فارکس فکتوری در ایران

تحلیل روند چیست و انواع آن کدام است؟

اعتبار و استحکام خط روند (Strength Trendline) چیست و به چه عواملی بستگی دارد؟

انواع تحلیل ارز دیجیتال

سرمایه گذاران برای پیش بینی روند بازار ارز دیجیتال و ممناعت از تحمیل زیان های سنگین به خود ، به پیش بینی بازار می پردازند . به این منظور غالبا از دو نوع تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی ( فاندامنتال ) استفاده می شود . تحلیل تکنیکال غالبا برای پیش بینی روند کوتاه مدت بازار و تحلیل بنیادی برای پیش بینی روند بلند مدت آن مورد استفاده قرار می گیرد .

برای مشاوره انواع تحلیل در بازار ارز دیجیتال

برای مشاوره انواع تحلیل در بازار ارز دیجیتال

عناوین اصلی این مقاله

رشد چشمگیر ارزش ارز های دیجیتال در چند سال اخیر و بازگشت اقبال عمومی به سوی سرمایه گذاری و فعالیت در این بازار باعث شده تا این بازار به یکی از پر بازده ترین بازار های مالی تبدیل شده و بسیاری از افراد ترغیب به فعالیت و وارد کردن سرمایه خود در این بازار با هدفکسب سود شوند .

اما همانطور که می دانیم علی رغم سود ده بودن بازار ارز دیجیتال میزان ریسک موجود در آن نیز بسیار بالا می باشد ، از این رو لازم است تا سرمایه گذاران قبل از وارد شدن به این بازار و اقدام به سرمایه گذاری در آن به طور کامل با آن آشنا شده و با شناخت کامل فعالیت خود را آغاز کنند .

از جمله اقدامات مهم در راستای تسلط یافتن به بازار و کاهش ریسک فعالیت در آن ، آشنایی با انواع روش های تحلیل بازار ارز دیجیتال و استفاده از آن ها در پیش بینی روند بازار و تصمیم گیری های خود می باشد . از جمله مهمترین روش های تحلیل بازار استفاده از تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی ( یا فاندامنتال ) می باشد . در ادامه به ارائه تعریفی از این دو نوع تحلیل و نحوه پیش بینی بازار به وسیله آن ها می پردازیم .

لزوم تحلیل روند بازار ارز دیجیتال

با توجه به اینکه بازار ارز دیجیتال یک بازار نو ظهور بوده ریسک سرمایه گذاری در آن بسیار بالا است ، در نتیجه سرمایه گذاری بدون اطلاعات و تسلط کامل برای پیش بینی روند بازار احتمال تحمیل زیان های سنگین به سرمایه گذاران را به مراتب بالاتر می برد .

از این رو تمامی سرمایه گذاران نیاز دارند تا قبل از اقدام به سرمایه گذاری در این بازار روند احتمالی آن را برای آینده پیش بینی کرده تا با توجه با آن بتوانند در مورد نوع سرمایه گذاری های خود تصمیم گیری کنند . بدیهی است که پیش بینی غیر اصولی و تنها با تکیه بر گفته ها و شنیده های اشخاص دیگر به هیچ عنوان روش مناسبی برای انتخاب نبوده و استفاده از این روش با ریسک بسیار بالا همراه خواهد بود .

برای داشتن یک پیش بینی موفق و با درصد اطمینان بالا لازم است تا از روش های علمی معتبر و اثبات شده و همچنین دریافت مشاوره سرمایه گذاری ارز دیجیتال از افراد متخصص در این حوزه ، اقدام به تحلیل بازار و روند آن کرد . از جمله مهمترین روش های تحلیل بازار استفاده از دو روش تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی ( فاندامنتال ) می باشد . هر یک از این دو نوع تحلیل با استفاده از متغیر های متفاوت عملکرد بازار را مورد قضاوت قرار می دهند ، در ادامه به تعریف کامل این دو نوع تحلیل و نحوه عملکرد آن ها پرداخته شده است .

تحلیل بنیادی ( فاندامنتال ) در پیش بینی ارز دیجیتال

این نوع تحلیل معمولا به پیش بینی روند بازار در بلند مدت می پردازد و برای پیش بینی های کوتاه مدت کارایی ندارد ، از این رو معمولا سرمایه گذارانی که قصد سرمایه گذاری های کوتاه مدت و پیش بینی کوتاه مدت قیمت ارز های دیجیتال را با هدف نوسان گیری در این بازار دارند از این نوع تحلیل برای بررسی عملکرد آن در آینده استفاده نمی کنند .

در تحلیل بنیادی یک سرمایه گذار به بررسی تمامی عوامل تاثیر گذار بر یک متغیر پرداخته و با توجه به آن در مورد روند آینده آن تصمیم گیری می کند . در واقع می توان گفت که در تحلیل بنیادی تمامی عوامل اقتصادی و مالی که بر ارزش واقعی یک ارز دیجیتال تاثیر گذار بوده و سبب شده تا قیمت این ارز در جایگاه فعلی قرار گیرد مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد .

این نوع تحلیل برای انواع بازار های مالی مانند بازار ارز ، بازار بورس ، بازار ارز دیجیتال و . مورد استفاده قرار می گیرد ، اما نوع متغیر هایی که برای تحلیل مورد استفاده قرار می دهد در هر یک از این بازار ها تحلیل روند چیست و انواع آن کدام است؟ متفاوت می باشد . در بازار ارز دیجیتال متغیر های اهداف پروژه ، تیم طراحی ارز دیجیتال و عملکرد آن ها ، نقشه راه آن ، ارزش بازار ارز دیجیتال ، حجم معاملات ، پارامتر FCAS و . می باشد .

بیشتر بخوانید: صفر تا صد بیت کوین

تحلیل تکنیکال در پیش بینی ارز دیجیتال

این نوع تحلیل برای بازه های زمانی کوتاه مدت مورد استفاده قرار می گیرد و معمولا برای بازه های بلند مدت پیش بینی های مناسب و قابل اطمینانی را ارائه نمی دهد . از این رو افرادی که قصد سرمایه گذاری های بلند مدت در بازار ارز دیجیتال را دارند از این نوع تحلیل برای بررسی روند بازار استفاده نمی کنند ، اما تجربه نشان داده که این نوع تحلیل در بازه های زمانی کوتاه مدت نتیجه های قابل قبولی را ارائه داده است .

تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال بر خلاف تحلیل بنیادی به عوامل تاثیر گذار بر قیمت یک ارز دیجیتال یا پروژه دیجیتال توجه نداشته و تنها به تاریخچه حجم معاملات و روند قیمتی آن ارز به پیش بینی روند آن در آینده می پردازد . در واقع تحلیلگران تکنیکال معتقد هستند که قیمت و حجم معاملات یک متغیر بر اساس یک الگوی تکرار شونده تغییر کرده و تنها با بدست آوردن این روند می توان به پیش بینی قیمت ها در آینده پرداخت .

این نوع تحلیل تاکید زیادی بر انتظارات مردم و تاثیر آن بر روند بازار داشته و معتقد است که این انتظارات مردم از روند آینده بازار است که سبب تعیین قیمت انواع ارز های دیجیتال و حجم معاملات آن می شود ، در نتیجه این نوع تحلیل توجه زیادی بر احساسات افراد جامعه در برخورد با بازار دیجیتال دارد .

برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد انواع تحلیل در بازار ارز دیجیتال در کانال تلگرام سرمایه گذاری عضو شوید ، همچنین کارشناسان مرکز مشاوره سرمایه گذاری دینا نیز آماده اند تا با ارائه خدمات مشاوره سرمایه گذاری تلفنی دینا به سوالات شما عزیزان پیرامون انواع تحلیل در بازار ارز دیجیتال پاسخ دهند .

در ادامه بخوانید: دانلود برنامه تریدینگ ویو

سوالات متداول

1- ✔️ چند روش برای تحلیل روند بازار ارز دیجیتال وجود دارد ؟

✔️ روش های متفاوتی برای تحلیل عملکرد بازار وجود دارد اما از بین آن ها تحلیل تکنیکال و بنیادی بیشترین استفاده را دارند که در متن مقاله توضیح داده شده اند

2- ✔️ ​ تحلیل تکنیکال بر چه مبنایی عمل می کند ؟

✔️ این تحلیل برای کوتاه مدت استفاده شده که در متن مقاله به طور کامل توضیح داده شده است

3- ✔️ تحلیل بنیادی بر چه مبنایی عمل کرده ؟

✔️ این تحلیل برای تحلیل روند بلند مدت بازار مورد استفاده قرار می گیرد که در متن مقاله به آن اشاره شده است

آموزش کامل خط روند trend line در تحلیل تکنیکال

what-is-trend-line

what-is-trend-line

خط روند (trend line) سطحی است که در تجزیه و تحلیل فنی استفاده می شوند و می توانند در امتداد یک روند ترسیم شوند تا بسته به جهت روند، حمایت یا مقاومت را نشان دهند.

تاریخچه خط روند

خطوط روند یک روش تجزیه و تحلیل فنی ساده و گسترده برای پیش بینی در مورد زمان سرمایه گذاری ورود و خروج است. برای ایجاد داده های گذشته خط روند، که معمولاً در قالب نمودار نمودار قیمت ارائه می شود، لازم است. از لحاظ تاریخی، در گذشته خطوط روند به صورت دستی بر روی نمودارهای کاغذی ترسیم می شدن، اما اکنون استفاده از نرم افزار نمودارسازی که امکان ترسیم خطوط روند بر روی نمودارهای رایانه ای را فراهم می کند، معمول تر است. برخی از نرم افزارهای نمودارسازی وجود دارند که به طور خودکار خطوط روند ایجاد می کنند، با این حال بیشتر معامله گران ترجیح می دهند خطوط روند خود را ترسیم کنند.

خط روند چیست؟

در بازارهای مالی، خطوط روند خطوطی مورب هستند که روی نمودارها ترسیم می شوند. آن ها نقاط داده خاصی را بهم متصل می کنند و معامله گران را قادر می سازند حرکت قیمت ها را تجسم و روندهای بازار را شناسایی کنند.

خط روند در تحلیل تکنیکال

خطوط ترند یکی از اساسی ترین ابزارها در تجزیه و تحلیل فنی (TA) محسوب می شوند. آن ها به طور گسترده در بازارهای سهام، ارز فیات، مشتقات و بازارهای رمزنگاری استفاده می شوند.

اساساً، خطوط روند مانند سطوح پشتیبانی و مقاومت کار می کنند اما به جای خطوط افقی از مورب ساخته شده اند. به همین ترتیب، آن ها می توانند دارای شیب مثبت یا منفی باشند. به طور کلی، هرچه شیب خط بیشتر باشد، روند قوی تر است.

انواع و ساختار خط روند

خطوط روند را به دو دسته اصلی صعودی (روند صعودی) و نزولی (روند نزولی) تقسیم می کنیم. همان طور که از نام آن مشخص است، یک خط روند صعودی از یک نمودار نمودار پایین تر به یک نمودار بالاتر ترسیم می شود.

رسم خط روند نزولی

خط روند نزولی شیب منفی دارد و با اتصال دو یا چند نقطه بلند شکل می گیرد. ارتفاع دوم باید پایین تر از اول باشد تا خط دارای شیب منفی باشد. توجه داشته باشید که حداقل سه نقطه باید متصل شوند قبل از اینکه خط یک خط روند معتبر در نظر گرفته شود.

رسم خط روند صعودی

یک خط صعودی دارای شیب مثبت است و با اتصال دو یا چند نقطه پایین شکل می گیرد. پایین ترین سطح باید بالاتر از سطح اول باشد تا خط دارای شیب مثبت باشد. توجه داشته باشید که حداقل سه نقطه باید متصل شوند قبل از اینکه خط یک خط روند معتبر در نظر گرفته شود.

رسم خط روند خنثی

روند خنثی ترکیبی از روندهای صعودی و نزولی در بازه های زمانی کوتاه است که همواره در حال رنچ زدن است. این خط روند نشان دهنده برابری قدرت خریدار و فروشنده سهم است که در بازه های زمانی بلندتر به صورت خنثی ظاهر می شود. برای رسم این خط روند کافی است قله ها و دره های مشخص را بهم وصل نمایید.

تفاوت بین خطوط روند و کانال ها

معامله گران معمولاً برای ایجاد کانال ها، از خط روند متصل به بالاترین خط برای یک بازه زمانی و هم چنین موارد دیگر استفاده می کنند. یک کانال نمایشی بصری از هر دو خطوط حمایت و مقاومت را برای دوره زمانی مورد تجزیه و تحلیل اضافه می کند. مشابه یک خط روند واحد، معامله گران به دنبال یک جهش یا شکست هستند تا اقدامات قیمت را از کانال خارج کنند. بسته به نحوه تنظیم چارت خود، ممکن است از این مورد به عنوان یک نقطه خروج یا یک نقطه ورود استفاده کنند.

خط روند در تایم فریم های مختلف

ترسیم خطوط روی نمودارهای چارچوب زمانی مختلف است و هرچه از نظر زمانی بالاتر باشد ساده تر است، زیرا در این حالت نوسانات کمتری دارید.

بلند مدت

تایم فریم بلند مدت از تعداد کندل های کمتری تشکیل شده است ترسیم خطوط روند برای این تایم فریم راحت تر از بقیه زمان ها است. و همچنین خط روند رسم شده از اعتبار بیشتری برخوردار است.

میان مدت

در تایم فریم های میان مدت شاهد تغییرات جزیی تری از بازار هستیم به این دلیل که تعداد کندل های بیشتری را نشان می دهد. در صورت تریدی در خط روند خود می توانید تایم فریم خود را افزایش دهید و با تایم فریم بالاتر ترند لاین خود را چک کنید.

کوتاه مدت

رقابت عرضه و تقاضا را در این تایم فریم به وضوح می بینیم. شرایط بازار در این تایم فریم کامل مشخص شده است. و با کمک تعداد زیادی از کندل ها خط روند خود را ترسیم کنید.

شرایط شکست خط روند

در صورت شکسته شدن یک خط روند می تواند تغییر در روند فعلی را نشان دهد. اگر حجم معاملات کم باشد با شکست یک خط روند همراه باشد.

برای اطمینان از معتبر بودن شکست خط روند می تواند منطقی باشد که یک یا دو روز صبر کنید. پس از انتخاب موقعیت، مدیریت ریسک – به صورت سفارشات ضرر متوقف یا توقف عقب افتاده – می تواند به محافظت از سود پس از شکست روند کمک کند.

با توجه به حجم کم و عدم نوسان، بهترین حرکت این است که گاهی صبر کنید تا چند روز صبر کنید تا علاقمندان صعودی قادر به افزایش قیمت رمز ارز خود به بالای خط روند نباشند.

اعتبار خط روند

استفاده از خط روند برای تشخیص روند باید حداقل به دو نقطه اتصال، ترجیحاً در اثر واکنش قیمت کم یا زیاد بدون وقفه، احتیاج داشته باشید تا از یک خط روند استفاده کنید. با این حال، برخی از قوانین اعتبار سنجی نیز باید در خاطر داشته باشید.

تعداد پیوت های هم اندازه: هر خط روند محل اتصال تعدادی پیوت به هم است که فاصله برابر و متناسب آن ها باهم می تواند به خط روند اعتبار ببخشد.

زوایا در خطوط روند: بهترین زاویه برای خط روند 45درجه می باشد. هرچقدر زاویه خط روند بیشتر باشد از اعتبار کمتری برخوردار می شود.

حجم معاملات روند: اگر با بالا رفتن قیمت، افزایش حجم معاملات نیز صورت گرفت این می توان این طور در نظر گرفت که روند در مسیر درستی قرار دارد.

تعداد دفعات برخورد: هرچه تعداد دفعات بیشتری به خط روند برخورد کنند خط روند اعتباری بیشتری دارد.

بهترین ویژگی های یک خط روند

1- هرچه از پایین ترین قیمت که می توان در یک خط واحد متصل کرد، خط روند قوی تر و از اهمیت بیشتری برخوردار است. وقتی سه یا چند نقطه در یک خط مستقیم به هم متصل می شوند، این احتمالاً نشان دهنده پشتیبانی (در یک روند صعودی) یا مقاومت (در یک روند نزولی) است.

2-هرچه مدت زمان خط روند بیشتر باشد، روند زمینه ای قوی تر است.

3- زاویه در خط روند: با افزایش شیب دار بودن یک خط روند، اعتبار سطح حمایت یا مقاومت کاهش می یابد. یک خط روند شیب دار در نتیجه یک پیشرفت شدید (یا کاهش) طی یک دوره کوتاه مدت است. زاویه یک خط روند ایجاد شده از چنین حرکات تند بعید است که سطح حمایت یا مقاومت معنی داری داشته باشد. حتی اگر خط روند با سه نقطه به ظاهر معتبر شکل گرفته باشد، تلاش برای ایجاد شکست خط روند یا استفاده از سطح حمایت و مقاومت ثابت شده، اغلب دشوار خواهد بود.

خط روند حمایتی مقاومتی

مفاهیم حمایت و مقاومت در سطح معاملات بدون شک دو مورد از مهمترین ویژگی های تحلیل تکنیکی هستند. بخشی از تجزیه و تحلیل الگوهای نمودار، این اصطلاحات توسط معامله گران برای اشاره به سطح قیمت در نمودارهایی استفاده می شود که تمایل دارند به عنوان موانع عمل کنند، و مانع از آن می شوند که قیمت دارایی به یک جهت خاص سوق یابد.

اکنون که خط روند خود را تنظیم کرده اید، مرحله بعدی شما شامل افزودن سطح حمایت و مقاومت است. این ها به سادگی محدوده قیمتی هستند که اصلاح و ادغام در آن ها اتفاق می افتد. مقاومت خط اول در امتداد یک روند صعودی است که در آن قیمت ها تمایل دارند قبل از بازگشت دوباره به آن برسند. در صورت روند نزولی پایین ترین لینگ است. خط حمایت خط پایینی در امتداد روند صعودی است که به نظر می رسد قیمت ها برای یک دوره خاص کمتر نیستند. در صورت روند نزولی این خط بالایی است.

دامنه های حمایت و مقاومت همیشه در حال تغییر هستند. هنگامی که قیمت از سطح حمایت یا مقاومت خارج شد، سطح حمایت و مقاومت جدیدی ایجاد می شود.

معامله و کسب درامد با خط روند

تعداد زیادی از افراد به این موضوع اعتقاد دارند که همواره باید در جهت روند معاملات را پیش گرفت و جمله ” Trend is your friend ” را به عنوان اصل تجزیه و تحلیل خود قرار می دهند. با استفاده از رسم خط روند در نمودارهای صعودی و نزولی می توانید ناحیه های حمایتی و مقاومتی را پیدا کنید و با خرید و فروش در اطراف این نواحی به کسب درآمد بپردازید.

سیگنال خرید و فروش در روند کاهشی و افزایشی

اگر شما نیز در گروه ها و کانال های سیگنال دهی عضو باشید با دقت در چارت های ارسالی متوجه خواهید شد که بسیاری از سیگنال های خرید یا فروش یک ارز به کمک ترند لاین یا همان خط روند ارائه می شوند.

به عنوان مثال در تصویر زیر مشاهده می کنید که در یک روند نزولی همراه با خط روند نزولی که در نقش سطح مقاومتی رسم شده است. مادامی که خط روند را از بالا بشکند امکان افزایش تا مقدار مشخص شده وجود دارد و بعد از شکستن خط روندی که نقش مقاومتی را بازی می کرد تبدیل به خط حمایت می شود.

تحلیل رقبا چیست و چگونه انجام می‌شود؟

تجزیه و تحلیل رقبا

کسب‌وکارها برای جلب مشتریان بیشتر، به‌دست آوردن سهم بیشتری از بازار، افزایش فروش، کسب سود بیشتر و به‌طور کلی برای موفقیت در کسب‌وکار، باید محصولاتی را به مشتریان عرضه کنند که بهتر از سایر رقبا نیازهای آن‌ها را برآورده کند. بنابراین استراتژی‌های بازاریابی، نه‌تنها نیاز مصرف‌کنندگان هدف، بلکه باید خط‌ مشی رقبا را نیز مورد بررسی قرار دهد که اولین گام برای رسیدن به این هدف «تحلیل رقبا» است.

در ادامه به بررسی مفهوم تحلیل رقبا خواهیم پرداخت و مراحل شناسایی رقبا و چگونگی انجام آن را بررسی خواهیم کرد.

مفهوم تحلیل رقبا

تحلیل رقبا، فرایند ارزیابی نقاط قوت و ضعف رقبای فعلی و رقبای بالقوه است، که امکان شناسایی و بررسی فرصت‌ها و تهدیدات را فراهم می‌کند. به بیان واضح‌تر آنالیز رقبا، به روند شناسایی رقبای اصلی گفته می‌شود که طی آن، اهداف، نقاط قوت و ضعف، خط مشی‌ها و الگوهای واکنشی آنها مورد ارزیابی قرار می‌گیرد. در پایان، رقبایی که باید به آن‌ها حمله کرد و رقبایی که باید از آن‌ها دوری کرد، مشخص می‌شوند.

مزایای تحلیل رقبا

مزایای تحلیل رقبا

در هنگام تجزیه و تحلیل رقبا این سوال مطرح می‌شود که شرکت ها در انجام این فرایند باید چه اطلاعاتی از رقبای خود به‌دست آورند؟ یافتن پاسخ مناسب برای پرسش‌هایی که در ادامه می‌آید، اطلاعات ما از رقبا را به‌خوبی تکمیل می‌کند.

  • رقبای شما چه کسانی هستند؟
  • اهداف آن‌ها چیست؟
  • خط‌مشی آن‌ها چیست؟
  • چه محصولاتی را به فروش می‌رسانند؟
  • سهم بازار هریک از رقبا چقدر است؟
  • رقبا از کدام رسانه برای تبلیغات استفاده می‌کنند؟
  • نقاط قوت و ضعف هریک از آنها چیست؟
  • و…

از طریق آنالیز رقبا، علاوه‌بر یافتن پاسخ مناسب برای این پرسش‌ها، می‌‎توان راهی سریع و آسان برای مقایسه محصولات و خدمات شرکت‌های تولید کننده مشابه در بازار پیدا کرد.

چطور تحلیل رقبا انجام دهیم؟

حال که با مفهوم تحلیل رقبا و مزایای آن آشنا شدیم، باید به این سوال پاسخ دهیم که مدل تحلیل رقبا چیست و چگونه انجام می‌شود؟ برای انجام تحلیل رقبا، عبور از 2 مرحله لازم است که در ادامه به آن‌ها اشاره می‌شود.

چگونه تحلیل رقبا انجام دهیم

جمع‌آوری اطلاعات رقابتی

هرچند داشتن رقیب موضوع خوشحال‌کننده‌ای نیست، اما به‌هرحال در هر کسب‌وکاری رقیب وجود دارد و شما باید برای شناسایی آن اقدام کنید. در این صورت می‌توانید از نقاط قوت و ضعف، چشم‌انداز و اهداف آن‌ها آگاه شوید. همچنین شناسایی، درک و نظارت بر رقبا موجب می‌شود هرگز نگران وجود آن‌ها نباشید. به این فرایند «جمع‌آوری اطلاعات رقابتی» گفته می‌شود.

تحقیق رقبا

هرچند برای پیدا کردن رقبای تجاری، راه‌های زیادی وجود دارد، اما گوگل و آمازون مهم‌ترین سایت‌ها برای انجام تحقیق رقبا هستند. ابتدا نام تجاری خود را جست‌وجو کنید، سپس به‌دنبال سرچ ایده محصول خود بروید. با استفاده از کلیدواژه‌های متنوع، می‌توانید کسب‌وکارهای مشابه، همچنین شبکه‌های اجتماعی فعال آن‌ها را پیدا کنید. رتبه الکسای رقبای خود را نیز حتما چک کنید. در هنگام چیدا کردن رقبا، میان آن‌ها تمایز ایجاد کنید. مثلا رقبایی که ممکن است نظر مشتریان شما را جلب کنند در یک دسته قرار دهید و رقبایی که به‌طور مستقیم با کسب‌وکار شما رقابت نمی‌کنند در دسته‌ای دیگر قرار دهید. به‌این ترتیب می‌توانید در مورد تحلیل رقبا یک دیدگاه کلی به‌دست آورید.

مراحل تحلیل رقبا

مراحل تحلیل رقبا

مراحل اصلی تجزیه و تحلیل رقبا در کسب‌وکار شامل 6 مورد است که در ادامه تحلیل روند چیست و انواع آن کدام است؟ به بررسی آن‌ها خواهیم پرداخت.

شناسایی رقبا

شرکت‌ها معمولا با طیف گسترده‌ای از رقبا روبه‌رو هستند. به‌طور کلی یک شرکت می‌تواند تمام شرکت‌هایی که کالاها و خدمات مشابه تولید می‌کنند را رقیب خود بداند. همچنین رقبای یک شرکت را می‌توان تمامی شرکت‌هایی دانست که کالاهای تولیدی آن‌ها، خدمات مشابهی را تامین می‌کند.

تعیین اهداف رقبا

مدیر بازاریابی پس از شناسایی رقبای اصلی، باید از خود بپرسد هریک از رقبا به‌دنبال چه هدفی هستند و انگیزه رفتاری هرکدام چیست؟

در ابتدا ممکن است این‌طور به نظر برسد که هدف رقبا فقط «به حداکثر رساندن سود» است و تمام فعالیت‌های آن‌ها بر اساس این هدف پایه‌گذاری شده است. اما باید توجه داشت، هدف شرکت‌ها از نظر اهمیتی که برای سود کوتاه مدت و سود بلند مدت، قائل هستند، متفاوت است. همچنین ممکن است شرکتی برخلاف تصور ما،«تامین رضایت مصرف‌کنندگان» را در اولویت اهداف خود قرار دهد. بنابراین در تحلیل رقبا، علاوه‌بر توجه به هدف «سود آوری»، باید به سایر اهدافی که توسط آن‌ها درنظر گرفته می‌شود، مانند رشد سهم بازار، ارائه خدمات برتر و… نیز توجه کرد. اطلاع از ترکیب اهداف رقیب، روشن می‌کند که آیا او از وضعیت فعلی خود راضی است؟ در مقابل اقدامات رقابتی مختلف، چگونه از خود واکنش نشان خواهد داد؟

شناسایی خط‌ مشی رقبا

در فرایند تحلیل رقبا، هرچه خط‌مشی یک موسسه به خط‌ مشی موسسه دیگر شبیه‌تر باشد، رقابت میان آن‌ها فشرده‌تر است.

یک شرکت برای طراحی خط ‌مشی مناسب، باید تمامی ابعاد شرکت رقیب را مورد بررسی قرار دهد و از کیفیت کالاهای تولیدی، ویژگی‌ها و ترکیب آن‌ها، خدمات مشتریان، سیاست تعیین قیمت فروش، پوشش توزیعی، خط ‌مشی فروشندگان، طرح‌های تبلیغاتی و… در شرکت رقیب، اطلاع کامل داشته باشد. همچنین باید جزییات خط ‌مشی تحقیق و توسعه، تولید، خرید، امور مالی و سایر خط مشی‌های شرکت رقیب را نیز مورد بررسی و مطالعه قرار دهد.

برای تهیه یک خط‌ مشی موثر و کارامد، شرکت باید رقبا، مشتریان بالقوه و مشتریان بالفعل خود را باهم درنظر داشته باشد و به‌طور مرتب آ‌ها را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. سپس نسبت به تهیه خط‌ مشی‌های بازاریابی رقابتی اقدام کند. ذکر این نکته حائز اهمیت است که باید خط ‌مشی‌هایی تهیه کرد که شرکت را در مقابل رقبا در جایگاهی ممتاز قرار داده و توانمندترین مزیت رقابتی را ایجاد کند.

ارزیابی نقاط قوت و ضعف رقبا

این بخش را با طرح یک سوال آغاز می‌کنیم: «آیا رقبای شرکت، قادر هستند با اجرای خط‌ مشی‌های خود به اهدافشان برسند؟»

در فرایند تجزیه و تحلیل رقبا، بازاریابان باید از نقاط قوت و ضعف رقیبان خود اطلاع داشته‌باشند. برای این منظور، شرکت باید نسبت به جمع‌آوری اطلاعات ارزشمند و کلیدی رقبای خود در چند سال گذشته اقدام کند. با این اطلاعات، شرکت نسبت به اهداف، خط‌ مشی‌ها و عملکرد رقبا آگاهی پیدا می‌کند و به‌این ترتیب می‌تواند برآورد درست‌تری نسبت به نقاط قوت و ضعف رقبای خود به‌دست آورد. در روند تحلیل رقبا از سایر منابع اطلاعاتی مانند تحقیقات بازاریابی، تجربیات شخصی، شنیده‌ها، شایعات و… نیز می‌توان به اطلاعات مهمی دست یافت. مثلا در تحقیقی راجع به تجزیه و تحلیل فایده از نظر مشتری، می‌توان از مشتریان پرسید چه مزایایی برای آن‌ها ارزشمند است؟ به‌نظر آن‌ها شرکتی که از آن خدمات و محصولات دریافت می‌کنند، دارای چه ویژگی مهمی است؟ و… این اطلاعات، نشان می‌دهد کدام یک از رقبا بی‌دفاع هستند و باید به آنها حمله شود؟ روش‌های حمله به آنها کدام است؟ علاوه‌بر این، به کمک این اطلاعات، نقاط آسیب پذیر شرکت در قبال حركات رقبا نیز آشکار می شود.

همچنین شرکت حین بررسی شرکت‌های رقیب باید مفروضات غلط آن‌ها در کسب‌وکار را نیز بشناسد. زیرا بسیاری از شرکت‌ها بر این باورند که: «کالای تولیدی ما، دارای بالاترین کیفیت است»، «مشتریان به قیمت بیشتر از خدمات اهمیت می‌دهند» و… به‌این شکل قربانی ارزیابی غلط خود می‌شوند. اگر رقیبی فعالیت خود را بر یک پندار غلط بنا نهاده باشد، سایر رقبا می توانند از آن به نفع خود بهره‌برداری کنند.

برآورد الگوهای واکنشی رقبا

اهداف، خط‌ مشی‌ها و نقاط قوت و ضعف رقبا تا اندازه‌ای گویای واکنش‌های آن‌ها در مقابل تحرکاتی مانند کاهش قیمت فروش، افزایش بودجه تبلیغات، معرفی کالاهای جدید و… است.

در رویارویی با این مسائل، هرکدام از رقبا عکس‌العمل متفاوتی از خود نشان می‌دهند. بعضی در مقابل حرکت رقیب، واکنش چندان سریع و شدیدی ندارند، شاید چون آن‌ها مشتریان خود را بسیار وفادار می‌پندارند، یا شاید به‌موقع متوجه رقیب نمی‌شوند، یا منابع مالی لازم برای انجام واکنش را در اختیار ندارند.

بعضی دیگر فقط در مقابل حملات خاصی از خود واکنش نشان می‌دهند، مثلا ممکن است فقط نسبت به کاهش قیمت فروش از خود عکس‌العمل نشان دهند. بعضی نیز در مقابل هر نوع حمله‌ای از خود واکنش سریع و شدیدی بروز می‌دهند.

برخی از شرکت‌های رقیب نیز دارای هم‌زیستی مسالمت‌آمیز هستند و بعضی همواره در حال جدال. به‌طور کلی، اطلاع از نحوه واکنش رقبا اين امکان را برای شرکت فراهم می‌کند که بهترين برنامه‌ها را براى حمله به آنها تدارک ببيند و به بهترين شکل ممکن از وضعيت فعلى خود دفاع کند.

انتخاب رقبا برای حمله یا گریز

مدیر بازاریابی با توجه تحلیل روند چیست و انواع آن کدام است؟ به تحقیقات و اطلاعات جمع‌آوری شده در مراحل قبل، باید درمورد نحوه رفتار با رقبا تصمیم‌گیری کند.

به‌عنوان مثال، در تحلیل رقبا بیشتر شرکت‌ها ترجیح می‌دهند، رقبای ضعیف را آماج حمله قرار دهند، چون این کار به زمان و هزینه کمتری نیاز دارد. اما از طرفی حمله به این دسته از رقبا، بهره چندانی ندارد. کسب‌وکارها برای افزایش توانایی‌های خود باید با رقبای قوی نیز رو‌به‌رو شوند، بدون شک موفقیت در مقابل این دسته از رقبا، بهره بیشتری در بر دارد.

ابزار تحلیل رقبا

ابزار تحلیل رقبا

ابزارهای متعددی برای شناسایی تحلیل رقبا در کسب‌وکار وجود دارد که در ادامه به تعدادی از آن‌ها اشاره خواهیم کرد. به کمک این ابزارها می‌توانید رقبای خود را پیگیری کرده و بررسی کنید آن‌ها در چه شرایط هستند.

الکسا: نظارت بر ترافیک

الکسا از ابزارهای آنالیز ترافیک وب است، به کمک این ابزار می‌توانید ترافیک وب‌سایت‌های رقیب و همچنین وبسایت شخصی خود را ردیابی کنید. الکسا از ابزارهایی است که می تواند به شما برای تبدیل داده به ارزش رقابتی در تجارت کمک کند.

SE Ranking

به شما کمک می‌کند رتبه‌بندی جست‌وجوی رقبا را در هر موتور جست‌وجو و مناطق هدف کنترل کنید (حداکثر پنج پروژه در هر وب سایت). همچنین به کمک این ابزار می توانید گزارش‌های مفصلی در مورد آنالیز رقبا در سئو اصلی از جمله داده‌های میانگین موقعیت آنها، پیش‌بینی ترافیک سایت و… دریافت کنید. علاوه‌بر این می‌توانید داده‌ها را برای صفحه اول هر جست‌وجو، جمع‌آوری کرده و با مشاهده آنها در مورد عملکرد رقبا اطلاعات مناسبی به دست آورید.

Monitor Backlinks

به کمک این ابزار می‌توانید بک‌لینک‌های مختلف رقبا را ردیابی کرده و لینک‌های بی‌کیفیت و باکیفیت را پیدا کنید. این موضوع می‌تواند به تجزیه و تحلیل لینک‌های وبلاگ نویسان و مسئولان وب در زمینه فعالیت شما کمک کند تا استراتژی ساخت لینک خود را پیش ببرید، پیوندهایی با کیفیت از رقبای خود ایجاد کنید و محتوای طعمه‌های پیوند را بنویسید. همچنین با استفاده از این ابزار می توانید بر اساس موقعیت‌یابی کلمات کلیدی و تلاش برای افزایش بک‌لینک های خوب، به یک وب سایت خاص، میزان افزایش ترافیک را تخمین بزنید.

Spy Fu: مشاهده کلمات کلیدی رقیب

این ابزار قدرتمند، این امکان را برای شما فراهم می‌کند تا داده‌های کلمات کلیدی رقبا را هم در جستجوی ارگانیک و هم در AdWords مشاهده کنید. همچنین این ابزار شرایطی فراهم می آورد تا کلمات کلیدی مرتبط‌تری نیز به دست آورید. شما فقط با اضافه کردن کلمات کلیدی رقبا، می‌توانید تعداد زیادی از استراتژی‌های آنها را مشاهده کنید.

Open Site Explorer: کنترل پیوندهای پشتیبان

نوعی ابزار شناخته شده با کاربرد آسان از Moz است که به نظارت بر بک لینک کمک می‌کند. به کمک این ابزار نه‌تنها می‌توانید پیوندهای پشتیبان همه رقبا را دنبال کنید، بلکه می‌توانید برای بهبود استراتژی‌های ایجاد لینک خود نیز استفاده کنید. نکته حائز اهمیت این است که می‌توانید داده‌های صفحه و اختیارات دامنه، انکر تکست، دامنه‌های پیوند دهنده و پیوندها را تا ۵ وب سایت مقایسه کنید.

Moat: مکان تبلیغ را پیدا کنید

Moat ابزاری چند منظوره برای صنعت تبلیغات است. به کمک آن متوجه می‌شوید چه تبلیغاتی برای وب‌سایت‌های مختلف و برندهای برتر اجرا می‌شود. همچنین به کمک این ابزار می‌توانید مکان‌ها و اندازه تبلیغاتی که اخیرا نمایش داده شده را نیز مشاهده کنید. به طور کلی، Moat یک راهنمای گام به گام درمورد محل قرار دادن تبلیغات شخصی ارائه می‌دهد و می‌تواند به برندینگ شما کمک کند.

ISpionage: ردیابی کلمات کلیدی

این ابزار به شما می‌گوید رقبا، چه جست‌وجوهای ارگانیکی انجام می‌دهند. این مجموعه ابزارهایی دارد که شامل بررسی سئو رقبا، نظارت اجتماعی و پیگیری کلمات کلیدی است.

Followerwonk : دنبال کنندگان توییتر را تجزیه و تحلیل کنید

این ابزار جهت تقویت استراتژی‌های بازاریابی توییتر، هر پروفایل توییتری را به صورت رایگان تجزیه و تحلیل می‌کند و طیف گسترده ای از جزئیات، مانند توییت‌های اخیر، بایگانی، مکان‌ها و اختیارات فالوئرها را فراهم می‌کند تا یک تصویر کلی از توییتر رقبا به دست آورید.

Ontolo: برای بازاریابی محتوا

آنتولو، ابزاری مناسب برای نظارت بر بک‌لینک و بازاریابی محتوا است. به کمک این ابزار می‌توانید برای تعیین موضوعات محتوایی، دستیابی به نویسندگان، بهبود استراتژی‌های ایجاد لینک و… اقدام کنید.

و در انتها…

همان‌طور که بیان شد، برای موفق بودن در کسب‌وکار و پیشی گرفتن از رقیبان، انجام فرایند آنالیز و تحلیل رقبا ضروری است. برای انجام آن، ابتدا باید به تجزیه و تحلیل بازار بپردازید، سپس با شناسایی کامل رقبا، کسب‌وکار هرکدام را تجزیه و تحلیل کرده و یک مدل تحلیل رقبا آماده کنید. حالا باید رفتار کاری خود را طوری تنظیم کنید که مشتریان، شما را بر رقبا ترجیح دهند و به سمت شما بیایند.

در این نوشتار ضمن بیان مفهوم تحلیل رقبا، مراحل آن و همچنین ابزارهای تحلیل رقبا در کسب‌وکار مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت.

حجم معاملات چیست و چگونه می‌توانیم از آن استفاده کنیم؟

تفاوت سرمایه‌گذاری و معامله‌گری

حجم معاملات (Trade Volume) مجموع تعداد قراردادها یا سهام‌های معامله شده در یک نماد معاملاتی است. حجم معاملاتی را می‌توان در هر نوع نماد و بازارهایی مثل بورس سهام، اوراق قرضه، قراردادهای آپشن، قراردادهای آتی و انواع کالاها به کار برد.

اصول پایه حجم معاملات

حجم معاملات در یک برهه زمانی خاص، مجموع تعداد سهام‌ها یا قراردادهای مبادله شده در یک نماد معاملاتی خاص را اندازه می‌گیرد، که شامل مجموع مقدار سهام‌های مبادله شده بین خریدار و فروشنده می‌شود.

زمانی که مبادلات به صورت فعالانه‌تر انجام می‌شوند، حجم معاملات بالاست و وقتی که مبادلات کمتری بین خریدار و فروشنده انجام می‌شود، حجم معاملاتی نیز پایین است.

هر صرافی در بازار، حجم معاملاتی خاص خود را دنبال می‌کند و اطلاعات مختص به خود را منتشر می‌کند. اطلاعات مربوط به حجم معاملاتی در هر روز، معمولا هر یک ساعت یک بار، تخمین زده می‌شوند و در انتهای هر روز نیز یک شکل کلی و یک اطلاعات منسجم از حجم معاملات آن روز منتشر می‌شود.

سرمایه گذاران همچنین می‌توانند مقدار تغییرات قیمت قرارداد را به عنوان جانشینی برای حجم معاملات دنبال کنند. در این روش، تغییرات قیمت خیلی سریع‌تر از حجم معاملات اتفاق می‌افتد.

این ابزار به سرمایه گذاران درباره میزان فعالیت و نقدینگی بازار می‌گوید. حجم معاملات بالا، نشان دهنده نقدینگی بالای یک نماد معاملاتی است؛ یعنی رابطه بهتر و فعال‌تری بین خریداران و فروشندگان وجود دارد.

وقتی که سرمایه گذاران درباره روند حرکتی در بازار سهام تردید دارند، حجم معاملات در قراردادهای آتی افزایش می‌یابد. این اغلب باعث می‌شود که قراردادهای آتی و آپشن آن سهام نیز فعال‌تر شوند.

در کل، در روزهای باز شدن بازارهای جهانی مثل فارکس (دوشنبه‌ها)، و روزهای بسته شدن بازار (جمعه‌ها) حجم معامله بالاتر است و در روزهای قبل از تعطیلات، معمولا پایین می‌آید.

امروزه، تریدرهای روزانه و شاخص‌های پول در بازار آمریکا، تبدیل به یکی از بزرگ‌ترین استفاده کنندگان حجم معاملات شده‌اند.

طبق گفته‌های موسسه مالی و بانکداری JPMorgan‌ در سال ۲۰۱۷، سرمایه گذاران راکدی مثل ETFها (صندوق‌های قابل معامله) و حساب‌های سرمایه گذاری کمّی که معاملات الگوریتمی با سرعت بالا انجام می‌دهند، مسئول ۶۰ درصد از کل حجم معاملاتی بودند؛ در حالی که تریدرهای محتاط فاندامنتالی (تریدرهایی که فاکتورهای فاندامنتالی را قبل از سرمایه گذاری بر روی یک سهام ارزیابی می‌کنند)، تنها مسئول ۱۰ درصد از آن بودند.

تریدرها و حجم معاملات

حجم معاملات ارز دیجیتال بیت کوین تحلیل تکنیکال ترید اندیکاتور قراردادهای آتی قراردادهای آپشن

تریدرهای از عوامل مختلفی در تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند. حجم معاملاتی یکی از آسان‌ترین فاکتورها برای ارزیابی بازار توسط تریدرهاست.

این ابزار، در طول بالا رفتن سریع قیمت یا پایین آمدن سریع آن، برای تریدرها اهمیت زیادی دارد، چون می‌توانند با استفاده از آن، معاملات خود را تشخیص و سازماندهی کنند.

همچنین حجم معاملات بالا که معمولا با تغییر روند قیمت همراه است، می‌تواند ارزش سهام مورد نظر تریدرها را تقویت کند.

سطوح مختلف حجم معاملات، می‌تواند به تریدرها کمک کند تا تصمیم گیری بهتری برای زمان ورود به بازار داشته باشند؛ تریدرها میانگین حجم معامله در طول روز را، هم برای معاملات کوتاه مدت و هم بلندمدت دنبال می‌کنند، تا بتوانند برای ورود به بازار تصمیم درستی بگیرند. همچنین آنها می‌توانند اندیکاتورهای تکنیکال دیگر را نیز با حجم معاملاتی تلفیق کنند.

نمونه‌ای ساده از حجم معاملات

فرض کنید که بازار شامل دو تریدر است؛ تریدر اول ۵۰۰ سهم از سهام اپل را می‌خرد و ۲۵۰ سهم از سهام آمازون را می‌فروشد. تریدر دوم نیز ۵۰۰ سهم از سهام تسلا را می‌خرد و ۲۵۰ تا از این سهم را به تریدر اول می‌فروشد.

کل حجم معاملات در بازار ۱۰۰۰ است (۵۰۰ سهم اپل + ۲۵۰ سهم آمازون + ۲۵۰ سهم تسلا).

استفاده از حجم معاملات برای بهبود معاملات

حجم معاملات ارز دیجیتال بیت کوین تحلیل تکنیکال ترید اندیکاتور قراردادهای آتی قراردادهای آپشن

حجم معاملات یک مقیاس است که نشان می‌دهد در یک دوره زمانی خاص، چه مقدار از یک دارایی معامله شده است. در بورس سهام، حجم معاملات به صورت تعداد سهم‌های خرید و فروش شده نمایش داده می‌شود و در قراردادهای آتی و آپشن نیز این حجم بر مبنای تعداد قرارداد دست به دست شده نشان داده می‌شود. خود حجم معاملات و دیگر اندیکاتورهایی که از دیتاهای حجم معاملاتی بهره می‌گیرند، معمولا در نمودارهای آنلاین استفاده می‌شوند.

هر از گاهی، نگاه کردن به الگوهای حجم معاملات، می‌تواند قدرت یک سهام یا ارز دیجیتال خاص را نشان دهد. در حقیقت، حجم معاملات نقش مهمی در تحلیل تکنیکال بازی می‌کند.

نکات مهم

  • حجم معاملات می‌تواند یک مقیاس خوب برای تشخیص قدرت بازار باشد. معمولا بازارهایی که دارای حجم معاملات بالایی هستند، روند قدرتمندتر و سالم‌تری دارند.
  • زمانی که در حجم معاملات بالا، بازار ریزش می‌کند، قدرت بازار در روند نزولی بیشتر می‌شود.
  • زمانی که قیمت در روند نزولی بالای بالاتر (Higher High) جدیدی را ثبت می‌کند، باید خیلی مراقب باشید! چون ممکن است روند صعودی شکل بگیرد.
  • اندیکاتورهای حجم موجود (OBV) و کلینگر (Klinger)، ابزارهایی هستند که بر مبنای حجم بازار کار می‌کنند.

اصول اولیه استفاده از حجم معاملات

وقتی که حجم معاملاتی را بررسی می‌کنید، معمولا اطلاعات از قبیل قدرت یا ضعف یک روند را به دست می‌آورید. به عنوان یک تریدر، ما تمایل بیشتری به همراهی با حرکات قوی‌تر داریم و در روندهای ضعیف نیز، ما به دنبال معکوس شدن روند می‌گردیم.

البته این دستورالعمل‌ها همیشه و برای تمام مسائل پاسخگو نیست؛ اما برای تصمیم‌گیری برای ورود به بازار، مناسب است.

۱. تایید روند

یک بازار رو به رشد (نزولی یا صعودی)، باید حجم معاملاتی بالایی داشته باشد. گاوها به افزایش حجم خریداران تحلیل روند چیست و انواع آن کدام است؟ برای هل دادن قیمت به سمت بالا نیاز دارند؛ کاهش حجم معاملات در روند صعودی، می‌تواند نشانه کاهش جذابیت نماد مورد نظر و در نتیجه، معکوس شدن قیمت باشد.

این یک حقیقت واضح است که ریزش یا جهش قیمت با حجم معاملاتی کم، یک سیگنال خرید یا فروش ضعیف است. ریزش یا جهش قیمت با حجم بالا، سیگنال قوی‌تری ارائه می‌دهد که نشانه تغییر چیزی در آن نماد خاص است.

۲. اشباع حرکت و حجم معاملات

در یک بازار صعودی یا نزولی، ما می‌توانیم اشباع قیمت را ببینیم. اشباع‌ها، حرکات واضحی در قیمت هستند که با افزایش حجم معاملات ترکیب شده‌اند؛ آنها می‌توانند سیگنال‌هایی مبنی بر پتانسیل اتمام روند ارائه دهند.

تریدرهایی که بیشتر صبر کرده‌اند و از عدم دریافت سودهای بیشتر ترس دارند، خریداران را خسته می‌کنند؛ در نتیجه، بازار معکوس می‌شود.

زمانی که بازار نزولی است، نزول بیشتر قیمت تریدرها را تحت فشار قرار می‌دهد و این، بر روی نوسانات تاثیر می‌گذارد و حجم معاملات را افزایش می‌دهد. این نیز می‌تواند سیگنالی مبنی بر اتمام روند نزولی باشد.

۳. نشانه‌های صعودی

حجم معاملات می‎تواند در تشخیص نشانه‌های صعودی بازار مفید باشد. برای مثال،‌ فرض کنید که بر روی یک خط مقاومت که قیمت را پس می‌زند، حجم معاملات افزایش می‌یابد؛ در این حالت، قیمت نیز پس از یک اصلاح کوچک، افزایش پیدا می‌کند.

در یک روند نزولی، باید پایین پایین‌تر (Lower Low) ساخته شود؛ زمانی که این حرکت تمام شد، حجم معاملات کاهش می‌یابد، که این یک نشانه صعودی تلقی می‌شود.

۴. معکوس شدن قیمت

پس از یک حرکت بزرگ قیمتی (بالا یا پایین)، اگر قیمت شروع به بی‌روند یا رنج شدن (Range) با حجم معاملاتی بالا کرد، می‌تواند نشانه‌ای از معکوس شدن قیمت باشد.

۵. بریک اوت‌ها و فیک اوت‌ها

در بریک اوت اولیه از بازار بی روند و یا هر الگوی قیمتی دیگر، افزایش در حجم معاملاتی می‌تواند قدرت روند را بیشتر کند. کم بودن مقدار حجم معاملات، پس زدن قیمت در بریک اوت را نشان می‌دهد، که به آن فیک اوت می‌گویند.

۶. تاریخ حجم معاملات

حجم معاملات باید مربوط به تاریخ اخیر باشد؛ مقایسه حجم معاملات امروز با ۵۰ سال قبل، اطلاعات اشتباهی به ما می‌دهد. هرچه تاریخ حجم معاملات جدیدتر باشد، امکان اتفاق مشابه بیشتر است.

حجم معاملات اغلب به عنوان یک اندیکاتور نقدینگی تلقی می‌شود. بازارهایی مثل بورس سهام که دارای نقدینگی بالایی هستند،‌ به عنوان یک استراتژی ترید کوتاه مدت در نظر گرفته می‌شوند؛ چون در قیمت‌های مختلف، خریداران و فروشندگان زیادی وجود دارند.

۳ اندیکاتور پرکاربرد برای حجم معاملات

حجم معاملات ارز دیجیتال بیت کوین تحلیل تکنیکال ترید اندیکاتور قراردادهای آتی قراردادهای آپشن

اندیکاتورهای حجم معاملات، فرمول‌های ریاضی هستند که به صورت مشترک در بیشتر پلتفرم‌های نموداری وجود دارند.

فرمول کارکرد هر اندیکاتور مقداری با اندیکاتورهای دیگر فرق دارد. تریدرها می‌توانند اندیکاتوری را انتخاب کنند که بهترین عملکرد را برایشان دارد.

استفاده از این اندیکاتورها الزامی نیست؛ اما آنها می‌توانند در تصمیم گیری درست شما را راهنمایی کنند. اندیکاتورهای زیادی برای حجم معاملاتی وجود دارند، اما ما ۳ اندیکاتور با عملکرد خوب را در اینجا بررسی می‌کنیم:

۱. اندیکاتور حجم موجود (OBV)

OBV یک اندیکاتور ساده اما مفید است. در این اندیکاتور، حجم معاملات زمانی افزایش می‌یابد که بازار به انتهای روند صعودی رسیده است. همچنین، حجم معاملات زمانی کاهش می‌یابد که قیمت به انتهای روند نزولی رسیده است.

OBV یک مجموعه از انباشت قیمت یا اشباع را نشان می‌دهد. همچنین می‌تواند واگرایی را نیز نشان دهد؛ مثل زمانی که قیمت بالا برود، اما حجم با نسبت آرامی شروع به رشد کند و یا حجم معاملات کم شود.

۲. اندیکاتور جریان پول چایکین (CMF)

افزایش قیمت باید با افزایش حجم همراه باشد. اندیکاتور CMF بر روی انبساط قیمت در زمانی که قیمت بالاتر از میانگین قیمتی کل روز قرار می‌گیرد، تمرکز دارد، سپس یک ارزش مطابق با قدرت این روند ارائه می‌کند.

اگر حجم معاملاتی در آن افزایش پیدا کند، قیمت نیز افزایش پیدا می‌کند و اگر حجم پایین باشد، قیمت نیز منفی خواهد بود.

CMF‌ می‌تواند به عنوان یک اندیکاتور کوتاه مدت استفاده شود، به این دلیل که نوسان می‌کند؛ اما بیشتر برای نشان دادن واگرایی کاربرد دارد.

۳. اسیلاتور کلینگر (Klinger Oscillator)

نوسان در پایین و بالای خط صفر، می‌تواند سیگنال‌هایی برای خرید و فروش ارائه کند.

اسیلاتور کلینگر انباشتگی قیمت را برای حجم خرید، و پراکندگی قیمت را برای حجم فروش در یک دوره زمانی خاص ارائه می‌دهد.

سخن آخر

حجم معاملاتی یک ابزار کاربردی برای تشخیص روند است. همانطور که می‌بینید، روش‌های زیادی برای استفاده از آن وجود دارد. اصلی‌ترین راه استفاده از آن، تشخیص قدرت یا ضعف بازار و بررسی تاییدیه روند یا معکوس شدن روند است.تحلیل روند چیست و انواع آن کدام است؟

اندیکاتورهای مبتنی بر حجم معاملات، برای تصمیم گیری درست برای ورود به بازار به تریدرها کمک می‌کنند.

البته حجم معاملاتی ابزار خیلی دقیقی برای ورود و خروج نیست و باید برای تشخیص این نقاط از رفتار قیمت (Price Action) نیز کمک گرفت.

اعتبار و استحکام خط روند (Strength Trendline) چیست و به چه عواملی بستگی دارد؟

خط روند یکی از معیارهای کارآمد در تحلیل تکنیکال بازار بورس و تحلیل و تصمیم گیری در خصوص اتخاذ استراتژی در بورس است. این معیار سنجه ای تحلیل روند چیست و انواع آن کدام است؟ معتبر برای اتخاذ استراتژی خرید، فروش و یا انفعال در بازار بورس به دست می دهد. خط روند با دو شاخص جهت (صعودی یا نزولی) و مدت زمان استمرار جهت به تحلیلگر، سیگنال های تصمیم گیری را ارسال می کند. تصمیم گیری مطمئن در بازار سهام منوط به اعتبار و استحکام خط روند است. پارامترهایی نظیر صاف بودن خط روند، طول خط روند، شیب خط روند، تعداد برخورد قیمت ها با خط روند، میانگین جهت دار و میانگین متحرک از جمله پارامترهای سنجش میزان اعتبار و استحکام خط روند به شمار می روند.

اعتبار و استحکام خط روند (Strength Trendline) چیست و به چه عواملی بستگی دارد؟

اعتبار و استحکام خط روند (Strength Trendline) چیست و به چه عواملی بستگی دارد؟

اعتبار و استحکام خط روند ( Strength Trendline )

خط روند یکی از بهترین ابزارها برای تجزیه و تحلیل روند نوسان قیمت در بازار بورس است. خط روند ماحصل متصل کردن بالاترین قیمت ها یا پایین ترین قیمت ها در یک بازه زمانی مشخص است. تحلیلگر، بازه زمانی مشخصی را مد نظر قرار داده، در آن بازه بالاترین قیمت ها یا پایین ترین قیمت ها را روی نمودار قیمت- زمان، نقطه گذاری کرده و در نهایت با متصل کردن نقط به یکدیگر روند تغییر و نوسان قیمت در بازار بورس را به دست خواهد آورد.

معمولاً برای تحلیل روندهای نزولی، بالاترین قیمت ها به هم متصل می شوند و برای تحلیل روندهای صعودی، پایین ترین قیمت های هر بازه را وصل می کنند.

همچنین می توان با متصل کردن همزمان بالاترین و پایین ترین قیمت ها، به یک کانال دست یافت که مختصات دقیق تری را برای تحلیل گر در بازار ارائه می دهد. خطوط به هم متصل شده اصطلاحا خط روند خوانده می شوند. (1)

جهت روند

انواع خطوط روند کدامند؟

روند صعودی
روند نزولی
روند خنثی

مراحل ترسیم خط روند

تحلیلگر بر حسب شرایط بازار یا جایگاهی که برای خود در بازار سهام لحاظ می کند، دست به انجام مراحل زیر برای ترسیم خط روند می زند:

مرحله اول- تعیین بازه های زمانی

این امر با توجه به شرایط بازار و خود سهامدار متفاوت است. ممکن است یک تحلیلگر بازه 5 دقیقه را برای تحلیل در نظر بگیرد و تحلیلگری دیگر بازه های ساعتی، روزانه، هفتگی و. را مد نظر قرار دارد؛ این امر کاملا به شرایط بازار و موقعیت خود تحلیلگر بستگی دارد.

مرحله دوم- درج نقاط قیمت روی نمودار روند

تحلیلگر نقاط قیمتی را روی نمودار درج می کند تا داده های اولیه تحلیل فراهم شده باشد. داده های درج شده مقیاسی کلی از صعودی یا نزولی بودن روند تغییر قیمت ها ارائه می دهند و به تحلیلگر راهنمایی برای پیشبرد مراحل ارائه می دهند. ترسیم خط روند در شرایط نزولی یا صعودی بودن، تفاوت هایی دارد که در ادامه بدان اشاره می رود:

اگر روند صعودی بود، در هر نقطه کمترین قیمت ثبت شده را معیار قرار می دهیم و پس از تعیین نقاط، آن ها را به یکدیگر وصل می کنیم. خط حاصله، خط روند صعوی به شمار می رود که نشان گر مهیا بودن شرایط بازار برای خرید سهام است. این خط نشان می دهد که کمترین قیمت ها در بازه های زمانی روند رو به رشدی را داشته اند و بنابراین خرید سهام مقرون به صرفه است.

اگر روند نزولی بود در هر نقطه بیشترین قیمت را معیار قرار داده و نقطه گذاری می کنیم. سپس با وصل کردن نقاط به یکدیگر، خط روند نزولی حاصل خواهد شد که نشان دهنده روند نزولی است. این خط نیز نشانگر این نکته است که بیشترین قیمت در بازه های زمانی مختلف تمایل به نزول دارد و از این رو فروش سهام، استراتژی مناسب تری است.

مزایا و کاربردهای خط روند

ترسیم خط روند حربه ای موثر برای تحلیلگر برای ارائه تحلیل و اتخاذ استراتژی خرید، فروش و یا انفعال در بازار است؛ چرا که امتیازهای زیر را در اختیار او قرار می دهد:

اطلاع از نوسان قیمت

مدت زمان روند صعودی یا نزولی قیمت

شدت افزایش یا کاهش قیمت

تشخیص نقاط حمایت و مقاومت

تشخیص نوسانات بازار نسبت به روند کلی قیمت

از این رو استفاده موثر از خط روند و به کارگیری ابزارهای تحلیلی آن، می تواند تحلیلگر را در ارائه بهترین تحلیل ها یاری کند.

اهمیت اعتبار و استحکام خط روند چیست؟

اعتبار و استحکام خط روند ضامنی برای اطمینان از اتخاذ استراتژی های تحلیلگر بازار بورس محسوب می شود. هر چه خط روند علائم بهتری از پایایی و دوام خود برای تحلیلگر ارائه دهد، او در اتخاذ تصمیمات آتی موضعی مطمئن تر خواهد داشت. تحلیلگر خواهد توانست درک بهتری از شرایط امروز بازار، ادامه روند آن، مقاومت هایی که می توانند پیش راه روند موجود رخ دهند، ریسک ها و مخاطرات روند موجود و نیز شدت و ضعف آن داشته باشد و تحلیلگر را بیش از پیش به تحرک از تحلیل لحظه ای و کوتاه مدت به سمت ارائه تحلیل های بلند مدت قیمت ها سوق دهد.

معیارها و نشانگرهای اعتبار و استحکام خط روند

به طور کلی در شناسایی شاخص های اعتبار و استحکام خط روند، دو معیار طولانی بودن و شیب روند در نظر گرفته می شوند. تحلیلگر پس از متصل کردن دو نقطه به یکدیگر می تواند درک و برداشتی اولیه از صعودی یا نزولی بودن خط روند بدست آورد، اما این معیار کافی برای تحلیل به شمار نمی رود و دستکم سه نقطه برای اعتبارسنجی جهت خط روند لازم است.

- صاف بودن روند

هر چه روند افزایش یا کاهش به صورت جزئی به خط روند نزدیکتر باشد، بیشتر می توان نسبت به اعتبار و استحکام خط روند اطمینان حاصل کرد. فاصله گیری و نوسان بالا نسبت به خط روند عدم ثبات نسبی را با وجود تداوم روند نشان می دهد و این امر می تواند به عنوان سیگنالی مبنی بر شکننده بودن خط روند در نظر گرفته شود. دایره آبی شکل زیر به خوبی نوسان قیمت با وجود نزولی بودن خط روند در برهه مذکور را نشان می دهد.

اعتبار و استحکام خط روند (Strength Trendline) چیست و به چه عواملی بستگی دارد؟

- تعداد برخورد نمودار با خط روند

این معیار ثبات بیشتر و مقاومت کمتر قیمت ها در برابر خط روند را نشان می دهد چرا که قیمت روز به صورت مکرر به خط روند نیل پیدا می کند. از این رو می تواند سنجه ای برای اعتبار بخشی به خط روند محسوب شود.

- طول خط روند

اشاره شد که از طریق دو نقطه اول روند، می توان مختصات اولیه خط روند را درک کرد. اما استمرار خط در جهت نزولی یا صعودی، ثبات و اعتبار خط روند را نشان داده و به تحلیلگر نسبت به انتخاب راهکار، اطمینان بیشتری می دهد. اگر ما با یک خط روند طولانی برای مثال یکساله رودررو باشیم، بدون شک با فرایندی پایدار مواجه خواهیم بود، حتی اگر شکست یک ماهه را دچار شویم؛ چرا که ممکن است این شکست ناشی از یک تحول جزئی باشد و دامنه کوتاه مدتی داشته باشد.

- شیب خطوط روند

علاوه بر ثبات و پایداری جهت خط روند، افزایش زاویه یا شیب خط روند نیز معیاری مناسب برای تشخیص اعتبار و استحکام خط روند است. برای مثال در شکل زیر شیب خط روند صعودی به مرور بیشتر و بیشتر می شود. این امر نشانگر استحکام بالای روند و تشویق تحلیلگر به خرید بیشتر خواهد بود. بدیهی است که استمرار یا افزایش شیب خط، باعث تشدید این روند خواهد شد. (3)

اعتبار و استحکام خط روند (Strength Trendline) چیست و به چه عواملی بستگی دارد؟

در عوض شیب خط روند نزولی زیر به تدریج کاسته می شود و این امر گویای کاهش تدریجی روند نزولی خط است. بنابراین تحلیلگر می تواند تخمین بزند که چه بسا در آینده نزدیک خط روند شکسته شود و استراتژی اتخاذ شده در خصوص خط روند نزولی، اعتبار خود را از دست بدهد.

اعتبار و استحکام خط روند (Strength Trendline) چیست و به چه عواملی بستگی دارد؟

- بازار گاوی و خرسی و ریزساختارها

اصطلاحات بازار گاوی و بازا خرسی زمانی در بورس استفاده می شوند که بازار به ترتیب روند صعودی یا نزولی داشته باشد. (4)

چنانکه اشاره شد طول بلند خط روند، ثبات آن را نشان می دهد. هر چه نوسان حول این خط کمتر باشد، ثبات بالاتر است. همچنین در برخی از موارد می بینیم که میزان نوسان به قدری بالاست که نمی توان یک خط روند مشخص ولو برای بازه های کوتاه مدت نیز ترسیم کرد. در این گونه موارد اصطلاحا ساختار خط روند شکسته و نمی توان برآورد و تحلیل از آن ارائه داد. این شرایط شکننده و فاقد اعتبار و استحکام خواهد بود و معمولا تحلیلگران و بورس بازان در این شرایط دست به عمل نمی زنند تا ثبات حاصل شود.

- شاخص میانگین جهت دار یا ADX

به زمانی می گویند که شاخص ADX حالت نوسانی و غیر خطی می گیرد و به شما امکان تحلیل روند را نمی دهد، و فقط به شما تحلیل می دهد که آیا شاخص در لحظه رو به صعود است یا نزول. شاخص ADX شاخصی است بین اندیکاتور جهت دار مثب و منفی و میانگین این دو را نشان می دهد.

وقتی این شاخص قدرت تحلیلی خود را از دست می دهد و فقط توان برآورد لحظه ای را می دهد، دیگر سنگ محکی برای اطمینان از اعتبار و استحکام خط روند نخواهد بود و در این صورت باید نسبت به اعتبار شرایط بازار تردید کرد. (5)

- میانگین متحرک یا MA

میانگین متحرک در واقع نموداری است که از جمع قیمت های یک نقطه بر تعداد داده ها حاصل می شود. زمانی که قیمت در یک لحظه بالاتر از میانگین متحرک باشد و میانگین متحرک نیز صعودی باشد، می توان تحلیل کرد که قیمت ها رو به افزایش است و فرصت خرید وجود دارد. حال هر چه قیمت بالاتر از MA باشد و این روند دامنه دارتر و درازتر باشد، اعتبار و استحکام خط روند بیشتر خواهد بود. (6)

جمع بندی و نتیجه گیری

خط روند جزو بهترین ابزارها برای تحلیل قیمت و تصمیم گیری در بازار بورس به شمار می رود و در صورت اتخاذ ابزارها و روش های مربوط به آن به شکل دقیق، بدون شک بهترین نتایج برای تحلیلگر تصویر خواهد شد. بدیهی است که اعتبار و استحکام خط روند بهترین نشانگر برای اتخاذ تصمیمات در بازار بورس محسوب می‌شود، چرا که چشم انداز و افقی با ضریب اطمینان بالا به تحلیلگران و فعالان بازار بورس ارائه داده و آن ها را در به کارگیری حربه هایی نظیر فروش، خرید یا انفعال در بازار مصمم تر خواهد کرد.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا