گزینه های باینری چیست

ابزارهای کنترل ریسک

جهت شرکت در دوره آموزش PLC در مجتمع نوین پارسیان کلیک نمایید

مدیریت ریسک در بیمه های زندگی

امروزه رشته های مختلف بیمه ای خصوصاً در بیمه های اشخاص توسعه یافته است. بیمه گران به منظور حمایت مالی درصورت فوت یکی از اعضای خانواده خصوصاً سرپرست خانواده ها به ارائه بیمه های زندگی برای افراد برآمدند. همچنین بیمه زندگی به صورت بیمه عمر و پس انداز توسط بیمه گران به منظور پس انداز در کنار اخذ پوشش بیمه ای به فروش می رسد.

ریسک موجود در بیمه های زندگی، فوت بیمه شده می باشد و لزوم مدیریت آن، بیمه گران را به کسب مزیت رقابتی نائل می سازد.
مراحل این تحقیق شامل تعریفی از ریسک، مدیریت ریسک و اهمیت آن در بیمه های عمر، ریسک های پزشکی که منجر به فوت انسان می شود و ارائه راهکارهایی به منظور کنترل ریسک ها می باشد.

مقدمه :

رشد اخیر علاقه، درک و فهم و مهارت فنی در زمینه تحلیل و ارزیابی ریسک بر افزایش اهمیت مدیریت ریسک موثر بوده است. پرهیز کردن از ریسک و عدم اطمینان کار چندان مشکلی نیست، بلکه مشکل درک و کنترل ریسک و کاهش دادن عدم اطمینان تا سطح مورد قبول در وضعیت مشخصی است.
بیمه یکی از اصلی ترین ابزارهای مدیریت ریسک است که در حیات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشورها نقش مهمی ایفا می کند. رشد اقتصادی در سراسر جهان نیز بر اهمیت نقش بیمه افزوده است.

آمارهای بدست آمده از علل مرگ و میر در دنیا، بیمه گران را در کنترل ریسک های قابل کنترل درخصوص فوت بیمه گذاران کمک می کند. این مقاله می کوشد به شناسایی ریسک های پزشکی در بیمه های زندگی پرداخته و با استفاده از مشاور پزشک معتمد بیمه گر، پیشنهاداتی درخصوص کنترل آنها ارائه دهد. و امید است با انتخاب درست ریسک توسط بیمه گران توسعه این رشته در آینده افزایش یابد.

شرح مقاله :

مقصود از ریسک معمولا اشاره به خطرهایی است که افراد در هر زمان ممکن است به طور عینی در معرض آنها قرار گیرند. همچنین ریسک بعنوان تفاوت در نتایجی که در یک دوره معین می توانست رخ دهد تعریف می شود. اگر فقط امکان وقوع یک پیشامد وجود داشته باشد تفاوت و بنابراین ریسک آن صفر است، اگر امکان وقوع پیشامدهای بسیاری وجود داشته باشد ریسک صفر نیست.

ریسک بعنوان شانس وقوع خسارت یا آمیزه ای از خطرها نیز تعریف شده است. (اوترویل، ۲۰۰۱) مأخذ محاسبه تمامی قراردادهای بیمه و بیمه عمر، موضوع ریسک و برآورد میزان آن است ـ که بر حسب شدت و تواتر آن ـ بر سرنوشت قرارداد اثرگذار بوده و از این رو، بررسی میزان آن در قرارداد و تعیین حق بیمه بر اساس آن از اهمیت به سزایی برخوردار است.

ریسک دلیل وجودی بیمه است و بدون ریسک، بیمه مفهومش را از دست میدهد. در جامعهای که ریسک وجود نداشته باشد، بیمه نیز وجود نخواهد داشت. گاروی در سال ۲۰۰۸ ریسک را این چنین تعریف می کند: ریسک رویدادی است که اگر رخ دهد، بر توانایی پروژه در رسیدن به اهدافش تاثیر می گذارد. در تعریف دیگری، ریسک انحراف در پیشامدهایی است که می توانند در طول یک دوره مشخص در یک موقعیت معین اتفاق بیافتند. (ویلیامز و هاینز، ۲۰۰۱) ریسک مورد توجه بیمه، به مفهوم احتمال وقوع حادثه است. مطابق این مفهوم، ریسک، واقعهای است اتفاقی و احتمالی که منشأ ایراد خسارت خواهد بود.

پس می توان مشخصات ریسک را به موارد زیر خلاصه کرد:

اتفاقی بودن
واقعی بودن
غیرقابل احتراز بودن
زیانبار بودن
ناظر به آینده بودن

ریسک در بیمه های زندگی:

بیمه عمر یک قرارداد خصوصی میان بیمه گذاران و بیمه گران است و جهت حفاظت مالی بیمه گزاران در صورت حیات و حمایت مالی ذینفعان در صورت فوت طراحی شده است. جهت محاسبه حق بیمه، بیمه گران از اطلاعاتی همچون سن، جنسیت، ‌وضعیت سلامتی و سبک زندگی به همراه اطلاعاتی در خصوص تاریخچه سلامتی خانوادگی متقاضی استفاده می کنند.

پس از آن بیمه شدگان در گروههایی متشکل از افراد با ریسکهای مشابه قرار داده می شوند. در نتیجه به دلیل ماهیت بیمه عمر ، فرآیند بیمه گری میان افراد بر اساس شاخصه های فردی و خانوادگی تمایز ایجاد می کند. بنابراین، بیمه‌گر در انتخاب ریسک دقت می‌کند که انتخاب اصلح صورت پذیرد. ( لمنز و همکاران ۲۰۰۴)
ارزیابی ریسک البته در هر یک از بیمههای زندگی متفاوت است و راههای تحصیل آن در هر یک متفاوت است. در بیمههای عمر، حق بیمه بر اساس جدول مرگ و میر محاسبه میشود که برای ریسکهای نرمال است.

از آنجا که مدت قرارداد بیمهی عمر طولانی است و انتخاب نیز فقط یک بار در ابتدای قرارداد انجام میگیرد، بیمهگر باید در انتخاب ریسک دقت کند. چون ممکن است وضعیت سلامت شخص بیمه شده تغییر کند و خطر تشدید شود. این انتخاب ریسک، به خصوص در بیمههای عمر در صورت فوت بیمه شده از درجه اهمیت بالایی برخوردار است. چون بیمهشدهای که از آینده خود نگران است، ممکن است به فکر تهیه بیمهنامه افتاده باشد، در حالی که در بیمههای به شرط حیات، این امر منتفی است.

بنابراین بیمهگر باید دقت کند تا از صدور بیمهنامههایی که ممکن است با قصدِ سوء و اغفال بیمهگر همراه است خودداری کند.
علاوه بر بیمهگر، واسطههای بیمه (نمایندگان و کارگزاران) نیز باید از نحوهی فروش و انتخاب ریسک در بیمههای عمر، آموزشهای لازم را دیده باشند و به بیمهگر در ارایه اطلاعات کافی برای ارزیابی ریسک کمک کنند.
توانایی پیش بینی بیماریهای مزمن و مرگ و میر می تواند نقش مهمی در بهبود بیمه گری بیمه های زتدگی و تجزیه و تحلیل ریسک و اکچوئری داشته باشد. در دهه های اخیرفروش بیمه های زندگی بسیار رقابتی شده است و برای موفقیت در این بازار مدیریت ریسک بهتر و بیمه گری بهبود یافته ضروری است.

مدیریت ریسک :

به جرأت باید گفت آینده بازار بیمه از آن موسسات بیمه ای است که در استراتژی هایشان استفاده حداکثری از این علم رادر سازمان خود نهادینه نموده باشند و محور کلیه فعالیت های عملیاتی و غیر عملیاتی آنها مهندسی و مدیریت ریسک های استاتیک و دینامیک بصورت سازمان یافته ، هوشمند و سیستمیک می باشد؛ چه در قالب ریسک پروژه ها و در قالب ریسک های مالی ، سرمایه گذاری و منابع انسانی؛ علی ایحال در آینده ای نه چندان دور بدون در اختیار داشتن این تفکر امکان فعالیت و کسب مزیت های رقابتی فراهم نمی گردد. بنابراین قطعاً آینده رهبری و مدیریت بازار بیمه و ایجاد ارزش افزوده شرکت های بیمه متعلق به مدیران ریسک خواهد بود.

مدیریت ریسک فرآیند شناسایی، ارزیابی و کنترل ریسک های اتفاقی بالقوه ای است که مشخصاً پیشامدهای ممکن آن، خسارت یا تغییر در وضع موجود می باشد. (ویلیامز و هاینز، ۲۰۰۱) در تعریف دیگری، مدیریت ریسک فرآیندی است شامل تعریف و شناسایی ریسک، ارزیابی ریسک و مراحل کاهش ریسک به منظور رسیدن به سطح قابل قبول ریسک. (استانبوردر و دیگران، ۲۰۰۲) بیمه یک ابزار عمده انتقال در مدیریت ریسک است، بیمه های خصوصی و دولتی نقشی حیاتی در مدیریت ریسک و در زندگی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مردم بازی می کنند.

شاید بتوان دانش مدیریت ریسک را به عنوان لبه علوم جدید مدیریت که تا بحال در صنعت بیمه بدلیل حاکم بودن نظام تعرفه و مدیریت دولتی مهجور واقع شده، تلقی نمود.

متأسفانه تا کنون در کشور ما استفاده از آن بصورت بهینه ومبنای عملیات بیمه گری علمی نبوده و نهایتاً بصورت تجربی و محدود این شیوه به خدمت گرفته شده است.

کارشناسان خبره مدیریت ریسک در بیمه های اموال، با دریافت اطلاعات مورد بیمه ابزارهای کنترل ریسک و خطرات موضوع بیمه در پیچیده ترین ریسک ها، شرایط لازم برای پذیرش ریسک را به بیمه گذار و بیمه گراعلام نموده و ضمن تعیین دستوراتی برای کنترل ریسک و مستثنی نمودن برخی خطرات وقوع احتمالی خطر را تخمین زده وبرای آن شرایط خاص به بیمه گران توصیه می نمایند وبیمه گران با مطالعه وبررسی گزارش آن ها، نرخ وشرایط بیمه گری را با توجه به محاسبات خاص آکچوئری اعمال می نمایند.

فرآیند مدیریت ریسک:

گام اول: شناسایی خطر( یا ریسک)

شاید یکی از مهمترین وظایف مدیریت ریسک فرآیند شناسایی باشد. ناتوانی در زمینه شناسایی یک یا چند پیشامد بالقوه ممکن است به ورشکستگی مالی منجر شود. مهم آن است که بتوان وجود مشکل را قبل از این که تحقق یابد پیش بینی کرد ،‌اما روش علمی یا رویکرد سیستماتیک برای فرایند شناسایی وجود ندارد. در نهایت، ممکن است ریسک های متعددی ناشناخته بمانند. در خصوص فرآیند شناسایی، رویکردهای متعددی پیشنهاد شده اند که بیشتر آنها بر ارزیابی ویژگی های عملیاتی بنگاه تاکید می ورزند. انجمن های مدیریت ریسک ، موسسات مشاوره مدیریت و شرکت های بیمه ،‌لیست بررسی ریسک های بالقوه را توسعه داده اند که عمدتاً بر اساس رویکرد پرسشنامه ای تنظیم شده اند. در رویکرد پرسش نامه ای ، بازرسی معمولاً یک مکمل ضروری است.

گام دوم: اندازه گیری ریسک

وقتی که ریسک ها شناسایی شدند، ‌مدیر ریسک باید آنها را ارزیابی کند. فرآیند ایجاد داده ها ،‌همان اندازه گیری ریسک است. این یعنی سنجش اندازه بالقوه خسارت و این که احتمال وقوع آن چقدر است. داده های مورد نیاز ،‌مربوط به دو بعد از ریسک است:
۱- فراوانی پیشامدها
۲- شدت خسارت هایی که رخ خواهد داد.

اطلاعات با هدف توصیف یک پدیده، ارزیابی و پیشگیری جمع آوری می شود. معمولاً مطلوب آن است که داده ها از طریق مهیا کردن توزیع های فراوانی خلاصه شوند. ارائه داده ممکن است اطلاعات خیلی مفیدی از علت ها یا نتیجه یک پدیده نشان دهد.

مشکلی که در فرآیند ارزیابی وجود دارد این است که حادثه ممکن است به ایجاد هزینه های مستقیم یا غیرمستقیم منجر شود. خسارت های مستقیم شامل هزینه های مالی مستقیم مربوط به ۱٫اموال در معرض خطر ۲٫مسئولیت در معرض خطر و ۳٫افراد در معرض خطر است و خسارت های غیرمستقیم در پی خسارت های مستقیم ایجاد می شوند.

گام سوم: ارزیابی ریسک داده های ابزارهای کنترل ریسک مربوط! به فراوانی و شدت خسارت چیزی فراتر از شناسایی! خسارت های مهم را انجام می دهند. این داده ها در تعیین! روش برخورد با وضعیت نیز بسیار مفیدند.! هدف های ارزیابی ریسک این است که میزان جدی! بودن ریسک تعیین و معلوم شود که آیا افراد در معرض !آن قرار دارند یا جامعه. یک جنبه از اندازه گیری ریسک! به این فرض اساسی مربوط می شود که توانایی پیش بینی! تحقق ریسک تا حد زیادی به کمیت و قابل اطمینان! بودن اطلاعات در مورد پدیده تحت بررسی! وابسته است. با وجود این ، در برخی موارد منحصر به فرد بودن! وضعیت به نحوی است که اندازه گیری و بنابر این !ارزیابی ریسک را مشکل می کند.

گام چهارم:

کنترل ریسک خواه بنگاه تصمیم گرفته باشد که ریسک! را قبول کند یا نه ، بنگاه دو احتمال را نیز باید! در نظر بگیرد: ۱- کاهش فراوانی پیشامد و! ۲- کاهش شدت خسارت هایی که حادث خواهند شد. !باید به نفع بالقوه حاصل از کنترل ریسک در مقابل هزینه ها وزن! داده شود. اگر نفع مورد انتظار برابر یا بیشتر از هزینه !نباشد بهتر است که بنگاه در آن فعالیت! وارد نشود. اگر کاهش هزینه های مستقیم و غیرمستقیم قابل تخمین باشد،! لزوماً منافع مورد انتظار بلند مدت ( مانند! کاهش عدم اطمینان ، بهبود درک عمومی یا درک مصرف کنندگان! و افزایش روحیه و کارایی کارکنان ) ضرورتاً قابل اندازه گیری نیست.

مهم این است که به هزینه نهایی کاهش ریسک! توجه شود،‌زیرا با کاهش ریسک هزینه نهایی افزایش می یابد. معیار معمول! مورد استفاده برای تصمیم گیری به سطح! ریسک ” قابل قبول ” بستگی دارد و باید “‌به همان پایینی بهترین! تکنولو‍ژی قابل اجرا” یا ” به همان پایینی بهترین تکنولوژی در دسترس! “‌باشد. ” حد تغییر صفر ” دلالت بر این دارد! که ریسک قرار است مستقل از هزینه کاهش یابد. اقدام های! کنترل ریسک و خسارت به روش های مختلف و بسته به! موارد زیر طبقه بندی می شوند:!۱ – اقدام های پیشگیری از خسارت هستند یا کاهش خسارت! ۲- علت یا محل استقرار ریسک ۳- زمان بندی حادثه برنامه های !پیشگیری از خسارت برای کاهش یا! حذف احتمال خسارت یعنی فراوانی ریسک است.

امکان خسارت هرگز به طور کامل قابل حذف نیست! اما برای کاهش پیامدهای ریسک رویکرد مهمی است .! فعالیت های پیشگیری از خسارت، برنامه های ایمنی، اداره آتش نشانی! ،‌نیروهای ارتش و پلیس چند نمونه از فعالیت هایی است که برای پیشگیری از ریسک انجام می گیرد.

برنامه های کاهش ریسک برای کاهش شدت خسارت است.! بر طبق زمان بندی حادثه ، مرحله پیشگیری از خسارت قبل! از حادثه انجام می گیرد، در حالی که کاهش! خسارت در طول دوره حادثه یا بعد از آن صورت می پذیرد. !برنامه های اضطراری اغلب برای توسعه شیوه هایی است !که اقدامات بعد از خسارت را گوشزد می کنند و موجب کاهش احتمالی! آتی آسیب دیدگی و مرگ اشخاص و خسارت اموال می شوند.

برنامه های کنترل ریسک اساساً برای برخورد کردن با موارد زیر طراحی می شود:

۱- محافظت از اموال : محافظت از همه اموال فیزیکی شرکت
۲- ایمنی و سلامت افراد: پیشگیری از آسیب دیدگی و حفظ سلا مت همه کارکنان
۳- ایمنی تولید:‌ طراحی، ‌تولید و توزیع فراورده های سالم برای مصرف عمومی
۴- حفاظت محیط زیست:‌حذف یا کاهش آلودگی و آب و دفع مواد زاید

مدیریت ریسک پزشکی در بیمه های زندگی:

مدیریت ریسک پزشکی یک ابزار مهم جهت به کار بستن! استراتژی انتخاب ریسک می باشد.هم پزشکان! و هم تصمیم گیرندگانی که پزشک نیستند نقش مهمی !در مدیریت ریسک پزشکی دارند. شرکتهای بیمه ملزم به شناسایی !، تجزیه و تحلیل ، راهکارهای مدیریت و کاهش ریسک می باشند.! ( بتیستا و همکاران،۱۹۸۹) در مورد بیمه های! عمر احتمال وقوع خطر فوت بیمه شده جزء ابزارهای کنترل ریسک سوالات اولیه¬ی پذیرش! ریسک توسط بیمه گر است و بیمه گران با دریافت پرسشنامه !سلامتی، انجام معاینات توسط پزشک! معتمد خود، دریافت نتایج آزمایشات پزشکی و سایر اقدامات تشخیصی تلاش !می نمایند تا حد زیادی از سلامت بیمه شده! و قطعی نبودن خطر فوت فرد متقاضی بیمه در اثر موارد !قابل تشخیص (دردوره بیمه¬) اطمینان حاصل نمایند.

می توان گفت فرق عمده بیمه های عمر با دیگر! انواع بیمه در این است که احتمال وقوع خطر موضوع بیمه حتمی! است ولی زمان آن مشخص نیست وهیچ کس نیزتاکنون نتوانسته! زمان فوت ویا مدت حیات انسان را تعیین نماید. لذا مدت بیمه نامه !فرد متقاضی تاثیر زیادی در پذیرش ریسک آن دارد.

مدیریت ریسک در بیمه های زندگی! مدیریت ریسک در بیمه های زندگی! مدیریت ریسک در بیمه های زندگی! مدیریت ریسک در بیمه های زندگی! مدیریت ریسک در بیمه های زندگی! مدیریت ریسک در بیمه های زندگی! مدیریت ریسک در بیمه ابزارهای کنترل ریسک های زندگی! مدیریت ریسک در بیمه های زندگی! مدیریت ریسک در بیمه های زندگی! مدیریت ریسک در بیمه های زندگی! مدیریت ریسک در بیمه های زندگی!

مدیریت ریسک در پایپینگ

در مراحل مختلف طراحی پایپینگ واحدهای صنعتی بزرگ نیاز به وجود نگاهی نقادانه و جامع به بخش­های مختلف طراحی، تامین، نصب و اجرا و بهره برداری پایپینگ واحد صنعتی و ارتباط آن با سایر بخشهای مرتبط چه از لحاظ فنی و چه از لحاظ زمانی از نظر توالی وترتیب در راستای انجام هرچه پربازده تر فرآیند طراحی وجود دارد. این مهم نیازمند پیاده سازی بستری فراگیر با نگاهی پیشگیرانه و البته با بهره جویی از دانش و تجارب پیشین، همراه با توانایی کافی برای مد نظر قراردادن تمامی موارد تاثیر گذار داخلی و خارجی سازمان به صورت یکپارچه و همزمان و به نوعی پیاده­سازی بخش های مربوط به رسیدگی به ریسک­ها ذیل سیستم مدیریت یکپارچه می­باشد(فلاحی و همکاران. 1397). پیاده سازی تفکر مبتنی بر ریسک موضوعی جامع و شامل و بسیار پر اهمیت است که در استانداردهایی نظیر ISO9001 و گستره دانش مدیریت پروژه دارای بخش هایی مفصل بوده و سازمان ISO استانداردی را تحت عنوان استاندارد تخصصی مدیریت ریسک ISO31000 جهت پیاده سازی در سازمان ها و ارگان ها منتشر نموده است. در این مقاله ابتدا اقدامات صورت گرفته در راستای پیاده سازی تفکر مبتنی بر ریسک در فرآیند طراحی پایپینگ در گروه موننکو به تفصیل توضیح داده شده و در بخش بعدی ریسکهای دارای اهمیت بیشتر و با احتمال وقوع بالاتر به همراه پاسخ مناسب به آنها آورده شده است.

تفکر مبتنی بر ریسک چیست؟

تفکر مبتنی بر ریسک به نوعی در تمامی این استانداردها و گستره های دانش تفکر مبتنی بر ریسک به همراه چرخه طرح، اجرا، بررسی و اقدام با رویکردی فرآیندی به مانند روحی در تمامی اقدامات و سطوح برنامه ریزی و سازماندهی وجود داشته که شامل چهار بخش اصلی مطابق شکل 1 می باشد. تفکر مبتنی بر ریسک از آنجا اهمیت می یابد که سازمان را قادر می سازد که عواملی که می تواند منجر به انحراف از نتایج طرح­ریزی شده فرآیند ها، برای پیاده سازی اقدامات پیشگیرانه به منظور به حداقل رساندن اثرات منفی و بازدارنده و استفاده حداکثری از فرصت ها؛ تعیین نموده و رویه های مناسب را اتخاذ نماید.

مدیریت مبتنی بر ریسک پایپینگ

تفکر مبتنی بر ریسک در گروه موننکو در تمامی واحد ها پیاده سازی شده و نکته قوت این اقدام پیاده سازی اثر بخش آن در بخش فرآیند طراحی به خصوص فرآیند طراحی پایپینگ می باشد. به همین منظور ابتدا ریسک­های متعدد شناسایی شده و از نظر اهمیت و احتمال رخداد دسته بندی شده و مهم ترین و محتمل ترین آنها انتخاب و اقدام اصلاحی، پیشگیرانه و . . . متناسب با آن اتخاذ و ترتیب اثر داده شده است. در بخش اول این مقاله اقدامات صورت گرفته در راستای پیاده سازی تفکر مبتنی بر ریسک در فرآیند طراحی پایپینگ به تفصیل توضیح داده شده و در بخش بعدی ریسکهای دارای اهمیت بیشتر و با احتمال وقوع بالاتر به همراه پاسخ مناسب به آنها آورده شده است.

جهت شرکت در دوره و یادگیری و آموزش PMP در نوین پارسیان کلیک نمایید

پیاده سازی تفکر مبتنی بر ریسک

پیاده سازی تفکر مبتنی بر ریسک از چهار بخش اصلی شناسایی ریسک، ارزیابی ریسک، پاسخ ریسک و کنترل ریسک تشکیل شده است. در بخش شناسایی ریسک اقداماتی صورت می گیرد که منجر به شناسایی تهدید ها وفرصتها می گردد. در بخش ارزیابی ریسک تمامی ریسکهای شناسایی شده مورد بررسی کیفی و کمی قرار گرفته و با تشکیل جداول احتمال و اثر و انجام تحلیلهای عددی بر روی آنها مهمترین آنها و اصطلاحاً تاپ ریسک شناسایی می گردند. بسته به اهمیت و احتمال وقوع ریسک و همچنین گستره و تعداد تاپ ریسکها برنامه پاسخ مناسب برای ریسک ها بر اساس استراتژی و میزان صرف هزینه و زمان برای انجام این پاسخ ها برای باقی ریسک ها تدوین و انجام می پذیرد. دست آخر این اقدامات مورد بررسی قرار گرفته تا از طرفی از لحاظ مدیریت استراتژیک همسو با برنامه های مدیریت یکپارچه بوده و از طرف دیگر تطابق آن با برنامه­ریزی­ها و طرح­ریزی­های انجام گرفته در مراحل قبلی تفکر مبتنی بر ریسک بررسی گردد. در این بخش اقداماتی که پیشتر گفته شد که در فرایند طراحی پایپینگ در راستای پیاده سازی تفکر مبتنی بر ریسک در سازمان انجام می پذیرد به تفصیل ارائه میگردد.

شناسایی ریسک

در این مرحله از فرآیند طراحی باتوجه به دانش و پروژه های پیشین، شرایط داخلی و خارجی سازمان، بندهای قرادادی و . . . ریسک های موجود شناسایی و اثرات آن بررسی و نوع تهدید یا فرصت بودن آن مشخص می گردد. به طور کلی ( بر اساس استاندارد ISO9001 و استاندارد تخصصی مدیریت ریسک ISO31000 ) ریسک عبارتست از رخداد یا شرایطی نامطمئن که اگر به وقوع بپیوندد اثری منفی یا مثبت بر حداقل یکی از اهداف سازمان می‌گذارد. تهدید عبارتست از ریسکی که در صورت وقوع، تأثیری منفی بر روی حداقل یکی از اهداف سازمان دارد یا می‌تواند تغییراتی منفی در سازمان ایجاد نماید. نقطه مقابل تهدید، فرصت است. فرصت عبارتست از ریسکی که در صورت وقوع، تأثیری مثبت بر روی حداقل یکی از اهداف شرکت دارد یا می‌تواند تغییراتی مثبت در سازمان ایجاد نماید. در این مرحله ریسک ها شناسایی شده و تهدید یا فرصت بودن آن مشخص شده و برای مرحله ارزیابی دسته بندی می گردند.

جهت شرکت در دوره آموزش PLC در مجتمع نوین پارسیان کلیک نمایید

ارزیابی کیفی و کمی ریسک

در این مرحله پس از شناسایی ریسکها اقدامات، احتمال وقوع هریک و همچنین اثر آنها در صورت به وقوع پیوستن بر فرآیند طراحی پایپینگ سنجیده شده و در نهایت تاپ ریسک ها غربال می شوند. این فرآیند مطابق شکل 2 با بررسی احتمال وقوع و میزان اثر آن ریسک بر اهداف استراتژیک مشخص می گردد.

رمدیریت ریسک پایپینگ

با بررسی ریسک ها و شناسایی احتمال و اثر آن و متناسب با شرایط سازمانی و وضعیت پروژه و همچنین شدت اثر هریک از ریسک ها، ریسک های با احتمال وقوع بالاتر و شدت اثر مهم تر به ترتیب مورد بررسی قرار گرفته و اقدامات متناسب با تهدید یا فرصت بودن آن مشخص می گردد. در صورتی که تعداد تاپ ریسک ها خارج از حد معمول و قابل انتظار بوده با توجه به قوانینی نظیر اصل پارتو برروی ریسک های متعدد موجود – با توجه به دانش پروژه های پیشین و اطلاعات موجود – تحلیل های آماری لازم انجام شده و مهم ترین و پر تکرارترین ریسک ها شناسایی و به مرحله بعد معرفی می گردند.

انجام پاسخ مناسب ریسک

در این مرحله اقدامات متناسب با ریسک های ارزیابی شده صورت می گیرد همچنین با توجه به نوع پاسخ به ریسک ها و شدت اثر و احتمال آن استراتژی های از پیش تعیین شده مورد بررسی و بازنگری قرار می گیرند.

به طور کلی اقدامات انجام گرفته برای ریسک های ارزیابی شده در دسته بندی های زیر قرار می گیرند:

  • اجتناب: برخی از ریسک های شناسایی شده به قدری مهم و حتمی می باشند که می بایست به کلی حذف گردند و اگر امکان این مهم وجود نداشته باشد ممکن است منجر به تغییرات بسزایی در روند کلی فرآیند طراحی پایپینگ شوند. به عنوان مثال وجود آبهای زیر سطحی با تراز بالا که منجر به اجتناب از طراحی پایپینگ به صورت دفنی می شوند.
  • انتقال: در این اقدام تیم متولی مواجهه با ریسک عوض می شوند و به نوعی مسئولیت رویارویی با آن ریسک به گروه دیگری واگذار می شود. به عنوان مثال در بخشهایی که امکان طراحی پایپینگ به دلایل مختلف با ابزارهای کنترل ریسک توجه به میزان صرف هزینه و زمان در درون تیم طراحی به صرفه نبوده و یا امکان پذیر نمی باشد؛ با تغییر متولی انجام متناسب تر و مسلط تر برای طراحی بخش مربوطه، استراتژی انتقال برای ریسک مورد نظر انتخاب می گردد. به عنوان مثال در مواقعي که طراحي و تغييرات در مسير پايپينگ با مشکلات و هزينه هاي متفاوت مانند تکیه گاه گذاری پر هزينه مواجه مي باشد، استراتژی انتقال از لحاظ رفع اين مشکل در هماهنگي با ساير ديسيپلين ها مانند ساختمان صورت مي گيرد تا با هماهنگي با آنها تکیه گاهي کم هزينه تر و با صرف زمان کمتر فراهم گردد.
  • تعدیل: گاهی فرآیند طراحی پایپینگ ناگزیر به مواجهه با ریسک بوده اما می توان امکان احتمال وقوع آن را کاهش داده و شدت اثر آن تقلیل داد. در این موارد از استراتژی تعدیل استفاده می گردد. به عنوان مثال در مناطق سردسیر نیاز به عایق گرمایی برای خطوط آب محوطه؛ که ممکن است در معرض یخزدگی قرار گیرند؛ الزامی بوده و تجهیزات لازم به دلایل متعدد؛ مانند شرايط اقتصادي پيچيده و عدم تامين ارز کافي که براي تهيه کالاهاي خارجي متناسب با این نیاز به راحتي امکان پذير نبوده؛ در دسترس نمی باشند. و از طرفی لزومی به اجرای خطوط به صورت روزمینی در برخی نقاط وجود ندارد. در این شرایط می توان با تغییر مسیر خطوط پایپینگ و اجرای آنها به صورت دفنی، ضمن تغییر جنس لوله به منظور کاهش هزینه، نیاز به عایق گرمایی گسترده را کاهش داده و تعدیل نمود. به عبارت دیگر در این نوع اقدام، احتمال و اثر وقوع ریسک را کاهش داده و ریسک اولیه شناسایی شده از ناحیه تاپ ریسک خارج می گردد.
  • پذیرش: شماری از ریسک ها وجود دارند که امکان اجتناب و انتقال و تعدیل آنها وجود نداشته و به ناچار می بایست پذیرفته شوند. در این نو ع از ریسک ها ضمن پذیرش آنها می بایست در خصوص نوع واکنش به آن تصمیم گیری شود. گاهی این ریسک ها پذیرفته می شوند و اقدامی برای جایگزینی آن برنامه ریزی نمی گردد(پذیرش منفعلانه) و در برخی موارد نیز این اقدامات برنامه ریزی می گردند(پذیرش فعال). به عنوان مثال برای تامین خطوط لوله، جنس و یا تامین کننده مورد تائید کارفرما در دسترس نبوده و این ریسک مورد پذیرش قرار می گیرد و تا زمان وقوع آن اقدامی صورت نمی گیرد که این نوع پذیرش، منفعلانه می باشد. در مورد مشابه اگر سریعاً تامین کننده جایگزین و یا جنس دارای خواص مشابه انتخاب و (در زمان مناسب) به کارفرما جهت تائید معرفی گردد؛ پذیرش فعال صورت پذیرفته است.
  • تحقق: در برخی موارد که ریسک ها از جنس فرصت می باشند، برنامه ریزی های لازم جهت تحقق حتمی آن از قبل صورت می پذیرد. به عنوان مثال در برخی موارد تجهیزات؛ مشروط بر هزینه و قابلیت در دسترس بودن مشابه؛ امکان انتخاب آنها به نحوی وجود دارد که منجر به کاهش پیچیدگی پایپینگ و استفاده از تجهیزات و المانهای خاص پایپینگی می گردند. در این موارد سعی برآن است تا از تجهیزاتی از این دست انتخاب شود. انتخاب تجهیزات با محدوده بارهای مجاز وارده بر نازلهای متصل به پایپینگ وسیع تر که منجر به حذف اتصالات انبساطی و یا تکیه گاه های فنری می شوند؛ ابزارهای کنترل ریسک مواردی از این دست هستند. به عنوان مثال در پروژه های جاری با توجه به اینکه امکان خرید تجهیز اجکتور با محدوده بار مجاز بالا وجود دارد، این تجهیز انتخاب شده و المان های خاص پایپینگ در محدوده این تجهیز حذف شده اند. در پروژه های پیشین در اطراف این تجهیز خاص،جهت کاهش بارهای وارده به آن از تکیه گاه فنری استفاده می گردید.
  • تقویت: گاهی با انجام برخی اقدامات می توان زمان و هزینه نصب و اجرای پایپینگ را کاهش داد. در صورت وجود امکان تغییر در فرآیند طراحی پایپینگ که منجر به این مهم گردد، این اقدام در مرحله طراحی صورت می پذیرد و احتمال وقوع این فرصت را افزایش داده و بهره وری کلی پروژه را سبب می شود. به عنوان مثال، پافشاری بر رعایت توالی و ترتیب تولید مدارک امری بدیهی بوده اما می توان با تغییر این زمانبندی با توجه به در دسترس بودن پیمانکاران در محل نصب و اجرای واحد صنعتی و کاهش هزینه آن نسبت به خدمت گرفتن پیمانکاران در زمانهای دیگر؛ کمک به سزایی نمود. این مهم مستلزم آگاهی کامل از فرآیند طراحی پایپینگ بوده و نباید اثرات تغییر تقدم و تأخر موارد طراحی منجر به ریسک جدید با اهمیت و احتمال وقوع بالا شود.
  • به اشتراک گذاری: برونسپاری بخشی از پروژه که جزئی از موارد استراتژیک و دانش طراحی مجموعه صاحب فرآیند طراحی نباشد از مثالهای مناسب استراتژی به اشتراک گذاری می باشد.

با توضیحات ارائه شده مشخص می گردد که بهتر است درخصوص تاپ ریسک ها عموماَ از روشهای اجتناب، انتقال و تعدیل استفاده شود. همانطور که در شکل 3 نمایش داده شده در خصوص باقی ریسک ها از روش های پذیرش منفعلانه و پذیرش فعال استفاده می گردد.

مدیریت ریسک در پایپینگ

کنترل ریسک

این مرحله شامل فعالیت های پایش ریسک های شناسایی شده، نظارت بر ریسک های باقیمانده، شناسایی ریسک های جدید، بررسی اجرای برنامه‌های پاسخ به ریسک و ارزیابی اثربخشی اقدامات اجرا شده می باشد. در این مرحله فرآیند پایش ریسک های شناسایی شده صورت می گیرد تا از وضعیت آنها اطمینان حاصل شود. همچنین در این مرحله ریسک هایی که با اقدام پذیرش منفعلانه ترتیب اثر داده شده اند، می بایست مورد بررسی و کنترل مستمر قرار گرفته و تغییر وضعیت احتمال و اثر آنها مورد رصد قرار گیرد. هریک از ریسک ها که مطابق انتظار مورد اقدام قرارنگرفته ابزارهای کنترل ریسک و یا نتایج آن متناسب با اقدامات پیشگیرانه و برنامه ریزی ها نبوده در این مرحله مجدداً جهت شناسایی و ارزیابی به مراحل قبلی واگذار می شوند.

با معرفی چرخه تفکر مبتنی بر ریسک و شناسایی ریسک ها و تعریف اقدامات متناسب با احتمال و اثر هر یک در تمامی مراحل فرآیند طراحی پایپینگ، و پیاده سازی و پایش مستمر این چرخه، می توان از بهره وری سازمان در فرآنید طراحی پایپینگ اطمینان حاصل نمود.

آموزش صفر تا صد دوره revit mep در نوین پارسیان

در بخش بعدی شماری از مهم ترین ریسک های شناسایی شده در فرآیند طراحی پایپینگ که غالباً از نوع تاپ ریسک ها بوده اند معرفی و اقدام متناسب با هریک به تفصیل شرح داده شده است. شایان ذکرست از میان تمامی ریسک های موجود در این فرآیند تمرکز بر روی تاپ ریسک ها بوده، چرا که دارای اثر بسزایی در پیاده سازی سیستم مدیریت کیفیت در فرآیند طراحی پایپینگ می باشد.

ارزيابي و آسيب شناسي طراحي و اجراي سيستمهاي پايپينگ

در این بخش با توجه به پیاده­سازی تفکر مبتنی بر ریسک در فرآیند طراحی پایپینگ به شماری از ریسک­های طراحی مطابق با تجارب پیشین پرداخته شده است و راه حل­های بکارگرفته شده برای بهبود فرآیند طراحی بیان شده است. از میان ریسک های شناسایی شده، تمرکز بر ریسک های با احتمال و اثر بالا مورد بررسی قرار گرفته اند.

فرآیند مدیریت ریسک(قسمت دوم)

گام بعدي در فرآيند مديريت ريسك، مطالعه روش هاي مختلف و انتخاب بهترين و مناسب ترين روش مواجه شدن با ريسك هاي گوناگون است.

اين روش ها را مي توان به دو گروه كنترل ريسك و تامين مالي ريسك تقسيم كرد؛

الف) كنترل ريسك

روش هايي را در برمي گيرد كه هدف آنها حداقل كردن ريسك خسارت و يا به نوعي كاهش شدت و فراواني خسارت است.

اجتناب از ريسك: زماني رخ مي دهد كه يك فرد يا يك شركت از پذيرفتن يك ريسك با درگير نشدن در فعاليتهاي مخاطره آميز مربوط به آن سر باز زند. به طوريكه خسارت هرگز رخ ندهد و يا از ريسكهاي موجود پرهيز شود؛ به عنوان مثال، نساختن كارخانه جديد در زمين هاي سيل خيز. سود بزرگ اين پيشگيري اين است كه شانس خسارت به صفر كاهش مي يابد.

اجتناب از ريسك دو زيان عمده در پي خواهد داشت:

اول اينكه شركت نميتواند از تمام خسارات اجتناب كند؛ به عنوان مثال، مرگ نابهنگام مدير شركت.

دوم اينكه ممكن است پيشگيري از خسارت امكان پذير يا عملي نباشد.

كنترل خسارت: كنترل خسارت دو بعد دارد كه يكي از آنها پيشگيري از ريسك و ديگري كاهش ريسك مي باشد. پيشگيري از ريسك به فعاليت هايي اشاره دارد كه فراواني خسارت خاصي را كاهش مي دهند. اقداماتي نظير معاينات دورهاي رانندگان و وسيله نقليه آنها.كاهش ريسك به اموري اشاره دارد كه در كاهش شدت خسارت پس از وقوع آنها موثر مي باشد؛ مانند نصب سيستم آب پاش خودكار اطفاء حريق.

بهترين و موثرترين راه كنترل و پيشگيري از ريسك، تغيير رفتار و به عبارت بهتر اصلاح رفتار افراد است.

ب) تامين مالي ريسك

تامين مالي ريسك شامل روش هايي است كه بعد از وقوع خسارت، مخارج مالي آنها را تامين مي كند و عبارتند از:

نگهداري ريسك: نگهداري يعني اينكه يك شركت همه يا بخشي از خسارتي را كه از ريسك مشخصي حاصل مي شود، نزد خود نگه دارد. اين نگهداري مي تواند آگاهانه يا ناآگاهانه باشد. نگهداري آگاهانه ريسك يعني اينكه شركت از احتمال وقوع خسارت معيني آگاه است و با وجود اين تصميم به نگهداري همه يا بخشي از آن مي گيرد. نگهداري ناآگاهانه وقتي صورت مي پذيرد كه فرد هيچگونه توجهي به ريسك مورد اشاره ندارد و لذا اقدام به مديريت آن توسط بيمه و يا ساير ابزار نموده و آن را نزد خود نگه مي دارد.

همچنين نگهداري ريسك مي تواند داوطلبانه يا اجباري بوده و يا اينكه هزينه هاي ناشي از آن در بودجه شركت پيشبيني شده و يا پيشبيني نشده باشد. نگهداري ريسك ميتواند به صورت كلي يا جزئي باشد، يعني شركت با توجه به توانايي مالي خود همه ريسك را نزد خود نگه مي دارد يا تنها بخشي از ريسك را مي پذيرد و بخش ديگر آن را به طرف ديگري مثل شركت بيمه انتقال مي دهد.

تحت شرايط زير از روش نگهداري مي توان به صورت موثر در برنامه مديريت ريسك استفاده كرد:

اول اينكه راه ديگري براي مواجه شدن با ريسك وجود نداشته باشد.

دوم اينكه شديدترين خسارات ممكن، جدي و خطرناك نباشد.

سوم اينكه خسارات تا حد زيادي قابل پيشبيني نباشد.

روش نگهداري در برنامه هاي مديريت ريسك فوايد و مضرات مختلفي دارد. فوايد آن شامل پس انداز پول، مخارج پايين تر و افزايش گردش پول، و مضرات آن شامل وقوع خسارت احتمالي بزرگتر، مخارج و ماليات هاي احتمالي بيشتر مي شود.

انتقالات غير بيمه اي: روش هايي غير از بيمه هستند كه به واسطه آنها ريسك خالص و نتايج بالقوه آن به طرف ديگر منتقل مي شود. مشاركت در فعاليت هاي اقتصادي نمونه اي از انتقالات غيربيمه اي است.

بیمه: يكي از ابزارهاي مورد استفاده در برنامه تامين مالي ريسك است. بيمه براي آن دسته از خساراتي مناسب است كه فراواني روي دادن آنها كم، ولي شدتشان زياد است.

اگر مدير ريسك، بيمه را براي مواجه شدن با ريسك ويژهاي برگزيند، مواردي را بايد مورد توجه قرار دهد:

انتخاب پوشش بيمه اي مناسب: مدير ريسك بايد سقف پوشش مورد نياز را به صورتي تعيين كند كه پوشش انتخاب شده براي بيمه كردن خسارات مهم كافي باشد. همچنين او بايد تعيين كند كه نيازي به فرانشيزهست يا نه و يا مقدار آن چقدر بايد باشد. فرانشيز مبلغ يا درصدي از خسارت است كه بيمه شده شخصاً پرداخت آن را بر عهده ميگيرد. فرانشيز را ميتوان حالتي از نگهداري ريسك دانست كه در آن بيمهگذار بخشي از خسارت را نزد خود نگه مي دارد.

انتخاب بيمه گر: مدير ريسك ممكن است يك يا چند بيمه گر را براي بيمه كردن خسارات شركت برگزيند. توان مالي بيمه گر، خدمات مديريت ريسك ارائه شده توسط بيمه گر، هزينه ها، دوره هاي پوشش بيمه ای مزاياي جانبي بيمه نامه ها همگي جزء عواملي هستند كه در انتخاب بيمه گر توسط مدير نقش دارند.

گفتگو و توافق در مورد شرايط و اصلاحات قيد شده در بيمه نامه: پس از انتخاب بيمه گر، شرايط درج شده در بيمه نامه بايد براي عقد قرارداد بين دو طرف، مورد مذاكره قرار گيرد. اگر از قراردادهاي چاپ شده تايپ استفاده مي شود، مدير ريسك و بيمه گر بايد روي تمامي مستندات توافق كنند. در قراردادهاي دست نويس نيز بايد در مورد اصلاحات و معاني همه بندهاي آن صريحاً گفتگو شود تا طرفين دچار سردرگمي نشوند.

انتشارات اطلاعات مربوط به قراردادها و پوشش هاي بيمه اي براي تمام افراد شركت: كارمندان و مديران بايد از كميت و كيفيت پوشش هاي بيمه اي، مذاكرات و توافقات انجام شده بين شركت و شركت بيمه آگاهي داشته باشند

مرور دوره اي برنامه ها: برنامه هاي بيمه اي بايد به طور منظم مرور شوند. مرور برنامه ها به ويژه زماني اهميت پيدا ميكند كه شركت با يك تغيير اساسي در فعاليتهاي شغلي نظير ادغام با شركت هاي ديگر و يا انتقال مالكيت به شخص يا شركت ديگر مواجه باشد. مرور برنامهها ميتواند شامل تحليل روابط شركت با نماينده يا كارگزار بيمه، پوشش بيمهاي مورد نياز، كيفيت خدمات كنترل خسارت ارائه شده، سرعت پرداخت خسارات و بسياري از عوامل ديگر باشد.

5-اجرا و پياده سازي تصميمات گرفته شده در برنامه مديريت ريسك

زماني كه روش مناسبي براي مواجهه با ريسك ها انتخاب شد، براي اجراي آن روش، فعاليتهاي مربوطه بايد آغاز شود.

6-مرور و ارزیابی دوره ی:

براي اينكه برنامه هاي مديريت ريسك موثر واقع شوند، بايد اين برنامه ها را به طور دورهاي و منظم مرور و ارزيابي كرد. دو دليل عمده براي اين كار وجود دارد، اولا اينكه فرآيند مديريت ريسك در خلاء رخ نمي دهد و همه چيز در حال تغيير است.دوماً همواره اشتباهاتي رخ مي دهند كه براي جبران آنها و جلوگيري از تكرارشان بايد همه چيز به دقت ارزيابي شود.

مدیریت ریسک خرید کالا از طریق هجینگ با رویکرد پورتفولیو مواد شیمیایی

خرید کالا از طریق هجینگ با رویکرد پورتفولیو مواد شیمیایی

انتخاب ، انجام معاملات و اجرای موثر عملیاتهای مالی، نقش کلیدی در ارزش شرکت ها در راستای سرمایه گذاری موثر و برداشت جریان های نقدی از این سرمایه گذاری ها دارا میباشد. همچنین ثبات در برنامه ها نیز این امر را بهبود می بخشد.

با این حال، در بسیاری از مواقع تغییرات در عوامل خارجی مانند نرخ ارز و قیمت کالاها، به طور بالقوه ثبات برنامه ها را تحت تاثیر قرار داده و سبب اختلال در جریانهای نقدی می شوند و حتی در بدترین شرایط، توانایی شرکت در سرمایه گذاری در فرصت های دیگر را نیز مختل می کنند. بنابراین مدیریت ریسک به منظور افزایش ثبات برنامه ها، افزایش وفاداری به بودجه های استراتژیک، و در فرآیندهای مالی در جهت درک بهتر بازارهای عرضه، مفید واقع می گردد.

در این راستا یکی از روشهای کاهش ريسك هايي كه ناشي از تغييرات قيمت به وجود مي آيد هجینگ می باشد. هجینگ همان انجام معاملات پوشش ریسک نوسانات قیمت می باشد. از اینرو قرارداد هجینگ امروزه در بازارهای بین‌المللی به عنوان قراردادهای «فیوچرز» یا آتی‌ها مطرح است یا از طرفی قرارداد اختیار خرید یا اختیار فروش نیز نوعی قرارداد هجینگ است.به تعبیر دیگر هجینگ نوعی سرمايه گذاري براي کاهش هزینه و خطر تغيير منفی قيمت ها در يک دارايي است.

از اینرو از ابزارهای مالی طراحی شده ای مثل هجینگ برای محدود کردن اثرات ناشی از ریسک و کاهش هزینه ها در حوزه بازارهای کالاهای بسیار ناپایدار مثل بازار مواد شیمیایی به جهت توسانات قیمت و نرخ ارز به عنوان روشی متداول میتوان بهره جست.

البته، هجینگ همزمان کالاهای مختلف، اگر با تنوع طبیعی صورت گیرد مطلوب و مفیدتر خواهد بود حتی اگر کالاها غیرقابل هماهنگ باشند .(در نتیجه، هزینه برای هجینگ کل مجموعه کالاها در نظر گرفته شده در مقایسه با هزینۀ هجینگ جداگانه برای هر کالا کمتر خواهد بود).

این خصوصا در حالتی که کالاها در میان خود یا با یک کالای اضافی مشترکی مرتبط باشند ، بیشتر صادق است. به عنوان مثال، در صنعت نفت، گاز، پتروشیمی گزینه های نفت و یا مبادلات نفت خام ممکن است هنگامی که تنها هجینگ در برابر نوسانات قیمت HDPE محسوب می شوند کارآیی نداشته باشند، اما در مقایسه با نمونه های مشترک PP، PET و HDPE (به عنوان مثال هر سه اینها با نفت خام، و یا مواد اولیه برای تولید آنها اشتراک دارند) نتیجه بخش تر باشند.

نتایج قابل توجهی از این مورد را می توان به مجموعه ای از ابزارها، مبادلات، موقعیت های نفتا و غیره و در بین کالاهای مختلف گسترش داد. لازم به ذکر است که هر کالا دارای ویژگی های خاص خود است و به طور معمول نیاز به یک تیم از مدیران تامین و متخصصان قابل اعتماد برای درک و پیگیری نوسانات هر کالا می باشد.

استراتژی های پرتفوی کارا در سطوح بالاتر در مورد کالاهای مختلف مستلزم هماهنگی دقیق در میان تیم های خرید هر کالا می باشد.
همچنین توجه به این نکته الزامی است که استقرار موثر استراتژی های مدیریت ریسک در سازمان و استفاده از قراردادهای هجینگ در جهت پوشش ریسک نوسانات قیمت و نرخ ارز، مستلزم فهم ضرورت استقرار زیرساخت های سازمانی برای مدیریت عرضه در سازمان می باشد. کلید موفقیت در بازار، پاسخگویی است، که با مدیریت زمان و اجرای بهینه از طریق دسترسی به اطلاعات بازار بحرانی، تجزیه و تحلیل آن، ترکیب و تصمیم گیری به موقع و دسترسی به موقعیت فعلی و دلخواه در بازار تحقق می یابد.

شرکت هایی با اعتقاد و توان قوی کنترل مالی داخلی و حسابدهی، با استفاده از ابزارهای مالی برای مدیریت عرضه و خرید رقابتی در استفاده از ابزارهای مالی در جهت دسترسی به عملکرد مطلوب موفق خواهند بود. با این حال، استفاده از ابزارهای مالی باید به شدت کنترل شود تا ریسک را مدیریت کند و با قوانین حسابداری مطابقت داشته باشد.

به طور خاص، حداکثر محدودیت های مواجهه پول واقعی برای هجینگ باید به روشنی اندازه گیری و کنترل شود. به عبارتی مدیریت ریسک نیازمند توصیه هایی بمانند “یادگیری پیاده روی قبل از دویدن” می باشد. همچنین انجام “طرح های مجازی و ابتدایی هجینگ “قبل از اجرای آن در واقعیت صرف سبب می شود تا ریسک اشتباه و هدر رفتن سرمایه به حداقل برسد. لذا شبیه سازی نقش مهمی در این فرآیند داشته و به شدت توصیه می شود.

مدیریت ریسک در مدیریت پروژه

مدیریت ریسک در ساخت و ساز

در هر پروژه مدیریت ریسک بخشی از برنامه‌ریزی پروژه است که به کمک آن خطرات مهم و عمده که ممکن است خسارات بیشتری را ابزارهای کنترل ریسک به پروژه تحمیل کند، شناسایی می‌شوند و سپس طرح‌‌‌هایی برای جلوگیری و یا رفع آن‌ها مهیا می‌گردد. این خطرات می‌تواند بیشتر در زمینه‌‌های مالی، نیروی انسانی، تدارکات، کیفیت کاری و یا هر گونه رویداد ناخوشایندی در پروژه باشد. همچنین ممکن است موقعیت‌ها و شانس‌های مثبتی برای یک پروژه وجود داشته باشند که شناسایی و استفاده از آن‌ها نیازمند برنامه‌ریزی باشد.

مدیریت ریسک در ساخت و ساز

علل شکست یک پروژه

همواره احتمال شکست پروژه وجود دارد. این دلایل عبارتند از:

  1. تعریف اهداف غیرممکن و خارج از توان فنی موجود
  2. وجود اهداف غیرواقع بینانه
  3. بی‌توجهی به کار و عواقب آن
  4. مشکلات فنی پیش‌بینی نشده
  5. برآورد ضعیف زمان‌بندی
  6. طراحی ضعیف محصول
  7. پیش‌بینی نکردن برخی فعالیت‌ها
  8. کمبود نیروی انسانی
  9. فقدان منابع در موقع ضرورت

فواید مدیریت ریسک در پروژه

  1. توجیه پروژه
  2. کاهش هزینه‌ها و جلوگیری از آشفتگی در پروژه
  3. جلب حمایت مدیریت و کاهش موانع اجرایی
  4. آشکارسازی ضعف‌ها
  5. بهبود بخشی به وضعیت پروژه

مدیریت ریسک در ساخت و ساز

اقدام برای جلوگیری از ریسک‌های منفی

پس از اینکه خطر‌‌های کلیدی ابزارهای کنترل ریسک شناسایی شد، باید به فکر راهکار‌‌های مقابله با آن‌ها بود. برای مثال اگر این احتمال وجود داشته باشد که یک عنصر کلیدی از اعضای گروه پروژه را ترک کند به منظور مقابله با این خطر می‌توان اقدامات زیر را انجام داد:

  1. تعریف روند کاری منظم و جذاب در سازمان برای این عنصر کلیدی
  2. آماده‌سازی یک نیروی دیگر برای جایگزینی عنصر کلیدی
  3. واگذاری نکردن بیش از حد وظایف به این عنصر کلیدی

مراحل بازبینی خطرپذیری پروژه

  1. برآورد میزان تأثیر منفی هر ریسک برای مثال هزینۀ یک ماه تأخیر معادل ۵۰ میلیون تومان خواهد بود.
  2. تعیین احتمال رویداد هر ریسک از ۰ تا ۱۰۰ برای مثال، احتمال وقوع تاخیر یک ماهه در پروژه ۲۰ درصد می‌باشد.
  3. محاسبۀ ارزش احتمالی ریسک با ضرب نمودن مقادیر حاصل از مراحل ۱ و ۲ برای مثال ارزش احتمالی تاخیر یک ماهۀ پروژه ۰.۲x ۵۰=۱۰ میلیون تومان است.
  4. مرتب‌سازی ریسک‌ها براساس مقدار ارزش احتمالی خطر.

فرآیند مدیریت ریسک در پروژه‌های ساخت و ساز

هنگامی که ریسک‌های احتمالی پروژه خود را شناسایی کردید، باید براساس احتمال اتفاق افتادن و اثر آن‌ها در صورت وقوع، هر یک از ریسک‌ها را با مقدار زیاد، متوسط ​​یا کم رتبه‌بندی کنید.

ریسک‌های با اثر زیاد و یا با احتمال بالا باید ابتدا مورد رسیدگی قرار گیرد در حالی که ریسک با احتمال کم و یا تأثیر کم می‌توانند در آخر بررسی شوند. اهمیت هر ریسک در زمان پول یا کاری است که آن ریسک نیاز دارد تا مدیریت شود.

فرایند مدیریت ریسک چیزی نیست جز یک سری مراحل که به شناسایی و پاسخ‌دهی به خطرات برای اجرای موفقیت‌آمیز یک پروژه کمک می‌کند. در صورت انجام صحیح و درست مدیریت ریسک ساخت و ساز نه تنها احتمال وقوع یک خطر را کاهش می‌دهد بلکه میزان تأثیر آن را نیز کم می‌کند.

به عبارت ساده‌تر فرایند مدیریت ریسک اقدامات پیشگیرانه‌ای را برای جلوگیری و ابزارهای کنترل ریسک به حداقل رساندن هر نوع خطری برای یک پروژه در آینده انجام می‌دهد.

مدیریت ریسک به طور کلی از چهار فرآیند تشکیل شده است:

  1. شناسایی ریسک
  2. ارزیابی و تحلیل ریسک
  3. پاسخ‌دهی به ریسک
  4. ارزیابی و کنترل ریسک

در ادامه به توضیح هر یک از این فرآیندها می‌پردازیم.

شناسایی ریسک در پروژه‌های ساخت و ساز

پنج روش اساسی که از طریق آن‌ها شناسایی ریسک انجام می‌شود موارد زیر هستند:

طوفان مغزی (Brainstorming)

کلیه افراد ذیربط مرتبط با پروژه، همه جوانب پروژه را به طور جامع جمع می‌کنند و ایده‌ها، افکار و برداشت‌های خود را برای پیش‌بینی خطرات مطرح می‌کنند. یک تسهیلگر وجود دارد که همه آن را یادداشت می‌کند و موارد ضروری و غیرضروری را از یکدیگر مجزا می‌کند.

تکنیک دلفی (Delphi technique)

توسط گروهی از کارشناسان خبره به صورت ناشناس در چند مرحله انجام می‌شود و هدف آن داوری و رفتن به سمت یک جواب مناسب با بهبود قضاوت است، به این صورت که پس از چند دور متوالی، کارشناسان به پرسشنامه‌ها پاسخ می‌دهند و پاسخ‌ها جمع‌آوری و خوانده می‌شوند. این روند پس از یک معیار توقف از پیش تعریف شده متوقف می‌شود برای مثال تعداد مراحل انجام شده یا ثبات نظر متخصصان.

مصاحبه یا استفاده از نظر متخصصان (Interview/Expert Opinion)

برای اجتناب از عوامل موثر در ریسک، با افراد با تجربه و مرتبط با پروژه مشاوره می‌شود و از نظرات آن‌ها استفاده می‌شود. این کار می‌تواند به صورت پرسشنامه و یا مصاحبه‌ فردی با این اشخاص باشد.

تجربه گذشته (Past Experience)

پروژه‌های مشابه گذشته برای شناسایی عواملی که می‌توانند بر پروژه تأثیر بگذارد، به دقت مورد بررسی قرار می‌گیرند. بنابراین بهتر است شرکت‌ها تمامی ریسک‌های اتفاق افتاده در پروژه‌ها را ثبت کنند تا اگر اکیپ اجرایی جدید با اکیپ پروژه قبلی متفاوت باشد، پایگاه دانشی برای مراجعه در آینده داشته باشند.

مدیریت ریسک در ساخت و ساز

چک لیست‌ها (Checklists)

لیستی از پیش تعیین شده از تمام خطراتی که می‌تواند تهدیدی برای پروژه ایجاد کند، با استفاده از پروژه‌های مشابهی که قبلا تکمیل شده‌اند تهیه می‌شود و در پروژه‌های بعدی مورد استفاده قرار می‌گیرد و تکمیل می‌شود.

ارزیابی و تحلیل ریسک

پس از شناسایی همه خطرات احتمالی، ارزیابی آن‌ها براساس روش‌های کیفی و کمی انجام می‌شود. با ارزیابی ریسک از اطلاعات موجود برای محاسبه احتمال وقوع و میزان پیامدهای هر خطر در مدیریت ریسک استفاده می‌شود.

روش کیفی (Qualitative method)

معمولا برای پروژه‌های کوچک و متوسط ​​استفاده می‌شود و شامل جمع‌آوری خطرات و تهیه لیست و اولویت‌بندی و تقسیم آن‌ها طبق نظرات افراد ذیربط است. ریسک‌ها نیز بسته به نظرات جمع‌آوری شده و ریسک‌پذیری در سازمان به سه دسته بالا متوسط ​​یا پایین رتبه‌بندی می‌شوند. از روش کیفیت نیز در مواردی که اطلاعات کافی در دسترس نباشد یا محدودیت زمانی در پروژه وجود دارد استفاده می‌شود.

روش کمی (Quantitative method)

روش‌های کمی، به تجزیه و تحلیل اثر خطرات با استفاده از داده‌ها و ابزارهای کنترل ریسک اعداد ارتباط دارد و برای پروژه‌های بزرگ استفاده می‌شود. برخی از روش‌های مهم ارزیابی کمی عبارتند از:

  • تجزیه و تحلیل درخت تصمیم‌‌گیری (Decision tree analysis)
  • ارزش پولی مورد انتظار (expected monetary value)
  • قضاوت متخصص (expert judgment)
  • تجزیه و تحلیل درخت خطا (fault tree analysis)
  • منطق فازی (fuzzy logic)
  • توزیع احتمال (probability distribution)
  • تجزیه و تحلیل حساسیت (sensitivity analysis)
  • برآورد مونت کارلو (Monte Carlo estimations) و غیره.

تجزیه و تحلیل کمی به تلاش بیشتری نیاز دارد، زیرا برای دستیابی به یک تجزیه و تحلیل دقیق و قابل اعتماد، به مجموعه‌ای از داده در مورد پروژه نیاز است.

روش‌های مقابله با ریسک‌ها یا پاسخ به ریسک

پس از شناسایی و ارزیابی ریسک‌ها، گزینه‌های موجود برای مقابله با آن‌ها در صورت اتفاق افتادن مشخص می‌شوند و مورد بحث قرار می‌گیرند. علاوه بر انتخاب اقدامات مناسب برای خطرات پروژه فرصت‌های مثبت نیز شناسایی می‌شوند و مورد بررسی قرار می‌گیرد.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا