خاصیت اندیکاتور cci

الگوی دوقله سقف و کف
بازارهای مالی در دنیا طرفداران زیادی دارد اما نکته حائز اهمیت این است که در صورتی که شما بدون داشتن هیچ گونه آموزشی وارد این دنیا از بازارهای سرمایه شوید، قابلیت این را خواهید داشت که تمامی سرمایه خود را از دست بدهید، یکی از مهم ترین الگوها در شناخت روند بازار و پیش بینی قیمت برای آینده الگوی دوقله سقف و کف است. در تحلیل تکنیکال، حمایت ها و مقاومت ها از اهمیت بالایی برخوردارند؛ اما الگوهایی وجود دارند که تغییر در روند کنونی را نشان می دهند و با نام الگوی بازگشتی (Reversal Pattern) شناخته می شوند. این الگوها از جمله ابزارهای کارآمد در تحلیل تکنیکال می باشند که بسیار حائز اهمیت هستند. زمانی که یک الگوی بازگشتی تشکیل میشود، روند قبلی متوقف شده و سپس به مسیر جدیدی که از سمت مخالف قدرت گرفته وارد میشود. در واقع، شکلگیری یک الگوی بازگشتی حاکی از آن است که از قدرت خریداران یا فروشندگان در بازار کاسته شده است.
الگو دو قله
این الگو زمانی تشکیل می شود که قیمت روندی صعودی را در پیش گرفته باشد، فلسفه الگوی دو قله به این معناست که خریداران یک بار قیمت را بالا برده اند اما فروشندگان با حجم بسیار بالایی قیمت را به پایین کشاندند، قیمت از یک محدوده مجدد به همان محدوده قبلی حمله می کند اما این بار هم فروشندگان در همان محدوده قیمت را ریجکت می کنند و قیمت از آن جا به همان محدوده بازگشت اولیه می رسد، در چنین شرایطی شکل تشکیل شده قیمت شباهت زیادی به دو قله می شود، با توجه به اینکه معامله گران بازارهای مالی این الگو را به خوبی می شناسند در برگشت دوم به ناحیه قله، سیو سود می کنند و یا معاملات خود را می فروشند، چرا که این الگو نشان از ناتوانی خریداران برای بالا بردن قیمت است.
اعتبار الگو دو قله
- ارتفاع عمودی قله ها تفاوتی ندارد و یا بسیار ناچیز است.
- معمولا در اولین قله (ناحیه A) حجم معاملات زیاد است؛ زیرا اکثر بازیگران (در یک بازار دوطرفه) در این ناحیه موقعیت فروش را برای خود انتخاب می کنند.
- اگر قیمت در زیر خط گردن (خطی که به موازات ناحیه B کشیده شده) با حجم معاملات سنگینی تثبیت شود و یا به عبارت دیگر، خط گردن شکسته شود، نشان دهنده کامل شدن الگوی سقف دوقلو است، در غیر این صورت نمی توان درباره کامل شدن این الگو اظهار نظر کرد.
هدف قیمتی الگوی دو قله به اندازه ارتفاع کف قله تا نوک قله است، در صورتی که قیمت حمایت کف را بشکند می توان روی پولبک آن اطمینان بیشتری داشت که این دو قله باعث ریزش خواهد شد، در صورتی که به پایین آن حمایت نیامد نباید برای فروش اقدامی کنید چرا که می تواند قیمت تا محدوده نوک قله بالا برود؛ زمانی تحلیل شما اشتباه است که قیمت از نوک قله بالا برود، چرا که قیمت می تواند تا 3 بار این حرکت را انجام دهد و به اصطلاح 3 قله بزند.
نکات مهم در مورد دو قله
- دقت داشته باشید این الگو، یک الگو بازگشتی بوده و باید در یک روند صعودی تشکیل شود چرا که ناتوانی خریداران در بالا بردن قیمت را دارد، لذا در صورتی که در یک روند نزولی دو قله مشاهده کردید، اشتباه تشخیص داده اید، چرا که خاصیت الگو سقف دو قلو یا 2 قله این است که روند صعودی را برگرداند و به روند نزولی تبدیل کند.
- ارتفاع دو قله نباید زیاد باشد طوری که بتوان تشخیص داد که این قله ها در مجاورت هم هستند.
- تا شکست ناحیه حمایتی به بازار برای فروش اقدام نکنید.
الگو کف دو قلو
الگوی دو کف دقیقا مشابه الگوی دو قله است اما با این تفاوت که به جای اوج قیمت، کف قیمتی خاصیت اندیکاتور cci وجود دارد. هنگامی که قیمت به کم ترین مقدار خود برسد و سپس حمایت شود و به یک نقطه بالاتر برسد، آماده است تا دوباره کاهش یابد و به کف برسد. بعد از ریزش به کف، قیمت حمایت می شود و به نقطه بالای قبلی می رسد و به این نحو یک الگوی دو دره تشکیل می شود. الگوی دو دره با نام دیگری هم شناخته می شود که بهتر است آن را بدانید؛ الگوی کف دو قلو نام دیگر الگوی دو دره است. در تصویر بالا نمونه ای از الگوی کف دوقلو را مشاهده می کنید.
اعتبار الگو کف 2 قلو
ارتفاع عمودی قله ها تفاوتی ندارد و یا بسیار ناچیز است.
حجم فروش در دره اول زیاد بوده و و در دره دوم کم می شود، کم بودن فشار فروش می تواند آلارمی برای بالا رفتن قیمت باشد، ترکیب الگوهای قیمتی با اندیکاتورها می توان به شما اطمینان بیشتری نسبت به خاصیت اندیکاتور cci تحلیل های شما بدهد لذا می توانید برای تائیدیه بیشتر و کم کردن ریسک معاملاتی خود از اندیکاتورها نیز استفاده کنید، لازم به ذکر است که حتما مدیریت سرمایه را در معاملات خود رعایت کنید و به درک درستی از روانشناسی بازار رسیده باشید.
اگر قیمت بالای خط مقاومتی که قیمت در آنجا بوده است تثبیت بدهد به اعتبار این الگو می افزاید و می تواند با توجه به هدف قیمتی الگو قیمت را به بالا پرتاب کند.
نکات مهم در مورد کف دو قلو
- دقت داشته باشید این الگو، یک الگو بازگشتی بوده و باید در یک روند نزولی تشکیل شود چرا که ناتوانی فروشندگان در پایین بردن قیمت را دارد، لذا در صورتی که در یک روند صعودی کف دو قلو مشاهده کردید، اشتباه تشخیص داده اید، چرا که خاصیت الگو کف دو قلو این است که روند نزولی را برگرداند و به روند صعودی تبدیل کند.
- ارتفاع کف دو قلو نباید زیاد باشد طوری که بتوان تشخیص داد که این دره ها در مجاورت هم هستند.
- تا شکست ناحیه مقاومتی به بازار برای خرید اقدام نکنید.
لازم به ذکر است که همان طور که در مورد سقف دو قلو امکان ایجاد سه قله نیز وجود دارد این مورد نیز در کف 3 قلو صدق می کند، لذا قیمت می تواند سه بار برخورد کند به کف و سپس بالا برود، دقت کنید که 3 قله یا 3 دره اعتبار بیشتری نسبت به 2 قله یا 2 دره دارد، اما الگویی به اسم 4 قله یا 4 دره نداریم و زمانی که چنین حالتی را دیدید، باید این آلارم برای شما فعال شود که هم اکنون در فاز تریدینگ رنج هستید.
زمانی این الگو شکست می خورد که قیمت کف دو دره را بشکند و باز هم به پایین بیاید.
تشخیص راحت الگوها با نمودارهای قیمتی
همان طور که می دانید در بازارهای مالی قیمت را می توانید در انواع نمودارهای قیمتی ببینید، راحت ترین نوع تشخیص 2 قله استفاده از نمودارهای خطی است، چرا که این نمودار با حذف نویزهای معاملات تریدرهای خطوطی یکدست و کلی را به شما نشان خواهد داد و می توانید با استفاده از این نمودار 2 قله بودن سقف یا کف را تشخیص دهید، می توانید علاوه بر استفاده از هدف قیمتی الگو، استفاده از ابزارهای تحلیلی همچون فیبوناچی نیز بسیار مناسب است، استفاده از این ابزار برای پیدا کردن اهداف آینده قیمتی را می توانید در تصویر زیر مشاهده کنید!
نتیجه گیری:
الگوهای بازگشتی برای معامله گران بسیار حائز اهمیت بوده چرا که تفکرات بیشتر معامله گران بر این است اگر الگو بازگشتی در یک روند صعودی یا نزولی دیده شود احتمال برگشت قیمت بسیار بالاست، لذا بیشتر تریدرها با دیدن الگو سقف 2 قلو یا 3 قلو (دو قله و سه قله) در یک روند صعودی، به فکر سیو سود یا فروش دارایی های خود می افتند و برعکس در صورتی که قیمت در یک روند نزولی الگوی بازگشتی کف دو قلو و 3 قلو (2 دره یا 3 دره) اتفاق بیوفتد خریداران بازار سهام و یا ارزهای دیجیتال (کریپتوکارنسی - cryptocurrency) در آن محدوده خریدار هستند.
اندیکاتورها
بر اساس آموزش تحلیل تکنیکال، اندیکاتورهای تکنیکال در واقع شاخصهای آماری برای محاسبهی عدد از طریق دادههای تغییر قیمت و حجم هستند، ضمن اینکه میتوانند فاکتورهایینظیر گردش پولی، روندها، میزان بی ثباتی و مقدار نیروی حرکتی را اندازه گیری نمایند. همچنین بر اساس آموزش تحلیل تکنیکال، برای پیش بینی کردن روند تغییرات قیمت نیز میتوان از این اندیکاتورها کمک گرفت. فرد معامله کننده قادر است با کمک این اندیکاتورها و سیگنالهای ارسالی از طرف آنها، در مورد زمان و نحوهی باز و بسته نمودن یک موقعیت تصمیم بهتری بگیرد.
اندیکاتور تکنیکال در واقع مجموعهای از دادهها است که حاصل کاربرد فرمول در دادههای مرتبط با اوراق بهادار میباشد. مبتنی بر آموزش تحلیل تکنیکال، دادههای قیمت به ترکیب قیمتهای باز، بالا، پایین و بسته در هر بازهی زمانی گفته میشود. لذا امکان دارد برخی از اندیکاتورها تنها برای قیمتهای بسته یا CLOSE بکار روند و برخی دیگر برای حجم و نرخ قیمت آزاد و ترکیب آنها در فرمولهای خود استفاده شوند.
کاربرد اندیکاتورها، آموزش تحلیل تکنیکال
مشاهده جنبههای مختلف تحلیل عملکرد قیمت را میتوان توسط اندیکاتور تکنیکال
طبق مطالب بیان شده از آموزش تحلیل تکنیکال، جنبههای مختلف تحلیل عملکرد قیمت را میتوان توسط اندیکاتور تکنیکال مشاهده نمود. درک برخی از آنها ساده است، مثل میانگین متحرک که مشتق شده از فرمولهای ساده و مکانیک است اما برخی دیگر نیز مثل استوکاستیک دارای فرمولهای پیچیدهای هستند که برای درک آنها باید مطالعات و بررسیهای بیشتری صورت گیرد. اگر پیچیدگی فرمول را در نظر نگیریم، طبق آموزش تحلیل تکنیکال، اندیکاتورهای تکنیکال میتوانند نمای فوق العادهای از خاصیت اندیکاتور cci قدرت و جهت عملکرد قیمتهایی نشان دهند که مورد نظر ما است. لذا شاهد هستیم که برخی از افراد سرمایه گذار و معامله کننده برای پیش بینی قیمتهای آینده از این اندیکاتورها استفاده میکنند. دو روش بکارگیری اندیکاتورها به شکل زیر است:
1-اثبات و تأیید تغییر قیمت و همچنین کیفیت الگوی نموداری
2-تشکیل دادن سیگنالهای خرید و فروش
آشنایی با انواع اندیکاتورها در آموزش تحلیل تکنیکال
طبق آموزش تحلیل تکنیکال، اندیکاتورها را میتوان بر اساس عملکرد به 3 نوع تقسیم کرد:
- اندیکاتورهای روندی: به اندیکاتورهایی میگویند که مبتنی بر تاریخچهی نوسانات گذشته عمل میکنند.
- اندیکاتورهایی که عملکرد آنها مبتنی بر رابطههای بین نظریات مختلف و تخمین نحوهی ادامهی یک روند میباشد. معمولا این نوع از اندیکاتورها را به شکل نوسانگر پیرامون محوری معین نشان میدهند.
- اندیکاتورهایی که مبتنی بر اطلاعاتی که از حجم معاملات صورت گرفته در طی زمانی معین به دست آمدهاند عمل میکنند.
طبق آموزش تحلیل تکنیکال، تشخیص روند حرکتی قیمت و همچنین به صورت همزمان یا همراه با تأخیر، پیش بینی برگشت قیمت بر عهدهی اندیکاتورهای روندی است اما پی بردن به بازگشت قیمت در آینده بر عهدهی نوسانگرنماها میباشد که همان دستهی دوم در طبقه بندی بالا هستند.
آموزش تحلیل تکنیکال، انواع اندیکاتورهای روندی
- Adaptive Moving Average
- Average Directional Movement Index
- Average Directional Movement Index Wilder
- Bollinger Bands
- Double Exponential Moving Average
- Envelopes
- Fractal Adaptive Moving Average
- Ichimoku Kinko Hyo
- Moving Average
- Parabolic SAR
- Standard Deviation
- Triple Exponential Moving Average
- Variable Index Dynamic Average
آموزش تحلیل تکنیکال، بررسی انواع نوسانگرنماها
- Average true range
- Bears power
- Bulls power
- Chaikin Oscillator
- Commodity channel index
- DeMarker
- Force index
- Moving Average Convergence
- Momentum
- Moving Average of oscillator
- Relative Strength Index
- Relative vigor Index
- Stochastic Oscillator
- Triple exponential average
- Williams percent rage
آموزش تحلیل تکنیکال، بررسی انواع اندیکاتورهای حجمی
- Accumulation/Distribution
- Money Flow Index
- On Balance Volume
- Volumes
آموزش تحلیل تکنیکال، بررسی انواع اندیکاتورهای بیل ویلیامز
- Accelerator Oscillator
- Alligator
- Awesome Oscillator
- Fractals
- Gator Oscillator
- Market Facilitation Index
اندیکاتورهای روندی در آموزش تحلیل تکنیکال
به این اندیکاتورها، Trend Indicators میگویند که برای شناسایی روند بکار میروند.
نوسانگرنماها در آموزش تحلیل تکنیکال
در آموزش تحلیل تکنیکال، به آنها Oscillators نیز میگویند که کاربرد آنها به منظور تشخیص روند جاری و محدودهی پیش خرید و پیش فروش میباشد. در واقع به نوع خاصی از اندیکاتور گفته میشود که همیشه در حال نوسان بین دو سطح ثابت میباشند و نام آنها نیز از همین مورد یعنی خاصیت نوسانی، گرفته شده است. در آموزش تحلیل تکنیکال، دو دستهی Banded و Centered از نوسانگرنماها وجود دارند.
بررسی اندیکاتورهای حجمی در آموزش تحلیل تکنیکال
از این نوع اندیکاتورها در آموزش تحلیل تکنیکال برای تشخیص دادن حجم معاملات و همچنین بکارگیری برایند تعداد نقاط نوسانات، استفاده میگردند.
بررسی اندیکاتورهای بیل ویلیامز در آموزش تحلیل تکنیکال
از این نوع اندیکاتورها در آموزش تحلیل تکنیکال به منظور تشخیص جابجایی سطوح قیمتی در روندی که مد نظر هست استفاده میگردند.
3 وظیفهی مهم اندیکاتورها طبق آموزش تحلیل تکنیکال
اخطار دادن: بر اساس شرایط شکل گرفته بر روی اندیکاتورها در زمانهای خاص، قبل از اینکه روند تغییر کند یا به طور همزمان با چرخش روند، علائم برگشت روند را نشان خواهند داد. به همین دلیل مهمترین کاربرد اندیکاتورها در زمانی است که میخواهند در مورد تغییر روند و جهت حرکت قیمت، هشدارهای مناسب ارسال کنند.
تأیید: یکی از مهمترین کاربردهایی که از اندیکاتورها در آموزش تحلیل تکنیکال انتظار دارند، تأیید تشخیص صحیح روند یا جهت میباشد. معمولا زمانی افراد تحلیلگر از این اندیکاتورها استفاده میکنند که این افراد به کمک دادههای تکنیکال یا بنیادی، جهت و قیمت ورودی به بازار را پیش بینی نمودهاند ولی برای تأیید نیاز به این اندیکاتورها پیدا میکنند.
پیش بینی کردن: از جمله استفادههایی که میتوان از اندیکاتورها انتظار داشت، پیش بینی کردن قیمت مناسب ورودی است. معمولا تعداد اندیکاتورهایی که برای پیش بینی کردن قیمت مناسب ورودی و همچنین جهت درست، برای معامله کردن گزینهی خوبی باشند، کم است.
اندیکاتورهای مورد استفاده در آموزش تحلیل تکنیکال، میتوانند اطلاعات بیشتر و مهم زیادی را ارائه کنند. در واقع این اندیکاتورها کمک میکنند تا بتوان روندها، نیروی حرکتی، مقدار بیثباتی و جنبههای دیگر سهام را شناسایی نمود از این طریق، روندها را تحلیل کرد. ذکر این نکته در آموزش تحلیل تکنیکال مهم است که برخلاف برخی از افراد معامله کننده که برای سیگنالهای فروش و خرید از شاخصهای خاص استفاده میکنند، بهترین زمان بکارگیری اندیکاتورها، هنگام استفادهی همزمان آنها با روند قیمت، الگوهای نموداری و سایر اندیکاتورها است.
دو روش عمدهای که در آموزش تحلیل تکنیکال برای بکارگیری اندیکاتورها به منظور تشکیل شدن سیگنالهای خرید و فروش استفاده میشود، تقاطعها و واگرایی است. استفاده از تقاطعها متداولتر است و زمانی که قیمت از میانگین متحرک عبور کرده باشد و یا دو میانگین متحرک، یکدیگر را قطع کنند، بازتاب پیدا میکنند. زمانی از واگرایی برای بکارگیری اندیکاتورها در آموزش تحلیل تکنیکال استفاده میشود که جهت روند قیمت و روند شاخص، مخالف یکدیگر باشد. چنین وضعیتی برای کاربر اندیکاتور به منزلهی تضعیف شدگی جهت روند قیمت میباشد.
ممکن است علامتهایی که اندیکاتورها نشان میدهند کاملا واضح باشد. اما گاهی اوقات نیز هست که افراد معامله کننده تنها به اندیکاتور توجه کرده و به عملکرد قیمت اوراق بهادار توجهی نمیکنند! بر اساس آموزش تحلیل تکنیکال، عملکرد قیمتها توسط اندیکاتورها، به کمک فرمول محاسبه میگردد. این عملکردها مشتقات بوده و نماد مستقیمی از عملکرد قیمت نخواهند بود. چنین حالتی حتما باید هنگام تحلیل نمودن، توجه شود. طبق آموزش تحلیل تکنیکال، باید عملکرد قیمت همزامان با هرگونه تحلیل از اندیکاتور مشخص شود.
در آموزش تحلیل تکنیکال بیان میکنیم که وقتی اندیکاتورها به ارسال سیگنالهای خرید و فروش میپردازند باید یک تحلیلگر بتواند به کمک دیگر ابزارهای تحلیل تکنیکال، سیگنال دریافتی را تأیید کند. به عبارت دیگر امکان دارد سیگنال خرید توسط اندیکاتور سیگنال ارسال شود اما در صورتی که طرح نمودار شبیه به یک مثلث نزولی باشد، به علت عدم همبستگی که بین اندیکاتور و نمودار وجود دارد، امکان غلط بودن سیگنال وجود دارد.
همیشه خواندن اندیکاتور در تحلیلهای تکنیکال، بیشتر به اینکه به یک هنر نزدیک باشد، دانش است. امکان اینکه اندیکاتور مشابه، برای سهامهای متفاوت الگوهای رفتاری متفاوت، نشان دهد وجود دارد. به عنوان مثال یک اندیکاتور ممکن است عملکرد خیلی خوبی برای شاخص کل بورس داشته باشد ولی چنین عملکردی را برای شرکتهای فعال در صنعت قند و شکر مشاهده نکنیم. به همین دلیل در آموزش تحلیل تکنیکال بیان میکنیم که میتوان در طول زمان، به کمک تجزیه و تحلیل، تجربه و مهارت در اندیکاتورهای مختلف، دانش و هنر کافی در زمینهی مطالعهی اندیکاتورها را کسب نمود.
وقتی در اندیکاتور خوانی به مهارت کافی دست پیدا کنید، به تنظیمات مورد نظر و نکات دقیقی راه پیدا خواهید کرد. امروزه صدها نوع اندیکاتور وجود دارند که هر روز به تعداد آنها افزوده میشود. حتی اگر صدها اندیکاتور را نیز در آموزش تحلیل تکنیکال معرفی کنیم، تنها میتوان تعداد کمی را انتخاب کرد که ارزش بررسی داشته باشند. جالب اینجاست که اندیکاتورهای با ارزش توجه بالا مواردی هستند که مدت زیادی حضور داشته و از امتحان خود سربلند بیرون آمدهاند.
هنگام انتخاب اندیکاتور برای تحلیل نمودن باید بسیار دقت کرد. انتخاب کردن بیشتر از 5 اندیکاتور کاملا اشتباه است. در آموزش تحلیل تکنیکال توصیه میکنیم که نهایتا بر روی 2 یا 3 اندیکاتور تمرکز کرده و سپس به یادگیری و درک عملکرد بیرونی و داخلی آنها بپردازید.
به عنوان مثال نباید از دو اندیکاتور استوکاستیک و RSI که به ترتیب برای نشان دادن سطوح خرید و فروش هیجانی بکار میروند، استفاده نمود. هر دو اندیکاتور یاد شده به اندازه گیری جنبش پرداخته و در هر دو سطوح خرید و فروش هیجانی را داریم.
اندیکاتورهای پیشرو و دنبالگر در آموزش تحلیل تکنیکال
در آموزش تحلیل تکنیکال از اندیکاتور پیشرو یا Leading برای پیش بینی قیمت استفاده میکنند چون جلوتر از قیمت حرکت میکند و در مقابل اندیکاتور دنبالگر یا Lagging را داریم که برای تأیید قیمت بکار میرود زیرا نتایج آن در رابطه با قیمتهای گذشته است لذا به نوعی میتوان گفت که یک شاخص تأییدی است. اندیکاتورهای پیشرو وقتی ارزش بسیار بیشتری دارند که در بازار روند افقی وجود داشته باشد و در مقابل اندیکاتورهای دنبالگر زمانی ارزش بسیار بیشتری دارند که در بازار روند صعودی یا نزولی قیمت وجود داشته باشد.
نکته: در آموزش تحلیل تکنیکال، نوسانگرنماها در دستهی اندیکاتورهای پیشرو و اندیکاتورهای روندی در دستهی اندیکاتورهای دنبالگر قرار میگیرند.
سود زیادی در بکارگیری اندیکاتورهای پیشرو وجود دارد و اولین نشانهی استفاده از آن در مورد ورود و خروج سود اصلی است. کار اندیکاتورهای پیشرو این است که سیگنالهای زیادی را ایجاد کرده و اجازهی معامله در بسیاری از موقعیتها را بدهد. سیگنالهایی که مربوط به ابتدای کار باشند از قبل، بر علیه قدرت و یا ضعفی که احتمالا بوجود بیاید، اخطار خواهند داد. در آموزش تحلیل تکنیکال به این علت که این نوع از اندیکاتورها سیگنالهای تولیدی بالایی دارند، در معاملات نیز عملکرد بسیار عالی دارند. معمولا از این اندیکاتور در بازارهای معاملاتی همراه با یک روند عمده نه بر علیه آن، استفادهی گستردهای میشود. در بازاری که روند صعودی داشته باشد، بهترین کاربرد اندیکاتورهای پیشرو در بازار با روند صعودی طبق آموزش تحلیل تکنیکال، کمک به تشخیص شرایط فروش در زمانهای بسیار هیجانی در موقعیتهای خرید میباشد. اما در بازاری که روند نزولی داشته باشد دقیقا برعکس است، چرا که کمک به تشخیص شرایط خرید در زمانهای بسیار هیجانی در موقعیت فروش میکنند.
بر اساس آموزش تحلیل تکنیکال بیان میکنیم که نشانههای ابتدایی که ناشی از بازگشتهای بالاتر آمدهاند و یا بازگشتهای بالاتری که خود ناشی از ریسک بزرگتر هستند، سیگنالهای بیشتر و زودتری ارسال میشوند که به معنای آن است که سیگنالهای نادرست و ناموفق افزایش پیدا کردهاند.
اندیکاتور پیش رو قبل از اینکه روند شکل بگیرد، سیگنال خرید یا فروش به ما میدهد و امکان دارد حاوی سیگنالهای غلط باشد. اندیکاتور دنبالگر بعد از اینکه روند شکل میگیرد به ما سیگنال ارسال میکند. مزیت این اندیکاتورها طبق آموزش تحلیل تکنیکال این است که با وجود تشخیص روند بعد از شکل گیری آن، امکان اینکه اشتباه کنند کمتر است.
بررسی اندیکاتورهای روندی در آموزش تحلیل تکنیکال
- Adaptive Moving Average
- Average Directional Movement Index
- Average Directional Movement Index Wilder
- Bollinger Bands
- Double Exponential Moving Average
- Envelopes
- Fractal Adaptive Moving Average
- Ichimoku Kinko Hyo
- Moving Average
- Parabolic SAR
- Standard Deviation
- Triple Exponential Moving Average
- Variable Index Dynamic Average
طبق آموزش تحلیل تکنیکال، اندیکاتورهای روندی یا دنبالگر، به اندیکاتورهای تعقیب کنندهی روند نیز معروف هستند چرا که عملکرد قیمتها را دنبال میکنند. بندرت پیش بیاید که این اندیکاتورها قیمت اوراق بهادار را هدایت کنند. زمانی از این اندیکاتورها استفاده میشود که بخواهند بازارها و یا اوراق بهادار، روندهای قدرتمند را بهبود دهند. هدف از طراحی این اندیکاتورها، نگه داشتن افراد معامله کننده در زمانی است که روند کامل و بدون نقص است. بر اساس آموزش تحلیل تکنیکال، از این اندیکاتورها نمیتوان در معاملات و یا بازارهایی استفاده کرد که نوسان کمی دارند زیرا اگر بکار گرفته شوند، سیگنالهای غلط ارسال خواهند کرد. رایجترین اشکال مورد استفادهی اندیکاتورهای دنبالگر، میانگینهای متحرک (نمایی، ساده، وزنی و متغیر) و MACD میباشند.
آموزش اندیکاتور ایچیموکو
این اندیکاتور اولین بار توسط یک روزنامه نگار ژاپنی به نام Goichi Hosoda درسال ۱۹۳۰ طراحی شده است . در نگاه اول این اندیکاتور کمی پیچیده به نظر می رسد اماجزء اندیکاتورهای پرکاربرد و مفید محسوب می گردد و سیگنال هایی که از آن بدست می آید به خوبی تعریف شده است . Ichimoku Kinko Hyo ترجمه شده one look equilibrium chart می باشد . مفهوم این جمله اگر بخواهیم بیان کنیم به این صورت است که تحلیلگران با نگاه کردن به نمودار می توانند روند را شناسایی کنند سپس به دنبال سیگنال های خرید و فروش باشند.
کاربردهای اندیکاتور ایچیموکو
- شناسایی روند سهم
- بررسی نقاط حمایت و مقاومت
- شناسایی جهت و قدرت روند
- بدست آوردن اطلاعات مهم از سهم در بازه زمانی کوتاه
- سیگنال های مبنی بر ورود و خروج از سهم
- مشخص کردن حد ضرر
- شناسایی نقاط برگشت قیمت سهم
نحوه اضافه کردن اندیکاتور در نرم افزار
همان طور که در تصویر بالا مشخص است ، در قسمت اندیکاتورها و در بخش اندیکاتور های روند دار دسته بندی شده است .
همان طور که در تصویر بالا نشان داده شده است ، از سه قسمت تشکیل شده که دوره های زمانی در هرکدام از آنها متفاوت می باشد .
اندیکاتور ایچیموکو از چه قسمت هایی تشکیل شده است ؟
در تصویر زیر در قسمت Colors نرم افزار قسمت های مختلف به خوبی نشان داده شده می باشد :
- Kijun Sen (خط آبی) : به این خط ، خط استاندارد گفته می شود . نحوه محاسبه به این صورت است که میانگین بیشترین قیمت را با کمترین قیمت در دوره زمانی ۲۶ روزه محاسبه می کنند .
- Tenkan Sen(خط قرمز) : این خط به خط برگشت معروف می باشد . نحوه محاسبه به این صورت می باشد که میانگین بیشترین و کمترین قیمت را در بازه زمانی ۹ روزه محاسبه می کنند.
- Chikou Span(خط سبز) : این خط به خط تاخیری شناخته می شود و نحوه محاسبه آن به این صورت می باشد که قیمت بسته شدن امروز نمایانگر قیمت ۲۶ روز گذشته می باشد .
کاربردهای Chikou Span در آموزش اندیکاتور ایچیموکو
- شناسایی روند معاملات
- مشخص کردن نقاط حمایتی و مقاومتی سهم
حمایت
مقاومت
به مثال زیر توجه نمایید :
به طور کلی دانستن نحوه محاسبه هر یک از این خطوط ضرورتی ندارد ، نکته مهم این است که بدانید هر کدام از این خط ها چه تفسیرو کاربردی دارند .
نمودار بالا سهم رکیش در تایم فریم روزانه است . سیگنال هایی که از خطوط مختلف در تصویر بالا بدست می آید به شرح زیر می باشد :
Kijun Sen (خط آبی) : از این خطوط برای شناسایی سرعت تغییرات روند سهم در آینده استفاده می گردد . به این صورت که اگر قیمت بالاتر از خط آبی قرار بگیرد به این معنی می باشد که روند سهم صعودی خواهد شد و هرگاه که قیمت پایین تر از خط Kijun Sen قرار بگیرد احتمال اینکه روند سهم نزولی شود وجو دارد .
Tenkan Sen(خط قرمز) : از این خط بیشتر برای شناسایی روند استفاده می شود . زمانی خاصیت اندیکاتور cci که به سمت بالا و پایین حرکت می کند به این معنی است که در بازار روند وجود دارد و هرگاه که به صورت افقی درآمد ، در بازار شاهد روند خاصی نخواهیم بود .
شناسایی روند به وسیله این دو خط
روند صعودی : هرگاه Tekan sen ، خط Kijun sen را به سمت بالا قطع کند شاهد صعودی شدن روند هستیم . به مثال زیر توجه نمایید :
روند نزولی : هرگاه Kijun sen ، خط Teken sen را به سمت بالا قطع کند شاهد نزولی شدن روند سهم می باشیم . به مثال زیر توجه نمایید :
به تصویر زیر که نمودار روزانه اخابر است توجه نمایید ، روند سهم را همراه با تغییرات KS و TS هم زمان نشان داده است .
Chikou Span (خط سبز) : سیگنال هایی که با استفاده از این خط می توان استفاده کرد شامل موارد زیر می باشد :
- زمانی که خط سبز نمودار قیمت را از پایین به سمت بالا قطع کند سیگنالی مبنی بر خرید محسوب می گردد .
- زمانی که خط سبز نمودار قیمت را از بالا به سمت پایین قطع کند سیگنالی مبنی بر فروش شناسایی می گردد .
ابر کومو در آموزش اندیکاتور ایچیموکو
در نرم افزار Down komo به رنگ بنفش مشخص شده است که شکل زیر تایید می کند :
تصویر زیر هم نمونه ای از روند نزولی است که توسط ابرکومو نزولی تایید شده می باشد .
این خطوط ابر کومو از دو خط تشکیل شده است :
Senkou span A : که از طریق بدست آوردن میانگین Tenkan sen و Kijun sen طی دوره زمانی ۲۶ روزه بدست می آید.
Senkou span B : از طریق بدست آوردن میانگین بیشترین و کمترین قیمت در بازه زمانی ۵۲ روزه بدست می آید .
سیگنال های خرید و فروش در آموزش اندیکاتور ایچیموکو
- سیگنال خرید :زمانی که خط قرمز (منظور Tekan sen ) بالای خط آبی (kijun sen) قرار می گیرد و هم زمان هر دو خط در بالای ابر کومو قرار می گیرند ، نشانی از صعودی شدن روند سهم می باشد به مثال زیر توجه نمایید :[user_id]
- سیگنال فروش : اگر خط آبی (kijun sen) بالای خط قرمز (Tekan sen) قرار بگیرد ، و هم زمان هر دوی این خطوط در پایین ابر کومو قرار بگیرند ، نشان از روند نزولی سهم دارد . به مثال زیر توجه نمایید :
سیگنال خنثی
زمانی که قیمت در داخل ابر کومو قرار داشته باشد ، اقدام جهت خرید یا فروش سهم نباید صورت بگیرد .
چون در این شرایط روند سهم به خوبی مشخص نمی باشد . به مثال زیر توجه نمایید :
چطور با تخفیف کارمزد در صرافی های ارز دیجیتال ثبت نام کنیم؟
نام صرافی | تخفیف کارمزد | IP خارج از ایران | لینک ثبت نام |
---|---|---|---|
![]() | دارد | نیاز دارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
![]() | دارد | نیاز دارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
![]() | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
![]() | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
بیت ۲۴ | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
آبان تتر | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
توجه: با وجود اینکه دو صرافی کوینکس و کوکوین هر دو فعلا بدون نیاز به تغییر IP فعالیت میکنند اما بهتر است برای امنیت بیشتر از IP ثابت خارج از ایران استفاده کنید.
برای ورود به صرافی کوینکس حتما باید با IP خارج از ایران وارد شوید.
اسیلاتورها و اندیکاتور
اسیلاتورها (oscillators) یا ترجمه فارسی آن ارتعاش سنج , نوسانگر به مجموعهای از اندیکاتورها اطلاق میشود که هدفشان درک و سنجش میزان هیجان خریداران و فروشندگان است. در حقیقت اسیلاتورها سعی دارند دماسنج هیجانات خریداران و فروشندگان فعال در سهم باشند و ما را از میزان هیجان خرید و فروش حاضر در معاملات اگاه کنند.
میان تحلیلگران تکنیکال ایرانی با نامهای نوسان ساز یا نوسانگر نیز شناخته میشود. اسیلاتور یک ابزار تحلیل فنی است؛ که از قرار گرفتن یک یا چند شاخص نموداری (حاصل فرمولاسیون دادههای قیمتی) در یک محدوده نوسانی دارای حد بالایی و پایینی مشخص تشکیل شده و با بررسی نوسانات شاخصهای مذکور، شرایط هیجانی بازار و مومنتوم قیمت را ارزیابی نموده و نتیجه نهایی را در قالب یک عدد یا نشانه نموداری در اختیار معاملهگر قرار میدهد. اسیلاتورها معمولاً به دو شیوه تقاطع با خط مرکزی یا نوسان بین سطوح مرزی (نواحی اشباع خرید و فروش) مورد استفاده قرار میگیرند. در نظر داشته باشید؛ که این ابزار برای معاملهگران با افق زمانی سرمایهگذاری کوتاهمدت و خاصیت اندیکاتور cci در مواقع بازار خنثی (فاقد روند مشخص)، عملکرد مناسبتری دارد.
این دستهبندی دارای چهار زیرمجموعه نیز میباشد که عبارتند از:
- قدرت نسبی یا RSI
- استوکاستیک
- میانگینِ حرکت جهتدار یا ADX
- ایچیموکو
کار اصلی این دسته نمایش قدرت یک روند است که در حقیقت به عنوان چاشنیِ دیگر دستهها محسوب میشود. یکی از دلایلی که اکثر معاملهگران به اشتباه، اسیلاتورها را با دیگر دستههای اندیکاتور یکی میدانند همین خاصیت چاشنی بودنِ اسیلاتورهاست که معمولاً به صورت خاصیت اندیکاتور cci ترکیب شده و در زیر پنجره اصلیِ روندها دیده میشوند.
معروفترین دسته اسیلاتورها RSI نام دارد که در مقیاسی به اندازه ۰ تا ۱۰۰ درصد قرار داده و به طور کلی در جهت تعیین قیمت سقف و کف شما را راهنمایی میکنند.
همانطور که گفتیم، اسیلاتور نوعی اندیکاتور بوده و نسبت به آن متفاوت است؛ اما برخی از معاملهگران به اشتباه اندیکاتور و اسیلاتور را دارای یک ماهیت مشابه تصور نموده و تفاوتی میان آنها قائل نیستند.
در این بخش سه ویژگی منحصربهفرد اسیلاتورها را ذکر میکنیم:
۱- نواحی اشباع خرید و فروش
در اغلب اسیلاتورها دو ناحیه بالایی و پایینی محدوده نوسانی به عنوان نواحی اشباع خرید و فروش درنظر گرفته میشوند. اشباع خرید یا فروش در قالب کلمه به معنی بیش از حد گران یا ارزان بودن یک دارایی طی یک دوره زمانی بوده و بر اساس شرایط نمودار قیمت، نشاندهنده یک دوره حرکات روندی شدید (احتمالاً هیجانی) و بدون اصلاح است؛ که بازگشت قیمت در این نواحی محتمل میباشد.
۲- نحوه قرار گرفتن در نمودار قیمت
اندیکاتورها معمولاً در پسزمینه نمودار قیمت قرار میگیرند. این درحالی است، که اسیلاتورها در یک پنجره جداگانه در بخش پایینی نمودار نمایش داده میشوند. در واقع اگر اندیکاتورهایی نظیر میانگین متحرک یا پارابولیک سار را بررسی کنید؛ این ابزار روی خود نمودار قرار گرفته و مواردی نظیر استوکاستیک، در یک پنجره منفرد نموداری جای میگیرند.
۳- واگرایی
یکی از معتبرترین سیگنالهای معاملاتی در تحلیل تکنیکال، واگرایی قیمت و اندیکاتور است. حتی برخی معاملهگران از این ساختار نموداری به عنوان یک استراتژی معاملاتی کامل استفاده میکنند. به بیان ساده واگرایی به شرایطی گفته میشود، که قیمت و اندیکاتور سیگنالهای متناقض صادر کنند. شرایط تشکیل واگرایی به گونهای است، که صرفاً به واسطه مقایسه قیمت و اسیلاتورهایی نظیر مکدی، استوکاستیک و RSI قابل تشخیص میباشد.
متداولترین اسیلاتورها
انواع مختلفی از اسیلاتورهای مرسوم به صورت پیشفرض در پلتفرمهای تحلیلی نظیر متاتریدر خاصیت اندیکاتور cci قرار داده شده و فرآیند طراحی اسیلاتورهای جدید توسط علاقهمندان و پژوهشگران معاملهگری نیز همچنان ادامه دارد. مکدی، استوکاستیک و RSI، تقریباً پرکاربردترین اسیلاتورهای تکنیکالی در میان معاملهگران بازارهای مالی هستند.
مکدی (MACD)
مکدی یا میانگین متحرک همگرایی واگرایی (Moving Average Convergence Divergence)، از خانواده اسیلاتورها و با قابلیت شناسایی مومنتوم و جهت روند بازار میباشد. این اندیکاتور از سه بخش اساسی خط مکدی (تفاوت بین میانگینهای متحرک نمایی ۱۲ و ۲۶)، خط سیگنال (میانگین نمایی خط مکدی با دوره ۹) و هیستوگرام (تفاوت خط سیگنال و مکدی) تشکیل شده است.
اندیکاتور RSI
کاربرد اصلی شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index) در تشخیص جهت، قدرت روند و تعیین نقاط بازگشتی بازار است. این اندیکاتور همواره یکی از قدرتمندترین اسیلاتورهای تکنیکالی بوده و مورد توجه بسیاری از معاملهگران میباشد. RSI نیز مشابه استوکاستیک در یک بازه ۰ تا ۱۰۰ نوسان نموده و دارای دو ناحیه اشباع خرید (۷۰ تا ۱۰۰) و فروش (۰ تا ۳۰) است.
اندیکاتور چیست؟
اندیکاتورها (indicator) یا ترجمه فارسی آن شاخصها مجموعهای از توابع هستند که از انواع میانگینها یا حجم معاملات برای گرفتن هشدارها , تاییدها , و از همه مهمتر سنجش قدرت روندها و یا حتی پیشبینی آینده روندها در کنار الگوها و یا سایر ابزارها در نمودارها مورد استفاده قرار میگرند.
به عبارتی دیگر اندیکاتور یک تابع ریاضی است، که دادههای قیمت و حجم معاملات یک دارایی (سهام، ارز، طلا، کالا و شاخص) را بر اساس فرمولهای مشخصی پردازش کرده و خروجی این محاسبات را در قالب اشکال گرافیکی نموداری نمایش میدهد.
اندیکاتور نیز مشابه سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال از اطلاعات گذشته قیمتی استفاده نموده و دادههای پایه محاسباتی آن شامل قیمت بازشدن (Open)، بیشترین (High)، کمترین (Low)، بسته شدن (Close) و حجم معاملات (روزانه یا هر تایمفریم دیگر) است.
این ابزار معمولاً به منظور تعیین روند بازار، قدرت حرکات قیمت و دریافت سیگنالهای معاملاتی بهکار میروند. اندیکاتورهای تکنیکالی بر اساس ماهیت و نحوه کاربرد به سه دسته اصلی
- روندیاب
- اسیلاتور (نوسان ساز)
- حجمی
تقسیم میشوند. در کنار این تقسیمبندی، دسته کوچک دیگری از اندیکاتورها به نام بیل ویلیام وجود دارند. اندیکاتورهای موجود در این گروه همگی متعلق به جناب ویلیام (یکی از برترین معاملهگران بازار مالی) بوده و بر اساس فلسفه سرمایهگذاری ایشان تدوین شدهاند.
اندیکاتورها به چهار خانواده اصلی تقسیم میشوند:
1- روندها (trend):
شناخته شدهترین اعضای این خانواده ابرهای ایچیموکو انواع موینگ اورجها هستند مهمترین ویژگی مشترک اعضای این خانواده قرار گرفتن اندیکاتورها بر روی خود نمودار قیمتی (میله و یا کندل هاس )
2- اسیلاتورها (oscillators):
به تفصیل در ادامه مطلب توضیح داده خواهد شد.
3- حجم (volume):
دستهبندی حجم، با توجه به نامی که دارد میزان کم و زیادی چیزی را به نمایش میگذارد، آن چیز میتواند حجم معاملات باشد که در بازه زمانی دچار تغییرات میشوند. استفاده از این اندیکاتور در کنار دیگر دستهها میتواند ترکیب جذابی را تشکیل دهد که با توجه به قیمت، حجم معاملات یا تاثیر قیمتها بر معاملات را تشخیص دهید.
4- اندیکاتور بیل ویلیام (bill wiliams):
مجموعهای از اندیکاتورهای که جناب بیل ویلیامز خالق آنها بوده و به احترام تلاشهای ایشون در یک خانواده قرار گرفتهاند شناخته شدهترین اندیکاتور این خانواده اندیکاتور Aligator هست البته در این خانواده دو اسیلاتور نیز وجود دارد.
در سه زیر مجموعه دیگر اندیکاتورها شامل اندیکاتورهای حجم , اندیکاتورهای روند , اندیکاتورهای بیل ویلیامز واگرایی گرفتن متداول و مشروع نیست علت این امر به فلسفه ماهیت و فرمول سایر اندیکاتورها بر میگردد.
مزیت استفاده از اندیکاتورها در ترید
موقعیتهای عمده برای استفاده از اندیکاتورها شامل پیشبینی، خرید و فروش هستند.
- پیشبینی: اولین مزیت استفاده از اندیکاتورها در پیشبینیها نهفته است که میتوانند برای تصحیح یا تایید حدسیاتی که نسبت به روند یک سهم دارید یاریتان دهند.
- خرید: به معنای دریافت فرصتهایی جهت ورود به یک سهم است و به عنوان تاییدیههایی دقیق برای تصمیمگیری درست است که شما را در راستای عملکرد بهتر هدایت میکند.
- فروش: مزیت دیگر اندیکاتورها در شناخت فرصتهای فروش است. به بیانی دیگر دریافت هشدارهایی جهت تصمیمگیری است که آیا الآن وقت خوبی برای فروش است یا خیر؟
اندیکاتور (روندی و حجمی) یا اسیلاتور؟
ذهن بسیاری از معاملهگران و تحلیلگران تکنیکال همواره درگیر این موضوع است، که آیا اسیلاتورها نسبت به سایر گروههای اندیکاتوری برتری دارند؟ در پاسخ باید گفت، که این موضوع به مؤلفههای بسیاری از جمله شرایط بازار، وضعیت نمودار قیمت، نحوه استفاده، میزان تخصص و تجربه، افق زمانی سرمایهگذاری و استراتژی معاملاتی فرد بستگی دارد.
همچنین اسیلاتورها معمولاً به عنوان یک ابزار تأیید بهکار رفته و همواره باید از صرفاً تصمیمگیری بر مبنای آنها پرهیز کنید. در واقع اسیلاتورها نیز همانند سایر ابزار تحلیل میتوانند، برای یک معاملهگر بسیار مفید واقع شده و برای دیگری بدون تأثیر یا فقط مایه ضرر و زیان باشند. در نتیجه نمیتوان، این ابزار را به عنوان بهترین یا بدترین درنظر گرفت! به طور کلی، اگر هر نوع ابزار تحلیل را در شرایط مناسب و به طرز صحیحی به کار ببرید، حتماً نتیجه مثبتی در پی خواهد داشت.
تفاوت اسیلاتورها و اندیکاتورها:
- تفاوت اول اینکه، اسیلاتورها دقیقا سعی دارند به شما بگویند معامله گران در چه مرحله و نقطهای از این سیکل روحی هستند. برای همین اسیلاتورها دارای دو محدوده هستند، اشباع خرید اشباع فروش.
- تفاوت دوم میشود قرار گرفتن محدوده خرید و فرش هیجانی در اسیلاتور ها. در عموم اسیلاتورهای مشهور اشباع خرید در محدوده بیش از 70 قرار دارد و حکایت از اوج هیجان زدگی در خریداران است و اشباع فروش در محدوده کمتر از 30 و حکایت از اوج هیجان شتاب زدگی در فروشندگان است. این در حالیست که در سایر اندیکاتورها مثل adx مووینگ اورجها ابرهای ایچوموکو و… چنین چیزی وجود نداره. پس نوسانگرهای پر کاربرد RSI و DT oscillator و Stochasic و CCI و MACD از نوع اسیلاتور هستند.
نکته مهم: وقتی بازاری که با آن کار میکنید روندی قوی ندارد یا رنج است این مناطق هیجان خرید و فروش به درستی نقاط ورود و خروج را به شما نشان میدهند. ولی در یک بازار قوی و روند دار، رفتن اسیلاتورها در مناطق اشباع خود حکایت از قوی بودن و ادامه دار بودن روند فعلی دارند. پس این مهم است که نموداری که تحلیل میکنید روند دار است یا خنثی!
- تفاوت سوم اسیلاتورها و اندیکاتورها در گرفتن واگرایی هاست. ما صرفا اجازه داریم از اسیلاتورها واگرایی بگیریم! اسیلاتورهای مثل macd و rsi و cci محبوبترین اسیلاتورها برای گرفتن واگراییست.
سوالات متداول:
1. بهترین روش استفاده از اندیکاتورها چیست؟
بهترین روشی که میتوانید جهت دریافت اطلاعات بیشتر از آن استفاده کنید ترکیبی نام دارد و به معنای مشاهده چند دسته مختلف از اندیکاتورها در کنار یکدیگر است که این به معنای قراردادن دستهای از اندیکاتورهای حجم در کنار اسیلاتور است.
2. بدترین روش استفاده از اندیکاتورها چیست؟
- اصلاً از اندیکاتورها استفاده نکنید
- فقط از ترکیب اندیکاتورهای یک دسته مثل قیمت استفاده کنید.
- هر سهم، ترکیب اندیکاتورهای خاص خودش را میپذیرد که اگر آن ترکیب را روی سهم دیگر امتحان نمایید نتیجه خوبی نخواهید گرفت.
3. تفاوت شاخص با اندیکاتور چیست؟
شاخصها به مجموعه اندیکاتورهای عمومی گفته میشوند که قصد معرفی پتانسیل کلیِ مجموعه شرکتها را دارند تا وضعیت کلی یک بازار مثل بورس روشن شود اما اندیکاتورهایی که در این مقاله به معرفیشان پرداختیم به عنوان اندیکاتورهای تحلیلی شناخته میشوند که به «ابزارهای تحلیل تکنیکال» تعلق دارند تا سرمایهگذار بتواند با استفاده از آن روی یک سهم فوکوس کرده و جزئیات جامعی را از آن بیرون بکشد.
نگارش: ساناز یوسفی
به منظور کسب اطلاعات بیشتر، مطالعه مقاله کندل استیک را به شما عزیزان پیشنهاد می نماییم.
میانگین متحرک (MA)
اندیکاتور میانگین متحرک (MA)
فهرست
1 اندیکاتور میانگین متحرک (MA)
1.1 ساختار و انواع اندیکاتور میانگین متحرک
1.1.1 انواع اندیکاتور میانگین متحرک:
1.2 سیگنال خرید و فروش اندیکاتور میانگین متحرک:
1.3 حمایت و مقاومت میانگین متحرک:
1.4 نکات اندیکاتور میانگین متحرک:
اندیکاتور میانگین متحرک (MA)
اندیکاتور میانگین متحرک MA (یا موینگ اوریج moving average) یکی از ساده ترین ، پر کاربردترین و متداول ترین اندیکاتور های طراحی شده است که از گروه اندیکاتور های روند (trend) می باشد.
مهم ترین کاربرد این اندیکاتور تشخیص روند است که در تحلیل شروع روند ، پایان روند و بازگشت ها کمک بسیاری دارد اما از سیگنال های خرید و فروش آن نیز می توان استفاده کرد همچنین در فرمول دیگر اندیکاتور ها مانند باند های بولینگر نقش اساسی و کلیدی ایفا می کند که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت.
ساختار و انواع اندیکاتور میانگین متحرک
میانگین متحرک از تقسیم مجموع آخرین قیمت ها بر تعداد آنها بدست می آید. برای مثال میانگین متحرک ۵ ، قیمت (پایانی٬آغازین و یا آخرین) ۵ دوره اخر را جمع می کند سپس عدد بدست آمده را تقسیم بر ۵ می کند و در نمودار ثبت می کند همینطور در دوره بعدی هم قدیمی ترین دوره حذف می شود و دوره جدید محاسبه می شود.(دوره می تواند هفته ، روز ، ساعت و … باشد).
اعداد بدست آمده توسط یک خط به هم متصل می شوند و نمودار اندیکاتور به نمایش در می آید. در تصویر زیر میانگین متحرک ۳۰ دوره ای نماد همراه را مشاهده می کنید که با خط قرمز به نمایش در آمده.
هر چقدر عدد دوره اندیکاتور کوچکتر باشد نمودار اندیکاتور حساسیت بیشتری دارد و نوسانات بیشتری می کند و در کل به قیمت ها نزدیک تر است و هر چقدر عدد دوره خاصیت اندیکاتور cci بزرگتر باشد اندیکاتور حساسیت کمتری داشته و حرکت های کند تر و کمتری به نسبت قیمت داشته و فاصله آن با قیمت ها زیاد می شود.
انواع اندیکاتور میانگین متحرک:
- ساده (sma)
- خطی وزنی (lma)
- نمایی(ema)
- ملایم یا صاف شده (smma)
تفاوت بین انواع میانگین متحرک ها در مقدار ارزش و اهمیت قیمت ها در محاسبات است٬ بطوریکه در خطی وزنی و نمایی به قیمت ها در دوره های اخیر وزن و ارزش بیشتری به نسبت دوره های قدیمی تر داده می شود که این باعث می شود اندیکاتور بیشتر به قیمت نزدیک شود اما در ma ساده قیمت تمامی دوره ها به یک اندازه در محاسبات ارزش دارد.
سیگنال خرید و فروش اندیکاتور میانگین متحرک:
بطور ساده هر گاه قیمت کمتر از میانگین متحرک می شود سیگنال فروش و هر گاه قیمت به بالای ma می رود سیگنال خرید صادر می شود به تصویر زیر نگاه کنید:
همانطور که می بینید در روند های صعودی همواره قیمت بالاتر از ma قرار دارد و در روند های نزولی به زیر خط ma آمده برای همین وقتی قیمت زیر اندیکاتور است به معنی روند نزولی و کاهش قیمت و سیگنال فروش می باشد و هر گاه قیمت بالاتر از خط ma برود به معنی روند صعودی و افزایش قیمت به همراه سیگنال خرید می باشد.
هر چه عدد دوره اندیکاتور کمتر باشد نوسانات و برخورد های نمودار قیمت و اندیکاتور بیشتر می شود و درصد خطای آن بالا می رود همچنین اگر عدد میانگین متحرک را بزرگ در نظر بگیریم با کند شدن اندیکاتور و نوسان کمتر آن سیگنال های کمی صادر می شود و احتمالا موقعیت های خرید و فروش زیادی را از دست می دهیم پس عدد انتخابی برای دوره باید مناسب باشد.
همچنین برای رفع این مشکل و همچنین کاهش ریسک و تایید روند و استفاده از موقعیت های مناسب می توان از ۲ یا ۳ میانگین متحرک بصورت هم زمان استفاده می کرد.
استفاده از ۲ میانگین متحرک:
در این روش هر گاه اندیکاتور سریعتر با دوره کمتر اندیکاتور کند تر را قطع کند و به سمت بالا حرکت کند سیگنال خرید و هر گاه ma سریعتر ma بزرگتر و کند تر را قطع کند و به سمت پایین آن حرکت کند سیکنال فروش صادر می شود.
در این روش معمولا از ma با دوره های ۱۰ و ۵۰ یا ۵ و ۲۰ استفاده می شود.
خط آبی ma کند تر و با دوره ۵۰ است و خط قرمز ma سریعتر و با دوره ۱۰ است در مناطقی که نشانه گذاری شده سیگنال های خرید و فروش را مشاهده می کنید. هرگاه خط قرمز خط آبی را قطع کند و به بالای آن برود سیگنال خرید و هر گاه خط قرمز خط آبی را قطع کند و به پایین آن برود سیگنال فروش می باشد.
استفاده از ۳ میانگین متحرک:
در این روش ۳ ma کوتاه مدت میان٬ مدت و بلند مدت بطور نسبی استفاده می شود و زمانی سیگنال خرید صادر می شود که ma کوتاه مدت که سریعتر است در بالاترین سطح و بعد از آن ma میان مدت و پس از آن نیز در پایین ترین سطح ma کندتر و بلند مدت فرار بگیرد.
زمانی سیگنال فروش صادر می شود که maسریعتر در پایین ترین سطح و در بالای آن ma میان مدت و در بالاترین سطح ma کند تر قرار بگیرد.سیگنال های خرید و فروش در روش ۳ ma نیز در محل تقاطع صادر می شود.
در روش ۳ میانگین متحرک معمولا از دوره های ۴ و ۹ و ۱۸ استفاده می شود. در واقع ma میان مدت تایید کننده ای برای سیگنال ها است.روش ۳ ma نوع پیشرفته روش ۲ ma است که اشتباهات آن کاهش یافته.
خط قرمز میانگین متحرک ۴ دوره ای خط زرد میان مدت و ۹ دوره ای و خط آبی کند و ۱۸ دوره ای است. مشاهده می کنید هر گاه خط قرمز بالاتر از همه سپس خط زرد و در پایین تر از این دو٬ خط آبی قرار گرفته روند صعودی همراه با افزایش قیمت حاصل شده و وقتی خط قرمز ۲ خط دیگر را قطع کرده و در پایین ترین سطح بوده و پس از آن خط زرد و در بالای آنها خط آبی با روند نزولی مواجه شدیم.
حمایت و مقاومت میانگین متحرک:
میانگین متحرک می تواند به عنوان سطوح حمایت و مقاومت نیز در نظر گرفته شود بطوریکه در روند های صعودی نقش سطح حمایت و در روند های نزولی نقش سطح مقاومت را ایفا می کند.
در مورد خاصیت حمایتی و مقاومتی میانگین متحرک ها می توان گفت که همانند سطوح حمایت و مقاومتی می شکنند و تبدیل به یکدیگر می شوند یعنی وقتی روند نزولی شکسته شود و قیمت به بالای ma رود٬ ma که در روند نزولی خط مقاومت محسوب می شد در روند جدید خط مقاومت محسوب می شود و برعکس.
در حمایت و مقاومت اندیکاتور میانگین متحرک ممکن است سطحی قوی و سطحی ضعیف باشد. هرچه دوره ma بزرگتر باشد اعتبار حمایت و مقاومت آن بیشتر است.
نکات اندیکاتور میانگین متحرک:
اندیکاتور میانگین متحرک یک تعقیب کننده روند است و برای پیش بینی حرکت نمودار مناسب نیست و تاخیر زیادی دارد که هیچ گاه اختلاف زمانی آن با نمودار قیمت به ۰ نمی رسد چون همواره نیاز به اطلاعات قیمتی دارد که پس از انجام معاملات بدست می آید.
ma در بازار های پر نوسان به مشکل می خورد و در بازار های رنج کاربردی ندارد بلکه تنها در مواقعی که بازار دارای روند می باشد می توان از آن استفاده کرد.
دوره های اندیکاتور میانگین متحرک را بر اساس استراتژی معاملاتی و تایم فریم تان می توانید از یک دقیقه و ساعت و روز و هفته تا حتی ۲۰۰ روز و… تعیین کنید.
اندیکاتور میانگین متحرک را همانند دیگر ابزار های تحلیل تکنیکال نمی توان به تنهایی به کار برد و باید در کنار دیگر ابزار ها و تحلیل های بنیادی استفاده کرد تا در کنار کاهش ریسک و افزایش سطح اطمینان سود بیشتری به شما برساند.