الگوهای بازگشت روند

الگوهای برگشتی
الگوی برگشتی شمعی ترکیبی از شمع های ژاپنی است که معمولا بازگشت یک ترند یا روند را نشان می دهند. یکی از مهم ترین مسائلی که برای تشخیص صعودی یا نزولی بودن الگوی برگشتی باید مورد بررسی قرار بگیرد نوع ترند یا روند پیشین است. مثلا هرگز الگوی برگشت صعودی در ادامه یک ترند یا روند صعودی شکل نمی گیرد. می توان مجموعه ای از نمودارهای شمعی داشت که یک الگوی افزایشی را شکل می دهند اما اگر ترند یا روند صعودی باشد این الگو را نمی توان یک الگوی برگشتی شمعی ژاپنی افزایشی نامید.
همینطور در مورد ترند یا روند نزولی در شرایط مشابه نمی توان الگوی برگشتی نزولی داشت. این نشان دهنده یکی از مشکلات قدیمی است که در هنگام تحلیل بازار ظاهر می شود: ترند یا روند از چه نوعی است؟ پیش از این که از الگوهای شمعی استفاده کنید باید بتوانید نوع ترند یا روند را تعیین کنید. همانطور که حجم معاملات برای تعیین نوع ترند یا روند مفید است استفاده از میانگین متحرک نیز در الگوهای شمعی نیز به خوبی عمل می کند. هنگامی که ترند یا روند کوتاه باشد الگوهای شمعی در تشخیص برگشت ترند یا روند کمک زیادی خواهند کرد.
در متون تحلیلی ژاپنی به وجود ۴۰ الگوی برگشتی شمعی اشاره شده است. این الگوها از نوع ساده متشکل از یک شمع تا الگوی پیچیده دارای ۵ شمع و بیشتر متغیر می باشند. کتاب های مرجع خوبی برای الگوهای شمعی وجود دارد که در اینجا به تعدادی از رایج ترین این الگوها اشاره خواهیم کرد.
الگوی ابر سیاه: یک الگوی دو روزه برگشتی است که فقط اخطار برگشتی نزولی ایجاد میکند ( شكل ۱۲ ۶ را ببینید ). این از آن دسته الگوهایی است که نوع متقارن آن نام دیگری دارد ( خط نافذ).
نسخه آنلاین شامل شکل ها، نمودارها و همچنین «فصل ۱۷-پیوند بین معاملات آتی و سهام: تحلیل بینبازاری» نمی باشد. برای دانلود نسخه کامل با فرمت pdf روی این لینک کلیک کنید.
در اولین روز این الگوی یک شمع بلند سفید وجود دارد که ترند یا روند رایج را نشان می دهد و در ادامه ترند یا روند صعودی فعلی را تایید می کند. در روز بر قیمت باز شدن بالای قیمت بالایی روز قبل است که نشانگر حالت صعودی ترند یا روند است. اما در ادامه، معاملات در قیمت های پایین تر صورت می گیرد و قیمت پایانی پایین تر از میانه بدنه روز قبل شکل می گیرد. در اینجا تفکر افزایشی بودن بازار زیر سوال می رود و باعث خروج بسیاری از افراد از معاملات می شود. وقتی در روز دوم قیمت پایانی از قیمت باز شدن پایین تر باشد یک شمع با بدنه سیاه رنگ شکل می گیرد و به این دلیل الگو را ابر سیاه می نامند.
الگوی خط نافذ: این الگو برعکس الگوی ابر سیاه است. الگوی شمعی خط نافذ، اخطار برگشت صعودی ایجاد می کند و در ترند یا روند نزولی شکل می گیرد عکس تمام توضیحاتی که برای الگوی ایر سیاه داده شده در این الگو صادق است. ترند یا روندند جاری نزولی است و اولین شمع یک شمع سیاه بلند است که باعث اطمینان معامله گران به ترند یا روند نزولی است روز بر قیمت در زیر شمع قبلی باز شده و سپس تمام روز در بالای آن معامله می شود و در انتها قیمت پایانی بالای خط میانه بدنه روز قبل شکل می گیرد و از نظر روانی تغییر مهمی در تفکر نزولی بودن ترند یا روند است.
نسخه آنلاین شامل شکل ها، نمودارها و همچنین «فصل ۱۷-پیوند بین معاملات آتی و سهام: تحلیل بینبازاری» نمی باشد. برای دانلود نسخه کامل با فرمت pdf روی این لینک کلیک کنید.
ستاره عصرانه و ستاره صبحی: دو الگوی قوی برگشتی هستند و هر دو دارای سه شمع بوده که فوق العاده عالی عمل می کنند. عکس مطالبی که در مورد تغییر رفتار روانی معامله گران در هنگام مواجهه با الگوی ستاره عصرانه گفته خواهد شد در مورد ستاره صبحی صادق است.
ستاره عصرانه همانطور که از اسم آن برمی آید یک الگوی برگشتی کاهشی است. اولین شمع آن یک شمع بزرگ سفید است که ترند یا روند صعودی جاری را تایید می کند. در هنگام آغاز معاملات روز بعد قیمت با یک شکاف سعودی در بالای بدنه روز قبل شکل می گیرد و معاملات در روز دوم در محدوده کوچکی انجام می شود و قیمت پایانی نزدیکیهای قیمت باز شدن قرار میگیرد ولی همچنان از بدنه شمع قبل بالاتر است. از آنجا که بدنه شمع دوم کوچک است این الگو را ستاره نامیده اند این ستاره از شكاف صعودی یک شمع نسبت به شمع قبلی به وجود آمده الگوهای بازگشت روند است.
نسخه آنلاین شامل شکل ها، نمودارها و همچنین «فصل ۱۷-پیوند بین معاملات آتی و سهام: تحلیل بینبازاری» نمی باشد. برای دانلود نسخه کامل با فرمت pdf روی این لینک کلیک کنید.
نسخه آنلاین شامل شکل ها، نمودارها و همچنین «فصل ۱۷-پیوند بین معاملات آتی و سهام: تحلیل بینبازاری» نمی باشد. برای الگوهای بازگشت روند دانلود نسخه کامل با فرمت pdf روی این لینک کلیک کنید.
p>سومین و آخرین شمع با یک شکاف نزولی در زیر بدنه ستاره باز شده و در انتهای معاملات در زیر خط میانی بدنه شمع اول بسته می شود.
توضيح قبل یک تعریف کامل از این الگو است. ولی بسیاری از مراجع معتقدند که لازم نیست که این الگو تمام جزئیات را دقیق اجرا کند به عنوان مثال قیمت باز شدن شمع سوم ممکن است با شکاف نزولی همراه نباشد یا اینکه قیمت پایانی شمع سوم به طور کامل زیر خط میانه شمع اول قرار نگیرد. این جزئیات و تفکرات ذهنی هنگامی الگوهای بازگشت روند روی می دهد که نمودار شمعی را شخصا بررسی می کنیم و نه زمانی که از برنامه کامپیوتری برای پیدا کردن الگو استفاده می کنیم. به این خاطر که کامپیوتر از دستورالعمل های واضح و روشن الگوها استفاده می کند و نمی تواند تاثیر های ذهنی را در این امر دخالت دهد.
الگوهای بازگشت روند
الگوی مثلث متقارن که به فنر نیز مشهور است معمولا در میانه یک روند و به عنوان یک الگوی ادامهدار شکل میگیرد. الگو حداقل دارای دو قله پایینتر و دو کف پایینتر است. وقتی این نقاط به هم متصل میشوند و گسترش مییابند به هم نزدیک میگردند و کمکم مثلث متقارن به وجود میآید. شما میتوانید به شکل یک “کنج منقبض شونده” به الگو نگاه کنید که در ابتدا پهن است و سپس رفتهرفته کوچکتر میشود.
گرچه مواردی وجود دارد که مثلث متقارن نقاط بازگشتی مهمی را مشخص میکند، اما بیشتر مواقع این الگو مشخصکننده ادامه روند است. بدون در نظر گرفتن ذات این الگو، (چه ادامهدهنده باشد و چه بازگشتی)، مسیر حرکت بعدی قیمت تنها در صورت وقوع شکست حمایت یا مقاومت میتواند تعیین شود.
نمونه الگوی مثلث متقارن:
۱ – روند: برای وجود یک الگوی ادامهدهنده، یک روند مشخص باید وجود داشته باشد. روند میبایست حداقل چندماه عمر داشته و قبل از اینکه شکست حمایت یا مقاومت رخ دهد و روند ادامه یابد، باید یک دوره تثبیت قیمتی در مثلث متقارن شکل بگیرد.
۲ – چهار نقطه: حداقل ۴ نقطه روی نمودار لازم است تا خط روند شکل گیرد و ۲ خط روند لازم است تا یک مثلث متقارن داشته باشیم. از این جهت، برای شروع بررسی وجود الگوی مثلث متقارن، به ۴ نقطه نیازمندیم. قله دوم باید پایینتر از قله اول بوده و خط بالایی باید شیب نزولی داشته باشد. دومین کف میبایست بالاتر از اولین کف بوده و خط پایینی با شیب صعودی شکل گیرد. در حالت ایدهآل، قبل از وقوع شکست، الگو با ۶ نقطه شکل میگیرد (۳ نقطه در هر طرف) .
۳ – حجم معاملات: در حین گسترش الگوی مثلث متقارن و تنگتر شدن محدوده معاملات، حجم معاملات میبایست شروع به کاهش نماید. این قضیه مانند آرامش قبل از طوفان و یا تنگ شدن ناحیه تثبیت قیمت برای شکست حمایت یا مقاومت است.
۴ – مدت زمان: مثلث متقارن میتواند در طی چندماه یا چندهفته گسترش یابد. در صورتی که مدت زمان تشکیل الگو کمتر از ۳ هفته باشد، میبایست آنرا الگوی پرچم دانست. معمولا، مدت زمان تکمیل الگو حدود ۳ ماه است.
۵ – تایم فریم شکست: نقطه شکست ایدهآل از نیمه تا ۳/۴ مسیر شکلگیری الگو است. مدت زمان الگو میتواند از اوج الگو تا ابتدای خط روند پایین در نظر گرفته شود. شکست قبل از نیمه ابتدایی الگو نابهنگام و شکست نزدیک به نوک الگو ناچیز و کماهمیت خواهد بود.
۶ – مسیر شکست: مسیر آینده شکست خط روند تنها میتواند زمانی سنجیده شود که شکست اتفاق افتاده باشد که البته بدیهی است. حتی اگر فرض شکست یک الگوی ادامهدهنده در جهت روند بلندمدت درون الگو را در نظر بگیریم، تلاش برای حدس زدن مسیر شکست قیمت خطرناک است.
۷ – تایید شکست: برای اینکه یک شکست را معتبر بدانیم، میبایست به قیمت بسته شدن سهم توجه داشت. برخی معاملهگران نفوذ ۳ درصدی قیمت یا باقی ماندن قیمت طی ۳ روز در آن طرف خط روند را دلیل معتبر بودن شکست میدانند. شکست (مخصوصا در شکست مقاومت) باید همراه با افزایش حجم معاملات الگوهای بازگشت روند همراه باشد.
۸ – بازگشت به نوک: بعد از شکست (بالا یا پایین) نوک الگو به یک حمایت یا مقاومت احتمالی تبدیل میشود. برخی اوقات قیمت به راس الگو یا ناحیه شکست بازمیگردد (پولبک میزند) و سپس در مسیر شکست قیمت به حرکت ادامه میدهد.
۹ – هدف قیمتی: دو روش برای تخمین اندازه حرکت بعد از شکست وجود دارد. روش اول، محاسبه فاصله بین دو اضلاع متقارن مثلث و اضافه کردن این مقدار به نقطه شکست است. روش دوم، کشیدن یک خط روند موازی با خط روند اصلی الگوست که شیب آن با جهت شکست یکسان خواهد بود و با توجه به این خط میتوان هدف احتمالی را تشخیص داد.
حدود ۷۵ درصد از الگوهای مثلث متقارن ادامهدهنده هستند و سایر آنها منجر به بازگشت روند میشوند. تشخیص و بررسی الگوهای بازگشتی میتواند مشکل باشد، چون اغلب شکستهای نامعتبر در آنها وجود دارد. بنابراین میبایست با بررسی گپها، تحرکات پرشتاب قیمت و حجم معاملات، بررسیهایی برای تایید معتبر بودن شکست انجام گیرد.
آشنایی با الگوهای کف و سقف دوقلو در تحلیل تکنیکال
در تحلیل تکنیکال، الگوهایی که تغییر در روند کنونی را نشان میدهند با نام الگوی بازگشتی (Reversal Pattern) شناخته میشوند. این الگوها از جمله ابزارهای کارآمد در تحلیل تکنیکال میباشند که الگوهای بازگشت روند بسیار حائز اهمیت هستند. زمانیکه یک الگوی بازگشتی تشکیل میشود، روند قبلی متوقف شده و سپس به مسیر جدیدی که از سمت مخالف قدرت گرفته وارد میشود. در واقع، شکلگیری یک الگوی بازگشتی حاکی از آن است که از قدرت خریداران یا فروشندگان در بازار کاسته شده است. الگوی سر و شانه، الگوی کف و سقف دوقلو و الگوی کف و سقف سه قلو از جمله الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال میباشند. پیشتر در مقاله آموزشی الگوی سر و شانه، راجع به این دسته از الگوهای بازگشتی صحبت کردیم. اما در این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ به بررسی نوع دیگری از الگوهای بازگشتی تحت عنوان الگوهای کف و سقف دوقلو در تحلیل تکنیکال خواهیم پرداخت.
الگوهای کف و سقف دوقلو در تحلیل تکنیکال: الگوی کف دوقلو
الگوی کف دوقلو در تحلیل تکنیکال
این نوع از الگوهای کف و سقف دوقلو در تحلیل تکنیکال در انتهای یک روند نزولی شکل میگیرد و نشاندهندهی بازگشت قیمت به شکل صعودی میباشد. تشکیل الگوی کف دوقلو میتواند سود زیادی عاید سهامداران نماید. این الگو از جمله الگوهای بازگشتی صعودی و بسیار شبیه به حرف انگلیسی W است. یک الگوی کف دوقلو شامل دو کف متوالی پشت سرهم و یک خط گردن (neckline) میباشد. این خط گردن همان خط مقاومت میباشد. در واقع پس از آنکه این الگو شکل گرفت و خط مقاومت شکسته شد، انتظار میرود که حداقل به اندازهی فاصلهی سقف تا خط گردن، سهم رشد داشته باشد. در این الگو نیز هرچقدر که مدت زمان شکلگیری الگو طولانیتر باشد، الگو از اعتبار بیشتری برخوردار خواهد بود. بنابراین به دنبال این الگو در تایمفریمهای بالاتر باشید. دقت داشته باشید که افزایش حجم نیز در شکلگیری این الگو، اعتبار الگو را افزایش خواهد داد.
اعتبار الگوی کف دوقلو در تحلیل تکنیکال
به منظور ارزیابی و اطمینان از شکلگیری این نوع از الگوهای کف و سقف دوقلو در تحلیل تکنیکال توجه به نکاتی که در ادامه آورده شده است، ضروری میباشد.
- فاصلهی زمانی بین دو دره معمولا بین ۲ تا ۶ هفته است.
- اندازهی الگوی کف دوقلو معمولا بین ۲۰ تا ۲۵ درصد روند نزولی قبلی خود میباشد.
- در الگوی کف دوقلو در تحلیل تکنیکال حداقل فاصله عمودی درهها از خط گردن ۱۰ درصد است.
- در الگوی کف دوقلو میتوان شکسته شدن خط گردن و تثبیت قیمت بالای آن را به عنوان یک نقطهی ورود مناسب درنظر گرفت.
- حجم معاملات در اولین دره، معمولاً زیاد است؛ چرا که اکثر بازیگران در این ناحیه به دنبال اخذ پوزیشن خرید بوده و وارد سهم میشوند.
- در الگوی کف دوقلو در تحلیل تکنیکال بین ارتفاع عمودی درهها تفاوتی زیادی وجود ندارد و یا این تفاوت بسیار ناچیز (بین ۲ تا ۵ درصد) است.
- چنانچه در بالای خط گردن، قیمت با حجم معاملات سنگینی تثبیت شود و یا به عبارت دیگر، خط گردن شکسته شود، یعنی الگوی کف دوقلو کامل شده است. در غیر این صورت نمیتوان اظهار نظری دربارهی کامل شدن این الگو نمود.
الگوهای کف و سقف دوقلو در تحلیل تکنیکال: الگوی سقف دوقلو
الگوی سقف دوقلو در تحلیل تکنیکال
این الگو درست برعکس الگوی کف دوقلو است؛ یعنی در انتهای یک روند صعودی شکل میگیرد و نشاندهندهی بازگشت قیمت به شکل نزولی میباشد. این الگو از جمله الگوهای بازگشتی نزولی بوده و بسیار شبیه به حرف انگلیسی M است. این نوع از الگوهای کف و سقف دوقلو در تحلیل تکنیکال شامل دو قلهی متوالی پشت سر هم و یک خط گردن (neckline) میباشد. انتظار میرود پس از تشکیل این الگو؛ یعنی بعد از اینکه خط حمایت شکسته شد و افزایش حجم مشاهده کردیم، حداقل به اندازهی فاصلهی سقف تا گردن، سقف نمودار افت پیدا کند. نکتهی دیگری که در رابطه با الگوی سقف وجود دارد این است که خط حمایت پس از شکسته شدن در این الگو به خط مقاومت تبدیل شده و نقش مقاومتی پیدا میکند. معمولاً بازگشت این خط یک فرصت خروج مجدد خواهد بود، چرا که گفتیم این الگو، یک الگوی به شدت نزولی است.
نکته: هنگام تشخیص الگوی سقف دوقلو در تحلیل تکنیکال دقت داشته باشید که هر دو سقف پیاپی را نباید یک سقف دوقلو تصور کرد.
اعتبار الگوی سقف دوقلو در تحلیل تکنیکال
برای ارزیابی و اطمینان از شکلگیری این نوع از الگوهای کف و سقف دوقلو در تحلیل تکنیکال باید به نکاتی که در ادامه آورده شده توجه فرمایید.
- در الگوهای کف و سقف دوقلو باید دقت داشت که اندازهی الگوی سقف دوقلو معمولا بین ۲۰ تا ۲۵ درصد روند صعودی قبلی خود میباشد.
- در الگوی سقف دوقلو در تحلیل تکنیکال فاصلهی زمانی بین دو قله معمولا بین ۲ تا ۶ هفته است.
- در الگوی سقف دوقلو در تحلیل تکنیکال ارتفاع عمودی قلهها تفاوتی ندارد و یا بسیار ناچیز (بین ۲ تا ۵ درصد) است.
- معمولاً در قلهی اول، حجم معاملات زیاد است؛ چرا که اکثر بازیگران (در یک بازار دوطرفه) در این ناحیه به دنبال اخذ پوزیشن فروش هستند و از سهم خارج میشوند.
- چنانچه در زیر خط گردن، قیمت با حجم معاملات سنگینی تثبیت شود و یا به عبارت دیگر، خط گردن شکسته شود، یعنی الگوی سقف دوقلو کامل شده است. در غیر این صورت نمیتوان اظهار نظری دربارهی کامل شدن این الگو نمود.
آیا امکان نقض الگوهای کف و سقف دوقلو در تحلیل تکنیکال وجود دارد؟
آیا ممکن است نقض الگوهای کف و سقف دوقلو در تحلیل تکنیکال به وجود بیاید
نمیتوان به صراحت گفت که تمام قواعد و قوانین و الگوهای موجود در تکنیکال، درست هستند. از آنجایی که این الگوها تنها پشتوانهی آماری دارند، بنابراین ممکن است که الگوهای کف و سقف دوقلو در تحلیل تکنیکال نیز نقض شوند. بهعنوان مثال در الگوی سقف دوقلو اگر قیمت پس از شکسته شدن خط گردن به جای ادامهی روند نزولی، به روند صعودی تبدیل شد و دو قلهی قبلی که حال به عنوان سطح مقاومت آن شناخته میشوند را به سمت بالا بشکند، میتوان گفت الگوی سقف دوقلو نقض میشود. البته بر عکس این فرآیند نیز برای نقض الگوی کف دوقلو صدق میکند. دقت داشته باشید که در صورت نقض هر یک از این الگوها میتوانید خطی که به موازات قلهها یا درهها رسم کردهاید را به عنوان حد ضرر در نظر بگیرید.
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ راجع به الگوهای کف و سقف دوقلو در تحلیل تکنیکال و نحوهی تشخیص و برخورد با آنها صحبت کردیم. الگوها اهمیت زیادی در تحلیل تکنیکال دارند و برای شناسایی صحیح آنها باید روی نمودارهای واقعی تمرین کرده و تجربه کسب نمایید. با تشخیص درست و به موقع الگوهای کف و سقف دوقلو میتوانید آیندهی قیمت را سریعتر و دقیقتر پیشبینی نمایید و در نهایت بهترین تصمیم را بگیرید. به خاطر داشته باشید که این دسته از الگوها از پرتکرارترین الگوهای بازگشتی نموداری هستند. به همین جهت در مواقع خاص بهتر است تا به همراه سایر ابزارهای تحلیلی استفاده شود، تا خطاهای احتمالی آن تا حد زیادی کاهش یابد. توصیه میشود برای آشنایی با تحلیل تکنیکال ویدیوهای آموزش تحلیل تکنیکال مقدماتی را از دست ندهید. چراغ ، به عنوان پلتفرم آموزش و استخدام در تلاش است تا با ارائهی نکات و دورههای مفید در زمینهی آموزش بورس به شما برای سرمایهگذاری در این بازار پرتلاطم کمک کند.
الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال کدام اند؟
تحلیل الگوهای قیمتی گرچه ممکن است فعالیتی بیدردسر و راحتی به نظر بیاید اما به هیچ عنوان نمیتوان آن را کاری راحت به شمار آورد. علم خواندن نمودارها، به آسانی به خاطر سپردن الگوهای قیمتی خاص و تصاویر و به یادآوردن آنها برای یک پیشبینی کلی نیست. هر نمودار سهام شامل ترکیبی از الگوهای متفاوت بیشمار است و تحلیل دقیق آنها نیازمند مطالعه مستمر، تجربه طولانی، کسب دانش تحلیل تکنیکال و توانایی سنجیدن عوامل مخالف یکدیگر است تا بتوان تصویر کلی و جزییات این الگوها را تشخیص داد.
با این که «شاباکر» به تحلیل تکنیکال به عنوان «علم خواندن نمودارها» اشاره میکند، بسیاری اعتقاد دارند که تحلیل تکنیکال بیشتر هنر است تا علم. به علاوه، تحلیل نمودارها برای یافتن الگوها، میتواند گاهی منجر به تفسیرهای متفاوتی شود که عامل آن را میتوان به تعصب فردی نسبت داد. برای بیاثر کردن برداشت فردی و تفسیر متفاوت از الگوها، باید از سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال در کنار الگوهای قیمتی به کار گرفته شود تا صحیح یا اشتباه بودن تحلیل مشخص شود.
در حالی که به نظر میرسد بسیاری از الگوهای قیمتی به هم شبیه هستند، هیچ دو الگویی شبیه به هم نیست. شکستهای نامعتبر، اشتباه در خواندن الگوها و چنین مواردی همگی جزئی از روند یادگیری است و یک تحلیل خوب و موفق، مستلزم مطالعه دقیق و مستمر است.
انواع الگوهای بازگشتی
درحالیکه تصور میشود الگوهای بازگشتی همگی مشابه هم هستند اما باید گفت اینگونه نیست و این الگوها دارای انواع بخصوص و مجزایی میباشند که در تحلیل تکنیکال به کار میروند. در این قسمت به مهمترین الگوهای موجود در مورد الگوهای بازگشتی، میپردازیم. این الگوها هرکدام جزو الگوهای قدرتمند هستند که با استفاده از آنها، به درک بهتری از نمودار قیمتی سهام و داراییهای مختلف میرسیم. این الگوهای بازگشتی، دادهها و اطلاعات دقیق و مفیدی به معاملهگران میدهد تا قبل از معامله خود تمامی جوانب نمودار سهام را بسنجند و نسبت به آن تصمیمگیری کنند. در مجموع دانستن و آگاهی از این الگوها به شناخت موقعیت سهام و پیداکردن نقاط مهم نمودار برای خرید و یا فروش کمک بسیار زیادی میکند.
انواع الگوهای بازگشتی تحلیل تکنیکال
چند مورد از مهم ترین انواع الگوهای بازگشتی که در تحلیل تکنیکال به وجود میآیند اینها هستند:
- کف و سقف دوقلو
- کف و سقف سه قلو
- سر و شانه در سقف
- سر و شانه معکوس در کف
در ادامه این الگوها را با رسم شکل و ظاهرشان و ارائهی یک مثال توضیح میدهیم.
سقف دوقلو
اولین الگویی که قصد بررسی آن را داریم، الگوی سقف دوقلو است. میتوانید این الگو را در تصویر زیر ببینید.
با نگاه کردن به این تصویر میفهمیم که چرا اسم آن را سقف دوقلو گذاشتهاند. قیمت طی یک حرکت صعودی بالا میرود و پس از آن بین دو سطح موازی (حمایت و مقاومت) نوسان میکند. این دقیقا همان چیزی است که در الگوی مستطیل هم داشتیم. منتهی در الگوی مستطیل که یک الگوی ادامه دهنده است، قیمت ضلع بالایی را میشکند و سهم به روند صعودیاش ادامه میدهد. اما در الگوی سقف دوقلو شکست از ضلع پایینی اتفاق میافتد. با شکست خط حمایتی این الگو ایجاد میشود و میفهمیم که روند صعودی به انتها رسیده است. برای اینکه شکل ظاهری این الگو را بهتر به خاطر بسپارید، به یاد داشته باشید که سقف دوقلو شبیه حرف M است.
دوباره به تصویر بالا نگاه کنید و ببینید هدف گذاری و تعیین تارگت آن چگونه انجام میشود. برای این کار باید ارتفاع میان سقف و کف قیمت را اندازه بگیریم. هر چقدر که این ارتفاع بیشتر باشد به همان اندازه بیشتر انتظار اصلاح قیمتی را در سهم داریم. البته ممکن است اصلاح قیمت کمتر و یا بیشتر از این مقدار باشد.
برای خروج از سهم هم نباید عجله کنید. یعنی ممکن است یک معاملهگر به خاطر آنکه میترسد ضرر کند، قبل از شکست ناحیه حمایتی سهامش را بفروشد. در حالی که این امکان وجود دارد که اصلا حمایت نشکند و سهم رو به بالا حرکت کند. به بیان دیگر تا وقتی که شکست حمایت اتفاق نیفتد و تثبیت نشود، نمیتوانیم بگوییم الگوی سقف دوقلو تشکیل شده است. پس همانقدر که ورود به سهم مهم است، در خروج از آن نیز باید حواسمان را جمع کنیم.
کف دوقلو
تصویر زیر، شکل ظاهری الگوی کف دوقلو را به خوبی نشان میدهد. این الگو هم از جمله پرتکرارترین انواع الگوهای بازگشتی کلاسیک در تحلیل تکنیکال است که در بورس ایران هم میتوانید آن را مشاهده کنید.
میبینید که این الگو، برعکس الگوی قبلی است. یعنی اول یک روند نزولی داریم. بعد سهم بین دو سطح حمایت و مقاومت نوسان میکند و سرانجام مقاومت را میشکند و بالا میرود. همانطور که در شکل هم مشخص است، قیمت دو بار به سطح حمایتی واکنش نشان داده است.این الگو هم ظاهری شبیه حرف W دارد.
باز هم باید منتظر بمانیم تا سقف شکسته شود. قبل از آن هیچ اقدامی انجام نمیدهیم. برای هدف گذاری هم دوباره باید به ارتفاع مستطیل توجه کنیم تا نقاط احتمالی صعود را به دست بیاوریم.
الگوی سقف سه قلو
الگوی سقف سه قلو (Triple Tops) یک الگوی نزولی و بازگشتی است و اگر در پایان یک روند صعودی شکل بگیرد به معنای پایان روند صعودی است.
این الگو کمتر از سایر الگوهای بازگشتی دیده میشود.
این الگو از سه سقف مشابه، متوالی و مجاور به هم و دو کف تشکیل شده است. الزامی ندارد که این سه قله دقیقا در یک سطح قرار داشته باشند. البته باید در نظر داشت که از لحاظ تعداد کندل و زمان تشکیل شدن سه قله نباید تفاوت زیادی با هم داشته باشند. کف های قیمتی نیز توسط یک خط حمایتی به هم متصل میشوند که به آن خط گردن میگویند. بعد از شکسته شدن خط گردن قیمت سهم حداقل میتواند به اندازه فاصله سقف تا خط گردن پایین بیاید. طبق قوانین تحلیل تکنیکال زمانی این الگو تایید میشود که خط گردن شکسته شود. در غیر این صورت ممکن است سهم دوباره از خط گردن حمایت شده و به مسیر صعودی برگردد.
در الگوهای بازگشتی قبل از الگوهای بازگشت روند ایجاد الگو باید روندی وجود داشته باشد. قبل از الگو سقف سه قلو هم باید یک روند صعودی داشته باشیم. بعد از سقف اول یک کف تشکیل شود که بیشتر از ۲۰% آن را اصلاح نکرده باشد. حجم معاملات در قلهها کاهشی باشد. هنگام شکسته شدن خط گردن حجم معاملات افزایش یابد.
الگوی کف سه قلو
الگوی کف سه قلو (Triple Bottom) یک الگوی صعودی و بازگشتی میباشد. این الگو در انتهای روند نزولی شکل میگیرد و میتواند هشدار برگشت روند نزولی را به ما بدهد. این الگو کمتر از سایر الگوهای بازگشتی دیده میشود.
این الگو از سه دره مشابه، متوالی و مجاور به هم و دو سقف تشکیل شده است. الزامی ندارد که این سه دره دقیقا در یک سطح قرار داشته باشند. البته باید در نظر داشت که از لحاظ تعداد کندل و زمان تشکیل شدن سه دره نباید تفاوت زیادی با هم داشته باشند. سقفهای قیمتی نیز توسط یک خط مقاومتی به هم متصل میشوند که به آن خط گردن میگویند. بعد از شکسته شدن خط گردن قیمت سهم حداقل میتواند به اندازه فاصله کف تا سقف بالا بیاید. طبق قوانین تحلیل تکنیکال زمانی این الگو تایید میشود که خط گردن شکسته شود. در غیر این صورت ممکن است سهم نتواند از خط گردن عبور کند و به مسیر نزولی خود ادامه دهد.
سر و شانه سقف
این الگو در پایان یک حرکت صعودی رخداده و باعث تغییر جهت بازار و حرکت به سمت نزول قیمت میشود. در الگوی سر و شانه سقف، ما شاهد سه قله خواهیم بود. در بین این قلهها، قله وسط ارتفاع بیشتری نسبت به دو قله قبلی خود دارد که درواقع همان قسمت “سر” الگو هست و دو قله مجاور آنکه ارتفاع کمتری دارند، شانههای چپ و راست را تشکیل میدهند. به تصاویر زیر دقت نمایید:
بهمنظور انجام معاملات با استفاده از این الگو، زمانی که حالت کلی الگو را در چارت پیدا کردید، باید منتظر شکسته شدن خط گردن بمانید. بهتر است شکست خط گردن پرقدرت انجام شود و سایر شرایط یک شکست مناسب را داشته باشد. درصورتیکه قیمت با حرکت بسیار سریع و قوی خط گردن را شکست و شما از ورود به پوزیشن جا ماندید، بهتر است منتظر حرکت برگشتی (پولبک) به خط گردن الگو بمانید و سپس وارد پوزیشن شوید. نکته قابلتوجه این است که در الگوهای سر و شانه، بین شانه چپ و سر باید واگرایی باشد، ایجاد واگرایی تأییدی بر تشکیل الگوی سر و شانه است.
سر و شانه معکوس در کف
این الگو بانام سر و شانه معکوس هم شناخته میشود و نکات ذکرشده در مورد حد سود و ضرر در الگوی سر و شانه سقف نیز شامل این الگو میشود. این الگو بعد از یک حرکت نزولی شکلگرفته و باعث تغییر جهت حرکت بازار به سمت بالا خواهد شد. ساختار این الگو نیز از سه کف تشکیلشده است که کف میانی، عمق بیشتری نسبت به دو کف مجاور خود داشته و اصطلاحاً تشکیلدهنده بخش “سر” الگو هست. بهمنظور درک بهتر توضیحات ارائهشده، به تصویر زیر دقت نمایید:
آموزش کامل الگوی کف دوقلو و سقف دوقلو ❤️ تحلیل تکنیکال
وقتی الگوی سقف دوقلو یا کف دوقلو در نمودار ظاهر میشود، بدین معناست که تغییر یا برگشت روند شروع شده است. بیایید ببینیم که چگونه میتوان این الگوهای نموداری را شناسایی و معامله کرد. این الگو، یکی از الگوهای مهم نموداری است که در دوره آموزش فارکس بررسی می شود.
در این مقاله، ابتدا الگوی سقف دوقلو و سپس کف دوقلو را توضیح داده و نمونههای واقعی آن را نشان خواهیم داد.
الگوی سقف دوقلو
سقف دوقلو یک الگوی برگشتی است که پس از یک حرکت افزایشی یا صعودی ممتد، شکل گرفته و “سقف ها” قلههایی هستند که با رسیدن قیمت به سطحی مشخص و در صورتی که این سطوح شکسته نشوند، شکل میگیرند. پس از برخورد با این سطح، قیمت اندکی به آن واکنش داده و از آن برگشت خواهد کرد، اما پس از آن، دوباره برگشته تا مجددا این سطح را آزمایش کند. اگر دوباره قیمت واکنش نشان داده و از آن سطح بازگردد، اینجاست که شما یک سقف دوقلو دارید!
در الگوهای بازگشت روند نمودار بالا میبینید که دو قله یا دو “سقف” پس از یک حرکت صعودی قوی تشکیل شده است. دقت کنید که چطور قله دوم نتوانسته سقف قله اول را بشکند. این یک نشانه قوی است مبنی بر اینکه برگشت روند نزدیک بوده، چراکه به ما میگوید فشار خرید تقریبا تمام شده است. در سقف دو قلو، ما سفارش ورودی خود را در زیر خط گردن قرار داده، چراکه پیشبینی و انتظار برگشت روند صعودی را داریم.
وای! شاید ما کف بین باشیم! اینطور که به نظر میرسد، همیشه حق با ماست! با نگاهی به نمودار میتوانید ببینید که قیمت، خط گردن را شکسته و حرکت خوبی به سمت پایین داشته است. به یاد داشته باشید که سقفهای دو قلو، یک آرایش برگشت روند بوده، بنابراین شما باید پس از یک روند صعودی قوی، دنبال این موارد بگردید. همچنین متوجه خواهید شد که مقدار ریزش تقریبا برابر با قامت سازه سقف دو قلو است. این نکته را بخاطر داشته باشید، زیرا در تعیین حد سود بدرد خواهد خورد.
کف دوقلو
الگوی کف دوقلو نیز یک آرایش برگشت روند بوده، اما این بار ما به دنبال خرید هستیم و نه فروش گرفتن. این آرایش پس از روند نزولی ممتد هنگامی که دو دره یا دو “کف” تشکیل شدهاند، رخ میدهد.
در نمودار بالا مشاهده میکنید که پس از روند نزولی قبلی، قیمت دو دره را شکل داده، چراکه قادر به پایین رفتن به زیر سطح خاصی نبوده است. دقت کنید که چگونه کف دومی قادر به شکست معنادار کف اول نبوده است. این نشانهی آن است که فشار فروش تقریبا به پایان رسیده و برگشت روند در شرف وقوع است.
نگاه کنید! قیمت خط گردن را شکسته و حرکت قشنگی به سمت بالا داشته است. ببینید چطور قیمت تقریبا با همان ارتفاع آرایش کف دوقلو بالا پریده است! به یاد داشته باشید، درست مانند سقف دوقلو، کف دوقلو نیز آرایش برگشت روند است. شما باید پس از یک روند نزولی قوی، به دنبال چنین مواردی بگردید.
استاپ لاس در الگوی سقف و کف دوقلو
در مورد اینکه در الگوی سقف دوقلو استاپ لاس کجا قرار گیرد، اختلاف وجود دارد. آنچه در بین معامله گران رایجتر است، اینست که استاپ را بالای سقف پایینتر قرار میدهند. به این ترتیب، تقریبا اندازه حد سود و حد ضرر شما برابر میشود. به عبارتی دیگر، نسبت ریسک به ریوارد شما 1:1 خواهد بود. برخی از معاملهگران حرفهای اما این روش را قبول نداشته و به اعتقاد آنها، نسبت ریسک به ریوارد 1:1 با توجه به اینکه دقت این الگو چیزی حدود 65% تا 70% است، چندان مناسب نیست.
به علاوه اینکه حتی این نسبت کمتر از 1 هم خواهد شد، زیرا شما اسپرد پرداخته و چند پیپی استاپ را بالاتر از سقف میگذارید. راهکار این دسته از معامله گران این است که در فاصله سقف و خط گردن، دنبال یک موج کوچکتر و یا یک کندل شاخص باشید و حد ضرر خود را بالای آن قرار دهید. اگر چنین موج یا کندلی نیافتید میتوانید استاپ لاس را در نصف فاصله سقف تا خطر گردن قرار دهید. به این ترتیب حد ضرر شما به نقطه ورود شما نزدیکتر بوده و معامله شما، نسبت سود به ضرر مناسبتری خواهد داشت. در مورد کف دوقلو هم عکس این عمل کنید.
الگوی کف دوقلو در ارز دیجیتال
تقریبا تمامی ابزارهای تحلیل تکنیکال در بازار رمزارزها نیز کاربرد دارند. به همین جهت، اگر دورهی آموزش فارکس را به خوبی بگذرانید، نه تنها آمادهی ترید در بازار الگوهای بازگشت روند فارکس هستید، بلکه برای ورود به دنیای ارز دیجیتال نیز آماده خواهید بود. به یاد داشته باشید که هر کجا که قیمت و حجم معامله وجود داشته باشد، تحلیل تکینکال نیز حضور خواهد داشت. در درس بعدی در خصوص یکی از مهمترین الگوهای بازار فارکس، یعنی سر و شانه توضیح خواهیم داد.