تحلیل روند چیست؟

روندها و تغییر روند در تحلیل تکنیکال
روندها یکی از مهمترین بخش های تحلیل تکنیکال هستند که می توانند ایده هایی در مورد شرایط کلی بازار به ما بدهند. به عنوان مثال زمانی که بازار در حال صعود می باشد، می توان در نقاط مناسبی اقدام به خرید کرد و یا به هنگام نزول بازار می توان نقاطی را برای فروش در نظر گرفت.
البته روش های سنتی ترید بر اساس روند ممکن است امروزه دیگر کارایی ۲۰ یا ۳۰ سال قبل را نداشته باشند. چرا که تکنیک ها عوض شده و تریدرها نیز باهوش تر شده اند و شاید دیگر جملاتی مثل “ سعی نکن چاقوی در حال سقوط رو بگیری ” دیگر کاربری نداشته باشند. به قول “اد سیکوتا” یکی از بزرگترین تریدرهای دنیا که میگوید: ” روند دوست شماست مگر در زمانی که در پیچ آخر باشد “.
اما باز هم میگوییم که تحلیل روند می تواند به عنوان چشم اندازی کلی به کار بیاید. این نظر شخصی ماست و هرکس می تواند نظری داشته باشد.
در ادامه میخواهیم روندها را به شکل ساده بشناسیم و تغییر روند را نیز بررسی کنیم. پس با طلاچارت همراه باشید…
انواع روندها و تعریف آنها
۱- روند صعودی: روندی است که سقف ها و کف ها به صورت متوالی بالاتر از یکدیگر تشکیل می شوند.
۲- روند نزولی: روندی است که سقف ها و کف ها به صورت متوالی پایین تر از یکدیگر تشکیل می شوند.
۳- روند خنثی: روندی است که در آن سقف ها و کف ها معمولا در یک محدوده مشخص تشکیل می شوند و در واقع کف یا سقف جدیدی نداریم.
نمونه ای ساده از یک روند صعودی
H = سقف | L = کف | HH = سقف بالاتر | HL = کف بالاتر
نمونه ای از یک روند نزولی
H = سقف | L = کف | LH = سقف پایین تر | LL= کف پایین تر
نمونه ای از یک روند خنثی
نمونه هایی از روندها در چارت واقعی بازار
تغییر روند
تغییر روند نیز یکی از نشانه ها و هشدارهای مهم در بازار است که می تواند ما را از افتادن در دام روندهایی که به آخر عمر خود رسیده اند نجات دهد. اما چگونه می توان تغییر روند را تشخیص داد؟
ناتوانی قیمت! این مهمترین بخش از تغییر روند است و باید همیشه به خاطر بسپارید. زمانی که قیمت قادر به تشکیل سقف جدید (در روند صعودی) یا کف جدید (در روند نزولی) نباشد، باید کاملا مراقب باشیم. ممکن است روند آماده برای تغییر باشد.
تغییر روند دو بخش دارد: هشدار اولیه و تایید نهایی.
تغییر روند از صعودی به نزولی
هشدار اولیه: هر زمان که آخرین کف ایجاد شده شکسته شود.
تایید نهایی: زمانی که آخرین کفی که منجر به آخرین سقف شده است شکسته شود.
تغییر روند از نزولی به صعودی
هشدار اولیه: زمانی که آخرین سقف ایجاد شده شکسته شود.
تایید نهایی: زمانی که آخرین سقفی که منجر به آخرین کف شده است شکسته شود.
روند در تحلیل تکنیکال به چه معناست؟
روند در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال به مسیری گفته میشود که نحوه حرکت و جایگاه قیمتها را در گذشته نشان میدهد. در واقع، روند، پارامتری است که از افت و خیز قیمتها ایجاد میشود و جهت روند مشخص میکند که بازار در حال گذار به کدام سمت و سو میباشد. حرکتی که افت و خیزهای قیمت دارند، میتوانند رو به بالا، رو یه پائین یا در راستای افق باشد که در نهایت، جهت روند را مشخص خواهند کرد. این معیار میتواند کمک زیادی به تحلیل قیمت بیت کوین و دیگر ارزهای دیجیتال کرده و باعث شود که تحلیلگران و معاملهگران، تصمیمات دقیقتری را برای معاملات خود بگیرند. در این مقاله، با انواع روند در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال آشنا خواهیم شد.
آشنایی با جهتهای مختلف روند در تحلیل تکنیکال
گفتیم که روند در واقع از افت و خیزهایی که در قیمت بیت کوین و دیگر ارزهای دیجیتال ایجاد میشود ساخته شده است. حال، این جهت روند است که نشان میدهد بازار در چه حالی بوده و قیمتها ممکن است در آینده به چه شکل باشند. در ادامه به بررسی جهتهای مختلف روند خواهیم دید که چگونه میتوانیم از اتفاقات آینده بازار باخبر شویم.
- روند رو به بالا: روند رو به بالا از افت و خیزهای صعودی تشکیل شده است. در این روند، بیشینهها و کمینهها بالاتر از حالت پیشین خود هستند.
- روند رو به پائین: روند رو به پائین از افت و خیزهای نزولی تشکیل شده و در آن، بیشینهها و کمینهها پائینتر از حالت قبلی هستند.
- روند تثبیت شده: این روند همانطور که از نام آن پیداست، در محدودهای افقی و به یک سمت مشخص جابجا میشود.
بنابراین، روند رو به بالا، رو به پائین و تثبیت شده، سه مورد از روندهایی هستند که در تحلیل تکنیکال نمودار ارزهای دیجیتال با آنها روبرو هستیم. این سه مولفه به خودی خود نشانگر چیز خاصی نیستند! بلکه تنها از افت و خیزهایی که یک ارز دیجیتال در بازههای زمانی مختلف داشته است خبر میدهد. مسالهای که وجود دارد این است که بتوانیم این روندها را به صورت دقیقتر مورد تحلیل قرار دهیم. یکی از اصلیترین مولفهها و مفاهیمی که باید با آن آشنا شویم، مفهومی به نام طول دوره روند است.
طول دوره روند در تحلیل تکنیکال چیست؟
ایده جالبی برای تحلیل روندها در تحلیل تکنیکال وجود دارد که برای اولین بار توسط چارلز داو به کار گرفته شد. این ایده که برای تحلیل رفتار بازار به کار گرفته میشود، بعدها با عنوان تئوری داو شناخته شده و استفادههای بسیار گستردهای از آن صورت گرفت. ایده چارلز داو برای تحلیل قیمتها به شکلی بود که حرکت قیمتها را به مشابه حرکت موجهای دریا تعریف کرد. به عقیده او، حرکت قیمتها در بازار، مثل حرکت جریان آب به سمت ساحل است.
ایده چارلز داو برای تحلیل روند
زمانی که جریان آب به ساحل میرسد، باعث ایجاد موج میشود و هرچه که این موج ب ساحل نزدیکتر میشود، میزان آن کوچکتر شده تا در نهایت به سمت پائین حرکت نماید. هرچند که تعریف چنین مفهومی بسیار ساده به نظر میرسد، اما همین ایده بخشی اساسی از مطالعات مدرن روندها را به خود اختصاص داده است. مطابق با این نظریه، سه حالت در طول روند در تحلیل تکنیکال وجود دارد که عبارتند از:
- طول اولیه یاPrimary که طولانی مدت بوده، زمانی از یک سال یا بیشتر را شامل شده و در مدل داو، در واقع همان جریان آب است.
- طول ثانویه یاSecondary که میان مدت بوده و بازه زمانی یک تا سه ماه را شامل میشود. به تعبیر چارلز داو، طول ثانویه در واقع همان موجهایی هستند که پیش از رسیدن به ساحل ایجاد میشوند.
- طول فرعی یاMinor که کوتاه مدت است و بازه زمانی کمتر از یک ماه را شامل میگردد. تعبیری که داو از این طول دارد این است که این طولها در واقع موجهای کوچکی هستند که در ساحل به وجود میآیند.
هر روند در تحلیل تکنیکال از روندهای بعدی، طولانیتر تحلیل روند چیست؟ یا کوتاهتر از خود تاثیرپذیر است. یک روند طولانی مدت که صعودی باشد، باعث ایجاد روند میانجی با خیزهای بزرگتر و افتهای کوچکتر میگردد. از طرف دیگر، یک روند کوتاه مدت صعودی باعث میشود که روند میانجی نوسانات کمتری را تجربه کند.
به همین منوال، روند نزولی که بلند مدت باشد، باعث میشود که روند میانجی، خیزهای کوچکتر و افتهای بزرگتری را تجربه کرده و در حالی که روند نزولی کوتاه مدت، موجب ایجاد نوسانات کمتر و اندکتر میشود.
خطوط روند در تحلیل تکنیکال و اهمیت آنها
حال که روندها را شناختیم و تاثیرات آنها را در شناخت نحوه حرکت قیمتها دانستیم، وقت آن است که بدانیم چگونه باید از آنها استفاده کنیم. روشهای مختلفی برای سودجویی از روندها برای شناخت حرکت و رفتار بازار وجود دارد. یکی از اصلیترین و مهمترین راههایی که تحلیلگران با استفاده از آن اقدام به پیشبینی بازار میکنند، ترسیم خطوط روند در تحلیل تکنیکال است.
خط روند در نمودارها، به خطی صاف گفته میشود که دو یا چند قیمت مختلف را به یکدیگر ارتباط میدهد. این خط میتواند اطلاعاتی مفید و تا حد زیادی دقیق را ارائه کند که با استفاده از آن تحلیل روند چیست؟ میتوان خطوط حمایت و مقاومت در آینده را نیز به دست آورد. بسیاری از اصولی که مربوط به سطوح حمایت و مقاومت هستند، برای خطوط روند نیز کاربرد دارند. حال فرصت این رسیده است که به طور کاملتر به بررسی خطوط روندی که میتوانیم با استفاده از تحلیل روند چیست؟ آنها رفتار بازار و قیمتها را تحلیل کنیم بپرازیم. ببینیم که انواع خط روند چیست و چگونه عمل میکنند؟
خط روند صعودی یا Uptrend Line
خط روند صعودی در تحلیل نمودارها، خطی مستقیم و صاف است که به سمت راست و با شیبی افزاینده و رو به بالا ادامه مییابد. این خط، دو یا چند کمینه را به هم متصل کرده است. در رسم این خط باید دقت کنید که دومین کمینه، باید در سطحی بالاتر نسبت به اولی بوده تا شیب خط در نهایت به سمت بالا قرار گیرد. خطوط روندهای صعودی همچون خط حمایت عمل کرده و نشان میدهد که در عین افزایش قیمت، تقاضا از عرضه بیشتر است. معمولاً تا هنگامی که قیمتها در بالای خط روند باقی بمانند، روند صعودی بدون تغییر باقی خواهند ماند. تغییر قیمتها در زیر خط روند صعودی، نشان از تغییرات احتمالی روند را میدهد.
خط روند نزولی یا Downtrend Line
خط روند نزولی در تحلیل نمودارها، خطی مستقیم و صاف است که به سمت راست و با شیبی کاهنده و رو به پائین ادامه مییابد. این خط، دو یا چند بیشینه را به هم متصل کرده است. در رسم این خط باید دقت کنید که دومین بیشینه، باید در سطحی پائینتر نسبت به اولی بوده تا شیب خط در نهایت به سمت پائین قرار گیرد. خطوط روندهای نزولی همچون خط مقاومت عمل کرده و نشان میدهد که در عین کاهش قیمت، عرضه از تقاضا بیشتر است. معمولاً تا هنگامی که قیمتها در پائین خط روند باقی بمانند، روند نزولی بدون تغییر باقی خواهند ماند. تغییر قیمتها در بالای خط روند نزولی، نشان از تغییرات احتمالی روند را میدهد.
نتیجه گیری
تحلیل روند در تحلیل تکنیکال یکی از فاکتورهای اصلی و اساسی برای پیش بینی رفتار بازار است. خط روند از جنبههای مهم در تحلیل فنی یا تحلیل تکنیکال به حساب میآید که باید در نظر داشت که این ابزار، یکی از ابزارها و روشهای موجود برای تحلیل بازار، رفتار آن و قیمتهایی است که در آینده به وجود خواهند آمد. وقتی که یکی از خطوط تحلیل روند چیست؟ روند دچار شکست میشود، تنها نشانی از یک هشدار برای تغییر روند دارد.
بنابراین، در بسیاری از موارد نمیتوان نگاهی جدی و دقیق به این هشدار داشت. بلکه در این مواقع تنها لازم است که به صورت هوشیارانهتر، علائم و ابزارهای دیگری که برای این مساله وجود دارند را مورد بررسی قرار دهیم. در این خصوص، آشنایی با انواع نمودارها و نحوه تحلیل قیمتها میتواند کمک زیادی به تحلیلگر نماید. پیشبینی قیمت بازار و تحلیل آن، مسالهای است که نیاز به دانش و تجربه کافی برای کسب بهترین نتایج دارد.
خط روند چیست؟ انواع خط روند در تحلیل تکنیکال
خط روند رایج ترین شکل تحلیل تکنیکال در فارکس است . خط روند به ما کمک می کند تا روند بازار که صعودی یا نزولی است را پیدا کنیم ولی نکته بسیار مهم روش صحیح رسم آن است .
روش رسم خط روند
برای رسم خط روند باید حداقل 3 نقطه سقف یا 3 نقطه کف را در نظر بگیرید و آن ها را با استفاده از ابزار trend lines به هم متصل کنید . اگر قیمت در آینده یک الی دو بار از آن رد شد و به خط روند شما توجهی نکرد ممکن است خط روند را اشتباه رسم کرده باشید خط روند اعتبار زیادی دارد ولی هرچه تایم فریم بالا تری انتخاب کنید اعتبار آن بیشتر می شود و در معاملات با خیال راحت تری می توان از آن استفاده کرد .
انواع خط روند کدام است؟
از خط روند برای پیدا کردن روند استفاده می شود و چند نوع روند خنثی یا رنج ، روند صعودی و روند نزولی داریم پس می توان گفت سه نوع خط روند وجود دارد.
خط روند صعودی
برای رسم خط روند صعودی باید سه کف قیمتی را مانند تصویر بالا پیدا کنید و آن ها را به هم متصل کنید سپس می توانید در کف های قیمتی اقدام به خرید کنید.
خط روند نزولی
برای رسم خط روند نزولی باید سه سقف قیمتی را مانند تصویر بالا پیدا کنید و آن ها را به هم متصل کنید سپس می توانید در سقف های قیمتی بعدی اقدام به فروش کنید.
روند خنثی یا رنج
ممکن است روند ما صعودی یا نزولی نباشید یعنی سقف های بالا تر یا کف های پایین تر ایجاد نکند در نتیجه می توانیم بگوییم روند ما رنج را خنثی است . اگر روند ما خنثی یا رنج بود می توانیم در کف ها خرید و در سقف ها فروش انجام دهیم تا زمانی که یکی از سقف ها یا کف ها شکسته شده و روند صعودی یا نزولی شود .
تحلیل تکنیکال: آموزش انواع روشهای تحلیلی، از کجا شروع کنیم؟
فعالیت در بازارهای مالی بدون استفاده از روشهای تحلیلی تفاوتی با قمار ندارد! تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) و تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis) دو روش اصلی تحلیل در بازارهای مالی هستند. تحلیلگران تکنیکال بازار را با استفاده از دادههای تاریخی مانند قیمت و حجم تحلیل میکنند. در حالی که تحلیلگران بنیادی به دنبال محاسبهی ارزش ذاتی با استفاده از فاکتورهایی مانند درآمد، سود، دارایی، بدهی و… هستند.
در این مطلب از چشم بورس سعی میکنیم شما را با تحلیل تکنیکال، سبکهای مختلف و مزایا و معایب آن آشنا کنیم. اگر چیزی از تکنیکال نمیدانید و یا پس از امتحان کردن سبکهای مختلف سردرگم هستید، با ما همراه باشید.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال چیست؟
تکنیکال پیشبینی آینده و شکار فرصتهای معاملاتی با استفاده از اطلاعات نمودارهای قیمت و حجم است. تکنیکالیستها به دنبال پاسخی برای این سوال هستند: روند فعلی ادامهدار خواهد بود یا خیر؟
تحلیلگران تکنیکال از ابزارهای مختلفی استفاده میکنند. برخی از تکنیکالیستها به خطوط روند سوگند یاد میکنند، برخی از نمودارهای شمعی استفاده میکنند و گروهی دیگر ترجیح میدهند بر اساس اندیکاتورها بازار را تحلیل کنند. حرفهایها نیز با ترکیب روشهای مختلف، یک استراتژی کارآمد برای ورود و خروج طراحی میکنند.
پیشفرضهای تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال بر 3 فرض اساسی استوار است:
- همه چیز در قیمت نهفته است. هر فاکتوری که بتواند در قیمت تاثیرگذار باشد اعم از فاکتورهای بنیادی، اخبار سیاسی و… در قیمت یک سهم لحاظ شده است.
- گذشته تمایل دارد که تکرار شود. محرکهای روانشناسی بازار یعنی ترس و طمع تغییر نمیکنند و تاریخ تکرارپذیر است.
- قیمت در روند نمودار و بر اساس الگوهای مشخصی حرکت میکند. گذشته در مسیر روندهای بلندمدت، میانمدت و کوتاهمدت تکرار میشود. به عبارت دیگر، حرکتهای قیمت تصادفی نیست.
تاریخچهای مختصر از تحلیل تکنیکال
چند صد سال است که از تحلیل تکنیکال برای تجزیه و تحلیل اوراق بهادار استفاده میشود. در قرن هفدهم، ژوزف دلا وگا تکنیکهای اولیهی تکنیکال را برای پیشبینی بازارهای هلند استفاده میکرد. با این حال، تحلیل تکنیکال به شکل امروزی مدیون تلاشهای چارلز داو، ویلیام پی همیلتون، روبرت رئا و… است.
در سال 1948 رابرت دی ادواردز و جان مگی، مجموعهای جامع با نام تحلیل تکنیکال روندهای سهام منتشر کردند. همزمان در شرق نیز معاملهگران ژاپنی الگوهای شمعی را برای تحلیل قیمت برنج معرفی کردند. سال 1990 و با ظهور بازارهای دیجیتال الگوهای شمعی توسط تحلیلگران آمریکایی رایج شدند. این الگوها تا به امروز از مهمترین روشهای تحلیل بازارهای مالی است. بسیاری از تکنیکالیستها الگوهای شمعی را پایهی تکنیکال و دروازهی ورود به آن میدانند.
انواع نمودارهای قیمت
نمودار قیمت، تغییرات قیمت اوراق بهادار را نسبت به زمان نمایش میدهد. محور افقی زمان و محور عمودی قیمت را نشان میدهد. نمودارهای قیمت به شکلهای مختلفی نمایش داده میشود که به صورت مختصر آنها را شرح خواهیم داد.
نمودار خطی
نمودار خطی در تحلیل تکنیکال
نمودارهای خطی سادهترین نوع نمودارهای قیمت هستند. این نمودار با وصل کردن قیمتهای بسته شدن بازار رسم میشود. آنها به سادهترین شکل تغییر قیمت در طول زمان را نشان میدهند. برای تشخیص الگوهای قیمتی مفید هستند و معمولا معاملهگران مبتدی از این نمودارها استفاده میکنند.
نمودار میلهای
نمودار میلهای در تحلیل تکنیکال
نمودارهای میلهای علاوه بر قیمت بسته شدن، قیمت باز شدن و همچنین بالاترین و پایینترین تحلیل روند چیست؟ قیمت در یک دورهی معاملاتی را نشان میدهند. خط عمودی بازهی قیمتی در یک دورهی معاملاتی را نمایش میدهد. خطوط افقی نشاندهندهی قیمت باز و بسته شدن سهم هستند. خط افقی در سمت چپ قیمت باز شدن و خط افقی سمت راست قیمت بسته شدن را مشخص میکند.
هر میله یک جزیرهی واحد است و رفتار قیمت در یک بازهی زمانی را نشان میدهد. مجموع میلهها نیز در کنار هم روند حرکت قیمت را مشخص میکنند.
نمودار شمعی
نمودار شمعی در تحلیل تکنیکال
نمودارهای شمعی (کندل استیک) بسیار شبیه به نمودارهای میلهای هستند. محدودهی ضخیم، قیمت باز و بسته شدن بازار را نمایش میدهد. سایهی (فتیله) بالایی، بالاترین قیمت در دورهی معاملاتی را نمایش میدهد. سایهی پایین نیز نشاندهندهی پایینترین قیمت در طول دورهی معاملاتی است. اگر قیمت در دورهی زمانی، صعودی باشد شمع سبز رنگ (یا توپر) و اگر نزولی باشد شمع قرمز رنگ (یا توخالی) است.
تحلیلگران تکنیکال بیشتر از نمودارهای شمعی و میلهای استفاده میکنند. نمودارهای شمعی نسبت به نمودارهای میلهای خواناتر هستند.
سبکهای مختلف تحلیل تکنیکال
حمایت و مقاومت و روندها
حمایت محدودهی قیمتی است که تقاضا بر عرضه غلبه میکند. خطوط حمایت از اتصال کفهای (درهها) نمودار به همدیگر رسم میشوند. در محدودههای حمایتی احتمال ریزش بیشتر قیمت کم است.
مقاومت نقطهی مقابل حمایت است. در این نقاط قدرت عرضه افزایش مییابد. مقاومت با اتصال سقفهای (قلهها) نمودار به همدیگر رسم میشود و احتمال ریزش قیمت در این محدوده بالاست.
سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال
روندها جهت بازار را مشخص میکنند. اگر نمودار قیمت سقفها و کفهای بالاتر ثبت کند روند صعودی است. همچنین با ثبت سقفها و کفهای پایینتر، قیمت وارد روند نزولی میشود. جهت روند را با خطوط روند مشخص میکنند. خطوط روند در اصل محدودههای حمایت و مقاومتی هستند.
فیبوناچی
نسبتهای فیبوناچی را ریاضیدان ایتالیایی به نام لئوناردو فیبوناچی کشف کرده است. خطوط فیبوناچی براساس این نسبتها رسم میشوند. تحلیلگران تکنیکال معتقدند این خطوط محدودههای مهم برگشت بازار را مشخص میکنند.
فیبوناچی در تحلیل تکنیکال
الگوهای قیمتی
الگوهای قیمتی شکلهای تکرارشونده در نمودار قیمت هستند. گفتیم که تکرارپذیری یکی از پیشفرضهای تحلیل تکنیکال است. الگوها به دو دستهی بازگشتی و ادامهدهنده تقسیم میشوند. تحلیلگران تکنیکال با شناسایی این الگوها محدودههای بازگشت یا ادامهی بازار را شناسایی میکنند. مثلث، پرچم، فنجان و دسته، سر و شانه تنها برخی از الگوهای قیمتی مهم هستند.
اندیکاتورها
اندیکاتورها و اوسیلاتورهای تکنیکال با استفاده از محاسبات ریاضی روی قیمت و حجم به دست میآیند. به بیان دیگر، اندیکاتورها ابزارهای کمکی برای تفسیر بهتر نمودارها هستند. اندیکاتورهایی که روی نمودار رسم همپوشان (Overlay) نام دارند. برخی دیگر از اندیکاتورها در یک نمودار جدا نمایش داده میشوند و اوسیلاتور نام دارند.
میانگین متحرک، باند بولینگر و SAR از مهمترین اندیکاتورهای همپوشان هستد. از مهمترین اوسیلاتورها نیز می توان به مکدی (MACD)، شاخص قدرت نسبی (RSI) و استوکاستیک اشاره کرد.
ایچیموکو
ایچیموکو تنها یک اندیکاتور نیست بلکه یک استراتژی معاملاتی بسیار کارآمد است. با این اندیکاتور جهت روندها و سطوح حمایت و مقاومت شناسایی میشوند. ایچیموکو در اصل بر اساس میانگینهای متحرک رسم میشود و در یک نمودار سه اندیکاتور متختلف را در اختیار معاملهگران قرار میدهد.
ایچیموکو در تحلیل تکنیکال – خطوط تنکان، کیجون، سنکو و چیکو و ابر ایچیموکو
پرایس اکشن
تحلیلگران سبک پرایس اکشن اندیکاتورها را ابزارهایی با اطلاعات سوخته میدانند. آنها معتقدند که باید با نمودار خام ترید کرد. تمرکز اصلی پرایس اکشن بر حرکت قیمت در طول زمان است. تحلیلگران این سبک با استفاده از خطوط روند و الگوهای شمعی به دنبال پیشبینی حرکت قیمت بدون هیچ تحلیل روند چیست؟ تاخیری هستند. پرایس اکشن از سبکهای بسیار محبوب در بازارهای دوطرفه مانند بازار فارکس است.
تکنیکال یا فاندامنتال؟
تکینکال و بنیادی دو مکتب اصلی تحلیل بازار هستند. هر دو سبک برای پیشبینی روند آتی بازار استفاده میشوند و بدیهی است هر کدام موافقان و مخالفان خود را دارند.
تحلیل بنیادی روشی برای ارزیابی اوراق بهادار بر اساس ارزش ذاتی است. تحلیلگران بنیادی همه فاکتورها از وضعیت اقتصاد کلان و صنعت گرفته تا وضعیت مالی و مدیریت شرکتها را مطالعه میکنند. درآمدها، هزینهها، داراییها و بدهیها از مهمترین فاکتورهای تحلیل بنیادی هستند.
در نقطهی مقابل ورودیهای تحلیل تکنیکال فقط قیمت و حجم هستند. فرض اساسی تکنیکال این است که تمام فاکتورهای بنیادی، سیاسی وغیره در قیمت نهفته است. تحلیلگران تکنیکال ارزش ذاتی یک اوراق بهادار را اندازهگیری نمیکنند، بلکه با استفاده از نمودارها به دنبال پیشبینی روندها هستند. مثالهای زیادی از تحلیلگران موفق هر دو سبک وجود دارد. برخی نیز ترکیبی از هر دو سبک را استفاده میکنند.
تحلیل تکنیکال روشی بسیار سریع و ساده است. در نقطهی مقابل تحلیل بنیادی روشی پیچیده و وقتگیر است. شما کدامیک را ترجیح میدهید؟ به سرعت به حرکات بازار واکنش نشان دهید یا اینکه آهسته اما مطمئنتر گام بردارید؟ برای روشنتر شدن موضوع بهتر است مزایا و معایب تحلیل تکنیکال را بررسی کنیم.
مزایای تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال ساده و انعطافپذیر است. آن را میتوان در هر بازاری که بر اساس مکانیزم عرضه و تقاضا کار میکند استفاده کرد. در نقطهی تحلیل روند چیست؟ مقابل تحلیل بنیادی هر بازار و صنعت را به صورت تخصصی تحلیل میکند. در بازارهای سهام بورس، رمزارزها، کالا و فارکس میتوانیم از تحلیل تکنیکال استفاده کنیم.
فرقی نمیکند معاملهگر ساعتی روزانه و یا بلندمدت باشید. تکنیکال در همهی دورههای زمانی کارایی دارد. تحلیل بنیادی اینگونه نیست و معاملهگران معمولا نگاه میانمدت و بلندمدت به بازار دارند.
سرعت بالا دیگر مزیت تحلیل تکنیکال است. در تحلیل بنیادی باید فاکتورهای زیادی از شرایط اقتصادی گرفته تا صورتهای مالی شرکتها را بررسی کنید. ولی تکنیکالیستها تنها با چند کلیک و با استفاده از نمودارها به سرعت خود را با بازار هماهنگ میکنند.
معایب تحلیل تکنیکال
مهمترین مشکل در تحلیل تکنیکال وجود تفسیرهای مختلف از نمودارهای قیمت است. افراد با روش های متفاوت نمودارها را تحلیل میکنند و ممکن است تفسیرهای متفاوت و حتی متضادی از یک نمودار وجود داشته باشد.
ابزارهای مختلف تحلیل تکنیکال سیگنالهایی متفاوت و گاه متضاد صادر میکنند. ممکن است در شرایط یکسان اندیکاتوری سیگنال خرید و اندیکاتور دیگر سیگنال فروش صادر کند.
برخی معتقدند تکنیکال علم توجیه است! تعصبات و شایعات باعث میشوند معاملهگران نمودارها را به شکلی تحلیل کنند که همسو با تعصبات شخصی آنها باشد.
منابع مفید برای یادگیری تحلیل تکنیکال
منابع زیادی برای تحلیل تکنیکال وجود دارد. با استفاده از کتاب و مقالات اینترنتی میتوانید به یک تحلیلگر حرفهای تبدیل شوید. ما نیز در چشم بورس تلاش میکنیم مجموعهای جامع از سبکهای مختلف تحلیل تکنیکال را کاملا رایگان آموزش دهیم. کتابهایی که در ادامه معرفی میشوند منابعی مفید برای یادگیری تکنیکال هستند:
- تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه؛ جان مورفی
- داینامیک تریدینگ (معاملهگری پویا)؛ رابرت سی ماینر
- دورهی نمودارهای شمعی؛ استیو نیسون
- معامله با بهترین الگوهای نموداری؛ توماس بولکوفسکی
- راهنمای کامل اندیکاتورها و نمودارهای رایج در تحلیل تکنیکال؛ استیون بی اکلیس
- مرجع کامل امواج الیوت در بازارهای سرمایه؛ علی محمدی
- سیستم معاملاتی ایچیموکو در بازارهای سرمایه؛ مانش پاتل
- پرایس اکشن روندها؛ ال بروکز
سخن آخر
در این مطلب در مورد تحلیل تکنیکال و سبکهای مختلف آن سخن گفتیم. مزایا و معایب سبکهای مختلف را بررسی کردیم تا تصویر روشنی از این سبک تحلیلی ارائه دهیم. به نظر ما هیچ سبکی کامل نیست. تکیه کردن بیش از حد به تکنیکال با ریسک زیادی همراه است. معاملهگران موفق تکنیکال را در کنار روانشناسی و مدیریت سرمایه استفاده میکنند. اینها سه پایهی اصلی موفقیت در بازارهای مالی تحلیل روند چیست؟ هستند.
خود را به یک سبک محدود نکنید. میتوانید با استفاده از تحلیل بنیادی سهمهای ارزنده را شناسایی کنید و با تحلیل تکنیکال نقاط دقیق ورود و خروج به بازار را شناسایی کنید.
سوالات متداول
تحلیل تکنیکال بررسی و پیشبینی روند بازار بر اساس حجم و قیمت است.
هر دوی این روشها برای پیشبینی آینده بازار استفاده میشوند. در تحلیل بنیادی با ارزش ذاتی شرکتها و میزان سودسازی آنها کار داریم. در نقطهی مقابل تحلیل تکنیکال تنها از نمودار قیمت استفاده میکند. تکنیکالیستها معتقدند همه چیز در چارت قیمت وجود دارد.
تریدرهای موفق از سبکهای مختلفی استفاده میکنند. نمیتوان گفت کدامیک بهتر است. حتی میتوانید بنیادی و تکنیکال را در کنار هم استفاده کنید.
نمودارهای مختلفی در تحلیل تکنیکال استفاده میشوند. محبوبترین آنها نمودار شمعی است. علاوه بر این نمودار میلهای و خطی نیز پرکاربرد هستند. نمودارهای دیگری نیز وجود دارند مانند هیکن آشی و هالو چارت که کمتر استفاده میشوند.
خیر! روشهای تحلیلی صرفا برای کاهش ریسک معاملات استفاده میشوند. نتایج تکنیکال به صورت تضمین شده نیستند. به همین دلیل رعایت مدیریت ریسک و سرمایه بسیار حیاتی است.
الگوها (Patterns) در مقابل روند ها (Trends) : تفاوت این دو چیست؟
شناسایی الگوها و روندها تکنیکی است که توسط تحلیلگران برای مطالعه میزان عرضه و تقاضای دارایی که در بازار آزاد معامله می شود ، مورد استفاده قرار می گیرد. یک روند ، جهت کلی قیمت در طی یک دوره زمانی است. الگو مجموعه ای از داده ها است که از یک فرم قابل تشخیص پیروی می کند ، که سپس تحلیلگران با استفاده از آن سعی در یافتن داده های فعلی می کنند.
نکات کلیدی
روند ، جهت کلی قیمت در طی یک دوره زمانی است.
الگو مجموعه ای از داده ها است که از یک فرم قابل تشخیص پیروی می کند ، که تحلیلگران سپس سعی در یافتن داده های فعلی می کنند.
بیشتر معامله گران در جهت روند معامله می کنند. معامله گرانی که در خلاف جهت روند معامله می کنند ، سرمایه گذاران مخالف روند یا خلاف گرا (contrarian investors) نامیده می شوند.
خطوط روند پایه و اساس اکثر الگوهای نموداری هستند.
روندها
در تحلیل تکنیکال ، روندها با استفاده از خطوط روند یا حرکات قیمت ، وقتی قیمت نوسانات اوج افزایشی را در روند صعودی ایجاد می کند ، یا نوسانات کف کاهشی را در روند نزولی نشان می دهد مشخص می شوند . سه نوع روند اصلی وجود دارد ، صعودی (up) ، نزولی (down) و جانبی (sideways).
روند صعودی (uptrend) با افزایش کلی قیمت مشخص شده است. هیچ روندی به مدت طولانی به سمت بالا حرکت نمی کند ، بنابراین همیشه نوسانات وجود خواهند داشت ، اما جهت کلی باید افزایشی باشد.
روند نزولی (downtrend) زمانی اتفاق می افتد که قیمت یک دارایی طی یک بازه زمانی به سمت پایین حرکت کند. در حالی که ممکن است قیمت به طور متناوب افزایش یا کاهش یابد ، روند نزولی با قله های پایین تر و فرورفتگی های پایین تر در طول زمان مشخص می شود.
روندها ممکن است در کوتاه مدت ، میان مدت و بلند مدت ایجاد شوند. معمولاً سرمایه گذاران در دارایی هایی سرمایه گذاری می کنند که تا زمان ادامه یافتن روند فعلی سودآورباشند. سرمایه گذاری هایی که فقط در صورت بازگشت روند سودآور هستند دارای ریسک بیشتری هستند. تحلیلگران از خطوط روند و کانال هایی استفاده می کنند که اساساً مرزهایی برای نوسانات قیمت در تلاش برای شناسایی و تعریف روندها هستند. روند صعودی از طریق برخورد قیمت دارایی به یک سری سطوح (higher high) و (higher low) ، مشخص می شود ، در حالی که روندهای نزولی با (lower high) و (lower low) مشخص می شوند. بیشتر معامله گران در جهت روند معامله می کنند. معامله گرانی که مخالف روند سرمایه گذاری می کنند ، سرمایه گذاران مخالف روند نامیده می شوند.
الگوها (Patterns)
الگوها یک سری داده هستند که به روش قابل تشخیصی تکرار می شوند. می توان آن ها را در پیشینه یک دارایی که مورد ارزیابی قرار گرفته و یا دارایی های دیگر با خصوصیات مشابه شناسایی کرد. الگوها تحلیل روند چیست؟ اغلب شامل مطالعه حجم فروش و همچنین قیمت هستند. الگوها می توانند در یک روند نزولی یا صعودی رخ دهند ، یا می توانند شروع یک روند جدید را نشان دهند.
الگوها شکل گیری های مشخصی هستند که توسط حرکت قیمت های دارایی در نمودار ایجاد می شوند. یک الگو توسط خطی مشخص می شود که نقاط مشترک قیمت مانند قیمت بسته شدن یا سطوح اوج یا کف را در یک دوره زمانی خاص به هم متصل می کند. چارتیست ها به دنبال شناسایی الگوها به عنوان راهی برای پیش بینی جهت آینده قیمت دارایی ها هستند.
الگوها در سه نوع کف (bottoming)، سقف (topping) و ادامه دهنده (continuation) وجود دارند. الگوی “follow-through day” نمونه ای از الگویی است که برخی از تحلیلگران برای شناسایی نقاط کف بازار از آن استفاده می کنند. الگوی سقف سر و شانه ها “head-and-shoulders” در بین معامله گران روزانه و نوسانی محبوب است ، در حالی که الگوهای ادامه دهنده شامل “cup-and-handle” ، “flat base” و “three weeks tight” می باشند.
“روند دوست شماست” یک عبارت متداول در بین تحلیلگران تکنیکال است. اغلب با ایجاد یک نمودار خطی می توان یک روند را یافت. خط روند ، خطی است که بین سقف و کف تشکیل شده است. اگر خط به سمت بالا برود ، روند صعودی است. اگر خط روند شیب نزولی داشته باشد ، روند نزولی است. خطوط روند (Trendlines) پایه و اساس اکثر الگوهای نموداری هستند.