربردی است. نوسان‌گیران و معامله‌گرانی که تنها به قصد کسب سود چند درصدی معامله می‌کنند، هرگز نمی‌توانند با تکیه بر این تحلیل خرید و فروش خود را انجام دهند. در چنین شرایطی آن‌چه برای این افراد کارآمد است، تکیه بر خروجی‌های تحلیل تکنیکال است.

معرفی کتاب از صفر تا تحلیل بنیادی

درباره کتاب:کتاب از صفر تا تحلیل بنیادی بیش تر از آن که یک کتاب باشد؛ استاد هم

کتاب از صفر تا تحلیل بنیادی بیش تر از آن که یک کتاب باشد؛ استاد همراه است. هیچ اغراقی در این سخن نیست. اکثر کتاب ها یا سی دی های آموزشی که در زمینه تحلیل بنیادی در بازار کتاب ایران وجود دارند به نوعی همان مطالبی که دانشجویان در کتاب های درسی خود خوانده اند تکرار میکند. یا آنقدر به مباحث حاشیه ای پرداخته اند که هیچ دانشجو یا فارغ التحصیلی را در عمل برای کار تحلیل بنیادی یاری نمی کند.
مزیت کتاب تحلیل بنیادی ” از صفر تا تحلیل بنیادی ” در این نکته نهفته است که دقیقا مبتدی ها با ذکر کوچک ترین جزییات یاد میدهد. برای تحلیل بنیادی از کجا شروع کنند و به دنبال چه چیزهایی بگردند و کدام اقلام را چگونه بررسی کنند. شاید این حرف عجیب به نظر برسد ولی کتاب ” از صفر تا تحلیل بنیادی ” طوری نوشته شده است که حتی یک سرمایه گذار فاقد تحصیلات عالی در رشته مالی نیز میتواند با داشتن میزانی از اطلاعات و با اجرای دستورات گام به گام و کاملا روشن تحلیل بنیادی را در عمل بیاموزد.
وجه تمایز دیگر کتاب تحلیل بنیادی معرفی شده با سایر کتاب های معدود فارسی در مورد این موضوع، انجام تحلیل بنیادی بر اساس بازار سرمایه ایران و آماده به کار کردن فارغ التحصیلان و علاقمندان است. هر خواننده منصفی پس از خواندن این کتاب اعتراف خواهد کرد که میزان خلاقیت و حوصله نویسنده در ذکر جزییات کاربردی آموزش تحلیل بنیادی واقعا شگفت انگیز است.

کتاب ازصفر تا تحلیل بنیادی

کاربردی ترین کتاب آموزش تحلیل بنیادی در ایران

نویسنده: رویا درخشانی

تعداد صفحات:۱۹۶ ص

کاربردی ترین کتاب آموزش تحلیل بنیادی در ایران

سرفصل ها

فصل اول: هدف از تحلیل بنیادی – یازده گام برای تحلیل بنیادی – بررسی صورت های مالی در سایت کدال

فصل دوم: دریافت صورت های مالی شرکت مورد نظر -صفحه اصلی سامانه کدال

فصل سوم: آموزش ایجاد فایل اکسل – نحوه استخراج میزان تولید و فروش شرکت و براورد مبلغ فروش شرکت – بررسی بهای تمام شده و پیش بینی کارشناسی آن

فصل چهارم: تحلیل افقی و عمودی صورت های مالی – محاسبه نسبت های مورد نیاز

فصل پنجم: پیش بینی صوت سود و زیان بر مبنای سناریوهای مختلف – ارزش گذاری شرکت با P/E

منظور از تحلیل بنیادی در بازار بورس چیست؟

احسان والیان

احسان والیان

  • اشتراک‌گذاری

تحلیل بنیادی در بورس یکی از کاربردی‌ترین ابزار تحلیلی است و می‌تواند چشم‌انداز خوبی از خرید و فروش سهام ارائه دهد.

هر یک از ما در بیشتر اوقات برای هر خرید و فروشی تلاش می‌کنیم و به قول معروف معامله را از هر جهت سبک و سنگین می‌کنیم تا انتخاب درستی در خرید و حتی در زمان فروش انجام داده باشیم. تحلیل بنیادی در بازار بورس نیز تجزیه و تحلیل اساسی است که در زمان خرید و فروش سهام باید انجام دهیم. افرادی که به روش مستقیم در بورس سرمایه گذاری می‌کنند باید چگونگی عملکرد این تحلیل را بدانند و با مفهوم آن آشنا باشند. گفتنی است کسانی که از صندوق های سرمایه گذاری سهامی بهره‌مند هستند در واقع در حال بهره‌وری از دانش تحلیل‌گران و اعضای حاضر در صندوق‌ها هستند. با این همه، در فرصت پیش آمده به بررسی اهمیت تحیلی بنیادی در بازار بورس خواهیم پرداخت و ابعاد آن را بررسی خواهیم کرد.

تحلیل بنیادی در بازار بورس

تحلیل بنیادی چیست؟

یک سرمایه‌گذار موفق باید بتواند تحلیل درستی از معاملات خود در بورس داشته باشد. تحلیل بنیادی در بورس یکی از کاربردی‌ترین ابزار تحلیلی است و می‌تواند چشم‌انداز خوبی از خرید و فروش سهام ارائه دهد. این تحلیل باید در میان دیگر ابزار معاملات در اختیار سرمایه گذاران بورس قرار بگیرد. روش تحلیل بنیادی، روش پایه‌ای-ریشه‌ای هم نامیده می‌شود که فرد سرمایه گذار با کمک این تحلیل به بررسی عوامل تاثیرگذار بر سهام موردنظرش می‎‌پردازد و از طریق بررسی عوامل موثر بر سهم تصمیم می‌گیرد که ارزش خرید و یا فروش را دارد یا خیر. تحلیل بنیادی را می‌توان یک نوع آینده نگری در خرید و فروش سهام هم به حساب آورد، چرا که در این روش تلاش می‌کنیم به ارزنده بودن و پشتوانه داشتن سهام موردنظر پی ببریم. اما عوامل تاثیرگذار بر تحلیل بنیادی که البته این عوامل تاثیر مستقیم بر ارزش سهام را دارند، کدام عوامل هستند.

عوامل تاثیرگذار بر تحلیل بنیادی چه هستند ؟

سه دسته از عوامل تاثیرگذار بر ارزش سهام وجود دارند که برای تحلیل بنیادی در بورس تاثیرگذار هستند. اولین دسته که بر قیمت سهام هر شرکت تاثیرگذار است را می‌توان عوامل محیطی نامید؛ این دسته شامل عواملی مانند اوضاع اقتصادی و سیاسی کشور، بودجه‌بندی‎‌ها و تصمیمات کلان و نیز مقررات می‌شود. دسته دوم به عواملی مربوط می‌شود که رابطه مستقیم با صنعت دارد؛ قیمت‌گذاری‌های محصولات در هر صنعت، میزان عرضه و تقاضایی که در موردشان تصمیم‌گیری می‌شود و میزان رقابتی بودن و حجم سرمایه‌گذاری‌های در یک صنعت از عوامل تاثیرگذار در دسته دوم به حساب می‌آیند. اما دسته سوم که به عوامل درونی شرکت مربوط می‌شود، مانند ترکیب‌بندی سهام‌داران شرکت و وضعیت میزان دارایی‌ها و بدهی‌ها و نسبت قیمت به درآمد یا همان (نسبت P بر E) که کمابیش با نامش آشنا هستیم هم تحلیل بنیادی در بورس به نوع خود از عوامل تاثیرگذار در قیمت گذاری سهام هر شرکت و البته عوامل تاثیرگذار بر تحلیل بنیادی به حساب می‌آید.

ابعاد تحلیل بنیادی سهام کدامند ؟

هر کدام از سه دسته تاثیرگذار بر قیمت سهام هر شرکت به ابعاد تحلیل بنیادی سهام هم تعبیر می‌شوند. سرمایه‌گذار بعد از بررسی سهم موردنظر با سه دسته عواملی که از آن حرف زدیم شروع به تحلیل می‌کند و ارزش ذاتی سهام را بررسی می‌کند. قیمت فعلی سهم و ارزش ذاتی آن در تحلیل بنیادی برای فرد سرمایه‌گذار مشخص می‌کند که در زمان مناسبی برای خرید و یا فروش سهام موردنظرش قرار گرفته است یا خیر. اگر سرمایه‌گذار بتواند ارزش واقعی سهم را با استفاده از ابعاد تحلیل بنیادی به دست آورد، می‎‌تواند با تطبیق ارزش واقعی با قیمت فعلی سهم به این نتیجه برسد که آیا زمان مناسبی برای خرید آن هست یا خیر. اگر ارزش واقعی سهم از قیمت فعلی سهم بیش‌تر باشد پس به این معنی است که در زمان مناسبی برای خرید است و سهم موردنظر امکان رشد بیش‌تری دارد. اما اگر بر خلاف این باشد؛ بنابراین فرد سرمایه‌گذار می‌تواند اقدام به فروش سهم کند.

تحلیل بنیادی در بازار بورس

عوامل کمی و کیفی در تحلیل بنیادی

علاوه بر اعداد موجود در صورت حساب‌های مالی در وبسایت‌های معتبر و بررسی پیشینه موفق و یا ناموفق پشت هر سهم که جز عوامل کمی سهم هر شرکت به حساب می‌آید، باید بدانیم که اصول کیفی که به جنبه‌های نامشخص کسب و کار شرکت مربوط می‌شود هم از اهمیت بالایی برخوردار است. به عنوان مثال به گفته بسیاری از بزرگان سرمایه‌گذاری در اقتصادهای پیشرفته می‌توان به سهام شرکت‌هایی توجه کرد که با محوریت فناوری فعالیت می‌کنند. این دست شرکت‌ها شاید از لحاظ کمی نسبت به شرکت‌هایی با کسب و کارهای قدیمی‌تر چندان قابل توجه نباشند. اما چون آینده از آن این دست فعالیت‌ها است، پس باید با توجه به عوامل کیفی در تحلیل بنیادی در بورس عمل کرد.

مثال تحلیل بنیادی

نحوه تصمیم‌گیری بر اساس سهم بنیادی را می‌توان با یک مثال توضیح داد. تصور کنید می‌خواهیم سهم شرکت X را بخریم. ارزش واقعی سهم شرکت 300 تومان است. در صورتی که قیمت فعلی و معاملاتی آن 250 تومان است. در چنین موقعیتی است که اگر سرمایه‌گذار به ابعاد تحلیل بنیادی در بازار بورس مسلط باشد، می‌تواند با خرید سهم X بازدهی آینده آن سهم را به دست بیاورد. درست برخلاف این نتیجه گیری، اگر فرد سرمایه گذاری بفهمد که ارزش واقعی سهم از قیمت فعلی آن کم‌تر است نه تنها اقدام به خرید آن سهم نمی‌کند، بلکه سهم موردنظر را از پرتفوی خود خارج می‌کند.

سه دسته از عوامل تاثیرگذار در ارزش سهام وجود دارند که این عوامل در تحلیل بنیادی در بازار بورس تاثیر گذار هستند. اولین دسته که بر قیمت سهام هر شرکت تاثیرگذار است را می‌توان عوامل محیطی نامید؛ این دسته شامل عواملی مانند اوضاع اقتصادی و سیاسی کشور، بودجه‌بندی‎‌ها و تصمیمات کلان کشور و مقررات می‌شود. دسته دوم به عواملی مربوط می‌شود که رابطه مستقیم با صنعت دارد؛ قیمت‌گذاری‌های محصولات در هر صنعت، میزان عرضه و تقاضایی که در موردشان تصمیم‌گیری می‌شود و میزان رقابتی بودن و حجم سرمایه‌گذاری‌های در صنعت از عوامل تاثیرگذار در دسته دوم به حساب می‌آیند. و اما دسته سوم که به عوامل درونی شرکت مربوط می‌شود مانند ترکیب‌بندی سهام‌داران شرکت و وضعیت میزان دارایی‌ها و بدهی‌ها و نسبت قیمت به درآمد یا همان (نسبت P بر E) که کمابیش با نامش آشنا هستیم هم به نوع خود از عوامل تاثیرگذار در قیمت گذاری سهام هر شرکت و البته عوامل تاثیرگذار بر تحلیل بنیادی به حساب می‌آید.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا