عوامل ضرر و زیان در معاملات فارکس

برای رسیدن به سود ضررهای خود را بررسی کنید
در این مقاله از مقالات آموزش فارکس قصد داریم به تمرکز بر شکست ها بپردازیم. معامله گران اغلب چنان متمرکز بر معاملات برنده خود هستند که معاملات بازنده خود را کاملاً نادیده می گیرند.
اما واقعیت این است که از معاملات بازنده است که باید بیشتر درس گرفت.
در زیر سه روش برای یادگیری از معاملات بی نتیجه ارائه شده است.
1- عملکرد خود را محاسبه کنید
تراکنش ها و معاملات گذشته خود را بررسی کنید. اگر نمی توانید آنها را پیدا کنید ، از کارگزار خود کمک بگیرید.
اطلاعات و داده های سود و زیان خود را جمع آوری کنید تا بتوانید عوامل موثر بر عملکرد کلی خود را تجزیه و تحلیل کنید.
حال ، متوسط سود خود را پیدا کنید:
متوسط سود = مجموع سود / تعداد معاملات سودده
در مرحله بعدی ، مجموع ضرر خود را پیدا کنید:
متوسط ضرر = مجموع ضرر / تعداد معاملات بدون سود
وقتی هر دو عدد را بدست آوردیم ، آن را به صورت نسبت نمایش می دهیم تا اینگونه بتوانیم بیشتر در مورد ریشه سود و زیان خود کنکاش کنیم:
نسبت سود/ضرر = متوسط سود / متوسط ضرر
به عنوان مثال ، فرض کنید شما 10 معامله سودآور داشتید که به طور متوسط 200 دلار سود در هر معامله می زدید و 5 معامله غیر سودآور با متوسط ضرر 300 دلار در هر معامله داشتید:
نسبت سود/زیان = $200 / $300
نسبت سود/زیان = 0.67
نسبت سود / زیان به اندازه متوسط سود در قیاس با اندازه متوسط ضرر در هر معامله برمی گردد.
در مثال فوق ، از آنجا که متوسط سود شما 200 دلار و متوسط ضرر شما 300 دلار است ، نسبت سود / زیان شما 0.67 است.
این بدان معناست که سود متوسط شما فقط 67٪ از ضرر متوسط شماست.
به عبارت دیگر ، شما 1.5 برابر سود خود ضرر کردید (متوسط ضرر 300 دلار در برابر متوسط سود 200 دلار).
خوشبختانه شما از 15 معامله در 10 معامله سود کردید.
درصد برد شما 67٪ بود.
درصد برد = تعداد معاملات سودده / مجموع معاملات
درصد برد = 10 / 15
درصد برد = 0.67 یا 67%
متوسط سود بر متوسط ضرر در هر معامله همچنین به شما نشان می دهد که شما موقعیت های خود را چقدر خوب مدیریت کرده و می بندید.
اگر متوسط ضرر شما بیش از متوسط سود شماست ، از خود بپرسید:
- آیا من در کل به برنامه های اصلی معاملاتی خود پایبند هستم یا از آنها انحراف دارم؟
- وقتی معاملات من سودآور هستند ، چه چیزی بر تصمیم من برای خروج از بازار تأثیر می گذارد؟
- وقتی معاملات من سودآور نیستند ، آیا مطابق با قوانین مدیریت ریسک از پیش طراحی شده ام ، از بازار خارج می شوم یا اینکه بیش از حد معاملات زیان ده خود را نگه می دارم؟
با پاسخ به این سوالات می توانید نقاط ضعف را شناسایی کرده و به مرور زمان عادت های معاملاتی بهتری را برای خود ایجاد کنید.
2- به عمق معاملات زیان ده رفته و ریشه های آنها را تجزیه و تحلیل کنید
اگر می خواهید از اشتباهات گذشته درس بگیرید ، باید بر متوسط زیان خود شدیدا تمرکز کرده و بیشترین کنترل را بر آن داشته باشید.
حتی وقتی تکالیف خود را نیز انجام می دهید ، یک پوزیشن می تواند در یک چشم به هم زدن علیه شما حرکت کرده و یک معامله سودآور را به یک معامله زیان ده تبدیل کند.
نحوه مدیریت این شرایط توسط شماست که می تواند موفقیت شما را به عنوان یک تریدر تضمین کند.
اگر در گذشته در چنین شرایطی قرار داشته اید ، به صندلی خود تکیه داده و به این بیندیشید که برای چه مدت و چرا اجازه دادید که فلان معامله پیش از آنکه اقدام کنید بر سر شما آوار شود.
تمرکز روی متوسط ضررها به شما کمک می کند تا بتوانید عادت بدی را که در رویکرد معاملاتی خود که احتمالاً در نتایج بد تاثیر دارد ، را شناسایی کنید.
به احتمال زیاد ، اجازه می دهید معاملات زیان ده مدت طولانی ادامه یابند. احتمالاً باید زودتر جلوی ضرر را گرفته و آنها را ببندید.
قبل از رسیدن به متوسط ضرر ، از معامله زیان ده خارج شوید. ممکن است شاهد بهبود فوری در عملکرد خود باشید.
این امکان وجود دارد که بیش از اینکه درست معامله کنید اشتباه کنید ولی همچنان بتوانید در مجموع سود ده باشید. این همان موضوع نسبت ریسک به ریوارد است که در درس قبل توضیح دادیم.
اما متوسط سود شما باید بمراتب بسیار بیشتر از متوسط ضرر شما باشد.
اصولاً ممکن است اغلب حق با شما نباشد ، اما وقتی حق با شماست ، واقعاً حق با شماست.
ساده ترین راه برای ردیابی این مورد این است که توقع از سیستم معاملاتی خود را حساب کنید.
3- توقع از سیستم معاملاتی خود را محاسبه کنید
توقع ، مقدار متوسط دلاری است که انتظار دارید در هر معامله بر اساس عملکرد قبلی خود سود کرده یا ضرر دهید.
این مقدار ، درصد معاملات سودآور و متوسط سود شما در هر معامله را با درصد معاملات زیان ده و متوسط ضرر شما در هر معامله را ترکیب می کند:
توقع = (% معاملات برنده ضربدر متوسط سود) – (% معاملات زیانده ضربدر متوسط ضرر)
به عنوان مثال ، فرض بگیرید 30٪ از معاملات شما در سه ماه گذشته سودآور بوده و متوسط سود شما 300 دلار در هر معامله بوده است ، در حالی که 70٪ از معاملات شما سودده نبوده اند و متوسط ضرر شما در هر معامله 100 دلار بوده است.
بر اساس محاسبه فوق ، باید انتظار داشته باشید که متوسط سود 20 دلار در هر معامله را انتظار داشته باشید.
توقع = (30% * 300$) – (70% * 100$)
توقع = ($90) – ($70)
توقع = $20
همانطور که مشاهده می کنید ، اساساً توقع ، به میانگینِ مبلغی اطلاق می شود که در هر معامله می توانید انتظار برد (یا باخت) آن داشته باشید.
شما باید انتظار مثبت در هر معامله را بیش از پیش برای خود هدف گذاری کنید.
اگر عکس این اتفاق دارد می افتد ، موقعیت های بازنده خود را دوباره بررسی کنید تا ببینید که این عدم موفقیت ممکن است کجا رخ دهد.
بسیاری از معامله گران جدید به نسبت سود / زیان خود چنان وسواس دارند که از وجود حالت بزرگتر بی خبر هستند.
عملکرد معاملاتی شما تا حد زیادی به توقع شما بستگی دارد.
خلاصه
بررسی منظم عملکرد به شما کمک می کند رفتارها و سایر عواملی را که می توانند در نتایج معاملات شما تأثیرگذار باشند را بهتر درک کنید.
از زیان در بورس تا باخت در فارکس
این نوشته یک درددل دوستانه به عنوان یک فعال بازارهای مالی (بورس و فارکس) است تا تایید یا رد یک موضوع یا یک جریان. احساس میشود که جریانی در بازار سرمایه ایران به سرعت در حال نفوذ است و متاسفانه هیچ فرد یا گروه یا کارشناس و مسوولی در خوشبینانهترین حالت به ذات آن دقت نکرده یا درک کرده است اما کاری از دست او بر نمیآید.
با سقوط شاخصهای بورس طی دو سال گذشته، به مرور شرایطی به وجود آمد كه بسیاری از سرمایهگذاران، بخشی از سرمایه خود را در بورس از دست بدهند و به امید دستیابی به آمال و آرزوهای دیرین و فتح قلههای ثروت و نعمت در کمترین زمان به سمت فارکس روی آورند. اما سوال اینجا است که حقیقتا در فارکس چه اتفاقی میافتد؟ چرا بسیاری از سرمایهگذاران ضرر میکنند؟
بارها در آمارهای مختلف رسمی و غیررسمی اعلام شده است که بیش از ۹۰درصد (و حتی در مواردی ۹۵درصد) معاملهگران فارکس ضرر میکنند. حال سوال این است که چرا هنوز هم ولع فراوانی برای حضور در این بازار پرریسک و کسب تجارب بسیارگرانبها و میلیونی وجود دارد.
شاید به عنوان کسی که خود مدتها است درگیر فارکس است و بخشی از فعالیت حرفهای خود را بر این بازار بنا نهاده است، ادامه این نوشته کمی عجیب به نظر برسد، اما حقیقت این است که احساس مسوولیت حرفه ای و اخلاقی در قبال کاربران آینده فارکس تنها انگیزه اصلی نگارنده بوده است.
سوال این است که مجموعه عواملی که باعث زیان هنگفت در بازار فارکس میشود، چیست؟
به نظر نگارنده، در این بازی تقریبا غیرمنصفانه حلقههای زیر در کنارهم زنجیری تشکیل میدهند که زخم آن بر تن هر سرمایهگذار متضرر فارکس پیدا است.
● مشاوران و مدرسان فارکس
فارکس، لااقل در بازار سرمایه ایران هیچ متولی مشخص، استاندارد مورد اجماع یا شاخصهای تعریف شدهای برای اندازهگیری کیفی خدمات ندارد. تحقیقات و بررسیهای نسبتا کامل در فعالان بازار فارکس ایران، نشان میدهد که متاسفانه بخش قابلتوجهی از مشاوران یا حتی مدرسان فارکس را بازندگان بزرگ بازار تشکیل میدهند. واقعیت این است که گروهی از معاملهگران با تجربه فارکس که عمدتا توانایی کسب سود پایدار و بلندمدت را در فارکس نداشتهاند، پس از مدتی با از دست دادن سرمایه خود و سرخورده شدن از بازار، به یکباره به عنوان مشاور، مدرس، استاد و محقق فارکس معرفی میشوند. ضمن احترام به تمامی استادان و مشاوران محترم فارکس، متاسفانه باید بپذیریم که عدهای از کسانی که در حال حاضر به عنوان مدرس یا حتی مشاور در فارکس فعالیت میکنند به دلیل عدم اعتماد به نفس کافی و خاطرات تلخ گذشته راه افراط و تفریط را در پیش میگیرند. عدهای با بزرگنمایی و رویا پردازی و قلب واقعیت و عدهای دیگر با تزریق یاس و اضطراب و ترس به معاملهگران به آنها کمک میکنند تا هر چه زودتر به جمع بازندگان فارکس بپیوندند. در این زمینه به نظر میرسد کمترین دقت و وسواس لازم به عمل میآید، مشاوره و راهنمایی درست و صادقانهای به علاقهمندان ارائه نمیشود و بخش قابلتوجهی از تجربیات ضررکنندگان بازار تنها از طریق ضررهای هنگفت شخصی و با هزینههای زیاد به دست آمده است. در صورتی که احساس مسوولیت صادقانه و منطقی مشاوران و معرفیکنندگان نقش بسیار مهمی در حراست از سرمایه معاملهگران و کمک در باقی ماندن آنها در بازار دارد.
قصه آموزش فارکس هم در ایران قصه جالبی است. گروهی از بزرگترین ضررکنندگان بازار با سود جویی شرکتهای غیر معتبر و حتی در مواردی مراکز دانشگاهی با انگیزه کسب سود کوتاه مدت زمینه وارد آمدن بزرگترین زیانها را به معاملهگران فارکس فراهم میکنند.
● اطلاعات و آموزش ناکافی
باید بپذیریم که فارکس یک بازار مالی حرفهای است که با تکیه بر شانس، تقدیر و دعای خیر و آرزوی موفقیت دیگران عوامل ضرر و زیان در معاملات فارکس نمیتوان از آن سود گرفت. بیش از ۸۰درصد حجم معاملات این بازار در دست بانکهای مرکزی، موسسات مالی بین المللی و سایر سرمایهگذاران بزرگ دنیا است. این نهادهای مؤثر تعیینکننده اصلی جهت بازار هستند و عمده معاملهگران جز با تکیه بر نمودارهای گذشته و افسوس و حسرت از عدم حضور در روزهای گذشته بازار، با کمترین درک و شناخت از عوامل موثر برقیمتها و نوسانات و با کسب کمترین آموزش و تجربه به اقیانوس فارکس می پرند.
نکته دردناک اینجا است که اغلب معاملهگران حاضرند تجارب بسیار ساده ای را که با کمترین هزینه (شاید در حد ۲۰۰ تا ۵۰۰ دلار) قابل دستیابی است، با اهدای هزاران دلار به معاملهگران خارجی و بروکرهای خارجی به دست آورند. آموزش فارکس در ایران از جمله ارزان ترین آموزشهاست. دورههای آموزشی پایه با نرخ حدود ۲۰۰ تا ۵۰۰دلار در ایران با تعرفه حدود ۳۰۰۰دلاری در کشورهای حاشیه خلیجفارس تدریس میشوند. البته بگذریم که کیفیت آموزش نیز تفاوت فاحشی دارد.
● حسابهای دمو
در این زمینه اختلاف نظر وجود دارد. اما واقعیت این است که حسابهای دمو به دلیل شرایط روانی خنثی و عدم هزینههای مرتبط با خطاها، در اغلب موارد با سود همراه است. البته نکته جالبتر اینکه بسیاری از بروکرهای نامعتبر به منظور تحریک و اغوای معاملهگران دمو، به آنها در کسب سود در حسابهای دمو، کمک كرده و حتی در مواردی با ارائه قیمتهای متفاوت در سرور مربوط به حسابهای دمو به آنها کمک می کنند تا احساس برنده بودن، سود کردن و لذت بردن از معاملات را احساس کنند و همین فردا صبح با نماینده کارگزاری مربوطه درایران تماس بگیرند و با اصرار فراوان درخواست افتتاح حساب واقعی (Real) كنند. غافل از اینکه ماهیت و عملکرد حسابهای دمو با حسابهای واقعی کاملا متفاوت است. البته حالت برعکس دیگری نیز وجود دارد و آن حالتی است که یک نماینده بروکر به اصرار فراوان به شما القا میکند که بازکردن حساب دمو کاملا بیفایده است و حتما باید درمحیط واقعی معامله کنید و سود ببرید (پولتان را از دست بدهید) تا اهمیت و هیجان واقعی فارکس را درک کنید. این در حالی است که برخی از معاملهگران فارکس حتی برای کوتاهترین مدت نیز به منظور آشنایی با روند کار یک بروکر یا نحوه معامله کردن، حسابهای دمو را تجربه نکردهاند.
● لورج
کارمزد معاملات در فارکس پایین است، بنابراین، برخی بروکرها برای اینکه شما هرچه بیشتر کارمزد بپردازید و در ضمن هر چه زودتر پولتان را از دست بدهید اقدام به ارائه اجباری لورج یا اعتبار معاملاتی میکنند. بهعنوان مثال به شما با یک سرمایه ۱۰۰۰ دلاری تا صد برابر اعتبار میدهند. از آنجا که تجربه طولانی بروکرها نشان میدهد که معاملهگران در ۹۰درصد مواقع خطا میکنند، حاضرند این محبت اجباری را به شما داشته باشند تا در صورتیکه قیمت یک جفت ارز فقط به میزان یکدرصد برخلاف پیشبینی شما نوسان کرد، تمام سرمایه شما به حساب بروکر منتقل شود. البته در صورتیکه پیشبینی شما درست هم باشد باز برای شروع یک معامله که اجبارا در حجم ۵۰ تا ۱۰۰هزار دلاری صورت گرفته مبلغ هنگفتی بابت کارمزد براساس حجم غیر واقعی معاملاتی در همان ابتدا پرداخت کردهاید. لورج یا اعتبار در حقیقت یک دوپینگ تمام عیار است که با اعتماد به نفس کاذب به معاملهگر در اغلب موارد در جهت زیان به وی عمل میکند.
● طمع
در بسیاری از موارد معاملهگران در فارکس، سود نیز به دست میآورند، اما نکته مهم نگهداری یا شناسایی این سود است. سابقه معاملاتی فارکس پر است از کسانی که حسابهای ۵هزار دلاری را ظرف مدت یک تا دوهفته تا حد ۲۰هزار نیز بالا بردهاند و در پایان همان ماه به دلیل طمع برای کسب سود بیشتر، حساب آنها به دلیل عدم موجودی به اصطلاح کال شده است. (از بین رفته است)● انتقام
اشتباه دیگر معاملهگران در عدم قبول ضررهای کوچک به عنوان بخشی از بازی فارکس است. متاسفانه بسیاری از کسانی که در فارکس ضرر میکنند، به منظور انتقام از بازار بلافاصله حساب خود را با مبالغ بزرگتری شارژ میکنند. قبول ضرر و کنار آمدن با آن یکی از مهارتهایی است که در میان معاملهگران مغرور بسیار اندک دیده میشود. متاسفانه برخی از معاملهگران به دلیل تعیین نکردن حد زیان برای معاملات خود، علاوه بر از دست دادن کل پول خود با احساس هیجان تمام و رگهای برجسته، مجددا وارد بازار شده و اغلب موارد نیز در اینگونه موارد مجددا نیز ضرر میکنند.
● ترس از تحقیر
یک اصل روانشناسی میگوید که معاملهگران معمولا موقعیتهای خود را با بزرگنمایی اعلام میکنند و شکستها را پنهان میكنند. ترس از تحقیر توسط دیگران باعث میشود تا معاملهگران علاوه بر مخفی کردن ضررها، سودهای مقطعی و کوتاه مدت خود را نیز با شدت و هیجان بیشتری برای بقیه تعریف کنند. همین امر علاوه بر این امکان نگرش منطقی به بازار را از بین میبرد، در اغوای سایر سرمایهگذاران نیز نقش مهمی ایفا میکند.
● شیطنت بروکرها
بروکرها از جمله عوامل اصلی ضرر و زیان معاملهگران فارکس هستند. اصولا بروکرهای فارکس در دنیا به چند دسته تقسیم می شوند. بروکرهای معتبر که مستقیما با بانکها در ارتباط هستند و کلیه معاملات مشتریان خود را بدون کم و کاست به بانک منتقل میكنند. این بروکرها معمولا به کارمزد معاملاتی خود که البته رقم قابل توجهی است قانع بوده و تمایل دارند تا با رعایت اصول حرفهای در بلندمدت در کنار معاملهگران باقی بمانند. متاسفانه تعداد این بروکرها بسیار اندک بوده و شناسایی آنها نیز تقریبا مشکل است. این بروکرها از تضمینها و اعتبارهای کافی نزد موسسات مالی معتبر و یاحتی دولتهای متبوع خود و یا بانکهای مرکزی برخوردارند و از کنترل و بازرسی مداوم نهادهای نظارتی نیز خارج نیستند. اما گروه دوم بروکرها که بیشترین حجم فعالیت خود را در کشورهای در حال توسعه مانند ایران متمرکز میکنند، بروکرهایی هستند که از کمترین اعتبار و تضمین برخوردارند. بروکرهای دسته دوم معمولا با کسب نمایندگی از دیگر بروکرها و بانکهای دیگر، با امکانات بسیار اندک، پایه و اساس سودآوری خود را بر ضررهای مشتریان قرار میدهند. البته برای خالی نبودن عریضه و کامل شدن فرآیند فریب مشتریان فهرستی از تاییدیههای غیرمعتبر و واهی از انجمنها و اتحادیههای بدون عضو گرفته تا بقالی سر کوچه را نیز به عنوان تاییدکنندگان خود اعلام میکنند. ما این موسسات را نه یک بروکر، بلکه یک شبهبروکر مینامیم.
شبهبروکرها به تجربه دریافتهاند که بخش عمده مشتریان آنها در میانمدت (و حتی کوتاهمدت) ضرر میکنند. بنابر این زحمت انتقال معاملات مشتریان به بانک مرجع را نمیکشند. فرض کنید یک شبه بروکر در مجموع از میان ۱۰۰ معاملهگر فعال خود در بازار ایران مجموعا یک میلیون دلار پوزیشن در طول هفته کاری را دریافت کرده است. در پایان هفته و یا حتی در پایان یک روز کاری، بر اثر نوسانات فراوان بازار، ارزش سرمایه این معاملهگران به هفتصد هزار دلار میرسد که البته در این بین احتمالا چند نفری سود نیز بردهاند و تعداد بسیار بیشتری ضرر کردهاند. حال اگر یکی از معاملهگران برنده بخواهد سود خود را برداشت کند از محل زیانهای دیگر معاملهگران برداشت و پرداخت می شود. البته به ندرت این اتفاق میافتد و معاملهگران برنده نیز معمولا سود خود را به همراه بخشی از اصل سرمایه در هفته بعدی نزد همین شبه بروکر از دست میدهند.
در پایان هفته کاری، شبهبروکر مثال ما حدود ۳۰۰هزار دلار سود خالص را به اضافه میزان قابلتوجهی کارمزد به دست آورده است و این چرخه تا از بین رفتن کامل سرمایه مشتریان و جایگزین شدن آنها با معاملهگران جدید ادامه دارد. البته در این میان شبهبروکرها برای تکمیل پروژه بلعیدن سرمایه مشتریان خود از راهکارهای زیر نیز استفاده میبرند.
الف) افزایش اسپرد در مواقع خبر تا حد ۲ تا ۵ برابر مواقع عادی.
ب) عدم اجازه به معاملهگر در دریافت پوزیشن در مواقعی که مطمئنا جهت درست انتخاب شده است.
ج) بستن معامله شما قبل از رسیدن به حد سود و باکسب کمترین سود ممکن.
د) بستن معامله شما باضرر قابل ملاحظهای با وجود اینکه قیمتها هرگز حد ضرر شما را لمس نکردهاند.
ه) اگر هیچکدام از روشهای بالا برای قطع نوار سودآوری یک معاملهگر نسبتا موفق کافی نباشد، قطع کامل سرور و خارج شدن کنترل کامل بازار از دست وی به عنوان آخرین حربه قطعا کارساز خواهد بود.
البته تمام این اقدامات تنها از طریق شبهبروکرهای غیرمعتبر آسیایی، اروپای شرقی یا حتی غربی که بر روی بازارهای ضعیفی مانند ایران تمرکز كردهاند، انجام میشود. جالب است بدانید که برخی از این شبه بروکرها، اصولا تنها یک بازارساز (Market Maker) هستند که با ثبت شرکت در یک کشور خوشنام و فعالیت در دیگر نقاط ارزانقیمت دنیا، علاوه بر کاستن هزینهها، خود را از دسترس نهادهای نظارتی کاملا دور نگه میدارند.
برخی از این شبه بروکرها، تنها شرکتهای کوچکی هستند که با خرید نرمافزار متاتریدر و کسب اجازه درج نام در بالای نرمافزار، تحت عنوان بروکر به افتتاح حساب در فارکس میپردازند.
▪ نمایندگان بروکرها (IB):
شبهبروکرها برای کسب سود بیشتر و نفوذ در بازارهای هدف نیاز به لوازم و وسایلی دارند که نمایندگان بروکرها که به اختصار (IB) نامیده میشوند، یکی از اصلیترین آنها است. جدا از بروکرهای معتبر که از این مبحث استثنا میشوند، بروکرهای گروه دوم یا شبه بروکرها با ارائه مشوقهای مالی بسیار قوی به نمایندگان خود، در زمینه جذب مشتری کاملا حرفهای عمل میکنند. شبه بروکرها اصولا درآمد اصلی خود را برعکس بروکرهای معتبر، براساس ضررهای روزانه معاملهگران پایهریزی میکنند. بنابراین با پیشنهاد کارمزدهای وسوسهانگیز، بسیاری از نمایندگان خود را اغوا میکنند. متاسفانه درآمد (IB)ها از معرفی مشتری به شبه بروکرها آنقدر زیاد است که آنها بدون توجه به مسیر طی شده تا واریز این وجوه به حسابشان، تنها به فکر جذب تعداد بیشتری از معاملهگران و افزایش درآمد خود هستند.
جالب است بدانیم که شبه بروکر در بهترین حالت تنها یک تا پنجدرصد درآمد حاصل از زیان سرمایهگذار را به نماینده خود میپردازد و متاسفانه برخی از نمایندگان حاضرند برای بدست آوردن همین یک تا ۵درصد از سرمایه یک مشتری، ۹۵تا ۹۹درصد سرمایه هم وطن خود را به یک شبه بروکر کاملا غیرمعتبر ببخشند. البته بسیاری از نمایندگان شبهبروکر حقیقتا از عمق اتفاق اطلاع چندانی ندارند و تعداد بسیاری از آنها از نوع کوچک و خرده پای آنها هستند که قبلا طعم شکست در فارکس را چشیدهاند و اکنون برای جبران بخشی از ضررهای قبلی به معرفی مشتری به شبهبروکرها روی آوردهاند.
جذابیت مالی کمیسیون دریافتی به قدری است که به عنوان نمونه یکی از شبه بروکرهای روسی که در ایران فعالیت نسبتا وسیعی دارد، در یک شهر متوسط ایران پنجنماینده فعال دارد. اگر به این جمله معتقد باشیم که «هدف وسیله را توجیه نمیکند» باید اصرار، تبلیغ رایگان و بازاریابی کورکورانه برخی از این نمایندگان برای معرفی مشتری بیشتر به این شبهبروکر را از جمله رفتارهای غیراخلاقی نمایندگان تعریف کنیم. در مجموع میتوان گفت ماهیت فعالیت تقریبا غیررسمی فارکس در ایران راه انواع سوءاستفاده از علاقهمندان حضور در بازارهای مالی بین المللی را هموار كرده است. سرمایهگذاری در بورس ایران اگر چه در سالهای اخیر با زیانهایی برای سهامداران عوامل ضرر و زیان در معاملات فارکس عوامل ضرر و زیان در معاملات فارکس همراه شده است، اما اندکی توجه بزرگان بازار و قدری استقامت و تعصب ایرانیان به اقتصاد و بورس کشورمان میتواند نویدبخش آیندهای روشن برای بازار سرمایه باشد. بدون شک هیچکس مخالف آشنایی سرمایهگذاران با مفاهیم مالی بینالمللی و یا حتی ورود معاملهگران به بازارهای سهام خارجی نظیر فارکس نیست، اما مقطع زمانی ورود به بازار، میزان آمادگی و تجربه کافی از مهمترین محورهای مورد بحث در این زمینه است. شناخت همه جانبه مزایا و مخاطرات این بازار و آشنایی با مکانیسم معاملات توسط بروکر و معاملهگر و توجه بیشتر به نقش بروکر میتواند تا حد زیاری ریسک سرمایهگذاری را کاهش دهد. توجه معاملهگران به اعتبار و نحوه عمل بروکرها نیز از جمله مواردی است که دقت مضاعف در پیرامون آن و کنکاش در زوایای گوناگون به سلامت یک سرمایهگذاری موفق کمک فراوانی مینماید.
دقت نظر و توجه نمایندگان بروکرها به منافع مشتریان و ترجیح منافع سرمایهگذاران ایرانی بر منافع و خواستههای بروکرها و سرمایهگذاران خارجی از دیگر نکاتی است که علاوه بر تضمین سلامت بازار و جلب اعتماد عمومی، تامین منافع درازمدت آنها را نیز در برخواهد داشت.
چگونه بر اشتباهات خود غلبه کنیم
بازار های مالی (فارکس) محل آزمایش ما هستند. در صورتیکه از تریدرهای موفق جهان بپرسید مهمترین عامل موفقیت در آموزش فارکس چیست قطعا به شما خواهند گفت : روانشناسی فردی و بازار. اگر در عوامل ضرر و زیان در معاملات فارکس آموزش بورس در بخش روانشناسی ترید،تمامی اشتباهاتی که یک معامله گر انجام می دهد را بشمارید بیشتر از ده مورد نیست.عامل اصلی ضرر تکرار این اشتباهات است.
مغز انسانها در شرایطی شکل گرفته که به کل متفاوت از آن چیزی است که معاملهگران با آن سر و کار دارند. بسیاری از مشخصههای الگوهای تصمیمگیری برای مغز در فشار بازار بیشتر آسیبرسان هستند تا مفید. در این مقاله مثالهایی بیان میشوند که نشان میدهند چگونه نیازهای جدی ذهنی یک معاملهگر میتواند منجر به ضرر و زیان شود.
میخواهم لذت ببرم
سیستم غرایز انسان مطابق اصل “چماق و هویج” عمل میکند. پس از انجام یک عمل خوب (غذا خوردن، ورزش کردن و غیره)، شخص با انتشار هورمونهای شادی و سرخوشی به نام سروتونین و دوپامین تشویق و ترغیب میشود و بعد از ارتکاب یک کار اشتباه، با درد و رنج و انتشار هورمون کورتیزول احساس ناخوشی به او دست میدهد.
بنابراین در حالت “پیشفرض” مغز انسان همواره در جستجوی فرصتی برای دریافت بسته دیگری از شادی و سرخوشی است. اگر معاملهگری موفق شود حداقل یک مرتبه سود قابل توجهی کسب کند و احساس خوشحالی به او دست دهد، در این صورت مغز او زنجیره منطقی را تشکیل داده است: “یک معامله انجام داد و از آن لذت برد”. اتصال مشابهی در مغز افرادی که معتاد به قمار هستند ایجاد میشود.
بعلاوه به عنوان یک قانون، پیچیدگی تحلیل بازار ساده میشود و عوامل ضرر و زیان در معاملات فارکس تنها واقعیتی با بیشترین برجستگی در حافظه ذخیره میشود. برای مثال “معامله در جهت روند انجام شد.”
و حال معاملهگر با یک پیشبینی خوشایند وارد معاملهای در جهت روند میشود، بدون اینکه متوجه عملکرد خود باشد و از استراتژی یا تحلیلهای خود استفاده کند و تنها در جستجوی احساس لذت و شادمانی حاصل از سود آسان و راحت است.
میخواهم جبران کنم، قادر به تحمل ضرر و زیان نیستم
تصور کنید که معاملهگر پس از صبر و عوامل ضرر و زیان در معاملات فارکس انتظاری طولانی، در عوض دریافت سود با ضرر مواجه شود و پس از آن ضرری دیگر. در این هنگام توقع لذت و شادی با بهت و حیرت جایگزین میشود: “چه اتفاقی افتاد؟ من دقیقا مشابه همین معامله را قبلا انجام داده بودم!”. و این ضرر کوچک کمتر از احمق به نظر رسیدن در نظر دوستان و آشنایان شما را وحشتزده میکند، یعنی کسانی که معاملهگر پیش از این در برابر آنها از موفقیت خود لاف زده بود عوامل ضرر و زیان در معاملات فارکس و خودستایی کرده بود.
در این موقع یک معامله سودآور در نظر معاملهگر دیگر سود محسوب نمیشود، بلکه تنها افتخار و غرور به همراه دارد. در واقع راهی برای التیام اعتماد به نفس آسیب دیده است. در این حالت، مغز زمان لازم برای تفکر درباره موقعیتهای سودآور، ارزیابی نسبت سود به ضرر و بررسی دیگر مسائل ندارد. هدف اصلی کسب سود در سریعترین زمان ممکن و برگشت به ناحیه آسایش و راحتی است. و برای کسب سود، لازم است معامله دیگری انجام دهید. به نظر میرسد ذهن ناخودآگاه معاملهگر را وادار به ورود به معاملات میکند، حتی در شرایطی که بازار وضعیت مساعدی ندارد.
ترس از دست رفتن فرصت
اشاره کردیم که مغز اغلب اوقات معاملات موفق را سادهسازی میکند و به صورت چند نکته آسان ثبت میکند، برای مثال “معامله در جهت روند”. گاهی اوقات، به ویژه پس از چندین فرصت از دست رفته معاملاتی، معاملهگر دچار بیم و هراس از دست رفتن سود میشود. معاملهگر به شدت در جستجوی الگوها و سیگنالها است، به تایمفریمهای پایینتر رجوع میکند و مدام نمودارها را بهروزرسانی میکند.
کاملا منطقی است که اگر در مورد یک معامله شک و تردیدی وجود دارد، بهتر است از هر گونه اقدامی خودداری کنیم و صرفا نظارهگر بازار باشیم. اما ترس از دست دادن سود، بر این منطق غلبه میکند. یادآوری کمرنگی از “معامله در جهت روند” ناگهان انگیزه بسیار قدرتمندی برای ورود به معامله ایجاد میکند.
در این شرایط محدود کردن نفس به انقیاد از نظم و برنامه معاملاتی بسیار دشوار است، چرا که گاهی اوقات بعضی از موارد “معامله در جهت روند” واقعا اجرا میشوند و در نتیجه بر معاملات اشتباه صحه میگذارند. در همین هنگام اضطراب رو به افزایش معاملهگر به او امکان تمرکز بر عوامل دیگری که بر موقعیت بازار موثر هستند را نمیدهد.
میخواهم از درد دور باشم. حلقههای منطقی
معاملات ناموفق متوالی تجربه بسیار ناگواری است. اما هر معاملهگری یک مرتبه دچار ضررهای پشت سر هم میشود که میتواند به شدت دردآور باشد. همزمان ذهن ناخودآگاه به سختی تلاش میکند که از شما در برابر احساسات منفی محافظت کند و به همین منظور راهحلهای منطقی پیشنهاد میدهد: یک تکه شکلات بخور (دریافت اندورفین)، از معامله کردن فاصله بگیر، درباره مشکلی به دوستانت اعتراض کن، چیزی برای خود بخر (به ویژه برای خانمها)، قدری بخواب و غیره.
تحت تاثیر ذهن خودآگاه، پیشنهادهای دیگری ارائه میشود: در چند دوره آموزشی دیگر ثبت نام کن، در اینترنت جستجو کن استراتژیهای معاملاتی “سودآور” و به جفتارزهای دیگر هم توجه کن. اما همه این موارد برای یافتن راهحلی سریع به ذهن میرسند، در حالیکه بخش بزرگی از معاملهگری موفق را جستجوهای شخصی درباره بازار شکل میدهد.
بازار پیوسته در حد جزئیات کوچک اما در عین حال قابل توجه در حال تغییر است. بسته به تمایلات بازار، از دسته سیگنالهای مشابه میتوان در جهات مختلف بهره برد. بدون نظارت دقیق بر بازار، پی بردن به این اختلاف بسیار مشکل است.
افزایش سطح استرس، تمرکز بر بازار را غیرممکن میسازد. بدن انسان تحت فشار و استرس بیشتر تمایل به جنگ یا گریز دارد تا تفکر عمیق و کار خلاقانه. در نتیجه معاملهگر بازار را بصورت کاملا سطحی تحلیل میکند و اسیر و گرفتار “حلقههای منطقی” متعددی میشود.
برای مثال، معاملهگری با ۲ درصد سود از معامله خارج میشود و قیمت به اندازه ۱ درصد دیگر پیشروی میکند. مرتبه دیگر که تحلیل میکند، تصمیم میگیرد معامله را به قصد دریافت سود بیشتر برای مدت زمان طولانیتری باز نگه دارد. اما نمودار قیمت تغییر مسیر میدهد و در خلاف جهت معامله حرکت میکند و در نهایت معامله با لمس حد ضرر بسته میشود. دفعه بعد پس از تحلیل بازار تصمیم میگیرد با سود ۲ درصدی از بازار خارج شود، و به همین ترتیب این حلقه تکرار میشود.
مثالهای زیادی از چنین حلقههایی وجود دارد، اما بطور خلاصه تمام حلقهها حاکی از این هستند که معاملهگر یک اشتباه را مرتب تکرار میکند و متحمل ضرر و زیان میشود. با قرار گرفتن در چنین موقعیتهایی، بسیار مشکل بتوان با نگاه از جانب ناظر بیرونی وضعیت را قضاوت کرد و عملکرد خود را به نحوی سودمند و سازنده تغییر داد.
میخواهم از درد و رنج دور باشم.
وجود حلقههای منطقی و در نتیجه عدم رضایت از نتایج معاملات، میتواند خستگی و فرسودگی روحی و روانی را به دنبال داشته باشد. معاملهگر دیگر نمیداند چگونه معامله کند و به چه نکاتی توجه کند و صرفا به باز و بسته کردن معاملات ادامه میدهد و تلاش میکند به ناحیه امن و مثبتی برسد.
مغز بطور فزاینده از انسان در برابر آسیبهای روانی محافظت میکند و تلاش میکند او را از معامله کردن منصرف سازد و به کار دیگری مشغول کند. در نتیجه تمرکز کاهش پیدا میکند و ضرر و زیان افزایش.
در ذهن ناخودآگاه یک بنبست شکل میگیرد: هیچ فرصتی برای انجام معاملهای سودآور وجود ندارد، اما در عین حال ذهن را به کنارهگیری از معامله کردن ترغیب نمیکند. در این هنگام تنها یک تصمیم اتخاذ میشود و آن کاهش موجودی حساب به صفر و در نهایت اجتناب از استرس است. از نقطه نظر ذهن ناخودآگاه، این تصمیم و رفتار به منظور رهایی از فشار و استرس کاملا توجیهپذیر است.
و حال معاملهگر بیش از پیش به انجام معاملهای با حداکثر حجم ممکن فکر میکند. یا به سرعت ثروتمند میشود و به تمام رنج و عذاب خود خاتمه میدهد، یا اینکه تمام موجودی حساب خود را از دست میدهد و میتواند استراحت کند. دیر یا زود معاملهگر تسلیم این میل و خواسته میشود و پس از یک یا دو معامله با حجم سنگین تمامی سرمایه خود را از دست میدهد. دیگر پولی وجود ندارد، اما سلسله اشتباهات و درد و رنج به پایان رسیده است. مغز در محافظت و مراقبت از صاحب خود کاملا موفق عمل کرده است.
برای اجتناب از معاملات احساسی چه اقداماتی انجام دهیم
در این قسمت دلایل احساسی اصلی ورود به معاملات به ترتیب زمانی بیان میشوند، اما در واقع همه چیز به این ترتیب رخ نمیدهد. اغلب معاملات منطقی و احساسی بطور متوالی تکرار میشوند که در نتیجه باعث کاهش نتیجه نهایی میشود.
بسیار دشوار بتوان کاری را بدون وجود دستورالعمل مشخصی به درستی انجام داد. در ابتدا برای اینکه سرمایه خود را به دلیل کلیشههای ناکارآمد ذهنی از دست ندهید، لازم است برای ورود به هر معامله معیارهای کاملا مشخصی داشته باشید. هرچه استراتژی معاملاتی صورت رسمیتر و وضوح بیشتری داشته باشد، راحتتر میتوان در برابر انگیزههای احساسی ذهن ناخودآگاه مقاومت کرد.
مجموعهای از موقعیتهایی که میتوانید با استفاده از آنها کسب سود کنید را جمعآوری کنید. تعیین کنید که در هر معامله استاندارد با چه حجمی ورود کنید. تمام الگوهای تجربی را زیر نظر داشته باشید، یا اینکه با کمترین حجم ممکن معاملات را انجام دهید. از “بازی حدس و گمان” جدا پرهیز کنید و به مغز خود فرصت ندهید از طریق کسب سود تصادفی، اندورفین دریافت کند.
سود و ضرر از طریق معاملات رندوم و تصادفی هر دو به یک اندازه برای معاملهگر مضر هستند. ضرر بزرگ باعث میشود معاملهگر به فکر جبران باشد و سود کلان سبب میشود در گوشه ذهن این تفکر شکل بگیرد که عوامل ضرر و زیان در معاملات فارکس همیشه میتوان با این روش موفق بود.
ذهن خود را آموزش دهید. فراموش نکنید که علیرغم قدرت و توانایی بالای هوش و ذکاوت انسان مدرن، همواره بخشی از فرایند معاملاتی توسط غرایز و احساسات اداره میشوند. اگر پس از ورود به یک معامله ناگهان متوجه شدید که شتابزده عمل کردهاید و تصمیم عجولانهای گرفتهاید، بلافاصله و بدون توجه به نتیجه از معامله خارج شوید. با این کار ذهن ناخودآکاه یاد میگیرد که باید از ورود به موقعیتهای مشکوک اجتناب نمود و نباید انتظار داشته باشد که بخش خودآگاه ذهن فرصتی برای انجام “بازی حدس و گمان” در اختیار او قرار دهد.
در صورتیکه نمودار قیمت به حد ضرر معامله میرسد، اگر دلایل فاندامنتالی دیگر موثر نیستند، به سرعت و با خونسردی ضرر وارده را برطرف کنید. به این طریق مغز شما عادت میکند و مرتبه بعدی خیلی راحت نخواهد بود که ضرر را به تعویق بیاندازید.
حالات روانی خود را هنگامی که مشغول معامله کردن هستید، دنبال کنید. تنبلی نکنید و از خود بپرسید: “الان چه احساسی دارم؟ آیا این معامله به خوبی انجام شد یا من کسل شدهام؟ آیا به قدر کافی تمرکز دارم یا اینکه مدام افکار من متوجه مسائل دیگری میشود؟ آیا اکنون زمان تصمیمگیری برای معاملات است؟”
اگر شما یک معاملهگر فعال و پویا هستید، میتوانید دفتری برای ثبت حالات روانی خود اختصاص دهید. این دفتر میتواند دربرگیرنده توصیفاتی از حالات روانی شما در طول یک روز کاری، به هنگام ورود به معامله و در حین فرایند مدیریت آن معامله باشد. زمانی که حالات روانی خود را ثبت و ضبط میکنید، میتوانید به اشتباهات روانی رایج خود پی ببرید و همچنین متوجه میشوید که تحت چه شرایطی بهتر است از معامله کردن دست بکشید.
بعلاوه میتوانید قوانینی مختص به خود وضع کنید که به شما امکان دهد با دقت و احتیاط بیشتری معامله کنید. این قوانین میتواند فهرستی از شرایطی باشد که تحت آنها سراغ معاملهگری نمیروید (برای مثال خستگی، هیجان زیاد و غیره) و همینطور تمرینات و تکنیکهای ویژهای به منظور کسب آرامش و پایدارسازی عواطف و احساسات.
اگر موفق شوید این توصیهها را اجرا کنید، قطعا سود مستمر خیلی دور نخواهد بود.
2 اشتباه که باعث شکست در فارکس میشوند!
قدم گذاشتن در بازار فارکس و معامله خیلی هیجانانگیز است، ولی در عین حال باید مراقب باشید که خطاهای بزرگی را که بیشتر تازهواردها مرتکب میشوند، انجام ندهید. این عوامل ممکن است باعث شکست در فارکس شود!
در این نوشته در مورد دو اشتباه بزرگ صحبت میکنم که شاید چندان با اهمیت به نظر نرسند، اما در عمل تأثیر زیادی بر معاملات شما و موفقیت یا شکست در فارکس دارند.
تا انتهای این مطلب را مطالعه کنید و ببینید آیا شما هم تجربه این اشتباهات را داشتهاید یا نه؟!
شکست در فارکس به دلیل کمبود سرمایه
درباره سرمایه گذاری در فارکس هر کس نظر مختلفی دارد! اگر معاملهگری با سرمایه اولیه ناکافی وارد این بازار شود، معمولا با شکست مواجه میشود. این اولین اشتباه بزرگ تازهواردهاست که با سرمایه اولیه ناکافی شروع میکنند.
معاملهگران زیادی را دیدهام که در همان ماه اول یا هفته اول کل حساب معاملاتیشان را نابود کردهاند. البته خود من هم جزء همین گروه بودم، یکی از حسابهایم را در سی دقیقه منفجر کردم!
نحوه سرمایه گذاری در فارکس خیلی مهم است. اگر با سرمایهای ناکافی شروع کنید، سرمایه معاملاتیتان خیلی زود، حتی قبل از اینکه یاد بگیرید چگونه معامله کنید، از بین خواهد رفت.
معاملهگران تازهکار معمولا:
- دانش و تجربه کافی ندارند.
- با اصول مدیریت ریسک آشنا نیستند.
- به ریسکهای احتمالی ستاپهایشان اهمیت نمیدهند و در نتیجه زود آن را اجرا میکنند و غالبا هم ضرر میکنند.
عادت دیگری که معمولا تازهواردها دارند این است که از حد ضررهای نزدیک در لاتهای پایین استفاده میکنند و حتی از حسابهای معاملاتیشان هم کوچکتر است.
اگر تازهواردها از لاتهای معاملاتی پایین استفاده کنند، شاید خطر زیادی برای سرمایهشان ایجاد نشود، اما استفاده از حدضررهای نزدیک و کوچک احتمالا برای آنها دردسرساز خواهد شد.
اگر از حدضررهای کوچک و نزدیک استفاده کنید، شانستان را برای ایجاد حدضررهایی که مکررا تکرار میشوند افزایش میدهید و مجموع ضررهایتان شامل چند ضرر کم میشود.
حساب معاملاتی شما باید تا حد امکان قوی باشد تا بتوانید با شرایط بازار منطبق شوید و انعطاف لازم را در تصمیمگیریها معاملاتی داشته باشید. توجه دارید که چقدر پوزیشن سایز مهم است؟
میزان حساب معاملاتیتان، یکی دیگر از ابزارهای مهم معاملاتی است
مانند هر کسب و کار دیگری، قبل از شروع باید مطمئن شوید که سرمایهتان کافی است. سعی نکنید با استفاده از تنها بخشی از سرمایه معاملاتیتان، ریسکتان را کاهش دهید.
در عین حال که باید مطمئن شوید سرمایه کافی دارید، اما نباید از مدیریت درست سرمایه و مدیریت ریسک نیز غافل شوید! رعایت نکردن مدیریت ریسک در بلند مدت باعث شکست در فارکس میشود.
معاملات بیش از حد یا اورتریدینگ
یکی دیگر از دلایل شکست در فارکس، باز کردن بیش از حد معامله است! اورتریدینگ زمانی رخ میدهد که معاملهگر به امید کسب سود بیشتر، یک پوزیشن خیلی بزرگ متشکل از چندین لات باز کند. اما با توجه به حرکتهای معمول بازار، میتوان با اطمینان گفت که معاملهگر نیمی یا حتی کل سرمایهاش را از دست خواهد داد.
این مشکل گاهی مستقیما با خطای قبلی یعنی سرمایه معاملاتی ناکافی مرتبط است و باعث شکست در فارکس میشود.
اما در بیشتر موارد این خطا رخ میدهد چون معاملهگر دانش کافی در زمینه اصول مدیریت سرمایه ندارد و در نتیجه سرمایه معاملاتیاش را به درستی مدیریت و کنترل نمیکند.
سرمایه معاملاتی شما باید برای کسب سود استفاده شود. شما به عنوان یک معاملهگر باید هر یک دلارتان را مثل یک نوزاد تازه متولد شده بدانید و از آن مثل یک نوزاد مراقبت کنید.
اولین و مهمترین مسئولیت شما به عنوان یک معاملهگر این است که از سرمایهتان محافظت کنید و اجازه ندهید از دست برود.
اگر سرمایهتان را از دست بدهید، نمیتوانید به راحتی آن را برگردانید یا سودی کسب کنید و در نهایت باعث شکست در فارکس میشود.
فراموش نکنید که آموزش حرف اول را در فارکس میزند. پیشنهاد میکنیم حتما صفحه آموزش رایگان فارکس را مشاهده کنید.
4 دلیل اصلی شکست تریدر ها
بزرگ ترین دلایل شکست یک معامله گر یا تریدر عبارت اند از:
استفاده از اهرم های بسیار بالا که معمولا ناشی از اعتماد زیاد به نتیجه یک تحلیل است. مشکلی که این رویکرد به وجود می آورد نوسان شدید در سرمایه و تعادل عصبی شما است.
عدم استفاده از حد ضرر (stop loss)؛ هیچ گاه استفاده از حد ضرر یا استاپ لاس را در معاملات خود فراموش نکنید.
هنگام شروع معامله، تک تک واحد های پولی که وارد ترید خود می کنید از اهمیت برخوردارند. به این ترتیب، شما باید از استراتژی های سختگیرانه مدیریت سرمایه برای محافظت از دارایی های خود پیروی کنید.
کار های بی انضباط و غیرمسئولانه یک چرخه رایج است که معامله گران تازه کار در آن قرار می گیرند و باعث شکست آنها می شوند. مانند ورود بدون مطالعه و سراسیمه به یک پوزیشن ترید.
ترید کردن برای هر فردی می تواند کاری پر از چالش و خطر باشد. با این حال، معامله در بازارهای ارز دیجیتال، معاملات فیوچرز و مارجین، به دلیل نوسان شدید موجود در این بازارها، می تواند حتی خطرناک تر نیز عمل کند.
برای سرمایه گذاری امن در بازارهای رمزنگاری، معامله گران باید بدانند چگونه ریسک خود را مدیریت کنند و از اشتباهات پرهزینه ای که به سرمایه آنها آسیب می رساند، اجتناب کنند. بنابراین، درک اشتباهات رایج که باعث شکست معامله گران می شود، ضروری است تا بتوانید از آنها دوری کنید و تبدیل به معامله گری موفق شوید.
استفاده از اهرم های بالا
یکی از دلایل متداول شکست معامله گران، استفاده از اهرم های بالا است. استفاده از اهرم های بسیار بالا معمولا ناشی از اعتماد زیاد به نتیجه یک تحلیل است. مشکلی که این رویکرد به وجود می آورد نوسان شدید در سرمایه و تعادل عصبی شما است.
استفاده از اهرم بالا می تواند دو نتیجه را برای معامله گران به همراه داشته باشد. امیدوارانه ترین نتیجه این است که معامله موفقی داشته باشید که منجر به سود قابل توجه شما می شود. با این حال، در صورتی که پوزیشن شما طبق میل تان پیش نرود، می تواند ضرر های هنگفتی به شما وارد کند.
با توجه به این که معاملات روی ارز های دیجیتال فوق العاده بی ثبات و غیرقابل پیش بینی هستند، احتمال جدی تر این است که متحمل ضرری به بزرگی سود مورد انتظارتان داشته باشید. علاوه بر این، اگر بازار بسیار بی ثبات باشد، این ضرر می تواند کل وجوه یک معامله گر را از بین ببرد (Liquidation).
معامله گران موفق هرگز وارد معاملاتی نمی شوند که بیش از توان تقبل آنها و یا حتی فراتر از استراتژی معاملاتی آنها باشد. به این ترتیب، معامله گران مبتدی باید بیشترین تمرکز خود را روی حفظ سرمایه اصلی بگذارند و به دنبال پیروزی های کوچک ولی مداوم باشند، که با گذشت زمان درصد سود و سرمایه شان را افزایش می دهد. سود مرکب در مجموع کل معاملات به عنوان یک استراتژی بسیار مهم است. سود و رشد کوچک اما ثابت به معامله گران اجازه می دهد تا سرمایه گذاری خود را در بلند مدت برای سود دهی تضمین کنند.
مدیریت ریسک ضعیف
یکی دیگر از دلایل شکست معامله گران، مدیریت ضعیف ریسک است. استراتژی های مدیریت ریسک باید در مورد هر مقدار از ضرر برنامه ای مشخص داشته باشند. تمام صرافی ها، مانند بایننس و غیره، ابزارهای معاملاتی مختلفی مانند حد ضرر (stop loss) را ارائه می دهند که زیان های یک معامله را به حداقل می رساند. حد ضرر به معامله گران اجازه می دهد در صورت عدم عملکرد معامله مطابق انتظار آن ها، به طور خودکار از پوزیشن خود خارج شوند و سرمایه خود را از ضرر های بیشتر در امان بدارند.
وقتی معامله گران از ابزارهای معاملاتی که به آنها کمک می کند و از آنها محافظت می کنند استفاده نمی کنند، در اصل سرمایه خود را در معرض خطرات غیر ضروری قرار می دهد. ابزارهایی مانند حد ضرر به معامله گران در محافظت از وجوه خود کمک می کنند، نه فقط زمانی که کاربر فعال است، بلکه حتی زمانی که کاربر فعال نیست و بازار مانند همیشه به کار خود ادامه می دهد. بیایید یک مثال بزنیم در مورد این که حد ضرر چقدر می تواند مهم باشد. فرض کنید بیت کوین یک شبه بیش از 10 درصد سقوط می کند و باعث ایجاد یک ضرر هنگفت در سرمایه شما می شود که به علت دور بودن از بازار طبیعتا نمی توانستید جلوی آن را بگیرید. در نتیجه، کل سرمایه گذاری شما به طور کامل از بین می رود، حد ضرر اما می تواند به طور کلی از این امر جلوگیری کند. بنابراین، محافظت از وجوه خود با همه ابزارهای موجود و به حداقل رساندن ریسک ضرر برای همه معامله گران نکته ای ضروری است که باید همیشه در نظر داشت.
ورود به پوزیشن های بزرگ و ریسکی
معامله گران تازه کار اغلب طعمه ایده "یا همه چیزو باهم ببر یا برو خونه" می شوند و بیشتر سرمایه خود را صرف یک معامله و پوزیشن می کنند. این کار نه تنها بی مهابا و خطرناک به شمار می رود، بلکه کاملا منطق اشتباهی را در خورد نگه داشته است. هنگام شروع کار، تک تک دلار هایی که وارد معامله می کنید مهم و حیاتی هستند. بنابراین، شما باید از سختگیرانه ضوابط مدیریت پول برای محافظت از سرمایه خود پیروی کنید. در حقیقت، موفق ترین معامله گران، از قوانین و محدودیت های مشابهی در هر معامله خود پیروی می کنند.
یک معامله با ریسک از دست دادن 10 درصد از پول اصلی برای اکثر معامله گران حرفه ای یک تجارت بسیار پر ریسک تلقی می شود. به عنوان مثال، اگر شما 1000 دلار برای معامله داشته باشید، 10٪ ورود به معامله برابر با 100 دلار خواهد بود و شما 100 دلار از دست می دهید (بدون احتساب کارمزد ها و هزینه های تأمین مالی) و فقط 10 معامله دیگر را می توانید با این است استراتژی انجام دهید، قبل از اینکه بودجه شما تمام شود. در عوض، معامله کردن با 1 درصد یا حتی کمتر درصد کمتری از سرمایه شما بسیار عاقلانه تر است. به این ترتیب، می توانید نحوه عملکرد بازار را بیاموزید و بدون از دست دادن سرمایه خود به طور کامل تجربه های جدید کسب کنید. با به دست آوردن بردهای بیشتر در معاملات، در نهایت بودجه بیشتری برای معاملات بعدی خود خواهید داشت. در آن زمان، شما ممکن است با مقدار بیشتری از سرمایه معامله کنید، اما درصد آن از بودجه شما هم چنان ثابت باقی خواهد ماند و شما تبدیل به یک معامله گر با تجربه می شوید.
معامله بدون مسئولیت پذیری
روانشناسی و احساسات بر نحوه کار معامله گران تأثیر زیادی دارد. کار های بی انضباط و غیرمسئولانه یک چرخه رایج است که معامله گران تازه کار در آن قرار می گیرند و باعث شکست آنها می شوند. مانند ورود بدون مطالعه و سراسیمه به یک پوزیشن ترید. به همین ترتیب، معاملات ناگهانی و قمار گونه در دراز مدت قطعا سرمایه شما را به باد خواهند داد. وقتی معامله گران با چند معامله ناموفق مواجه می شوند، ممکن است برای آن ها چالش برانگیز باشد تا بتوانند ازین شرایط خارج شوند. در این شرایط، گاهی اوقات، بهترین ترید این است که ترید نکنید
به طور مثال جالب است بدانید که بایننس مکانیزمی برای کمک به معامله گران در اجتناب از این رفتار ایجاد کرده است که دوره خنک کننده (Cooling Off Period) نامیده می شود. این امر فعالیت معاملات فیوچرز را برای معامله گر به مدت معینی غیرفعال می کند.
شکل غیرمسئولانه دیگر معامله کردن زمانی اتفاق می افتد که معامله گران تازه کار درک درستی از محصولات مورد معامله خود ندارند. به عبارت دیگر، آنها کورکورانه معامله می کنند. وقت گذاشتن برای آشنایی با محصولاتی که معامله می کنید و مبانی پشت آنها، مزیت رقابتی بهتری را برای شما به ارمغان می آورد و به شما کمک می کند کنترل بیشتر و بهتری روی تصمیم گیری های خود داشته باشید.
توصیه آخر
معامله گران معمولا شکست می خورند چون معامله و ترید را به اندازه کافی جدی نمی گیرند. اکثر معامله گران بی تجربه به دنبال روشهای سریع ثروتمند شدن هستند و نحوه برخورد خود با بازار را به اندازه جدی نمی دانند. بعضی از معامله گران به این کار به چشم یک بازی پر هزینه نگاه می کنند. در واقع، برخی از معامله گران تنها در حال قمار بازی هستند بی آن که حتی خودشان متوجه شوند. از سوی دیگر معامله گران موفق قمارباز نیستند. آنها مسئولیت اعمال خود را می پذیرند. معاملات باید به خوبی برنامه ریزی شده و متفکرانه انجام شوند. اگر می خواهید به طور مداوم سود کسب کنید، باید مسئولیت پذیر معامله کنید.
هنگام معامله مسئولیت پذیر باشید، هر معامله باید دارای هدفی باشد و تا حد ممکن تحت حفاظت قرار گیرد (از ابزارهای معاملاتی برای به حداقل رساندن ریسک استفاده کنید). وقتی معامله گر موفق می شود، نتایج بهتری را نیز مشاهده می کند و این معامله گر را ترغیب می کند تا روش های ثابت شده را به طور مداوم به کار گیرد.